لبنانیها کدام را انتخاب میکنند: ایران یا امریکا؟
دیپلماسی ایرانی: بهار عربی سراسر خاورمیانه در نوردیده است. از دریای سرخ تا سواحل مدیترانه کشورهای عربی، هر یک به نوعی درگیر بهار عربی شده است. در یک جا مردم خسته و استبدادزده خواهان دموکراسی، آزادی و حقوق شهروندی ضایع شدشان هستند، در جای دیگر، کشوری همچنان برای مهار بحران آزادی طلب مردمش در صورت رسیدن بهار عربی به آن لحظهشماری میکند و در جایی دیگر کشوری از نفوذ و گسترش بهار عربی در دنیای عرب جلوگیری میکند و تمام تلاش خود را به کار میگیرد که جلوی این طوفان بهاری را بگیرد. اما در این میان یک کشور اگر چه از دیگر کشورها به شدت تاثیر میگیرد ولی استثنائاتی را هم دارد، لبنان. عروس خاورمیانه از بدو تاسیس نقش عروس منطقه را بازی میکرده است. کشوری که نسبت به دیگر کشورهای عربی از آزادیهای شهروندی بیشتری برخوردار است و دموکراسی نیمبندی منطبق با تقسیمبندیهای طایفهای توافقشده بر آن حاکم است. اما این کشور هم به شدت از تحولات بیرونی تاثیر میگیرد و قدرتهای منطقهای و خارجی همواره اثر مستقیم بر تحولات داخلی آن گذاشتهاند. شاید در این میان تاثیرپذیری ایران و امریکا بر آن بیش از دیگر کشورها محسوس باشد.
سایت نشنال در تحلیلی به همین موضوع پرداخته و مینویسد: به نظر نمیرسد که ایده انقلاب قرار باشد به لبنان هم برسد، اگر چه با وجود کشورهای قدرتمند و تاثیرگذاری در لبنان چون سوریه، عربستان سعودی و ایالات متحده ممکن است هر معادلهای در این کشور شکل بگیرد، ولی با این حال آیا ممکن است انقلاب به لبنان هم برسد؟ آیا لبنانی که به شدت طایفهای است و اکثر مواقع تقسیمبندی شده است و این مسئله سراسر کشور را بدون استثنا پوشش میدهد میتواند به طور کامل دستور العملی را اجرا کند که در خاورمیانه شکاف ایجاد کند، دستورالعملی که مثلا از جایی مثل ایران تجویز شده باشد.
نشنال در ادامه مینویسد: هر چه باشد تحلیلگران بر این اعتقادند که خاورمیانه شاهد شکلگیری نظام جدیدی است که قصد دارد رفتار دیگری از اعراب را به نمایش میگذارد. به گفته جیمز زاگبی، نایب رئیس موسسه بین المللی امریکایی عربی تنها دو درصد مردم لبنان معتقدند که ایران در امور داخلی اعراب دخالت میکند و روند صلح خاورمیانه را به چالش میکشد. معمولا مردم لبنان نظری مغایر با نظر دیگر مردم عرب درباره ایران و رفتارهای آن دارند. نگرش آنها به ایران معمولا مثبت است. اگر این طرز فکر لبنانیها را درست بگیریم، آن گاه چه توجیهی برای فعالیتهای حزب الله که همین اخیرا زلزلهای سیاسی در لبنان با حمایت ایران ایجاد کرد میتوانیم بیابیم. همه میدانیم که همپیمانی ایران و حزب الله فراتر از حد تصور است. نیروی نظامی وابسته به حزب الله از چنان قدرتی در لبنان برخوردار است که میتواند جلوی هر گونه تحرک نظامی را بگیرد و حتی ثابت شده فعالیتهای نظامیاش بسیار گستردهتر و تاثیرگذارتر از ارتش لبنان در درون این کشور است.
در ادامه این یادداشت به قطببندیهای موجود در لبنان اشاره شده و آمده است: اگر تقسیمبندیهای موجود در لبنان را درست فرض بگیریم و سیاستمداران لبنانی را بر اساس شناختی که از آنها وجود دارد افراد صفر و صدی بدانیم، میتوانیم بگوییم کشور در یک کشمکش شیعی – سنی، ایرانی – امریکایی گرفتار شده است که از خارج از لبنان اداره میشود، جریان 14 مارس و 8 مارس به طور کلی از پیوستگیهای گذشته خود عبور کردهاند. ولی با این حال به گواه آمار 98 درصد مردم لبنان همچنان ایران را تاثیرگذار و تهدیدی در تحولات سیاسی داخلی خود و جهان عرب نمیدانند حتی اگر تهران از مردمیترین نیروهای نظامی در درون کشورشان حمایت بیشائبهای داشته باشد و به آن خط بدهد. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران طرز فکر مردم لبنان در بهترین حالت یک سناریوی غیرواقعی است. آیا میتوان گفت که یک تغییر سیاسی کلی در لبنان رخ داده است؟ افرادی نسبت به وجود چنین دیدگاهی شک دارند، مثل مرکز تحقیقاتی پیو، این مرکز گزارش میدهد، دلایل بسیاری وجود داشته باشد که نشان دهد لبنان 2011 به سمت یک دستورالعمل جهانی پیش میرود. اگر چه ممکن است ایران به طور غیر مستقیم به سیاستهای لبنان خط دهد اما در نهایت این مردم لبنان هستند که سیاستهای کشورشان را هدایت میکنند، حزب الله تنها حمایت مستقیم 38 درصد مردم لبنان را دارد که با آنچه زاگبی میگوید فاصله محسوسی دارد.
در ادامه این یادداشت آمده است: چندان تعجبآور نیست اگر بگوییم اختلاف نظر شدیدی میان شهروندان لبنانی بر اساس تقسیمبندیهای طایفهای آنها نسبت به تحولات سیاسی در کشورشان وجود دارد. 87 درصد شیعیان لبنان از گروهی که توسط ایران پشتیبانی میشود، حمایت میکنند که به آن میتوان حمایت 8 درصد سنیها و 24 درصدی مسیحیان را نیز اضافه کنیم. در عین حال بر اساس گزارش موسسه زاگبی بر اساس آخرین اطلاعات به دست آمده امریکا و کشورهای عربی در بالاترین حد نگاه مثبت لبنانیها قرار دارند و این مسئله میتواند برای آن چه ایران میخواهد در لبنان عملی کند بسیار سخت باشد. هنگامی که از شهروندان لبنانی درباره امریکا میپرسید 49 درصد آنها نسبت به این کشور نظر مثبت دارند، موسسه پیو میگوید رویکرد مثبت به امریکا از سال 2005 تا کنون صعود جهشی داشته به ویژه زمانی که امریکا از خروج نظامیان سوریه از لبنان حمایت کرد.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: کدام یک باورپذیر است؟ ایران و امریکا کدام یک در ربودن قلب و ذهن مردم لبنان زودتر موفق خواهد شد؟ در پاسخ به این پرسش موسسههای زاگبی و پیو جوابهای نزدیک به هم میدهند. هر دوی آنها میگویند این رقابتی است که فعلا ادامه دارد و نمیتوان به این راحتیها نسبت به آن نتیجهگیری کرد ولی نتیجه هر چه باشد قطعا بر سیاست آتی لبنان و دنیای عرب به طور کل که بر عرصه سیاست داخلی لبنان تاثیر مستقیم میگذارند، تاثیر خواهد گذاشت.
نظر شما :