وقتی اردوغان هم ژنرال می شود
روزنامه النهار، چاپ لبنان در یادداشتی با عنوان "ژنرال اردوغان" به این موضوع پرداخته و مینویسد: تا بدین لحظه رجب طیب اردوغان بازی را از ژنرالهای ارتش ترکیه برده است. کنارهگیری همزمان چهار تن از عالیترین فرماندهان نظامی مولود یک اتفاق لحظهای نیست، بلکه ماحصل سالها تجربه و کشمکش سیاسی است که حزب عدالت و توسعه پس از کودتای نظامی علیه نجم الدین اربکان در میانههای دهه نود میلادی کسب کرده است. گویا هفته گذشته اردوغان به این نتیجه رسید که نمیتواند با این ژنرالها به شیوه کار مسالمتآمیز در کنار هم، ادامه دهد. از این رو چارهای جز برخورد قاطع ندید، برای همین نیز تصمیم گرفت با استفاده از سلاح پیروزی قاطع در انتخابات اخیر، خود را از دست آنها نجات دهد. برای ژنرالها نیز چارهای جز کنارهگیری وجود نداشت چرا که دیگر ابزار لازم برای کودتا علیه دولت وجود ندارد، نه فضای داخلی و نه فضای خارجی هیچ کدام به آنها اجازه انجام چنین کاری را نمیدهد.
در ادامه این یادداشت آمده است: پس از عقبنشینی ژنرالها در برابر اردوغان، نظامیها آخرین برگههایی را که در گذشته بارها از آن سخن میگفتند را نیز از دست دادند. آنها دیگر ابزار لازم برای دفاع از مبادی لائیسیته برای جمهوری ترکیه را که کمال آتاتورک در دهه بیست قرن گذشته میلادی بنا کرده بود را نیز از دست دادند. با سقوط ستاره امید نظامیان، دروازههای تغییر که منوط به کسب رضایت نظامیان بود، باز شد و اکنون اردوغان میتواند مانور سیاسی تازهای را در عرصه داخلی ترکیه آغاز کند. البته این بدان معنا نیست که او میخواهد از مرزهای سکولارها در ترکیه بگذرد، اگر چه مخفی هم نمیکند که نقشه کشیده تا سال 2023 قدرت را در اختیار داشته باشد، یعنی همان چیزی که در شعارهای انتخاباتی اخیرش سر میداد، اما مسئله این است که چگونه و به چه ترتیب؟
نویسنده این یادداشت سپس تاکید میکند، اگرچه تقویت و صعود جایگاه منطقهای ترکیه در سالهای اخیر به جایگاه مردمی و محبوبیت رجب طیب اردوغان کمک بسیار کرد، ولی پرونده سیاست داخلی ترکیه بیش از آن چه تصور میشود، پیچیده است به خصوص این که در مقدمه اصلاحات قانون جدید بریدن دست نظامیان از سیاست داخلی کشور گنجانده شده است. رسیدن به این هدف برای اردوغان چندان کار سادهای نیست به ویژه این که شمار گستردهای از ترکها از این مسئله میترسند که مبادی لائیسیته در کشورشان مورد تهدید قرار بگیرد. به ویژه این که حزب حاکم در حال حاضر خود را بیرقیب میداند و احساس میکند که دستش برای انجام هر کاری باز است و میتواند خود را از قوانین به ارث رسیده از دوران آتاتورک خلاص کند.
در پایان این یادداشت آمده است: اگر اردوغان تصمیم داشته باشد که علیه کل جمهوری ترکیه دست به یک کودتا یا تغییر یا انقلاب بزند، نباید گمان کند که این راه برایش هموار است. بیشترین مشکلی که او با آن دست به گریبان خواهد بود همچنان تحرکات سیاسی سکولارها در کشورش است که هنوز صاحب ثقل بالایی در ترکیه هستند. به ویژه این که هنوز بحرانهای منطقهای که به زودی زمان دست و پنجه نرم کردن با آنها میرسد، برای ترکیه فرا نرسیده است. مشکل کردها، بازگشت تنش در روابط ترکیه و سوریه و همچنین قبرس و احتمال متشنج شدن روابط ترکیه با ایران در صورت تسلیم شدن آنکارا در برابر فشارهای ضد ایرانی ایالات متحده امریکا همگی مشکلاتی است که به زودی زمان درگیری با آنها فرا خواهد رسید. علاوه بر آن هیچ چشماندازی نیز برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا دیده نمیشود. همه اینها میتواند زمان عملی شدن پرونده انتقال کامل ترکیه از جمهوری فعلی به جمهوری دوم را به تعویق بیندازد. اگر وضعیت فعلی توانست به او کمک کند که از شر ژنرالها خلاص شود، هیچ دلیلی وجود ندارد که از پس بحرانهای پیش رو در آینده که انتظار میرود بیش از اینها پیچیده باشد بر آید.
نظر شما :