پیام ملک عبدالله، خطاب به سوریه یا هشدار به ایران؟
به گزارش خبرگزاری رویترز، مواضع اخیر عربستان در برابر سوریه نشان میدهد که ریاض اکنون از فاز انزوای دیپلماتیک سوریه گذشته و میخواهد وارد فاز اتخاذ مواضعی خشنتر در برابر این کشور شود. به اعتقاد برخی از کارشناسان از این مواضع عربستان رنگ و بوی طایفهای استشمام میشود. ملک عبدالله نه در برابر نظام سوریه بلکه در حقیقت در برابر شیعیان علوی سوریه که از لحاظ جمعیت در اقلیت هستند ولی از لحاظ تقسیم قدرت، حکومت را به طور کامل در اختیار دارند، ایستاده است.
رامی خوری، تحلیلگر مسائل خارومیانه مقیم در بیروت در این باره میگوید: «عربستانیها میدانند که نظام سوریه با شورش خطرناکی مواجه شده که میتواند کل کشور را به چالشی سخت بکشاند. این که عربستان خود حضور هیچ جریان مخالفی را در داخل تاب نمیآورد و به حکومت بحرین هم کمک میکند که علیه شیعیان قلع و قمع گسترده انجام دهند و از این سرکوب ناجوانمردانه حمایت قاطع میکند ولی در برابر سوریه این گونه موضع میگیرد و سفیرش را از دمشق فرا میخواند بسیار تعجبآور است.»
تحلیلگران از زاویه دیگری نیز به این موضوع مینگرند، به اعتقاد آنها عربستانیها گمان کردهاند که چون سوریه اکنون در وضعیت بحرانی است و سوریه متحد استراتژیک و بلامنازع ایران محسوب میشود پس میتوانند به وسیله آن به ایران ضربه بزنند و برای رسیدن به این هدف هم چندان اهمیت نمیدهند که سوریه غرق در آشوب شود اگر چه سوریه قلب امت عربی محسوب میشود.
خوری در این باره میگوید: «اگر عربستانیها واقعا این گونه فکر میکنند باید بگویم که فکرشان کاملا اشتباه است، چرا که ضربه زدن به ایران و روی کار آوردن نظام دموکراتیک جدید در سوریه کار بسیار سختی است. به این سادگیها نمیتوان اسد را پایین آورد و حکومت جدیدی به جای او بر سر کار آورد.»
جمال الخاشقجی، یکی از تحلیلگران عربستانی نیز در این باره میگوید: «ملک عبدالله با اتخاذ این موضع از یک سو میخواهد راه اتخاذ مواضع غرب و خارجیها را علیه سوریه هموار کند، ضمن این که نسبت به هر گونه فروپاشی در سوریه نیز هشدار میدهد. این درست است که این یک سیاست متناقض است ولی عبدالله تصمیم دارد با اتخاذ این سیاست فشارها را به بشار اسد بیشتر کند تا از فروپاشی سوریه جلوگیری شود. از سوی دیگر عربستان بدین ترتیب میخواهد ایران را نیز وادار به عقبنشینی کند. هر چه باشد عربستان در حال حاضر در منطقه به ویژه در بحرین در حال هزینه دادن است و این هزینهها اگر چه عیان نیست ولی حکومت عربستان را بسیار میآزارد. آنها از این وضعیت خسته شدهاند.»
وی همچنین اظهارات پادشاه عربستان را حاوی تاثیرات منفی بر سوریه میداند و میگوید: «اظهارات پادشاه بیشک باعث تشدید وضعیت جاری در سوریه میشود. در عین حال احتمال مداخلات خارجی عربی در امور داخلی سوریه را نیز افزایش میدهد.»
گریگوری گوس، استاد علوم سیاسی دانشگاه ورمونت نیز در این باره میگوید: «به اعتقاد من اظهارات ملک عبدالله آن هم در ماه مبارک رمضان ناگهانی نبوده است بلکه از قبل برنامهریزی شده بوده و کاملا هماهنگ شده بیان شده است. به اعتقاد من بوی طایفهای در این بیانیه پادشاه کاملا مشهود است. و الا او چرا در برابر تحولات همه کشورهای عربی سکوت مطلق اختیار کرده بود ولی ناگهان بر سر سوریه این چنین وارد میدان میشود و رو در روی بشار اسد میایستد؟ آیا غیر از این است که چون علویها در سوریه قدرت را در دست دارند و اکنون با مشکلات داخلی و تظاهرات دست و پنجه نرم میکنند، فرصت را مناسب دیده تا به نظام علویان ضربه وارد کند؟ اگر ملک عبدالله برای کشتار مردم سوریه این قدر نگران است پس چرا بر سر کشتار معترضان در بحرین و لیبی سکوت کرده است؟»
او هدف از این کار را تضعیف ایران حامی شیعیان میداند و میگوید: «بیشک عربستان میخواهد از این برگ اکثریت سنی در برابر اقلیت شیعی استفاده کند و ایران را غیر مستقیم تحت فشار قرار دهد. عربستانیها بیپروا در صحبتهایشان حرف از شیعه و سنی میزنند و میگویند که اکنون فرصت مناسبی است تا سوریه نیز به جمع عربهای سنی بپیوندد تا جبهه ایران تضعیف شود.»
گوس نسبت به ماهیت معترضان در وضعیت فعلی نیز شک شبهه وارد میآورد و میگوید: «فضای جهادی سلفی بر فضای تظاهرات مردم سایه انداخته و اکنون این تندروها و افراطیون وهابی هستند که با توسل به اسلحه تظاهرات را اداره میکنند و میخواهند بر عقاید آنها چیره شوند. بیشک اظهارات پادشاه به معنای تقویت همین جریان است. به اعتقاد من عربستانیها با بهرهبرداری از جریان سلفی تلاش دارند وضعیت سوریه را اداره کنند. هر چه باشد آنها مدعی اکثریت سنی مسلمانان هستند و میخواهند این حرف را به کرسی بنشانند.»
نظر شما :