بترسید از روزی که غول جنگ طایفهای بیدار شود
از سوی دیگر و با گذشت نزدیک به شش ماه از اعتراضهای مردمی و عدم توجه هیئت حاکمه به خواستههای به حق شیعیان بحرینی که اکثریت این جامعه را تشکیل میدهند، اکنون هشدارها به احتمال رسیدن بحران این کشور به یک جنگ داخلی تمام عیار بیش از پیش افزایش یافته است. جنگی که میتواند این کشور کوچک خلیج فارس را تبدیل به کانون بحران برای همه کشورهای عربی پیرامون خود کند. مسئلهای که قطعا در وهله نخست خواب را بر عربستانیهایی که به واسطه برخورداری از اقلیت به شدت ناراضی شیعه خود که نزدیک به 20 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، حرام خواهد کرد.
شبکه خبری الجزیره در وبسایت خود یادداشتی از روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت، منتشر کرده که دقیقا به همین میپردازد. در این یادداشت آمده است: با این شیوه برخورد خشن و وحشیانیه حکام بحرین که عموما سنی هستند با اکثریت جمعیت شیعه این کشور، بحرین بیش از هر زمان دیگری در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. این برخورد به شدت خشن کار را به جایی رسانده که احتمال تجزیه کشور و درگیری یک جنگ طایفهای تمام عیار بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
در ادامه این یادداشت این پرسش مطرح شده است که: اگر به طور کاملا ناگهانی یک جرقه کوچک باعث شود تا باروت اختلافهای شدید داخلی در بحرین وضعیت را به یک جنگ تمام عیار طایفهای بکشاند، آیا این جنگ صرفا بر سر مطالبات حقوق شهروندی خواهد بود یا این بار طوایف بر سر قدرت با یکدیگر خواهند جنگید؟
و در پاسخ به این پرسش آمده است: آنچه در بحرین رخ میدهد بیاختیار ما را به یاد ایرلند شمالی و آنچه در بلفاست در دهه هفتاد میلادی میان کاتولیکها و پروتستانها گذشت میاندازد یا کمی عربیتر جنگ داخلی لبنان میان مسیحیان و مسلمانان و کمی جدیدتر کشتار داخلی بغداد در سالهای 2006 – 2007. البته رویارویی که میان اقلیت سنی حاکم در بحرین به رهبری خانواده آل خلیفه با اکثریت شیعی جریان دارد چیز تازهای نیست. در گذشته نیز در روابط این دو طایفه بحرانهایی وجود داشت. اما خشونت و قساوتی که در پنج ماه اخیر در حق شهروندان و شیعیان این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس که جمعیتش به بیش از 1.2 میلیون نفر هم نمیرسد، همه را شوکه کرده است.
در ادامه این یادداشت برای اثبات میزان خشونتی که در حق شهروندان بحرینی شده به نام برخی افراد مشهور اشاره شده و آمده است: در میان کسانی که در حیرت تمام بازداشت و مصدوم شدهاند میتوان به شریف بسیونی، پژوهشگر حقوق و قانون مصری – امریکایی مشهور اشاره کرد که اخیرا حمد بن عیسی آل خلیفه از او خواست که رهبری گروه تحقیق حوادث اخیر را از 14 فوریه به بعد بر عهده بگیرد. بسیونی در این باره میگوید: در مقایسه با عراق و لیبی خسارتها مخفی و به ظاهر اندک بودند، 33 نفر کشته شدند، اما همین رقم به نسبت کوچک تاثیری بسیار بزرگ و عمیق بر جامعه گذاشته است. بسیونی معتقد است که پادشاه و ولیعهد از او در انجام تحقیقات مربوطه حمایت میکنند چرا که میخواهند حقایق را بدانند و واقعا بفهمند گروههای حقیقتیاب چه میگویند، دقیقا بر عکس قطببندیهای طایفهای که در بحرین وجود دارد که نیاز به انجام عملیات پاکسازی در نیروهای امنیتی و برنامه آشتی ملی که مورد حمایت حکومت است را ضروری میکند.
در ادامه این یادداشت به ناتوانیهای پادشاه برای اجابت خواسته مردم اشاره شده و آمده است: بسیاری از شهروندان بحرینی معتقدند که پادشاه نمیتواند به تعهداتی که به بسیونی داده، عمل کند. یکی از آنها در این باره میگوید: «مشکل بزرگ این است که پادشاه نمیداند که چه اتفاقاتی میافتد، گناه او بسیار بدتر خواهد بود اگر بداند و تظاهر به ندانستن کند.» در مقابل اهل تسنن نسبت به بسیاری از کوتاه آمدنهای حکومت اعتراض دارند و آن را توطئهای هدایت شده از سوی ایران میدانند! نبیل رجب، رئیس مرکز حقوق بشر بحرین در این باره میگوید: «آنچه در بحرین رخ میدهد پاکسازی طایفهای است دقیقا شبیه همان چیزی که در اسرائیل رخ میدهد. حکومت تلاش میکند که دموگرافی کشور را تغییر دهد و ترکیب جمعیتی را به گونهای کند که شمار شیعیان به 40 درصد کاهش یابد تا بیش از پیش تندرو و افراطی شود.»
در ادامه این یادداشت به نگرانیهای شیعیان بحرین اشاره شده و آمده است: رهبران شیعه از برنامههای حکومت که تلاش دارد در برخی مسائل بزرگنمایی کند، هراسانند. آل خلیفه وضعیت نظامی بسیار سختی ترتیب داده است. ارتش و پلیس تحت کنترل بحرینیهای سنی و اهل تسنن خارجی هستند. نخبگان حکومت نیز از سوی عربستان سعودی به شدت حمایت میشوند چرا که از شیعیان منطقه الشرقیه خود به شدت میترسند. سرکوب به اندازهای است که صدای امریکا را نیز در آورده به گونهای که ایالات متحده از حکومت خواسته که از شدت قلع و قمع بکاهد و هشدار داده است که در غیر این صورت مجبور خواهد شد که ناوگان پنجمش را از بحرین به کشوری دیگر در منطقه خلیج فارس منتقل کند.
در پایان این یادداشت آمده است: سرکوب شدید جامعه شیعی و تلاش برای بیاعتنایی به احساساتش در نهایت حکومت بحرین را به یک بیثباتی در این جزیره سوق میدهد و کاری خواهد کرد که این کشور کوچک بیش از پیش متکی به عربستان شود، شبیه همان اتفاقی که در بلفاست و بیروت افتاد و رهبران دینی را بیش از پیش وابسته به خارج کرد که در نتیجه آن تقسیمبندیهای جدیدی شکل گرفت که حیات اجتماعی و سیاسی را به یک بنبست سخت کشاند. آیا حکومت گمان کرده که این بازداشتها، شکنجهها، کاهش ارائه خدمات به شهروندان و نابود کردن مساجد باعث افزایش حمایت از مصالحش میشود؟ شاید بشود ولی غول منازعات طایفهای را نیز از چراغ جادو خارج خواهد کرد که اگر خارج شود بازگردانش به چراغ جادو به این آسانیها نخواهد بود.
شبکههایی نظیر الجزیره اندک پوششی داده میشود، منامه چنان جنجالی به پا میکند که کار به تهدید به قطعی روابط کشیده میشود.از سوی دیگر و با گذشت نزدیک به شش ماه از اعتراضهای مردمی و عدم توجه هیئت حاکمه به خواستههای به حق شیعیان بحرینی که اکثریت این جامعه را تشکیل میدهند، اکنون هشدارها به احتمال رسیدن بحران این کشور به یک جنگ داخلی تمام عیار بیش از پیش افزایش یافته است. جنگی که میتواند این کشور کوچک خلیج فارس را تبدیل به کانون بحران برای همه کشورهای عربی پیرامون خود کند. مسئلهای که قطعا در وهله نخست خواب را بر عربستانیهایی که به واسطه برخورداری از اقلیت به شدت ناراضی شیعه خود که نزدیک به 20 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، حرام خواهد کرد.
شبکه خبری الجزیره در وبسایت خود یادداشتی از روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت، منتشر کرده که دقیقا به همین میپردازد. در این یادداشت آمده است: با این شیوه برخورد خشن و وحشیانیه حکام بحرین که عموما سنی هستند با اکثریت جمعیت شیعه این کشور، بحرین بیش از هر زمان دیگری در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. این برخورد به شدت خشن کار را به جایی رسانده که احتمال تجزیه کشور و درگیری یک جنگ طایفهای تمام عیار بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
در ادامه این یادداشت این پرسش مطرح شده است که: اگر به طور کاملا ناگهانی یک جرقه کوچک باعث شود تا باروت اختلافهای شدید داخلی در بحرین وضعیت را به یک جنگ تمام عیار طایفهای بکشاند، آیا این جنگ صرفا بر سر مطالبات حقوق شهروندی خواهد بود یا این بار طوایف بر سر قدرت با یکدیگر خواهند جنگید؟
و در پاسخ به این پرسش آمده است: آنچه در بحرین رخ میدهد بیاختیار ما را به یاد ایرلند شمالی و آنچه در بلفاست در دهه هفتاد میلادی میان کاتولیکها و پروتستانها گذشت میاندازد یا کمی عربیتر جنگ داخلی لبنان میان مسیحیان و مسلمانان و کمی جدیدتر کشتار داخلی بغداد در سالهای 2006 – 2007. البته رویارویی که میان اقلیت سنی حاکم در بحرین به رهبری خانواده آل خلیفه با اکثریت شیعی جریان دارد چیز تازهای نیست. در گذشته نیز در روابط این دو طایفه بحرانهایی وجود داشت. اما خشونت و قساوتی که در پنج ماه اخیر در حق شهروندان و شیعیان این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس که جمعیتش به بیش از 1.2 میلیون نفر هم نمیرسد، همه را شوکه کرده است.
در ادامه این یادداشت برای اثبات میزان خشونتی که در حق شهروندان بحرینی شده به نام برخی افراد مشهور اشاره شده و آمده است: در میان کسانی که در حیرت تمام بازداشت و مصدوم شدهاند میتوان به شریف بسیونی، پژوهشگر حقوق و قانون مصری – امریکایی مشهور اشاره کرد که اخیرا حمد بن عیسی آل خلیفه از او خواست که رهبری گروه تحقیق حوادث اخیر را از 14 فوریه به بعد بر عهده بگیرد. بسیونی در این باره میگوید: در مقایسه با عراق و لیبی خسارتها مخفی و به ظاهر اندک بودند، 33 نفر کشته شدند، اما همین رقم به نسبت کوچک تاثیری بسیار بزرگ و عمیق بر جامعه گذاشته است. بسیونی معتقد است که پادشاه و ولیعهد از او در انجام تحقیقات مربوطه حمایت میکنند چرا که میخواهند حقایق را بدانند و واقعا بفهمند گروههای حقیقتیاب چه میگویند، دقیقا بر عکس قطببندیهای طایفهای که در بحرین وجود دارد که نیاز به انجام عملیات پاکسازی در نیروهای امنیتی و برنامه آشتی ملی که مورد حمایت حکومت است را ضروری میکند.
در ادامه این یادداشت به ناتوانیهای پادشاه برای اجابت خواسته مردم اشاره شده و آمده است: بسیاری از شهروندان بحرینی معتقدند که پادشاه نمیتواند به تعهداتی که به بسیونی داده، عمل کند. یکی از آنها در این باره میگوید: «مشکل بزرگ این است که پادشاه نمیداند که چه اتفاقاتی میافتد، گناه او بسیار بدتر خواهد بود اگر بداند و تظاهر به ندانستن کند.» در مقابل اهل تسنن نسبت به بسیاری از کوتاه آمدنهای حکومت اعتراض دارند و آن را توطئهای هدایت شده از سوی ایران میدانند! نبیل رجب، رئیس مرکز حقوق بشر بحرین در این باره میگوید: «آنچه در بحرین رخ میدهد پاکسازی طایفهای است دقیقا شبیه همان چیزی که در اسرائیل رخ میدهد. حکومت تلاش میکند که دموگرافی کشور را تغییر دهد و ترکیب جمعیتی را به گونهای کند که شمار شیعیان به 40 درصد کاهش یابد تا بیش از پیش تندرو و افراطی شود.»
در ادامه این یادداشت به نگرانیهای شیعیان بحرین اشاره شده و آمده است: رهبران شیعه از برنامههای حکومت که تلاش دارد در برخی مسائل بزرگنمایی کند، هراسانند. آل خلیفه وضعیت نظامی بسیار سختی ترتیب داده است. ارتش و پلیس تحت کنترل بحرینیهای سنی و اهل تسنن خارجی هستند. نخبگان حکومت نیز از سوی عربستان سعودی به شدت حمایت میشوند چرا که از شیعیان منطقه الشرقیه خود به شدت میترسند. سرکوب به اندازهای است که صدای امریکا را نیز در آورده به گونهای که ایالات متحده از حکومت خواسته که از شدت قلع و قمع بکاهد و هشدار داده است که در غیر این صورت مجبور خواهد شد که ناوگان پنجمش را از بحرین به کشوری دیگر در منطقه خلیج فارس منتقل کند.
در پایان این یادداشت آمده است: سرکوب شدید جامعه شیعی و تلاش برای بیاعتنایی به احساساتش در نهایت حکومت بحرین را به یک بیثباتی در این جزیره سوق میدهد و کاری خواهد کرد که این کشور کوچک بیش از پیش متکی به عربستان شود، شبیه همان اتفاقی که در بلفاست و بیروت افتاد و رهبران دینی را بیش از پیش وابسته به خارج کرد که در نتیجه آن تقسیمبندیهای جدیدی شکل گرفت که حیات اجتماعی و سیاسی را به یک بنبست سخت کشاند. آیا حکومت گمان کرده که این بازداشتها، شکنجهها، کاهش ارائه خدمات به شهروندان و نابود کردن مساجد باعث افزایش حمایت از مصالحش میشود؟ شاید بشود ولی غول منازعات طایفهای را نیز از چراغ جادو خارج خواهد کرد که اگر خارج شود بازگردانش به چراغ جادو به این آسانیها نخواهد بود.
نظر شما :