بوتوی فقید، فعال در رقابتهای تبلیغاتی انتخابات پاکستان
در حالی که هشت روز به انتخابات پاکستان باقی مانده، به نظر میرسد انتشار گزارش نهایی تیم ویژه اسکاتلندیارد، بیش از آن که موجب فروکش کردن اختلافات بر سر پرونده ترور بینظیر بوتو شده باشد، به گسترش و تشدید آن دامن زده است.
در حالی که هشت روز به انتخابات پاکستان باقی مانده، به نظر میرسد انتشار گزارش نهایی تیم ویژه اسکاتلندیارد که مامور بررسی پرونده ترور بینظیر بوتو، نخست وزیر اسبق و رهبر حزب مردم شده بود، بیش از آن که موجب فروکش کردن اختلافات در این کشور شده باشد، به آنها دامن زده و شاید در روزهای حساس آتی موجب گسترش اختلافات شود.
گزارش نهایی اسکاتلندیارد که روز گذشته (جمعه) منتشر شد موید ادعای مقامات دولتی پاکستان بود که پس از بررسیهای اولیه درباره علل مرگ بوتو منتشر شد. در این گزارش ذکر شده است که عامل مرگ بوتو ضربه مهلکی بوده است که به سر او وارد شده و تنها دلیل مستدل برای این ضربه موج انفجار ناشی از عملیات انتحاری بوده است و نه گلولههایی که چند ثانیه پیش از انفجار به سمت او شلیک شدند. اما با این حال حزب مردم پاکستان همچنان پافشاری میکند که جراحات ناشی از شلیک گلوله عامل مرگ بوده است و به همین خاطر بر درخواست خود مبنی بر بررسی دوباره پرونده ترور بوتو توسط تیمی از کارشناسان سازمان ملل متحد اصرار میورزد (نظیر اقدامی که در بررسی پرونده رفیق حریری در لبنان انجام شد).
شری رحمان، سخنگوی حزب مردم جمعه پس از انتشار گزارش اسکاتلندیارد گفت: «بوتو بوسیله گلوله کشته است. این موضع حزب بوده و هست،» اما با این حال از رد نتایج به دست آمده در تحقیقات 20 روزه اسکاتلندیارد نیز اجتناب کرد و واکنش نهایی حزب نسبت به جزئیات مورد اختلاف در این گزارش را به بعد از بررسی کامل آن توسط کادر رهبری حزب مردم موکول کرد. نسخههایی از متن کامل این گزارش در اختیار دولت پاکستان و یکی از وکلای خانواده بوتو قرار گرفته است.
البته به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران موضعگیریهای اولیه رهبران حزب مردم تا کنون نشان داده است که واکنش نهایی آنها نیز به این گزارش چندان متفاوت نخواهد بود و بیتردید عدم رضایت آنها را از نتیجه تحقیقات اسکاتلندیارد منعکس خواهد کرد. اکنون در شرایط فعلی دلایل زیادی در توضیح مخالفتهای این حزب با گزارش اسکاتلندیارد ارائه میشود که شماری از آنها متوجه بازیهای سیاسی هستند که حزب مردم قصد دارد از طریق آنها نتیجه انتخابات 18 فوریه (29 بهمن) را به سود خود تمام کند.
در حقیقت حزب مردم از یک سو از طریق مخالفت با گزارش اسکاتلندیارد و کشدار کردن قضیه توجه عموم را به خود جلب کرده و بخشی از تبلیغات حزبی خود را در قالب پوشش خبری رسانهها به صورت رایگان انجام میدهد و از سوی دیگر با پافشاری بر جراحات ناشی از گلوله به عنوان عامل اصلی مرگ بوتو هم موجب خدشهدار شدن بیشتر و بیشتر وجهه دولت و حزب مورد حمایت آن، یعنی حزب حاکم مسلم لیگ قاعد اعظم میشود و هم با تحریک احساسات مردمی و زنده نگهداشتن احساس همدردی مردم با خانواده بوتو شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات به دست میآورد.
حزب مردم مدعی است که انفجار انتحاری در حقیقت پوششی برای مخفی کردن عامل اصلی قتل بوتو بوده است. آنها معتقدند که احتمالاً برخی از فرماندهان نظام پیچیده و در عین حال آشفته اطلاعات پاکستان که از لحاظ سیاسی به پرویز مشرف، رییس جمهور پاکستان، نزدیک هستند، ترور بوتو را از طریق شلیک مستقیم به وی به عنوان راهی مطمئن برای حذف او از صحنه سیاسی پاکستان سازماندهی کرده بودند و انفجار انتحاری که شیوه عملیات تروریستی گروههای اسلامگرای افراطی است تنها پوششی برای حفظ هویت قاتلان حقیقی بوتو بوده است.
برخی رهبران این حزب در واکنشهای اولیه به گزارش اسکاتلندیارد، این سازمان تحقیقات بریتانیایی را به همدستی با دولت پاکستان متهم کردند. بوتو زمانی که 18 اکتبر سال گذشته میلادی از تبعیدی چند ساله و خود خواسته به پاکستان مراجعت کرد، در بدو ورود و در میان همهمه و شادی که برای استقبال از او در شهر کراچی برپا شده بود، هدف دو انفجار انتحاری همزمان قرار گرفت که هر چند جان بیش از 140 تن از هواداران او را گرفت، اما بوتو به سلامت این حادثه را پشت سر گذاشت. او پس از این حادثه در نامهای به مشرف (که در آن روزهای هنوز گزینهای احتمالی برای تشکیل ائتلاف به شمار میرفت) نام سه تن از افراد رده بالای سازمانهای اطلاعاتی پاکستان را ذکر کرد که معتقد بود در برنامهریزی ترور وی دست داشتهاند.
شاید اکنون اعضای حزب مردم با کنار هم چیدن اجزای این پازل این طور نتیجهگیری میکنند که پس از شکست اولین تلاش مخالفان بوتو برای حذف فیزیکی وی، تجربه به آنها ثابت کرد که با توجه به رعایت برخی نکات امنیتی از سوی تیم حفاظت بوتو، انفجار شیوه مطمئنی برای ترور او محسوب نمیشود. به همین خاطر آنها به شلیک مستقیم به عنوان شیوههای قابل اطمینانتر روی آوردند و با انفجار پس از آن سعی در پوشاندن علت اصلی قضیه داشتهاند. به این ترتیب درصورتی که ثابت شود بوتو با گلوله کشته شده است، انگشت اتهام مستقیماً متوجه دولت پاکستان میشود. آنها معتقدند افرادی که در ترور رهبر سابق این حزب دست داشتهاند اکنون در حلقه افرادی ذینفوذ نزدیک به مشرف در روند تحقیقات پرونده اعمال نفوذ میکنند و حتی گزارش اسکاتلندیارد را نیز تحت تاثیر قرار دادهاند.
این در حالی است که دولت پاکستان بیتالله محسود، رهبر جدید حرکت طالبان را که در شمال این کشور و در استان وزیرستان جنوبی مستقر است به عنوان مغز متفکر برنامهریزی و سازماندهی ترور بوتو معرفی میکند. این ادعا مورد تایید سازمان سیای آمریکا نیز هست.
اما گذشته از منافع حزب مردم که پافشاری آنها را در مخالفت با گزارش اسکاتلندیارد توجیه میکند، دلایل مستدلتر و منصفانهتری نیز وجود دارند که به تردیدها درباره صحت این گزارش دامن میزنند.
تعارض با شاهدان عینی
27 دسامبر گذشته در راولپندی ترور شد. اولین گزارشها بر اساس دیدهها و شنیدههای شاهدان عینی حاکی از این بود که رهبر حزب مردم زمانی که از دریچه روی سقف اتومبیلاش بیرون آمده و برای هواداراناش دست تکان میداده هدف گلوله قرار گرفته است و ثانیهای بعد انفجاری در کنار خودروی او رخ داده است. این وقایع چنان سریع رخ داده بودند که کسی به درستی نمیدانست دقیقاً چه شده است و بیشتر این افراد تنها با تکیه بر صداهایی که شنیده بودند چنین مسائلی را مطرح میکردند.
ساعاتی بعد رسانههای پاکستانی پس از بررسی دقیق فیلمهایی که بیشتر با دوربین تلفنهای همراه از آخرین لحظات زندگی نخستوزیر اسبق گرفته شده بود، مردی در کت و شلوار سیاه را در میان جمعیت پیدا کردند که اسلحهای کمری را به سمت بوتو نشانه گرفته بود. آنچنان که از فیلمها به نظر میرسید او احتمالاً دو بار به سمت بوتو شلیک کرده است. لحظهای بعد انفجار به فیلمها خاتمه میداد. نیروهای امنیتی پاکستان پس از رسانهها به بررسی این فیلمها پرداختند و نتیجه بررسی آنها نیز چند روز بعد منتشر شد. آنها مردی را با دستار در صحنهای ثابت شده از یکی از فیلمها نشان دادند که به عقیده آنها عامل انتحاری انفجار بوده است.
اما بررسیهای دقیقتر به ویژه پس از انتشار گزارش اولیه مقامات دولتی پاکستان درباره دلایل مرگ بوتو، نشان داد که برخی شواهد موجود در فیلمها و گفتههای شاهدان عینی با روایت دولتی این واقعه در تعارض است.
اول این که بررسیها نشان دادند بوتو ثانیهای قبل از انفجار به دلیل شلیک (احتمالاً از اسلحهای که در فیلم مشخص است) به داخل اتومبیل خود افتاده است و زمان کافی برای این که کاملاً روی صندلی خودرو قرار بگیرد وجود داشته است. این وضعیت توضیح دولت را درباره برخورد سر بوتو به اهرم مخصوص باز کردن دریچه سقف، با تردید مواجه میکند چرا که ماموران دولتی نیز دلیل این برخورد را موج انفجار ذکر کرده بودند و در شرایطی که بوتو داخل خودرو بوده امکان چنین ضربهای تقریباً غیر ممکن به نظر میرسد.
از سوی دیگر فیلمها نشان میدهند که بوتو دو بار هدف شلیک گلوله قرار گرفته است و گزارشهای دولتی نیز ناقض این مساله نیست چرا که مقامات پلیس در روزهای اولیه پس از ترور بوتو العام کردند یک گلوله به زهوار پنجره خودرو برخورد کرده و دیگر بوتو را مجروح کرده بوده، اما این جراحت عامل مرگ وی نبوده است. اما بسیاری از شاهدان معتقدند که پیش از انفجار چند صدای شلیک شنیدهاند و برخی از آنها میگویند صدای شلیکها از جهتهای مختلف به گوش میرسید. در هیچ یک از گزارشهای رسمی که تا کنون منتشر شده اشارهای به ضارب یا ضاربان احتمالی دیگر نشده است.
اما بخش دیگری از گزارش اسکاتلندیارد که موجب حیرت مردم پاکستان و غافلگیری دولت این کشور شد، نتیجهگیری بازرسان و متخصصان اسکاتلندیارد در این باره بود که شخص ضارب و عامل انتحاری یک نفر بوده است. آنها معتقدند که احتمالاً شخصی که در فیلمهای موجود به سمت بوتو تیراندازی میکند، همان کسی است که ثانیهای بعد با انفجار جلیقهای انتحاری موجب مرگ بوتو و بیش از 20 تن از هواداران او را بیرون پارک لیاقت باغ شد (این پارک به نام لیاقت علیخان اولین نخستوزیر پاکستان نامگذاری شده است که در همین محل ترور شد).
پلیس و ماموران اطلاعاتی پاکستان پیش از این بر پایه فرضیه وجود دو تروریست (یکی مسلح و دیگری عامل انتحاری)، تروریست 15 سالهای را دستگیر کرده و مدعی شده بودند که او در حلقه بعدی ترور قرار داشته و مامور بوده است در صورتی که بوتو از دو حلقه اول جان سالم به در برد، ماموریت را به پایان برساند. آنها میگفتند لایههای متعدد تروریستها برای بالا بردن ضریب اطمینان از موفقیت علمیات بوده است.
اخباری که تا پیش از انتشار گزارش اسکاتلندیارد دربراه چگونگی روند تحقیق پلیس در پرونده بوتو منتشر میشد حاکی از همکاری این نوجوان 15 ساله با ماموران دولتی بود و حتی یک روز پیش از گزارش نهایی اسکاتلندیارد مقامات دولتی دو نفر دیگر را بر اساس اطلاعات این تروریست نوجوان بازداشت کرده و دستگیری آنها را گام بزرگی در حل پرونده بوتو توصیف کرده بودند. اما اکنون که گزارش اسکاتلندیارد اساس فرضیاتی را متزلزل کرده که تحقیقات پلیس تا امروز بر پایه آن شکل گرفته است، طبیعی است که بسیاری از مردم پاکستان نیز درباره صحت و سلامت روند تحقیقات پلیس و نهادهای اطلاعاتی پاکستان در پرونده ترور بوتو دچار تردید شوند.
البته نباید فراموش کرد که دستکم در نظر حزب مردم پاکستان و هواداران آن که به ویژه پس از ترور بوتو شمار آنها کم نیست، اسکاتلندیارد به واسطه تایید نظر مشکوک گزارشهای دولتی درباره دلیل مرگ بوتو، اعتبارش را زیر سوال برده است و اکنون مشخص نیست که گمانهزنیهای آنها درباره تعداد تروریستها تا چه میزان قابل اطمینان است خصوصاً این که اسکاتلندیارد نیز نتوانسته است توضیحی منطقی برای ادعای شمار زیادی از شاهدان درباره صدای شلیک بیش از دو گلوله پیدا کند.
شیوه عملکرد به عنوان عاملی برای تعیین مقصر
هواداران بوتو و اعضای حزب مردم معتقدند که تعیین دقیق و قابل استناد نوع مرگ بوتو میتواند در حل معمای ترور او راهگشا باشد. مردم پاکستان که زندگیشان به شیوههای مختلف در سالهای گذشته با انواع گوناگون حرکتهای شبهنظامی و تروریستی آمیخته و اجین شده است در درک استدلالی – تاریخی خود گروههای تروریستی را به سه دسته مجزا تقسیم میکنند که هر یک برای انجام عملیات تروریستی شیوهای خاص خود دارد. در پاکستان انفجار انتحاری تقریباً مترادف طالبان در نظر گرفته میشود در حالی که آتش گشودن بیمهابا روی دشمن شیوهای خاص القاعده است.
اما شق سوم در تقسیمات این گروههای تروریستی، گروههای شبهنظامی هستند که توسط سازمانهای اطلاعاتی پاکستان تعلیم داده شدهاند و اکنون چه به صورت پنهان و مستقیم از دولت و چه از جریانهای خود سر در نظام اطلاعاتی پاکستان دستور میگیرند. اینها در واقع اعضای گروههای اسلامگرای افراطی هستند که خاستگاهشان مناطق مورد مناقشه پاکستان و هند در ناحیه کشمیر است و سابقه آموزش و حمایت از آنها به اوج دوران درگیری هند و پاکستان در این ناحیه در دهه 1980 میلادی بازمیگردد. شیوه خاص ترور این گروه که برای مردم پاکستان به مثابه امضای تایید دستگاه اطلاعاتی این کشور است، تیراندازی به هدف از مخفیگاههایی خارج از دید مردم است.
به همین خاطر حزب مردم میکوشد به نوعی ثابت (یا وانمود) کند که بوتو بر اثر جراحات گلوله یا گلولههایی که از نقطهای خارج از دید به او شلیک شده، جان داده است چرا که اگر بتواند چنین مسالهای را ثابت کند دولت و حلقه ماجراجویان سیاسی گرد مشرف در مظان اتهام قرار خواهند گرفت که این مساله هم به لحاظ بر هم زدن موزانه قدرتهای سیاسی داخلی پاکستان در شرایط فعلی و هم از لحاظ تبلیغاتی در انتخابات 18 فوریه به سود حزب مردم خواهد بود.
در واقع وضعیت کنونی پاکستان و به خصوص پرونده ترور بوتو بسیاری پیچیده و بغرنج شده است اما با این حال این همان وضعیتی است که از آغاز درباره پیامدهای مرگ بوتو در معادلات سیاسی پاکستان پیشبینی میشد. علاوه بر این به رغم اختلافهای بسیاری که درباره مرگ بوتو وجود دارد، اکثر ناظران داخلی و خارجی تایید میکنند که اکنون کانون توجه عمومی و به ویژه حزب مردم از چگونگی ترور بوتو و مقصر اصلی آن به سوی این مساله منحرف شده است که چگونه میتوان از مرگ بوتو برای پیروزی در انتخابات 18 فوریه بیشترین بهره را برد.
نظر شما :