ایران و ۱+۵ می توانند به توافق برسند
گفت و گوی خبرگزاری ایسنا با علی لاریجانی دبیر سابق شورای امنیت ملی
دکتر على لاريجانى که دو ماه پس از استعفاى دکتر حسن روحانى و با آغاز به کار دولت نهم به دبيرى مهمترين نهاد امنيتى کشور منصوب شد، همزمان مسووليت پرونده هستهيى کشور را نيز بر عهده گرفت و براى دو سال به "مرد شماره يک پرونده هستهيى" تبديل شد.
بسيارى از صاحبنظران معتقدند که على لاريجانى درمدت دو سال گذشته در مواجه با واقعيات موجود درصحنه بينالملل و از زاويه نگاه به منافع ملى و موقعيت استراتژيک ايران در منطقه، به سياستمدارى "واقعگراتر" تبديل شده است.
وى که «اجراى موفق مداليته» و دو قطعنامه تحريم شوراى امنيت سازمان ملل عليه ايران را در کارنامه دوران مديريتش دارد، درباره دو قطعنامه مىگويد:«نبايد اينقدر نازک نارنجى باشيم، آنها دو نشگون از ما گرفتند.»
لاريجانى اولين مقام رسمى ايران است که خبر مذاکره با آمريکا در صفحه شطرنج عراق را اعلام کرد. او که خود را اولين کسى مىداند که با روسيه، چين و اروپا در بحث هستهيى کار کرده،مىگويد:«نبايد نگاهى بدوى به سياست داشت و در ديپلماسى خود را گرفتار يک محدوده خاص کرد، بايد هر جا که مىتوانيد ظرفيتى را توليد کنيد. چون با فلان کشور درگيرى داريد، نبايد از ارتباط با کشورهاى ديگر که با آن کشور تعامل دارند، فرار کنيد.»
نماينده مقام معظم رهبرى در شوراى عالى امنيت ملى که مداليته حلوفصل مسائل باقىمانده ايران و آژانس در دوره دبيرى وى در شوراى عالى امنيت ملى طراحى و تدوين شده بود و هماکنون هم درحال اجراست، با خبرنگاران خبرگزارى دانشجويان ايران (ايسنا) گفتوگويى دو ساعته کرده در ادامه می خوانید:
لاريجانى در « بخش هستهيى » گفتوگوى خود با خبرنگاران ايسنا در پاسخ به اين پرسش که برخى بر اين نظرند که شما در مديريت پرونده هستهيى راهکار نهايى حل مساله را از طريق مذاکرات سياسى مىدانستيد، با بيان اينکه بحث هستهيى از جنس کارهايى نيست که افراد تخيلا در آن به يک مشربى برسند، بررسى اين مساله را در وجوه فنى، حقوقى - بينالمللى و سياسى ارزيابى کرد و گفت: « وجه فنىاش اين بوده است که سازمان انرژى اتمى در چارچوبى کار را دنبال کند و ما را از جايى به جايى ديگر در اين فنآورى برساند. وجه حقوقى و بينالمللىاش اين است که فراز و فرودها و فعل و انفعالاتى که در آژانس بينالمللى انرژى اتمى بر روى اين مساله (تصميمات شوراى حکام و شوراى امنيت) صورت گرفته است، مورد نظر قرار گيرد و وجه سياسى شامل مجموعه اقدامات ديپلماتيکى است که مىخواهد در چارچوب منافع ملىمان اين موضوع به طورى که ما دانش هستهيى داشته باشيم، اما هزينه زيادى نپردازيم به سرانجام برسد.»
وى ادامه داد:« شايد برخى بگويند نمىخواهيم وجه سياسى آن را ببينيم، اما بايد بدانيم که تعدادى از کشورها (غرب) هستند که بر روى اين وجه مساله کار مىکنند. از اين رو بايد در برابر آنها و اقداماتشان مدلى را که هر سه وجه فوق را در خود داشته باشد طراحى کنيم؛ چرا که اين سه با يکديگر داد و ستد دارند.»
دبير سابق شوراى عالى امنيت ملى کشورمان گفت:« يک عقل منضبط آن است که براى رسيدن به منافع ملى به اين سه بخش توجه کند، اين انضباط فکرى نتيجهاش اين خواهد بود که ما دانش هستهيى را با تعريف دقيق ، نه شعارى، و با هزينه کمتر به دست آوريم.»
وى ادامه داد:« بنابراين، اين فکر من بود و معتقد نيستم که وجهى را در اين مسير ناديده گرفتهام، شايد بر حسب شرايط بالا و پايين شده باشد.»
لاريجانى در پاسخ به اين پرسش که چه نگاهى باعث شد مداليته حل مسائل باقى مانده ايران در آژانس شکل بگيرد؟ با بيان اينکه « طراحى مداليتى تاکتيکى در زمان خاص خود بود.»، با اشاره به مذاکراتش در آنکارا، مادريد و ليسبون با خاوير سولانا، نماينده کشورهاى 1+5 در مذاکره با ايران، گفت:« در اين مذاکرات راهکارهايى که مىتوانست در آن مقطع براى حل مساله مورد توجه قرار گيرد، بررسى شد. طرفين پيشنهادهايى را مطرح مىکردند، اما در نهايت ما اين پيشنهاد را مطرح کرديم که البته از مدتها پيش در دبيرخانه شوراى عالى امنيت ملى بر روى آن کار کرده بوديم.»
لاريجانى با بيان اين که مداليته خارج از متن مذاکراتى بود که تا آن زمان جريان داشت، ادامه داد:« آنها پيشنهاد "تعليق" را مىدادند و ما نمىپذيرفتيم يا مىگفتند "همين جا بايستيد" و يا اين که "بانک سوخت جامع" را مطرح مىکردند، اين در حالى بود که پيشنهادات قبلى ما را نپذيرفته بودند، اما مداليته (طرح اقدام) چيز ديگرى بود و جغرافياى بازى سياسى را به قسمت ديگرى مىبرد. ما فکر کرديم که اين پيشنهاد مىتواند يک راهحل باشد به شرط آنکه ملزوماتش را دو طرف رعايت کنند.»
دبير سابق شوراى عالى امنيت ملى با بيان اين که گفتوگوهايمان در متن قبلى مذاکرات نقاط عميقى نداشت به ذکر اين مثال پرداخت که "اين مذاکرات مثل چاهى مىماند که آب در آن خيلى کم جمع شده است" از اين رو متن مداليته را در مذاکرات به سولانا پيشنهاد کرديم؛ هر چند که تبيين واژه مداليته براى وى کمى وقت برد.
وى همچنين اظهارداشت:« بر اساس متن مداليته با محمد البرادعى گفتوگو کردم و چارچوب کار با وى نيز مشخص شد.»
لاريجانى در خصوص نحوه شکلگيرى مداليته تصريح کرد:« مشکلى که قبلا در کار با آژانس داشتيم اين بود که آژانس اقداماتى را در حل مسايل با ما آغاز مىکرد، اما از هر موضوع جسته و گريخته استفاده مىکرد و آخرش هم معلوم نمىشد کدام يک از موضوعات حل شده است و يا اينکه معلوم نبود آنها در کجا قرار دارند و ما در کجا. از اين رو ابتدا موضوعات مورد سوال را مشخص کرديم و سپس تعيين کرديم آژانس سوالاتش را به ما بدهد تا ما به آنها پاسخ دهيم و اگر خواستند حتى کتبى هم پاسخ مىدهيم، بعد از ارايه پاسخها آنها پاسخها را مطالعه مىکنند و اگر سوالى باقى مانده بود در مذاکرات رو در رو آن موضوع را بررسى مىکنيم و بعد هم که سوالات تمام شد و آژانس قانع شد، بايد به طور رسمى به ما بگويند که اين بحث تمام شده است.»
به شرط ايستادگى البرداعى، مداليته را اجرا کرديم
مسوول سابق پرونده هستهيى کشورمان با اشاره به اعتراض نماينده آمريکا در آژانس بينالمللى انرژى اتمى به چارچوب توافق شده ميان ايران و آژانس، گفت:« سياست آنها اين بود که به موضوعات مختلف فنى مورد بحث در آژانس ناخنک بزنند و مسايل را حل نکنند، اما ما با اطمينانى که به آقاى البرادعى داديم، گفتيم که حرکت در مسير اجراى مداليته را ادامه مىدهيم و تمام ملزومات آن را هم مىپذيريم به شرط آنکه شما هم براى اجراى آن ايستادگى کنيد.»
وى با اشاره به اين که الان در مراحل پايانى مداليته هستيم، افزود:« آنها باور نمىکردند که اين تاکتيک جواب دهد.»
لاريجانى در پاسخ به اين پرسش که شما پس از ديدار با سولانا مجددا به وين بازگشتيد و با البرادعى مذاکراتى را انجام داديد به تشريح ملاقاتش با سولانا و البرادعى در خصوص توافق بر سر مداليته پرداخت و گفت:« ابتدا با سولانا درباره مداليته صحبت کردم، اما وى ترديد داشت و ته دلش قرص نبود، همان طور که ما نسبت به رفتار آنها اطمينان کامل نداشتيم، اما در نهايت قبول کرد که ظرف دو ماه اين طرح را اجرا کنيم. با اين حال همان موقع شبانه به اتريش بازگشتم و با البرادعى خارج از وين ملاقات کردم و به طور مبسوط بر سر مداليته صحبت کردم و در آنجا چارچوب کار را توافق کرديم.»
مذاکرهکننده ارشد هستهيى سابق کشورمان در بيان اينکه چرا در متن مذاکرات سياسى با سولانا راه حلى حقوقى را دنبال کرديد، اظهارداشت: «کل ماجراى هستهيى مخلوطى از مباحث مربوط به فعاليتهاى هستهيى گذشته، حال و آينده ايران است که غربىها اين سه بخش را دائما به يکديگر مربوط مىکردند، از اين رو ما اين سه بخش را از يکديگر جدا کرديم. حرف آنها مربوط به گذشته اين است که ما پنج، شش مساله داريم که حل نشده است؛ پاسخ به اين مسايل در چارچوب مداليته طراحى و به يک سند تبديل شد. ديگرى مربوط به مسايل حال است که آنها مدعىاند بايد اطمينان حاصل کنند فعاليتهاى هستهيى ايران زير نظر آژانس است که لوازم اين کار نيز فراهم است و مىماند آينده.»
وى در خصوص اين که تفکيک مسايل مربوط به گذشته، حال و آينده چگونه و توسط چه کسى يا دستگاهى شکل گرفت؟ اظهارداشت:« در مذاکرات اوليه برلين در هشت ساعت مذاکره با سولانا اين مساله در ذهن من کاملا شکل گرفت که مسايل مربوط به گذشته، حال و آينده بايد از يکديگر تفکيک شوند، البته از مجموع مذاکرات و ملاقاتهايى که با وزراى خارجه کشورهاى مختلف در نيويورک (نشست سالانه مجمع عمومى سازمان ملل) داشتم، شاخکهاى ذهنى من را تيز کرده بود که آنها از تئورى "درهم بافى" در صحنه سياسى در بحث هستهيى ايران استفاده مىکنند و بايد به نوعى صحنه سياسىمان را شفاف کنيم، هر چند اين روند قدرى کار مىبرد؛ چرا که غربىها بايد کمى دست و پا مىزدند و حرفهايشان را مىزدند تا در چارچوب آنچه مورد توجه ما بود، قرار مىگرفتند. در مذاکرات برلين من اين مساله را احساس کردم که منشا نزاع آنها با ما کجاست و واقعا دردشان چيست.»
وى با اشاره به توافق اوليه 11بندى با خاوير سولانا به آنچه که اين توافق را به هم زد اشاره کرد و گفت:« جنگ 33 روزه در لبنان پيش آمده بود و اين مساله آنها را به اين تصور رسانده بود که با اين حادثه مىتوانند توافق برلين را برهم زنند.»
توافق برلين به نفع ما بود
وى در پاسخ به اين پرسش که دليل اصلى برهم زدن توافق، فرصت جنگ 33 روزه لبنان بوده است يا اين که وقتى متن توافق به دست نمايندگان کشورهاى 1+5 رسيد، مورد مخالفت جدى قرار گرفت؟ اظهار داشت:« به ضررشان نبود، البته به نفع ما بود. اين توافق چارچوب خوبى بود که اگر آن روز آن را مىپذيرفتند در مقايسه با امروز کاملا به نفعشان بود، چون همان چارچوب را امروز بايد بپذيرند. مثلا اين که ما در يک بند گفته بوديم "اعمال حقوق ايران در مورد غنىسازى و چرخه سوخت را 1+5 بپذيرد".»
لاريجانى با اشاره به اظهار نظر هنرى کسينجر، مشاور امنيت ملى اسبق آمريکا درباره اعمال فشار به ايران از طريق صدور قطعنامه در شرايطى که جنگ 33 روزه در لبنان در جريان بود، وى را از عوامل مهم بر هم زدن توافق برلين دانست و تصريح کرد:« آنها بر اين تصور بودند که مىتوانند با صدور قطعنامه يک تو گوشى به ايران که نقش مهمى در بيدارى مسلمانان و مقاومت در منطقه را دارد بزنند و با کشيدن گوش بچه بزرگتر موجب شکست حزبالله هم خواهند شد، اما اين کار اشتباه بود.»
دبير سابق شوراى عالى امنيت ملى کشورمان با بيان اين که ايوانف، رييس شوراى امنيت ملى روسيه پس از رد توافق برلين با وى تماس گرفته است که مذاکرات دارد بىدليل به هم مىخورد، اظهار داشت:«من هم به ايشان گفتم، مشکلى نيست و حتى قرار شد در چند روز آينده با سولانا مذاکره داشته باشيم، اما يکى دو روز بعد آنها قطعنامه دادند. بعد از آن آقاى سولانا هم تماس گرفتند و گفتند اين خرابکاران کار خودشان را کردند، معلوم بود که صدور قطعنامه مورد نظر سولانا هم نبوده است.»
وى در پاسخ به اين پرسش که چرا از ابتدا براى پاسخ به سوالات موجود در آژانس درباره فعاليتهاى صلحآميز هستهيىمان اقدام نکرديد؟ تصريح کرد:« زمانى که مذاکرات سياسى را انجام مىداديم، آنها اصلا زير بار اينگونه مذاکرات (از نوع مداليته) نمىرفتند. چون باورشان اين بود که ما از نظر فنى موفق نمىشويم. گزارشهايى که به آنها رسيده بود اين بود که ايران در بعد فنى اختلالات زيادى دارد و تا به نقطه مورد نظر (غنىسازى) نرسيدهاند، بايد جلويشان را گرفت. حتى در مورد يو.سي.اف اصفهان اين تصور را داشتند که ما به نتيجه نمىرسيم.»
وى گفت:« همچنين در کشورمان نيز ترديدهايى وجود داشت که اين قدر هزينه مىدهيم، آيا چيزى روى ميز قرار مىگيرد يا نه! اما ما بايد از اين مرحله عبور مىکرديم که هم آنها بفهمند با يک امر واقع مواجهند و هم در داخل اين مساله براى خودمان تثبيت شود.»
به گفتهى لاريجانى تصميم مجلس شوراى اسلامى در واکنش به قطعنامه 1737 مبنى بر تجديد نظر در روابط با آژانس بينالمللى انرژى اتمى تصميمى لازم بوده است.
وى ادامه داد:« آنها بايد مىفهميدند که فعاليتهاى صلحآميز هستهيى ايران و دستاوردهايى که در اين زمينه به دست آمده است، ارزان نيست. ايران يک زمانى با گشاده دستى در دولت قبلى اعلام کرد "تعليق" را مىپذيرد و يا "پروتکل الحاقى" را داوطلبانه اجرا مىکند به شرط آنکه آنها هم اقدامات متقابل را انجام دهند، ايران اين کارها را انجام داد، ولى آنها هيچ. از اين رو بايد به نقطه اوليه باز مىگشتيم که معتقدم اقدام دقيقى بوده است.»
مسوول سابق پرونده هستهيى کشورمان خاطرنشان کرد: « البته اينگونه نبود که بگويم در اين مسير همه چيز مثل يک ساعت، دقيق کنار هم کار کردهاند. چون به هر حال ممکن است در داخل بحثهايى شده باشد که آنها از آن سوء استفاده کرده باشند و از سويى ممکن است آنها لجبازىهايى کرده باشند که به نفعشان نبوده است.»
لاريجانى در پاسخ به اين پرسش که گفته مىشد يکى از بندهاى توافق اوليه در برلين لغو کامل توافقنامه پاريس بوده است؟ اظهار داشت:« در درون مذاکرات اين بحث بود که ما در ادامه پاريس ديگر صحبت نمىکنيم، اما در متن توافق چنين چيزى نبود. ما گفتيم که پاريس را تمام شده مىدانيم؛ چرا که شما به توافقاتتان در اين چارچوب عمل نکرديد.»
وى در خصوص نظر مقام معظم رهبرى بر روى پيشنهاد حل و فصل مسايل باقى مانده با آژانس، گفت:« اين گونه مذاکرات کلى کشور که در چارچوب ضوابط، استراتژى مهم کشور محسوب مىشود، بدون نظر ايشان صورت نمىگيرد. از سويى بنده نماينده ايشان در شوراى عالى امنيت ملى هستم و خيلى مقيد بودم که حتما اين مسايل را با ايشان طرح کنم و در بسيارى از موارد ايشان نظراتى داشتند که مىتوانست طرحى را تغيير دهد. همچنين در اين روند بارها به راهنمايىهاى ايشان بر مىخورديم که بحث را پختهتر و تسهيل مىکرد و يا افق کار را بسط مىداد، از اين رو در رفت و آمد با مقام معظم رهبرى بوديم.ايشان در لايهى کلان تصميم گيرى مىکردند و مباحث خورد به عهده ما بود.»
دبير سابق شوراى عالى امنيت ملى کشورمان با بيان اين که وقتى بحث مداليته در کشور مطرح شد برخى مسوولان آن را جدى نمىگرفتند و حتى بعضى از بخشها مخالف آن بودند اظهار داشت:« اما مهم هم نبود؛ چرا که اصل کار در دبيرخانه شورا بود و ما بايد تصميم مىگرفتيم.»
به گفته لاريجانى ايده مداليته تاکتيکى مناسب و برخاسته از دبيرخانه شوراى عالى امنيت ملى در زمان دبيرى وى بوده است.
مذاکره کننده ارشد هستهيى سابق کشورمان در پاسخ به اين پرسش که منظور از "همکارىهاى گسترده" که در مداليته از آن نام برده مىشود چيست؟ آيا اين همان همکارىهاى داوطلبانه فراتر از پادمان جامع نيست؟ در حالى که در گزارشهاى آژانس اقداماتى از جمله مصاحبهى بازرسان آژانس با اشخاص و دانشمندان کشورمان و غيره را شاهد بوديم و يا اخيرا بازديد مديرکل آژانس از سايت مربوط سانتريفيوژ نسل جديد صورت گرفته است؟ گفت:« يک موقع است که مىگوييم داوطلبانه پروتکل الحاقى را اجرا مىکنيم که اين يک تعهد حقوقى و وسيع است، اما يک وقت مىگوييم براى حل اين مساله کمکهايى مىکنيم که اين دو با يکديگر متفاوتند. اگر داوطلبانه پروتکل الحاقى را اجرا کنيم، يعنى دسترسىهاى وسيع و اقدامات مختلفى را در همه شئون بايد قائل شويم، اما وقتى آژانس مىگويد من اشکالى در اين مورد دارم، کمک کنيد تا اين مورد برطرف شود، بحث ديگرى است که به هيچ وجه در چارچوب پروتکل الحاقى ديده نمىشود.»
وى اضافه کرد:« ممکن است براى برطرف کردن اين مورد از فعلى استفاده کنيم که فراى پادمان جامع باشد، اين اشکالى ندارد؛ چرا که در جايى ممکن است يک کشور در مقام رفاقت با کشورى ديگر حتى بيشتر از حد همسايگى همکارى کند، اما اين با پذيرفتن يک تعهد حقوقى متفاوت است.»
لاريجانى در ادامه گفت:« من نمىخواهم داورى کنم که درباره پروتکل الحاقى در کشور چه تصميمى بايد اتخاذ شود، اين پروسه خاص خود را دارد، اما آنچه در مداليته تحت عنوان "همکارىهاى گسترده با آژانس" صورت مىگيرد با آنچه در دولت قبل تحت عنوان "اجراى داوطلبانه پروتکل الحاقى" صورت گرفت متفاوت است.»
وى در پاسخ به اين پرسش که «اما در بعد سياسى اين همکارىها همان همکارىهاى داوطلبانه در چارچوب پروتکل الحاقى برداشت مىشود؛ چرا که اگر ايران به برخى سوالات آژانس در چارچوب پروتکل پاسخ ندهد آن مساله و سوال آژانس حل نخواهد شد و مساله باقى مىماند» در توضيحى بيان کرد:« همکارىهاى ايران با آژانس، همهى اقداماتى که در قالب پروتکل الحاقى بايد انجام داد، نيست. فرض کنيد ما يک نقشهاى داريم که مىخواهيم بر اساس آن مسايل گذشته را حل کنيم، يک راه آن اين است که پروتکل الحاقى را بپذيريم و به دنبال آن تبعاتش را. يک وقت اين راه را نمىرويم، اما چند مساله مورد نظر آنها را حل مىکنيم و در حل آن مثلا اجازه مىدهيم که با آقاى ايکس مصاحبه کنند.»
همکارى ايران براى اجازه مصاحبه بازرسان با برخى اشخاص با چارچوبهاى پروتکل الحاقى شباهت دارد
لاريجانى ادامه داد:« در داخل پروتکل الحاقى تعريف شده است که هر وقت بازرسان آژانس اراده کنند، با هر کسى که بخواهند مىتوانند مصاحبه کنند، اما من اينجا چنين اجازهاى را در مداليتى نمىدهم، بلکه براى حل آن مساله از آنها توضيح مىخواهم و بعد از بررسى و در صورت تمايل اجازه مىدهم. بنابراين تنها همکارىهاى ايران در اجازهى مصاحبه بازرسان آژانس با برخى اشخاص در چارچوب مداليته با چارچوبهاى پروتکل الحاقى شباهت دارد.»
مداليته موفق بوده است
وى با بيان اينکه امروز در حالى که به پايان کار مداليته نزديک مىشويم اين طرح موفق بوده است، گفت:« مسايل گذشته حل شده و مسايل حال در حال اتمام است و در واقع فرش قرمز نق زدن آنها (غرب) از زير پايشان کشيده شده است، در مقابل چه چيزى به آنها داديم؟ چند تا دسترسى، مصاحبه با چند نفر و ارايه اطلاعات و از مساله عبور کرديم، اما تعهد حقوقى (در چارچوب پروتکل الحاقى) نداشتيم.»
ممکن است نظام در شرايطى تعهد حقوقى (پروتکل الحاقى) را بپذيرد
نماينده مقام معظم رهبرى در شوراى عالى امنيت ملى کشورمان گفت:« نمىگويم نظام اين کار را نکند، ممکن است در شرايطى تعهد حقوقى (پروتکل الحاقى) را بپذيرد، اما ما در مداليته اين تعهد را نکرديم. يک زمانى ممکن است نظام بخواهد پروتکل را با يک تبعاتى بپذيرد يا نپذيرد، اين بحثى جدا است و ما به ازاء خاص خودش را دارد.
ممکن است متن مداليته در بعضى از عناصر تشبهاتى با عناصر پروتکل داشته باشد، اما براى اين که بگوييم اقدامات را در چارچوب پروتکل انجام دادهايم، کفايت نمىکند.»
مسوول سابق پرونده هستهيى کشورمان در ادامه اين گفتوگو با خبرنگاران ايسنا، در پاسخ به اين پرسش که فرض کنيم البرادعى در گزارش ماه مارس خود اعلام کند سوالات آژانس در مورد شش موضوع مورد بحث و مطالعات ادعايى پاسخ داده شد و آژانس با اين پاسخها قانع شده است؛ به غير از ابهاماتى که مديرکل آژانس هميشه در گزارشهايش مطرح مىکند، فکر مىکنيد در واقعيت امر و در روابط ايران و آژانس چه اتفاقى روى خواهد داد؟ با بيان اينکه تشخيص شما درباره نوع انتشار گزارش البرادعى غلط نيست، گفت: « قاعدتا آژانس بايد بعد از طى پروسه مداليته، قضاوت شما را داشته باشد، البته اگر بازيگوشى سياسى نکند و يک جانبهگرايى آمريکا به آژانس تسرى نيابد، منطقى است که مسير فوق از سوى آژانس طى شود. آژانس هميشه در بخشهايى از گزارشهايش ابهاماتى را باقى گذاشته است که براى تاريخ آژانس بد است. وقتى يک مساله حل مىشود کنارش دو چيز ديگر مىکارد که اگر کسى خواست دستاويز قرار دهد و جاى چنگ زدن داشته باشد.»
مذاکره کننده ارشد هستهيى سابق کشورمان اظهار داشت:« بر اساس بحثى که با سولانا و البرادعى در تيرماه سال جارى داشتم، مداليته براى حل مساله گذشته و نحوه نظارت بر فعاليتهاى حال اجرا شد که اين کار در حال اتمام است. بنابراين گذشته، پاک، حال هم مشکلى ندارد، مىماند آينده.»
وى در بيان آنچه که درباره آيندهى فعاليتهاى صلحآميز هستهيى ايران برخى کشورها مطرح مىکنند، گفت:« آقاى البرادعى مىگويد "من وقتى مىتوانم قضاوت کامل کنم که ايران پروتکل الحاقى را بپذيرد"، خب، اين در مورد همه کشورها صادق است. در حال حاضر نقطه نظرات آژانس بر اساس همکارى نسبتا جامع ايران درباره گذشته فعاليتهاى صلحآميز هستهيى حل شده است، اگر نقطه نظر ديگرى پيدا کردند، پروسه خاص خود را دارد. مثل آنچه در مورد ساير کشورها اعمال مىشود؛ چرا که بسيارى از کشورها هستند که پروتکل را نپذيرفتهاند.»
لاريجانى ادامه داد:« اين درخواست (البرادعى) غير واقعى است، البته نمىگويم که پاسخ ندارد، دارد. حرف آنها اين است که ما نمىدانيم ايران در آينده چه کار خواهد کرد، ممکن است منحرف شود. خب، اين هم درباره همه کشورها امکان دارد. در عين حال که معتقدم براى رفع اين نگرانى راهى وجود دارد، مىتوان در مذاکرات به يک شکل و قالبى رسيد که بر اساس آن نگرانى آنها رفع شود و کار ما نيز متوقف نشود.»
نماينده مقام معظم رهبرى در شوراى عالى امنيت ملى کشورمان با اشاره به اقدام کشورهاى 1+5 در تهيه و انتشار پيشنويس قطعنامه سوم عليه ايران تصريح کرد:« از تعجيل کشورهاى 1+5 در صدور پيش نويس قطعنامه متحيرم. همچنين، موضعگيرى آقاى البرادعى احساس مىکنم که او هم فهميده است کار آنها قدرى غير طبيعى است؛ چرا که ما داريم با آژانس همکارى مىکنيم و يک مرتبه جلسه مىگذارند و پيش نويس قطعنامه صادر مىکنند، اين اقدام چيزى نيست که قبلا مورد بحث بود، اين اقدام نه چيزى است که قبلا مورد بحث بود و نه امرى منطقى، اما مىشود حدس زد که به چه دليل است.»
1+5 قصد لجبازى با مردم ايران را دارند
لاريجانى با بيان اينکه در حدود يک سال است که از قطعنامه قبلى مىگذرد و لازم است آمريکايىها کارى در اين زمينه انجام دهند، ادامه داد: «شايد هم نگاه ريبهآميزى به مسايل داخلى ايران دارند، اما به هر دو دليل کار غلطى است که تبعات خاص خود را در پى خواهد داشت. با اين کار مردم ايران هم مىفهمند که آنها قصد لجبازى دارند.»
وى در پاسخ به اين پرسش که آيا شما انتظار عادى شدن پرونده هستهيى ايران را در آژانس داريد؟ گفت:« منطقا بايد اين کار صورت گيرد، اما فکر مىکنم آنها به دنبال شيطنتهايى هستند که لازم است در مقابل با آن طراحى دقيقى انجام شود. البته عادى شدن معناهاى متفاوتى دارد. آن چيزى که براى ما مهم است اين که فعاليتهاى صلحآميز هستهيىمان را داشته باشيم ضمن آنکه نگرانى براى ديگران ايجاد نمىکنيم، حالا برخى کشورها در جايى حرفى مىزنند، خيلى مهم نيست.»
ديپلماسى ايران و 1+5 مىتواند درجايى به فهم مشترک برسد
لاريجانى تاکيد کرد:« معتقدم مىشود در يک متن مذاکراتى دقيق بعد از پايان اجراى مداليته به شرايطى برسيم که دانش هستهيىمان حيات داشته باشد و ضمنا مناسباتمان با کشورهاى مختلف وضع متعادلى پيدا کند، اين به نفع هر دو طرف است.»
وى با اشاره به فضاى حاکم ميان کشورهاى 1+5 گفت:« آنها فعلا ديپلماسى خاص خود را در پيش گرفتهاند و در مقابل ايران هم ديپلماسى خاص خود را. در حالى که معتقدم اين دو ديپلماسى مىتوانند در جايى به فهم مشترک برسند.»
دبير سابق شوراى عالى امنيت ملى در ادامه گفتوگويش با ايسنا، در خصوص احتمال تصويب قطعنامه ديگر عليه ايران، اظهارداشت:« با بحثهايى که اخيرا مىبينيم در صحنه بينالملل مطرح شده است، احساس مىکنم 1+5 دندان را براى صدور قطعنامهاى ديگر نشان داد. خب، ما هم آن را ديديم، اما اگر بيشتر از اين فشار دهند، مسير پرتحرک به وجود آمده را ناقص مىکنند.»
وى درباره واکنش ايران به قطعنامه احتمالى سوم از سوى شوراى امنيت، گفت:« در اينباره کسانى که الان دست اندرکارند بايد فکر کنند. تصويب قطعنامه ديگر امرى تخريبى است. اينها (1+5) همانهايى بودند که تصميم گرفته بودند در ارديبهشت ماه سال جارى قطعنامه بدهند، الان در پايان ماه يازدهم هستيم و قطعنامه صادر نشده است، بنابراين هيچ امرى در صحنه بينالملل محتوم نيست. همه اينها را مىتوان در قالب ديپلماسى خلاق و فهيم جا به جا کرد. کارى که در ايران صورت گرفته اين است که تا جايى که ممکن است به سمت قطعنامه نرويم، چون چيز خوبى نيست، اما اين به معناى آن نيست که اگر آنها خواستد از اين زبان زور استفاده کنند و قطعنامه را طورى بدهند که اگر تعليق نکنيد، قطعنامه صادر مىشود، هيچ عقل سامان يافته سياسى در کشور هم اين زبان زورگويانه را نمىپذيرند. از اين رو، ما قعطنامهها را نپذيرفتيم و به همين دليل هم بود که به دستاوردهايى رسيديم. اگر از ترس مرگ خودکشى مىکرديم امروز دانش هستهيى نداشتيم، اما امروز با يک امر واقع مواجهايد و مناسبات منطقهيى و بينالملل ايران پس از آن تغيير کرده است.»
در برخورد با قطعنامهها روشهاى «اکستريم» را انتخاب نکرديم
وى با بيان اين که بين دو رويکرد که اصلا نبايد قطعنامه صادر شود؛ چرا که هزينهاش زياد است در کنار اين که دانش هستهيى داشته باشيم و از سويى چرا واکنشها به دو قطعنامه نرم بوده است؟ گفت:« بله، ما هيچ کدام از اين دو طريق را عمل نکرديم و فرمايش شما را رد نمىکنم، روش انتخابى ما هيچ کدام از اين دو روش اکستريم (افراطى) نبود؛ اينکه برخى مىگويند، انرژى هستهيى داشته باشيم و همه هم براى ما هورا بکشند، خب، اگر مىتوانند مدل رسيدن به انرژى هستهيى از اين طريق را معرفى کنند، اگر توانستند بايد دستشان را بوسيد. ممکن است يک معجزهاى در صحنه بيناللمل روى دهد و يا منفعت سياسى وجود داشته باشد که اين اتفاق بيفتد، اما بايد بتوانيم تشخيص دهيم که براى ايران که موضع مستقل دارد و با يک جانبهگرايى آمريکا در لبنان، فلسطين و عراق مخالف است و ضمنا پايگاههاى آمريکا در ايران را نابود کرده است، آمريکا هيچ نگاه مثبتى به آن نخواهد داشت. آمريکا دشمن ماست و به سادگى با ما کنار نمىآيد.»
وى در پاسخ به اين پرسش که آيا شما در اين مدت مدل ديگرى غير از آنچه در دو سال گذشته طى شد را مد نظر نداشتيد؟ گفت:« به نظر من روند طى شده خيلى کم هزينه بوده است.»
انقلابى بودن يعنى عاقلانه دنبال منافع ملى رفتن
لاريجانى با بيان اين که در مواقعى صدور قطعنامه اصلا دليل "اتمى" نداشته است، به جنگ 33 روزه لبنان اشاره کرد و افزود:« آنها گفتند بر اساس کل مسايل منطقهيى بايد عليه ايران قعطنامه دهيم و يا در جايى مىخواستند به ما دندان نشان دهند که ايران از مواضعش پس زند.
اگر آنها قطعنامهها صادر کردند ما هم در مقابل محکم برخورد کرديم، البته محکم بودن لزوما انقلابى بودن نيست؛ انقلابى بودن يعنى عاقلانه دنبال منافع ملى رفتن. شما اگر تند حرف زديد، اما منافع ملى را از دست داديد، يعنى از کيسه منافع ملى داريد مىبخشيد تا اضطراب روانى خود را آرام کنيد. در صحنه سياسى بايد سنجيده برخورد کرد؛ البته جاهاى گزيدن آنها کم نيست، اما اگر آنها نسبت به ايران سرسختى کنند، راههاى مختلف گزيدن در ذهنم وجود دارد، اگر آنها بخواهند آزار دهند، جاى آزار دادن آنها در همين پرونده هستهيى وجود دارد، اما اين منطق را توصيه نمىکنيم، از اول آنکه مذاکره مىکرديم دنبال کار مثبت و واقعى بوديم.»
وى در پاسخ به اين پرسش که بر اين اساس تيم مذاکراتى قبلى براى نرفتن به شوراى امنيت هزينه "تعليق" را پرداخت و شما براى شکستن "تعليق" هزينه قطعنامهها را پرداختيد؟ با بيان اين مطلب که هيچ وقت نمىخواهم کار ديگر دوستان را تحليل کنم اظهارداشت:« به هر حال آقاى روحانى مسووليتى داشتند و دليلى ندارد به مقايسه اين و آن بپردازيم. آن زمان آن مسلک را من نمىپسندم که ما در مقابل آنها بياييم برخى اقدامات مثل تعليق يا اجراى داوطلبانه پروتکل الحاقى را بپذيريم به اميد اينکه در مذاکرات به ما کمک کنند، اما آنها در مقابل حسن نيت ايران به تعهداتشان عمل نکردند، پس آن روش نتيجه نداد. راه ديگر اين بود که نظام مسير فعلى را بپذيرد و باب مذاکرات را هميشه باز نگه داريم، از اين رو گفتيم حاضريم مذاکره و تفاهم کنيم، اما نمىتوانيد به خاطر مذاکره وزن آن را آنقدر زياد کنيد که ما را از اهدافمان در دستيابى به فنآورى صلحآميز منحرف کنيد.»
رهبرى انقلاب استراتژى مقاومت هوشيارانه را در بحث هستهيى دنبال کردند
لاريجانى معتقد است، خيلى بىربط است که آنها براى مذاکره کردن آنقدر شان قائل مىشوند که «ما بايد قبل از مذاکره لباسهايمان را درآوريم و تعظيم کنيم که آنها مىخواهند با ما مذاکره کنند، ما باب مذاکره را باز گذاشتيم، اما کار خودمان را هم جلو برديم. من فکر مىکنم مقاومت ملت در اين دوره دستاورد بزرگى داشت و ربطى به عوامل اجرايى ندارد. اصل اين است که رهبرى انقلاب استراتژى مقاومت هوشيارانه را در اين پروسه دنبال کردند و ملت نيز پشتيانى کرد و دولت هم در اين قضيه نقش داشت و ايران ترازش از نظر موقعيت منطقهيى و جهانى تغيير کرد. البته اين مساله نبايد غرور ايجاد کند و از طرفى هم نبايد دستاوردها را دست کم گرفت.»
وى در پاسخ به اين پرسش که مىتوانستيم بدون اجراى تعليق آن طورى پشت ميز مذاکره بنشينيم که شما پس از تعليق نشستيد؟ به هر حال در ابتداى امر ايران با يک شوک و نيز هجمه بينالمللى مبنى بر اينکه تهديد صلح و امنيت بينالملل است، مواجه شد و تلاشهاى ديپلماتيک مبتنى بر عبور از اين فضا بود، گفت:« ممکن است سهل انگارى در مسايل فنى و اختلافات داخلى کمک کند که ناخودآگاه و يا اجبارا در صحنه و شطرنجى که حريف تعريف مىکند، بازى کنيم، اين حتما حرف درستى است و بايد به آن توجه شود.»
لاريجانى در پاسخ به اين پرسش که آيا وقتى در 2003 با شوک سياسى و بينالمللى در مساله هستهيى مواجه شديم، توانايى فنىمان به اندازهاى بود که 10 سانتريفيوژ داشته باشيم، شايد چون اين امکان نبود غربىها مدعى مىشدند که ايران حتى 20 سانتريفيوژ هم نبايد داشته باشد؟ گفت:« خب، فرض کنيد آن موقع نمىتوانستيم، آنها هم گفتند تعليق کنيد، خب، در طول زمان تعليق هم نمىتوانستيم که بسازيم.»
مسوول سابق پروندهى هستهيى ادامه داد:« فرض که اين منطق را بپذيريم که در زمان تعليق امکان پيشرفت هستهيى نداريم؛ اما هر وقت مىخواستيم پيشرفت کنيم بايد تعليق را بر مىداشتيم، از سويى اگر اينقدر ناتوان بوديم که آنها اينقدر فشار نمىآورند. ما وارد يک فنآورى مهم از سالها پيش شده بوديم، اما هنوز به نقطه پايانىاش نرسيده بود.»
حالا، پشت ميز مذاکره کشورى با دانش هستهى هستيم
وى با اشاره به ديدگاههايى که در داخل کشور در خصوص نحوه برخورد با اين مساله در آن زمان وجود داشت گفت:« جدال داخلى در اين خصوص وجود داشت؛ که هنوز تلاشهاى فنى نتيجه نداده چرا خودمان را بايد به خاطر آن در سختى بياندازيم، از سويى يک عده هم مىگفتند، تلاشها دارد به نتيجه مىرسد و بايد ايستادگى کنيم. بله، ما هنوز گام آخر را بر نداشته بوديم، اما اگر 6 ماه مقاومت مىکردند آن گام هم برداشته مىشد، کما اينکه در اين دو سال از اين مرحله عبور کرديم. به نظر من اين تصميم درست بود که بايد از اين مرحله عبور مىکرديم. حالا به جايى رسيديم که ما پشت ميز مذاکره کشورى با دانش هستهى هستيم.»
دبير سابق شوراى عالى امنيت ملى با اشاره به صدور دو قطعنامه تحريم عليه ايران اظهار عقيده کرد:« خب، آنها هم دو تا نشگون از ما گرفتند، نبايد که اينقدر نازک نارنجى باشيم.»
وى ادامه داد:« ما هم مىخواهيم به صحنه بزرگ سياسى برسيم، هم مىخواهيم همه بادمان بزنند، اين امکان پذير نيست.»
لاريجانى در پاسخ به اين پرسش که برخى با اشاره به صحبتهايتان در دانشگاه شريف درباره آنچه شما در گذشته نسبت به عملکرد تيم هستهيى دکتر روحانى بيان داشتيد، معتقدند شما از آن حرف"در گرانبها داديم و آب نبات گرفتيم" عقب نشينى کردهايد، بيان کرد:« من اين حرف را در قبال آنچه غربىها گفته بودند که "ما شما را عضو سازمان تجارت جهانى مىکنيم و يک کم قطعات هواپيما مىدهيم و شما (ايران) هم از دانش هستهيى صرف نظر کنيد" زده بودم. الان هم نظرم همين است، اما اينکه بعضىها علاقهمندند بگويند لاريجانى مىخواهد مسلک گذشته "دوره مذاکراتى قبل" را ادامه دهد، بايد ديد اين فکر در بيرون هم قابل قبول هست يا نه، من مانع آنها نمىشوم که چنين نظراتى را داشته باشند.»
وى ادامه داد:« مقام دوستى من با آقاى روحانى به سالها پيش بر مىگردد، اما مانع از آن نيست که استراتژىهاى متفاوتى را دنبال کنيم. احتياج به گفتن هم ندارد، در عين حال خيلى هم با هم دوستيم. اين اختلاف نظر در اين گونه امور در سطوح بالا مىتواند وجود داشته باشد، اشکالى ندارد؛ اگر اختلاف نظرى باشد، نهايتا شخص اصلى کشور بايد تصميم بگيرد.»
پذيرش تعليق براى نظام مضر است
نماينده مقام معظم رهبرى در شوراى عالى امنيت ملى اظهارداشت: « همه ما درکى از منافع ملى و ساختار بينالمللى داريم و در آن متن پيشنهاداتى مىدهيم، منطقى است آقاى روحانى در جايگاهى که بودند بايد آنچه را که مىفهميدند، طراحى، تئوريزه و تصويب مىکردند، اما اينکه بگويند من برگشتم به آن مسير، خب، يعنى چه؟ يعنى "تعليق" را بپذيريم! نه. پذيرش تعليق براى نظام مضر است. ما نمىتوانيم به اميد سراب غرب تعليق کنيم، اما اگر مقصود تعامل سياسى است ما از اول باب تعامل را نسبته بوديم.»
پشت ميز مذاکره به ما در غلتان نمىدهند
لاريجانى تصريح کرد:« با آن چه کشورهاى 1+5 مىگفتند که اگر مى خواهيد ما مذاکرات جدى داشته باشيم، بايد تعليق کنيد مخالف بوديم و الان هم مخالفيم. اگر ايران به هر دليل يک اشتباه کند، در داخل کشور آنها استشمام کنند که بايد فشار آورند که تعليق صورت گيرد، شما ديگر نمىتوانيد کارتان را ادامه دهيد. محصول تمام مذاکراتى که من داشتم اين است که پشت ميز مذاکره به شما در غلتان نمىدهند، بايد روى توان خودمان حساب کنيم. البته به شرطى که مسير مذاکره را باز نگه داريم و ماجراجويانه برخورد نکنيم.»
درباره انرژى هستهيى رجال سياسى کشور در اردوگاههاى مختلف توافق نظر دارند
وى در پاسخ به اين پرسش که تا چه حد ديدگاه مسوولان تصميمگير در سطح شما از منافع و امنيت ملى مشترک است؟ گفت: «فهم مشترک در ميان ديدگاههاى مختلف در حوزه منافع ملى کم نيست، اما ممکن است تاکتيکها متفاوت باشد و برخى جاها هم اختلاف باشد، در اين صورت هم کشور ساز و کار خود را دارد. شوراى عالى امنيت ملى براى همين است تا آراء متفاوت مطرح شود و آنجا تصميمگيرى مىشود و در نهايت هم رهبرى آن را تاييد مىکند. فکر مىکنم ساز و کار خيلى خوبى در شورا تعريف شده است. يعنى بزرگان کشور همگى درگير يک موضوع مهم مىشوند. عجيب نيست که در بعضى جاها اختلاف وجود داشته باشد، اما درباره انرژى هستهيى رجال سياسى کشور در اردوگاههاى مختلف در اصل موضوع توافق نظر دارند.»
پيشنهاد مذاکره با آمريکا در عراق در دوران مسووليت من در شوراى عالى امنيت ملى شکل گرفت
لاريجانى در ادامه گفتوگويش با ايسنا، در پاسخ به اين پرسش که شما اولين کسى بوديد که مذاکره با آمريکا هر چند در عراق را به طور رسمى مطرح کرديد؟ اين تصميم از اساس چگونه و با پيشنهاد چه کسى پيشنهاد شد؟ با بيان اين که اين مساله در دبيرخانه شوراى عالى امنيت ملى در دوران مسووليت من شکل گرفت و مورد تاييد مقام معظم رهبرى هم قرار گرفت خاطرنشان کرد:« ارزيابى ما در مسايل منطقه اين بود که يک عراق دموکراتيک با ثبات و امن به نفع امنيت ملى ايران است.»
با توجه به صحبتهايى که مقامات عراقى با ما داشتند در مجموع اين نظريه در دبيرخانه به وجود آمد که اگر ما يک مذاکرات دقيق در حوزه امنيت عراق با آمريکا داشته باشيم مىتواند در منطقه و نيز امنيت ملىمان تاثير بگذارد.
وى در پاسخ به اين پرسش که معاون وزير خارجه روسيه اخيرا از پيش نويس قطعنامه سوم تحريم عليه ايران حمايت کرده است و آن را حامل پيامهايى روشن براى ايران دانسته، آيا اين حمايت مىتواند ربطى به پيام پوتين در سفرش به ايران داشته باشد؟ گفت:« خير، لزوما چنين چيزى نيست.»
انقلاب اسلامى دستاوردهاى زيادى داشته است
دکتر على لاريجانى در ادامه گفتوگوى خود با خبرنگاران ايسنا به ايام پيروزى انقلاب اسلامى اشاره کرد و گفت:« انقلاب اسلامى دستاوردهاى زيادى داشته و ما اگر يک مقايسهى اجمالى انجام دهيم متوجه اين دستاوردها خواهيم شد. کشورى که در زمان قبل از انقلاب مسوولان آن خودفروخته و زبون بودند و تحت تأثير مقامات انگليسى و آمريکايى تصميم گرفته و ارادهاى از خود نداشتند اکنون به يک کشور مستقل و با اقتدار تبديل شدهاند. از يک کشور مفلوک، عقبمانده و متحد اسرائيل و منحوس در صحنهى بينالملل تبديل به يک کشور مقتدر، داراى استقلال و تأثيرگذار در صحنهى بينالمللى شده است در واقع تبديل به يک کشور دموکراتيک که داراى جايگاهى بالا در سطح عرصهى بينالمللى است شده است.»
وى با بيان اينکه انقلاب اسلامى پديده مهمى بوده و باعث ايجاد تحول در دنيا شده، گفت:« درست است که ما در سختىهايى قرار مىگيريم ولى در واقع ما تاوان استقلال خود را مىدهيم.»
کشور هنوز به سمت دولتسالارى پيش مىرود
وى با بيان اينکه ما بايد کشور خود را با کشورهاى همقطار خود مقايسه کنيم نه با آمريکا، گفت:« آمريکا براى پيشرفت خود شيرهى ديگر کشورها را کشيده است و برخى از کشورهاى اروپايى نيز اينگونه هستند و اين درست نيست که ما خود را با آنها مقايسه کنيم، شما بايد کشور را با کشورهاى همقطار مقايسه کنيد با کشورهايى مانند پاکستان، اندونزى و ترکيه؛ آنها از جهتى جلو رفتهاند و ما از جهاتى ديگر ولى آنطور نيست که بگوييم آنها موفقتر از ما بودهاند. اصلا اينگونه نيست. آنها از جهاتى مثلا در بخش خصوصى پيشرفت کردهاند ولى اشکال ما اين است که بخش خصوصى ما توانمند نشده است و هنوز به نظر کشور به سمت دولتسالارى پيش مىرود و اين دولتسالارى داراى اشکال است و بايد رفع شود و بايد اين مسأله آنقدر گفته شود تا درست شود.»
وى با بيان اينکه حل برخى از مسائل نيازمند گذشت زمان است، گفت:« ممکن است هنوز عدهاى فکر کنند دولتسالارى خوب است ولى بايد دانست که دولتسالارى پيشرفت اقتصادى با خود به همراه نمىآورد و بايد در بعد اقتصادى مردمسالارى وجود داشته باشد.»
وى در پاسخ به سوالى مبنى بر اينکه آيا به نظر شما تجربيات نسل اول انقلاب به نسلهاى بعدى به صورت مناسب منعکس شده و بعضا اين تصور وجود دارد که نسل سومى که قرار است آينده انقلاب را در دست بگيرد چندان با آرمانهاى انقلاب آشنا نيست ولى مىتواند اين آرمانها را به پيش ببرد، گفت:« من چنين برداشتى را نسبت به جوانان ندارم و اين ارزيابى را ندارم که جوانان ما دريافت دقيقى از انقلاب ندارند و علىالاصول روى هم رفته برداشت خوبى نسبت به جوانانمان در اين قضيه دارم البته ممکن است در انتقال آرمانها و مفاهيم انقلاب به نسل جوان نقايصى وجود داشته باشد که بايد رفع شود، ولى من نگاهم اينگونه نيست که جوانان ما نمىتوانند آرمانها را تداوم دهند.»
وى ادامه داد:« درطول اين30 سال انقلاب دستاوردهاى زيادى داشته است که اين دستاوردها را نبايد ناديده گرفت و اگر نواقصى وجود دارد بايد تلاش کرد تا اين نواقص رفع شود.»
نظر شما :