با ایران چه میکنید آقای پانهتا؟
بحران در عراق، ناآرامی در افغانستان و نبرد تازه در لیبی همه و همه چالشهایی است که پانه تا با آنها دسته و پنجه نرم میکند. علاوه بر این با توجه به بحران اقتصادی که امریکا را همچنان گرفتار خود کرده است بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر لزوم کاستن از بودجه نظامیتاکید دارند و همین مساله به تنهایی میتواند مشکل ساز باشد.سیر تحولاتی که در مسیر چندان خوشایندی هم قرار نگرفته اند میتواند منافع کوتاه و بلند مدت ایالات متحده را در منطقه هدف قرار دهد. در حال حاضر این منافع در خلیج فارس به شدت در معرض خطر قرار گرفته اند. شاید تحقق این اهداف غیرممکن نباشد اما احیای آنها بسیار تا بسیار سخت است.
یکی از اصلی ترین دغدغههای نظامیایالات متحده از دست دادن یگانگی در تجهیزات نظامیاست. این به معنای همان بمبهای باهوشی است که امریکاییها خاص خود میدانند. چین نیز در مسیر ساخت موشکهای بالستیک هوشمند قرار گرفته است و البته موشکهای کروز این کشور هم در ابعاد فراوان ساخته و تولید میشود. به نظر میرسد که این سیاست نظامیچین منافع ایالات متحده در اقیانوس غربی را به شدت به خطر انداخته است. بارزترین نمونه آن پایگاه نظامیاست که امریکا در سواحل اوکیناوا ژاپن مستقر کرده است. چین همچنین نیروهای هوایی ودریایی خود را به موشکهای کرزو با سرعت بالا که میتوانند بر سیستم موشکی امریکا هم فائق آیند مجهز کرده است. پکن اعتقاد دارد که سیستم نظامیامریکا یک پاشنه آشیل دارد و آن هم سیستم عصبی شبکههای نظامیاست. بدون شبکههای ماهواره ای و فیبری توان امریکا برای ایجاد هماهنگی میان نیروها ، هدف قرار دادن دشمن، قرار دادن تجهیزان نظامیدر مقصد و تنظیم کردن برنامه جنگندههای بدون سرنشین بسیار مشکل خواهد بود. ارتش آزادی بخش مردمیچین در سالهای اخیر برای مقابله با امریکا اقدام به ساخت موشکهای ضد ماهواره ای و لیزری کرده است. بر همین اساس امریکاییها دیگر از قشون کشی و ادم کشی با تسلیحات گرم واهمه ندارند بلکه دغدغه امروز آنها هدف قرار گرفتن سیستم اطلاعات نظامیآنهاست. همانگونه که پانه تا در سخنان خود در ماه گذشته میلادی اعلام کرد بندر آتی که در آن کشتیهای امریکایی به گل خواهند نشست فضای سایبر است.
روزنامه واشنگتن پست در ادامه این مقاله این سوال را مطرح میکند که آیا چین به دنبال جنگ با ایالات متحده است؟ بی شک خیر. هدف چین از این بازیهای نظامیتغییر دادن موازنه قدرت در منطقه است. این موازنه باید به گونه ای برقرار شود که ایالات متحده دیگر یگانه قدرت موجود نباشد. چین میخواهد به گونه ای قدرت واشنگتن را خنثی کند که این کشور نتواند به ژاپن، کره جنوبی یا تایوان در روزهای بحرانی کمک چندانی بکند.
در روزهای جنگ سرد ایالات متحده تلاش خود را برای حفظ توازن نظامیبا اتحاد جماهیر شوروی سابق به کار گرفته بود. یکی از دلایل این بود که اگر وزنه قدرت به سمت مسکو سنگین میشد، دوستان اروپایی واشنگتن از این تغییر موازنه تعجب کرده و البته میترسیدند. بیم انها این بود که اروپا نیز به سرنوشت فنلاند مبتلا شود. فنلاندی که شاید به نام پس از جنگ جهانی دوم مستقل بود اما در حقیقت در حوزه سیاست خارجی تابع امر روسیه بود.
دومین دلیل دغدغه هم ایران است. تهران نیز درست مانند پکن دست به تجیهز نظامیخود زده است. ایران نیز مانند چین، موشکهای بالستیک با برد بالا ،موشکهای کروز ضد کشتی و مینهای ضد کشتی خریداری کرده و البته در حجم انبوده ذخیره کرده است. برخی ادعا میکنند که تهران به دنبال از آن خود کردن امنیتی خلیج فارس است. ایران در حالی در حوزه تسلیحات متعارف پیشرفتهای شایانی داشته که پرونده هسته ای این کشور همچنان اصلی ترین چالش جامعه جهانی است. در شرایطی که ایران به تسلیحات هسته ای دسترسی پیدا کند، تحت فشار قرار دادن عربستان و ترکیه برای ممانعت از دستیابی این تسلیحات امری بسیار سخت و شاید غیرممکن باشد.
بر هیچ کس پوشیده نیست که اسرائیل بیش از هر عضو دیگر خاورمیانه از توان نظامیایران میترسد. فاصله موشکی تهران با تل آویو تنها ده دقیقه است. این بدان معناست که در صورت آغاز بحران در منطقه یکی از این دو طرف میتواند در مقام پیش رو نخستین موشک را شلیک کند. در این فضا انچه که در این روزهای منطقه معنای چندانی ندارد ثبات سیاسی و امنیتی است. رهبران امریکا و کشورهای غربی در سه سال گذشته بسیار از خلع سلاح هسته ای سخن گفته اند اما حقیقت این است که نیاز امروز جهان به حداقل نگاه داشتن تنشها در خاورمیانه است. هر تنش کوچک در این منطقه میتواند به مناقشه ای بین المللی تبدیل شود. در شرایطی که واشنگتن از پس این امر بر نیاید بی شک منطقه خلیج فارس را از دست خواهد داد. منطقه ای که بالاترین احتمال گسترش ناآرامیهای ضد امریکایی را در خود جای داده است.
با این وجود قرار است بودجه نظامیپنتاگون تا 400 میلیون دلار کاهش پیدا کند. شاید هم این رقم باز افزایش یابد. هم رابرت گیست و هم پانه تا که بر مسند او نشسته تاکید کرده اند که ابتدا باید استراتژیهای جدید با توجه به کاهش بودجه تعریف شد و پس از آن پنتاگون باید با این کسری عملی مواجه شود. اکنون سوال اینجاست که پانه تا برای منطقه ای که هر روز بیش از دیروز احساسات ضد امریکایی را دربرمیگیرد چه خواهد کرد؟
نظر شما :