الوفاق، الگوی یک جنبش مردمی عقلگرا
مرور تحولات بحرین نشان میدهد که در ده سال گذشته مردم همواره از تصمیمات الوفاق حمایت کرده اند. در 2002 الوفاق انتخابات ناعادلانه را تحریم کرد مردم نیز از این تصمیم پشتیبانی کردند.در آن دوره افراد بی پشتوانهای از مناطق شیعه نشین به مجلس راه یافتند که در دوره های بعدی که الوفاق به میدان آمد حتی یک نفر از آنها موفق به حفظ کرسی خود نشد. در 2006 و 2010 الوفاق در انتخابات با همه تحفظاتی که داشت شرکت کرد و باز از سوی مردم پشتیبانی شد و هیچ کاندیدای دیگری بجز کاندیداهای مورد حمایت الوفاق از مناطق شیعه نشین به مجلس راه نیافت. در جریان اعتراضات 2011 در حالیکه الوفاق فراکسیون 18 نفره خود در مجلس داشت و کماکان مشارکت سیاسی را بر تند روی ترجیح میداد احزب و شخصیت های تندرو تری که از بدنه الوفاق در سالهای گذشته جدا شده بودند شعار سرنگونی ال خلیفه را سر دادند و برای چند روزی بر موج اعتراضات و احساسات بشدت تهیج شده مردم محروم بحرین سوار شدند .
الوفاق بازهم بر میانه روی اصرار کرد، گرچه این اصرار باعث شد که برخی از اعضای کادر رهبری وفاق در اعتراضات میدان مروارید از خشم جوانان تهیج شده مصون نماندند. در همان حال الوفاق با ترسیم نقشه راه انقلاب مردم بحرین بشکل غیر علنی با ولیعهد بحرین وارد گفتگو و چانه زنی شد. ورود نیروهای عربستان به بحرین زمانی اتفاق افتاد که الوفاق و ولیعهد بحرین تقریبا بر سر الزامات یک پادشاهی مشروطه به توافق رسیده بودند. سکوت جامعه جهانی در برابر جنایات رخ داده در بحرین پس از لشکرکشی عربستان به این جزیره، نقض آشکار حقوق بشر در جریان دستگیریها و شکنجه معترضین و اخراج های گسترده معترضان از محل کار خود و بی پناه ماندن مردم مظلوم بحرین و همزمان دیپلماسی منفعل و نظارهگرایران در قبال رقیب منطقهای خود ، تقریبا همه طرفهای سیاسی و حتی تندروهای بحرین را متقاعد کرد که الوفاق درک درستی از شرایط داخلی و منطقه ای بحرین و سقف مطالبات قابل دسترس مردم داشته است . به همین دلیل است که مردم بحرین علی رغم خشم وعصبانیت شدید از حاکمیت کماکان پشت الوفاق را خالی نکردهاند.
برای فهم دقیقتر تحولات بحرین باید الوفاق را بهتر شناخت. این تشکل سیاسی در سال 2001 در دوره ای تاسیس شد که شیخ حمد ال خلیفه پس از فوت پدرش شیخ عیسی، حاکم بحرین شد و با شعار اصلاحات ،آزادی زندانیان سیاسی و اجازه بازگشت به تبعیدیها سعی کرد روش متفاوتی از پدر و عمویش در پیش گیرد و روابط دوستانه تری با مردم پی بریزد. . الوفاق گرچه سابقهای کمتر از ده سال در مبارزات سیاسی بحرین دارد اما این تشکل وارث مجموعه تجربیات و کادرهای سیاسی مذهبی 4 دهه گذشته بحرین میباشد.مبارزان شیعه بحرین در دهه 1970 اکثرا پیروی خط مشی حزب الدعوه و شیهد سید محمد باقر صدر بودند. شیح عیسی قاسم رهبر معنوی معارضین شیعه بحرین در دهه 1970 پس از استقلال بحرین عضو مجلس موسسان و سپس مجلس ملی این کشور بوده در نجف و قم نزد علمایی همچون شهید سید محمد باقر صدر ، ایت الله شاهرودی، آیت الله سید کاظم حائری و آیت الله فاضل لنکرانی درس خوانده است . وی در سال 2001 از تبعید به وطن بازگشت و مردم بحرین در صفوفی فشرده و طولانی از فرودگاه تا خانه محقرش در روستای الدراز وی را روی دوش حمل کردند. شیخ عیسی بعنوان محبوبترین شخصیت مذهبی- سیاسی بحرین زندگی زاهدانهای در روستای محروم محل ولادتش دارد و با وجود برخورداری از احترام و کریزمای فوق العاده نزد حاکمیت و مردم هیچگاه خود را درگیر تشریفات و حاشیه سازی نکرده است. جنبش الوفاق که به شیخ عیسی نزدیک است در عین حال از سازو کاری دمکراتیک در انتخاب کادر رهبری و اتخاذ تصمیمات برخوردار است. شیخ عیسی سخنان و موضعگیری هایش را در نمازهای جمعه بیان میکند و از طریق حضوردر نمازهای یومیه در مسجد روستای الدراز با مردم بی واسطه ارتباط دارد. مشی زاهدانه ، استقلال فکری و مناعت طبع و هوش فوق العاده شیخ عیسی از وی شخصیتی ساخته که حتی مخالفانش نیز به وی احترام میگذارند و حاکمیت نیز جسارت تعرض بوی را ندارد. در کنار شیخ عیسی قاسم، روحانی جوانی بنام شیخ علی سلمان دبیر کلی الوفاق را بعهده دارد و طی ده سال گذشته سکان مبارزات سیاسی اکثریت مردم بحرین را در دست داشته است. وی در دانشگاه ملک فیصل در شهر دمام ریاضیات خوانده، در دهه 1990 برای تحصیلات دینی به قم امده و در بازگشت به بحرین مدتی زندانی و سپس از کشور اخراج و تبعید میشود.او نیز در سال 2001 به وطن بازگشت و همراه جمعی دیگر از مبارزان بحرینی جمعیت سیاسی الوفاق را تاسیس کرد. علاوه بر الوفاق چند تشکل معارض دیگر سنی و شیعه نیز در دهه های گذشته در بحرین قعالیت داشته اند که برخی از انها مانند جمعیة شیعی العمل الاسلامیو احزاب چپگرا سابقه ای طولانی تر از الوفاق دارند اما هییچک از این تشکلها به اندازه الوفاق نتوانسته اند در کسب اعتماد مردم توفیق داشته باشند. برخی از موفقیتهای الوفاق در ده سال گذشته از این قرار است:
1-نخستین توفیق الوفاق نشان دادن استقلال این جنبش و بی اعتبار کردن اتهام همیشگی وابستگی به ایران بوده است اتهامیکه احزاب شیعی در همه جای منطقه بویژه در بحرین از آن مصون نیستند.
2- الوفاق توانسته بالاترین پایگاه مردمی در بحرین کسب کند. بطوریکه 64 درصد رای دهندگان در انتخابات سال 2010 به کاندیداهای الوفاق رای دادند. مردم بحرین در جریان اتنخاباتهای 2002 ، 2006 و 2010 و هم چنین انقلاب سال 2011 با قرار گرفتن در پشت سر الوفاق نشان دادند که عقلانیت ،ذکاوت و اخلاص الوفاق را در مانورهای سیاسی با حاکمیت عمیقآ باور دارند.
3-الوفاق با درک چالش مذهبی در جامعه بحرین واحتمال بهره برداری حاکمیت از اختلاف افکنی بین شیعیان و اهل سنت موفق شده خود را بعنوان یک جنبش سیاسی مدنی فرامذهبی معرفی کند جنبشی که ضمن برخورداری ازحمایت اکثریت شیعیان معترض، اصراری بر رنگ و بوی مذهبی دادن به فعالیت سیاسی خود ندارد و در همه عرصه های مبارزه با اپوزیسیون سنی و سکولار و چپگرا بر سر مطالبات مشترک ائتلاف میکند و اصرار د ارد که مطالباتش فرقه ای و مذهبی نیست. الوفاق همچنین بر عقده عجم و عرب در جامعه متکثر بحرین فائق آمده و در شورای رهبری خود افراد شاخصی از هر گروه را جای داده است.
4-الوفاق در دورههایی که فراکسیون اپوزیسیون را در مجلس نمایندگان بحرین در اختیار داشت از فعالیت دیپلماتیک غافل نبود و با توجه به عادی بودن تماس سفارتخانه ها با احزاب و گروههای اجتماعی در بحرین ، ضمن حفظ استقلال و پایندی به منافع ملی کشورش روابط بین المللی موفق را با کشورهای صاحب نفوذ در منطقه بنا کرد. سفرا و نمایندگان خارجی در بحرین حتی در شرایط امنیتی کنونی به شکل رسمیبا الوفاق در تماس هستند و در مجالس و دید و بازدید های رمضانی الوفاق حضور مییابند.
5- الوفاق بعنوان ستون فقرات اپوزیسیون بحرین نقشه راه مدون و روشنی در برابر حاکمیت دارد. که از پشتیبانی مردم و محافل بین المللی بی طرف برخوردار است. محور اصلی این طرح تشکیل پادشاهی مشروطه و الزامات آن یعنی انتخابات آزاد و عادلانه میباشد .
6- توفیق بزرگ دیگر الوفاق در ده سال گذشته برملا ساختن پوشالی بودن وعده های اصلاحات سالیان گذشته حاکمیت بود. الوفاق با استفاده از فرصتها و مشارکت در انتخابات شوراهای شهر و مجلس و عدم قهر کردن نشان داد که اصلاحات از بالا بعنوان یک هدیه ملوکانه راه بجایی نمیبرد و همانگونه که روزی تحت فشار غرب اعطا میشود روزی نیز با عوض شدن تاکتیک غرب، باز پس گرفته میشود. اصلاحات واقعی باید بعنوان یک حق توسط مردم و با حضور مردم از حاکمیت مطالبه و برای آن مبارزه کرد و هزینه پرداخت.
مشی معتدل و عاقلانه الوفاق باعث شده تا حاکمیت این کشور و عربستان سعودی علی رغم بکار گیری مشت آهنین و بخانه راندن موقت مردم ، نه در داخل بتوانند بر اعتراضات فائق آیند ونه در عرصه بین المللی از انتقادت محافل مستقل مصون بمانند. وزیر خارجه بحرین در مصاحبه هفته گذشته خود با روزنامه الحیات اعتراف کرده که در حوادث اخیر آبروی بحرین در سطح بین المللی بخطر افتاده و بهمین دلیل ملک حمد کمیته ای متشکل از حقوقدانان بین المللی را مسئول بررسی و حقیقت یابی حوادث این کشور کرده است. همچنین تصمیم عجولانه بخشی از حاکمیت بحرین برای غیر قانونی اعلام کردن جنبش الوفاق با مخالفت جامعه بین المللی مواجه شده و دولت تحت فشاربین المللی مجبور به عقب نشینی از این تصمیم شد.
شیخ سلمان ولیعهد جوان بحرین که هم سن وسال شیخ علی سلمان دبیرکل جنبش الوفاق میباشد. بخوبی میداند که سالهای ولایتعهدی و سلطنت وی مقارن با حضور شخصیتی زیرک و در عین حال معتدل در رأس قوی تری تشکل مردمی این کشور خواهد بود. شاید به همین دلیل بود که ولیعهد در ماههای اولیه اعتراضات سعی داشت با شیخ علی سلمان وارد مذاکره شود. ورود عربستان صحنه را موقتا بهم ریخت.اما کماکان بسیاری از ناظران مسائل بحرین حل بحران این کشور را در گرو مذاکره و توافق دو سلمان، (شیخ علی سلمان دبیرکل الوفاق به نیابت از مردم و شیخ سلمان ولیعهد به نیابت از حاکمیت) میدانند.
نظر شما :