آمريکا بيش از اين آژانس را تضعيف نکند
گفت و گوى روزنامه ايران با على اصغر سلطانيه سفیر ایران در سازمان بین المللی انرژی اتمی
دکتر على اصغر سلطانيه سفير و نماينده دائم جمهورى اسلامى ايران در دفتر ملل متحد و ديگر سازمانهاى بين المللى ديروز در وين گفت:" گزارش محمد البرادعى مديرکل آژانس گواهى حقانيت و صلح آميز بودن فعاليت هاى هسته اى ايران بود که به جامعه بين الملل ارائه شد."
سفير جمهورى اسلامى ايران در وين افزود:" بر اساس گزارش مدير کل، کليه مسائل باقيمانده حل شده و لذا اجراى پادمان عادى گرديده است."
وى افزود:" مطابق برنامه کار و يا مداليته در ماه اوت، بين ايران و آژانس توافق شده بود که پس از حل و فصل ۶ مسئله باقيمانده، اجراى پادمان آژانس در ايران بصورت عادى خواهد بود."
سلطانيه گفت:" اين دستاورد مهم که ناشى از سياست و ديپلماسى دقيق، منطقى و مبتنى بر اصول عزت، حکمت و مصلحت است آمريکا را خلع سلاح و منزوى کرد."
سفير ايران افزود:" در طول پنج سال گذشته همواره درست در لحظاتى که مسائل با آژانس حل و فصل مى گرديد، آمريکا اتهامى جديد و بى اساس را مطرح مى کرد که باعث تلف شدن زمان و طولانى شدن موضوع و سياسى شدن آژانس مى گرديد."
وى گفت:" در تمام موارد گذشته اتهاماتى را که آمريکا در رابطه با فعاليت هاى هسته اى ايران وارد کرد از جمله مربوط به سايت هاى نظامى يکى پس از ديگرى پس از بازرسى هاى دقيق و فشرده بازرسان و همکارى کامل ايران ثابت گرديد که بى اساس است."
سفير ايران گفت:" تحولات اخير از جمله پيش نويس قطعنامه، تحرکات سبک و دور از عقلانيت است که نخستين اثر مستقيم آن تضعيف آژانس بين المللى انرژى اتمى مى باشد."
وى تأکيد کرد:" هرگونه اقدام خارج ازچارچوب آژانس بخصوص شوراى امنيت به اين سازمان تخصصى و مديرکل که فعاليت هاى خود را بصورت حرفه اى و بيطرفانه انجام مى دهند، ضربه وارد مى کند."
وى اظهار داشت:" اين گزارش بار ديگر بر عدم وجود انحراف مواد و فعاليت هاى هسته اى به اهداف نظامى را تأکيد مى کند."
سفير ايران در آژانس گفت:" بيش از گذشت ۵ سال و بيش از۲۵۰۰ نفر روز سخت ترين بازرسى ها، گزارش البرادعى اين گواهى حقانيت ايران را به جامعه بين الملل تحويل داد."
سلطانيه گفت:" اين موفقيت را به ملت عزير ايران و ملت آزاديخواه جهان و صلح طلب تبريک مى گويم."
اين روزها هر کس به اتاق آقاى سلطانيه در طبقه بيست و ششم ساختمان يورسگاسه در ساحل دانوب مراجعه کند، نشان مى دهد اين دفتر پرکارترين دفتر ايرانى است. در جايى که سفير دائم ايران در آژانس انرژى اتمى و تمام سازمان هاى بين المللى مستقر در وين با سرعت ويژه اى در حال دفاع از حقوق و منافع ايران و کمک به صلح جهانى است.
او مديرى پر تلاش است به طورى که خودش هم مى گويد از مصاحبه هاى داغ و مملو از سؤالات چالشى هم لذت زيادى مى برد. او اخيراً به دانشگاه مرکزى برن در پايتخت سوئيس هم دعوت شد و در آنجا به گونه اى ويژه با استادان و دانشجويان اين دانشگاه به بحث و تبادل نظر پرداخت.
درست در آستانه گزارش مديرکل آژانس بين المللى انرژى اتمى و در شرايطى که وى تحت فشارهاى گوناگون سياستمداران غربى است، گفت و گويى اختصاصى با دکتر على اصغر سلطانيه انجام داده ايم؛ در مصاحبه اى که او معتقد است تحرکات ايران، آژانس را به تکاپويى جديد واداشته است تا طرحى را براى دستيابى تمام کشورها به انرژى هسته اى تعريف کند.
گفتنى است اين مصاحبه هفته گذشته پيش از انتشار گزارش مدير کل آژانس صورت گرفته است.
نظر شما درباره گزارش آژانس به شوراى حکام چگونه است؟
قطعاً گزارش آژانس در مورد مسائل باقيمانده گذشته مثبت و حاکى از پيشرفت خواهد بود؛ در اين شکى نيست. آقاى البرادعى گزارشى از فعاليت هاى هسته اى و نحوه همکارى هاى ايران را ارائه خواهد کرد؛ در مورد همکارى ها، قطعاً بايد اين گونه عنوان شود که ايران نهايت همکارى ها را داشته است.
بنابراين تنها چيزى که مى تواند گزارش کند اين است که ايران فعاليت هاى هسته اى اش را تعليق نکرده، که ما هم به دليل اين که هيچ توجيه فنى، حقوقى و سياسى بر اين مسئله نبوده، آن را قبول نکرديم.
پس چرا در قطعنامه دوم گفته شده بود که شما تعليق کنيد؟
در هيچ کدام از مفاد بين المللى واژه اى به نام تعليق فعاليت هاى غنى سازى وجود ندارد. آنها نمى توانند کشورى را ملزم به توقف يا تعليق فعاليت ها کنند. آنچه که هست اين است که آژانس بايد بر فعاليت ها و غنى سازى نظارت داشته باشد که ما هم با نظارت آژانس کاملاً همکارى کرديم.
اگر احتمالاً قطعنامه سوم عليه ايران صادر شود شما چه موضعى انتخاب خواهيد کرد؟
همان طور که وزير محترم خارجه فرمودند مسئولين جمهورى اسلامى ايران تصميم مقتضى را خواهند گرفت؛ به هر حال هر عملى عکس العملى خواهد داشت و متناسب با آن عمل تصميم لازم را خواهند گرفت، اما در هر حال جمهورى اسلامى ايران از هيچ تلاشى فروگذار نکرده است به طورى که جامعه بين الملل اکنون شاهد يک تناقض جدى است.
ما هرچه بيشتر با آژانس همکارى کرديم، قطعنامه هاى شوراى حکام تندتر و شديد تر شد و در نهايت با توجه به اين که اهداف سياسى و انگيزه هاى سياسى ديگرى پشت پرده بود موضوع به نيويورک (شوراى امنيت سازمان ملل) هم کشيده شد و شوراى امنيت در اين مسئله دخالت کرد؛ بنابراين اگر آنها صادقانه برخورد کنند و اگر مى گويند مسائل بايد با محوريت آژانس حل شود به جاى طرح پيش نويس قطعنامه بايد مراتب قدردانى خودشان را از همکارى سازنده ايران با آژانس اعلام مى کردند.
اما درست برعکس به جاى قدردانى از همکارى هاى ايران بويژه بعد از سفر البرادعى جامعه بين الملل انتظار داشت آنها منطقى برخورد کنند ولى آنها متأسفانه به دليل انگيزه هاى سياسى اين راه را انتخاب نکردند. توصيه ما اين است که آنها منطقى عمل کنند.
ايران اين همکارى ها را با نيت هرگونه سوء تفاهم و تأييد صلح آميز بودن فعاليت هايش انجام داده، لذا هر گونه برخورد سياسى نتيجه معکوس خواهد داشت و قطعاً بى جواب نخواهد بود؛ اما اين که چگونه برخورد خواهيم کرد، ايران در زمان لازم تصميم گيرى خواهد کرد اما توصيه ما اين است که برخى کشورها بيش از اين باعث تضعيف آژانس و روند همکارى ها نشوند.
شما به عنوان تنها مقام ايرانى که با آژانس بين المللى انرژى ارتباط نزديک داريد فکر مى کنيد ارائه گزارش سازمان هاى اطلاعاتى آمريکا چقدر از فشارهاى سياسى بين المللى عليه ايران کاسته است
اين گزارش يک سند يا شاهدى است بر اثبات اين واقعيت که آمريکا هر از چند ادعايى را با نيت جوسازى عليه کشورها بويژه جمهورى اسلامى ايران شروع مى کند. اين که آنها در انزواى کامل قرار مى گيرند و بى محتوا بودن عملکردشان مورد اثبات قرار مى گيرد براى جلوگيرى از وارد شدن لطمات بيشتر اين کار را انجام مى دهند.
در طول چند سال گذشته آمريکا ادعاهايى را عليه ايران بخصوص سايت هاى نظامى مطرح کرد و پس از بررسى و بازرسى هاى دقيق آژانس نشان داده شد که کاملاً ادعاهايى بى اساس بوده است. البته اين اولين بارى نيست که بى اساس بودن ادعاهاى آمريکايى ها معلوم مى شود.
در عين حال آژانس و جامعه بين الملل به اين نتيجه رسيدند که ادعاهاى آنها مبنايى نداشته است اگر چه آنها تلاش مى کنند که بگويند قبل از سال ۲۰۰۳ برنامه ايران مثبت نبوده است.
بايد بگويم مجموعه فعاليت هايى که ايران انجام داد نشان داده که اين کشور هيچ گاه مسائل نظامى را دنبال نمى کرده و هيچ وقت توليد سلاح هسته اى در دکترين جمهورى اسلامى ايران نبوده و نخواهد بود.
من فکر مى کنم اين هم يکى از زمينه هايى است که آمريکايى ها سعى مى کنند زمينه هاى سياسى را براى ادامه فشارها فراهم کنند؛ لذا خودشان هم با يک تناقض درونى مواجه شدند که براى جلوگيرى از بى آبرويى کامل، بايد اين کار را انجام دهند.
آقاى دکتر، خيلى از کشورهايى که به نظر مى رسد خودشان را عقب مانده از همکارى با آمريکا در جنگ با عراق مى دانند امروز سعى مى کنند در مورد مسائل هسته اى ايران حتى غير واقعى جانب آمريکا را بيشتر نگه دارند از جمله فرانسه و بويژه آلمان که خود عضو شوراى امنيت هم نيست. شما چه تحليلى در اين مورد داريد. اگر چه برخى از اروپايى ها هم براى همسويى با سياست هاى آمريکا تحت فشار اين کشور هستند.
توصيه مشخص من اين است که از اشتباه تاريخى آمريکا که باعث جنگ و قتل عام بيش از هزاران بى گناه شد پند بگيرند. سعى کنند اين اشتباه در مورد ايران تکرار نشود.
توصيه ما اين است که اين کشورها به روندى نپيوندند که کاملاً در جهت تضعيف سازمان هاى بين المللى و بويژه آژانس مى شود. من فکر مى کنم اينها خودشان هم به اين جمعبندى رسيده اند که تعامل با ايران، گفت وگو و برخوردهاى سازنده جواب مى دهد و برخوردهاى چوب و چماق، اعمال فشار و استفاده ابزارى از شوراى امنيت هم جواب نمى دهد.
اهرم تهديد و زبان تهديد عليه ايران هيچ وقت کارايى نداشته است چرا که کاملاً مشخص است همکارى هاى متعدد ما بويژه با اجراى مواد مداليته نشان دهنده پاسخ مثبت ما به آقاى البرادعى و قبل از آن به آقاى سولانا بود.
درحال حاضر ميزان استفاده از انرژى هسته اى در جهان چقدر است و چرا ايران نبايد از اين نوع انرژى استفاده کند؟
جالب است آنها بعضاً سؤالاتى مطرح مى کنند که چرا ايران با وجود نفت و گاز بايد به سراغ انرژى هسته اى برود که اين سؤالاتى ناقص و قديمى است.
تمام دنيا از جمله سازمان بين المللى انرژى که مقرش در پاريس است يا انرژى اتمى که دروين فعاليت دارد براساس مستندات علمى و تحقيقاتى وسيع به اين نتيجه رسيده اند که کشورها بايستى از مجموعه گزينه هاى انرژى بهره بگيرند.
لذا تک انرژى بودن براى هر کشورى خطرناک است و در درازمدت هم بازتاب دارد. هرکشورى بايد با توجه به مقتضيات جغرافيايى، ميزان جمعيت و زيربناهاى ساختارى خود تشخيص دهد که به چه ميزان از انواع انرژى نياز دارد.
ايران هم براساس " برنامه واسک " که برنامه اى جامع در سازمان انرژى اتمى است به کمک متخصصين به اين جمعبندى رسيد که مثلاً اگر براى ۲۰ سال آينده به ۲۰ هزار مگاوات انرژى هسته اى نياز داشته باشيم مبناى علمى، منطقى و اقتصادى دارد.
اين يک واقعيت است، کشورهاى ديگر هم دارند اين کار را مى کنند. آمريکا و روسيه هم که نفت و گاز دارند، داراى بيش از ۱۰۰ نيروگاه اتمى هستند يا ۴۰۰ نيروگاهى که در دنيا مشغول به کار است. فرانسه که بيش از ۷۰ درصد انرژى مورد نيازش را از برق هسته اى تأمين مى کند، نشان مى دهد که دنيا به کدام سمت پيش مى رود.
مردم همه مى دانند که اين سياست هاى دوگانه آنها است که رنج دهنده است و اين حق هر کشور مستقلى است که بر اساس منافع ملى خود تصميم گيرى کند.
يکى از دلايلى که کشورهاى در حال توسعه ترغيب مى شوند که به انرژى هسته اى توجه کنند کاربردهايى است که در پزشکى و کشاورزى دارد. با توجه به اين که تکنولوژى هسته اى ميعادگاه و نقطه تماس رشته هاى مهندسى و علوم هست، کشورهايى که درگير انرژى هسته اى مى شوند، بى ترديد در تمام رشته ها رشدى وسيع خواهد يافت، به طورى که کشورهاى در حال توسعه را بسرعت تبديل به کشور صنعتى خواهد کرد.
کشورى که نيروگاه اتمى مى سازد و کشورى مثل ايران که موفق شده يک سانتريفيوژ را هزار دور در ثانيه بچرخاند و دو اتم را از همديگر جدا کند و غنى سازى را بتواند انجام دهد، کليه عملياتى که از اين اصول پيروى مى کند بسيار سريع ايجاد خواهد شد، به عبارتى کلاس صنعتى کشورمان و استاندارد صنعتى ايران را به اين کار افزايش داديم، اين يکى از امتيازات اصلى تکنولوژى صنعت هسته اى است، يعنى به مراتب از سلاح هسته اى مهمتر است و از آنجا که داشتن کلاهک هاى هسته اى بيشترين خطر آفرينى را دارد داشتنش هم هيچ گونه توجيهى ندارد.
شما شاهديد که در طول جنگ ها تعداد کلاهک هاى هسته اى آمريکا و شوروى نشان دهنده اقتدار آنان بود، در صورتى که جمهورى اسلامى ايران هيچ نيازى به سلاح هسته اى ندارد.
در واقع معتقديم که اين موضوع براى ايران مى تواند باعث ايجاد يک نقطه ضعف شود. در عين حال کشور ما با حفظ مردم سالارى و با زيربناى علمى، فنى و منطقى سعى در ارتقاى سطح خود در اين زمينه ها دارد.
ايران اعلام کرده که از مشارکت خارجى ها در توليد سوخت هسته اى استقبال مى کند. شما کماکان روى درخواست قبلى تان هستيد؟
اين موضع جمهورى اسلامى ايران است که توسط مقام محترم رياست جمهورى اعلام شد، به طورى که به جرأت مى گويم اين موضع را هيچ کشورى در تاريخ هسته اى دنيا اعلام نکرده است، به اين دليل که همه کشورها در رابطه با مسائل هسته اى که از حساسيت بالايى برخوردار است، ديدگاه خاصى قايلند، به طورى که حتى بسيارى از مقامات کشور حق ورود به اين تأسيسات را ندارند.
ما هم به جرأت اعلام کرده ايم از آنجا که به خودمان اطمينان داريم که اهداف نظامى را دنبال نمى کنيم، نه تنها از بازرسان آژانس استقبال مى کنيم، بلکه کشورهاى ديگرى که علاقه مند به مشارکت با ما هستند، مى توانند بيايند و حضور فيزيکى داشته باشند. اين در واقع آخرين و بالاترين درجه شفافيت در رابطه با برنامه هسته اى کشورمان است که آنها را خلع سلاح کرد.
با اين اعلام ما، خيلى از کشورها در بهت و حيرت فرو رفتند. خيلى از کشورهاى دارنده اين انرژى حتى به آژانس هم اجازه نمى دهند به جزئيات ساختارى سانتريفيوژها يا تأسيسات غنى سازى آنها وارد شوند و فقط ورودى و خروجى آنها را با سيستم هايى کنترل مى کنند.
قطعاً کشورهاى توسعه يافته از اين حرکت ايران استقبال مى کنند، اما آنچه مسلم است، اين است که مشارکت آنها مى تواند متفاوت باشد. به طور قطع کشورهاى صنعتى و آنهايى که خود توليد کننده هستند، نيازى به انجام اين کار ندارند، اما اين پيشنهاد باعث شده آنها با حرکت هايى که مى خواستند براى تضعيف ما بردارند، نتوانستند به پيش ببرند. چرا که ما در مورد فعاليت هايمان جايى را براى ايراد گرفتن هاى بيهوده باقى نگذاشتيم.
به هر حال ما از نظر اصولى به تمام تمايلات همکارى با ايران پاسخ مثبت مى دهيم.
آقاى دکتر! علت اصلى افزايش قيمت نفت و حتى اکنون به فراتر از ۱۰۰ دلار در هر بشکه را بيشتر به مسائل ژئوپليتيک جهانى و موضوع هسته اى ايران ارتباط مى دهند، آيا فکر مى کنيد غلظت مسائل هسته اى ايران به اين حد بوده است که عامل صعود قيمت هاى نفت باشد؟
اين را بهتر است از وزير محترم نفت سؤال کنيد، چرا که ايشان با مسئوليتى که دارند، مشرف بر اين قضيه هستند. به هر حال تحولات سياسى بين المللى تأثير داشته، ولى آنچه مسلم است، ايران در تمام اين مدت که دچار يک بحران تحميلى عليه خود بود، همواره مانع تقابل و تشنج شده و خواهان حل مسالمت آميز مسائل بوده است.
اگر هم به دليل اين فضاسازى و جوسازى ها که بخصوص از طرف آمريکا ايجاد مى شود و قيمت نفت را به اين حد رسانده است، به مسئله هسته اى ما بر نمى گردد، چون ما به اندازه کافى همکارى داشته ايم و اگر هم شاهد تلاطمى در بازار نفت بوده ايم، ناشى از مشغله هايى است که عده اى آژانس را با نيات سياسى، سياسى تر کرده اند، بخصوص با اهرم استفاده از شوراى امنيت که اميدواريم به اين تحرکات و روند نامعقولشان خاتمه دهند.
آقاى دکتر در شرايطى که آژانس بعضاً گزارشات مثبتى در مورد ايران دارد، چه لزومى به تهديد ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت وجود دارد آيا اين يک روند تعريف شده است
با اين اوصاف آيا بايد شاهد گزارش مثبت آقاى البرادعى باشيم
قطعاً؛ بحث هاى کارشناسى ما مطابق مداليته حل شده است و حتماً شاهد گزارش مثبت آقاى البرادعى در مورد همکارى هاى مؤثر و مثبت ايران در خصوص پيشرفت هاى ايجاد شده در مورد اين پرونده خواهيم بود.
چه تاريخى در مورد گزارش براى جلسه عادى شوراى حکام که ۳ مارس برگزار مى شود، آماده شده است تا اين گزارش در تصميمات شوراى حکام لحاظ شود.
نظر شما :