رشد بازار بورس ایران، حباب یا واقعیت؟
روزنامه الحیات، چاپ لندن در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: این طور به نظر میرسد که تحریمهای بینالمللی علیه ایران به آن اهدافی که غرب به دنبال آن بوده، نرسیده است. نگاهی به بازار بورس ایران و مقایسه آن با سالهای گذشته به خوبی نشان میدهد که تحریمها نتوانسته به اقتصاد ایران آن گونه که غرب توقع داشته ضربه بزند. مسئلهای که باعث ایجاد تناقضهای سنگینی در طرفهای مختلف فعال سیاسی در عرصه جهانی شده است. ایران در حال حاضر تقریبا در حالتی شبه انزوا به سر میبرد و از بسیاری از داد و ستدهای جهانی و سرمایهگذاریها و جذب سرمایهگذاریهای خارجی به دور مانده است. این درست اما ایران غنی از منابع نفت و گاز، همچنان این توانایی را دارد که هر گونه سرمایهگذاری خارجی برای توسعه میادین نفتی را در خاک خود بپذیرد حتی پس از آن که با هشدارهای ایالات متحده بر سر زیر پا گذاشته شدن تحریمها مواجه شده است و بسیاری از شرکتهای خارجی مجبور به ترک ایران شده یا از حجم کارهایشان در ایران کاستهاند، ولی همچنان به طور سری با ایران رابطه دارند.
در ادامه این یادداشت آمده است: بازار بورس ایران به جای فروپاشی در وضعیت بسیار خوبی به سر میبرد به گونهای که سازمان بورس تدپیکس، یکی از بازارهای وابسته به بورس تهران در برخی زمانها از سال گذشته میلادی 20 هزار واحد را پشت سر گذاشت. همچنین از ابتدای سال 2010 ارزش این بازار بیش از 65 درصد افزایش داشته است. از لحاظ رشد به گواه اتحادیه بینالمللی بورسهای جهان بازار بورس ایران جایگاه دوم را پس از بورس سریلانکا به خود اختصاص داده است. این بدان معنا است که بازار بورس زوریخ و دیگر بورسهای اروپایی باید از بازار بورس تهران بیاموزند که چگونگی با بحرانهای مالی از طریق رشد مستمر میتوان مبارزه کرد.
نویسنده این یادداشت سپس به دیدگاه تحلیلگران سوئیسی و تمرکزی که بر بازار بورس تهران اعمال کردهاند اشاره میکند و مینویسد: دقیقا از همین دیدگاه است که تحلیلگران سوئیسی بر بازار بورس ایران تمرکز کردهاند و از آنچه در این بازار میگذرد متحیر ماندهاند. نرخ بیکاری در ایران از ابتدای سال جاری از رقم 15 درصد گذشت. کمکهای مالی دولت برای جلوگیری از ورشکستگی اقتصادی کشور نیز به یکصد میلیارد دلار در سال رسیده است. درباره تولید ناخالص داخلی نیز به گفته صندوق بینالمللی پول ایران رشد سه درصدی را طی سه سال آینده تجربه خواهد کرد. با این حال این نکته را نیز نمیتوان نادیده گرفت که میزان بدهیهای داخلی که همه کمکهای اقتصادی تحت الشعاع قرار میدهد آینده گل و بلبل گونهای را برای آینده اقتصاد ایران پیشبینی نمیکند.
نویسنده سپس میپرسد پس چه چیزی عامل رشد حیرتآور بازار بورس ایران شده است؟ و پاسخ میدهد: نمیتوان گفت که فقط و فقط نفت عامل رشد بازار بورس ایران شده است. چرا که بنا به تحلیل کارشناسان سوئیسی رشد بورس ایران ارتباط چندانی به افزایش قیمت نفت ندارد. اگر نگاهی به سابقه بازار بورس تهران بیندازیم میبینیم که در سال 2008 هنگامی که قیمت نفت به رقم 157 دلار رسید، بازار بورس ایران رشد سریعی را آغاز نکرد به گونهای که نرخ رشدش تنها 0/5 درصد بود. پس عامل اصلی آن چیست؟ کارشناسان سوئیسی میگویند آنچه واقعا عامل رشد بورس تهران است، ایرانیهای مقیم یا غیر مقیم هستند که بازار بورس ایران را به رونق بسیار بالایی رساندهاند. اکنون هم و غم همه آنها این است که بازار بورس سرزمین مادری را در هر حالتی مورد حمایت قرار دهند. اما این فقط مختص به سرمایهگذران ایرانی است، چرا که به رغم حمایتهای بیشائبه محمود احمدینژاد، رئیبس جمهوری ایران از شرکتهای بورس سرمایهگذارن خارجی چندان تمایلی به آوردن سرمایه به داخل ایران ندارند. رشد سرمایهگذاری خارجی در بازار بورس ایران در سال تنها 0/5 درصد بوده است.
در ادامه این یادداشت به سابقه بازار بورس ایران اشاره شده و آمده است: بازار بورس تهران در سال 1967 با حضور 337 شرکت آغاز به کار کرد. سرمایهای که این بازار در خود جای داده در کمترین حالت تا سال 2006 نزدیک به 80 میلیارد دلار بوده است. در این جا است که تحلیلگران سوئیسی بازار بورس ایران را تحقیر میکنند و میگویند که سرمایه سازمان بورس ایران در مقایسه با بازارهای بورس کشورهای صنعتی جهان هیچ چیزی نیست. برای تثبیت در خاورمیانه نیز باید دست کم 500 شرکت دولتی فروخته شود تا بازار بورس ایران بتواند به اهدافش برسد. در حالی که تهران نیز تلاش دارد جایگاه بورس خود را تا سقف 12/5 میلیارد دلار تقویت کند.
در پایان یادداشت همچنین آمده است: به اعتقاد بسیاری از فعالان بازار بورس زوریخ، بورس تهران سرشار از خلاءهای ترسناک سرمایهگذاری است و مطالعات سه سال اخیر نشان میدهد که وضعیت این بورس برای سالهای آینده میتواند بسیار وحشتناک باشد. نظام ایران خود شمار هنگفتی از سهام شرکتهای ملی خصوصی شده را میخرد و در مقابل انتظار دارد بتواند اوراق قرضه جهانی بخرد و به بازار بورس تزریق کند تا قیمت شرکتهای سهامی به طور مصنوعی بالا روند. از سویی 92 درصد بانکهای ایران به هیچ وجه در وضعیت خوبی به سر نمیبرند به گونهای که ارزش سهام آنها در ماههای اخیر 28 درصد کاهش داشته است. به همین دلیل هم شاهدیم که بانکداران ایرانی تا گلو غرق در بدهی هستند و احمدی نژاد هم تللاش میکند میلیاردها دلار به بازار پولی و بانکی کشور تزریق کند تا مبادا ناگهان این بازار دچار سکتی قلبی شود. اما پس از آن و در طولانی مدت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ کارشناسان سوئیسی میگویند که معجزههای رشد بازار بورس تهران موقت و به سرعت زودگذر خواهد بود و نمیتواند بیش از این ادامه یابد.
نظر شما :