خاورمیانه و کمتر از یک وجب فاصله تا پرتگاه

۱۱ مرداد ۱۳۹۰ | ۱۸:۰۶ کد : ۱۵۰۵۵ اخبار اصلی
بهار عربی روزهای سخت خود را می‌گذارند. بر خلاف انتظار کارشناسان چندان به عاقبت تحولات امیدوار نیستند. روزنامه الحیات در سه مصاحبه کوتاه از کارشناسان منطقه‌ای آخرین تحولات سوریه، یمن و لیبی را مورد ارزیابی قرار داده است.
خاورمیانه و کمتر از یک وجب فاصله تا پرتگاه
دیپلماسی ایرانی: بهار عربی دیوار ترس را در بیشتر کشورهای عربی فرو ریخت. این انقلاب باعث تغییر وضعیت جاری در تونس و مصر شد و آتش تغییر را به دامن لیبی، یمن و سوریه انداخت. در این کشورها دوستانی دارم که از نزدیک در خاک کشورشان اوضاع را پیگیری می‌کنند و با توجه به موقعیت اجتماعی و سیاسی‌شان و خبرگی که در کار خود دارند، اوضاع را به دقت به تجزیه و تحلیل می‌نشینند. هنگامی که صحبت از امیدواری‌شان نسبت به تغییرات آرام و مسالمت‌آمیز می‌زدند به فکر فرو می‌رفتم و هنگامی که حرف از بازی انتخاب میان ظلم و ظلمات می‌زدند وحشت و ترس وجودم را فرا می‌گرفت. تقریبا در یک چیز اکثر آنها متفق‌القول بودند و آن این که کشورشان به سرعت به سمت پرتگاهی نامعلوم حرکت می‌کند، مسئله‌ای که بسیار مرا نگران می‌کرد.
 

- یمن

 

اوضاع جاری در یمن را چگونه می‌بینی؟          

 

واقعا بد. رئیس جمهور کشور آسیب دیده و برای معالجه در خارج از کشور به سر می‌برد و حتی در برخی مواقع احتیاج به تنفس مصنوعی دارد، حاضر نیست از قدرت کنار بکشد یا اختیاراتش را به معاونش تفویض کند. در داخل، بقایای نظام از پایان دادن به تظاهراتی که در میدان‌های شهرهای مختلف در جریان است ناتوانند. در مقابل، حرکت‌های اعتراضی توان سرنگونی بقایای نظام را که هم در سازمان‌های نظامی و امنیتی و هم در میان برخی از اقشار مردمی جایگاه دارد، ندارند. اصطکاک‌ها، تظاهرات و کشتار همه یک طرف، جنگ با القاعده که توانسته زنجبار را به کنترل خود در آورد بر مشکلات پیچیده ما بیش از پیش افزوده است.

 

یمن به کدام سمت و سو می‌رود؟

 

نمی‌خواهم بگویم ولی حقیقت این است که به سمت پرتگاه می‌رویم، به سمت تجزیه تا آنجا که مناطق به سمت خودمختاری و دور شدن از حکومت مرکزی حرکت می‌کنند، به سمت یک فروپاشی اقتصادی وحشتناک.

 

آیا واقعا وضعیت تا این اندازه ترسناک است؟

 

بله، یمن در وضعیت کاملا ویژه‌ای به سر می‌برد، جوانانی که به هوای دموکراسی دست به تظاهرات زده بودند اکنون در سایه حمایت قبایل به سر می‌برند. برخی از نیروهایی که علیه حکومت علی عبدالله صالح تظاهرات کردند خواستار برپایی نظام طالبانی در یمن هستند. این مسئله‌ای بسیار ناراحت کننده است که ببینم ملت باید خود را در برابر انتخاب‌ مرگ‌‌باری ببیند: یا پذیرفتن حاکم ظالم یا تاریکی مطلق. متاسفانه احساس می‌کنم یمن به سمت پرتگاهی حرکت می‌کند که بسیار خطرناک است هم برای خود و هم برای دیگران.

 

-          لیبی

       

وضعیت در لیبی چگونه است؟

 

ترور سرهنگ عبدالفتاح یونس نقطه عطفی در تحولات لیبی محسوب می‌شود. قذافی هدیه‌ای دریافت کرد که بیش از این در خواب هم نمی‌دید. ما کشوری هستیم که ترکیب آن قبیله‌ای است و سلاح هم به وفور یافت می‌شود. به اعتقاد من ما در حالی وارد منطقه بنغازی شدیم که نوبت به دوران انتقام و خونخواهی رسیده بود.

 

به طور کلی به نظرت اوضاع به کدام سمت و سو می‌رود؟

 

قذافی در چهار دهه حکومت خود از شکل‌گیری و تولد هر گونه حزب یا تشکل سیاسی یا تبلور جامعه مدنی جلوگیری کرد. به صراحت بگویم، ما هیچ مامنی نداریم. قذافی سرطانی بر روی سینه ما بود و هنگامی که از شرش خلاص شویم به دوران قبایل و طوایفمان باز می‌گردیم. تنها نیروی قوی که می‌تواند تظاهرات را مصادره کند نیروی اسلامی است، حتی برخی چندان دور از ذهن نمی‌دانند که نمونه‌ای خیلی متفاوت‌تر از قندهار شکل نگیرد. چندان بعید نمی‌دانم که لیبی دوره طولانی‌ای را در سایه جدایی طلبی و جنگ به سر برد. همچنین بعید نمی‌دانم که در دوران پیش رو فردی مثل زرقاوی ظهور کند و طرف‌های خارجی به طور سری متمایل به قذافی شوند.

 

چرا تا این اندازه تیره؟

 

برای این که کشورم را خوب می‌شناسم.

 

-          سوریه

 

اوضاع را در سوریه چگونه می‌بینی؟

 

پس از وقایع روزهای اخیر ما در برابر وضعیت جدید و خطرناکی قرار گرفته‌ایم. دیگر جایی برای صحبت درباره حل یا مذاکره باقی نمانده است. نظام راه حل امنیتی تا آخر خط را انتخاب کرده است. می‌توان گفت زخم‌های گذشته سر باز کرده‌اند. سوریه به سمت انزوایی خفه‌کننده و فروپاشی اقتصادی وحشتناکی حرکت می‌کند، شاید مخالفان پس از آن که ببینند درهای تغییرات دموکراتیک بسته شده دست به دامن عملیات مسلحانه شوند. و این همان چیزی است که شاهین‌های نظام به دنبال آن هستند، برای آنها تظاهرات خطرناک‌تر از بمب‌گذاری است.

 

تلاش برای استفاده از نیروهای نظامی را چگونه تفسیر می‌کنی؟

 

نظام از این که تا اندازه‌ای که تظاهرکنندگان را راضی کند، کوتاه بیاید، ناتوان است، به خصوص این که از ابزار نظامی و امنیتی مستحکمی بهره می‌برد و نمی‌توان هم تا الآن گفت از سوی ملت عزل شده است. به نظرم هر گونه کوتاه آمدن جدی از سوی حکومت باعث سقوط فوری و ویرانگر آن خواهد شد. ترکیب نظام به گونه‌ای است که اجازه نرمش به آن نمی‌دهد. هر گونه ضعفی در نظام ضرورتا به تغییر منتهی می‌شود، حتی شاید وضعیتی شبیه یوگسلاوی در سوریه به وجود بیاید. نظام به گونه‌ای برخورد می‌کند گویی که با اسلام‌گرایانی مبارزه می‌کند که به چیزی کمتر از براندازی‌اش راضی نیستند. حتی ممکن است ضربات سهمگینی به تظاهرکنندکان وارد بیاورد تا از ماه مبارک رمضان برای گسترش حرکت‌های اعتراضی‌شان و این که وانمود کنند نظام از سوی مردم عزل شده، بهره‌برداری نکنند. بازی نظام به این ترتیب است که می‌خواهد مردم را در برابر یک انتخاب نگران‌کننده قرار دهد: یا من یا حکومت بنیادگرایان، یعنی این که یا به ظلم نظام بعث تن می‌دهید یا تسلیم ظلمات و تاریکی پیش رو شوید.

 

آینده را چگونه می‌بینی؟

 

رودی از خون که کشور را به سمت پرتگاه می‌برد.

 

منبع: الحیات

 

نظر شما :