انتشار وصیتنامه سیاسی بوتو؛ آغاز جاهطلبیهای زرداری
حزب مردم پاکستان 5 فوریه در حالی که کمتر از دو هفته به انتخابات عمومی باقی مانده وصیتنامه سیاسی بینظیر بوتو را منتشر کرد. به نظر میرسد انتشار این وصیتنامه در آستانه انتخابات موقعیت حزب مردم و به خصوص آصف علی زرداری، همسر بوتو را مستحکمتر کرده باشد.
حزب مردم پاکستان 5 فوریه در حالی که کمتر از دو هفته به انتخابات عمومی در این کشور باقی مانده بود وصیتنامه سیاسی بینظیر بوتو، نخست وزیر اسبق پاکستان و رهبر فقید این حزب را منتشر کرد. به نظر میرسد انتشار این وصیتنامه در آستانه انتخابات موقعیت حزب مردم و به خصوص موقعیت آصف علی زرداری، همسر بوتو را در درون حزب مستحکمتر کرده باشد.
زرداری که در این نامه دستنویس به عنوان جانشین بوتو از وی نامبرده شده است، پس از انتشار رسمی وصیتنامه در مصاحبهای با نیوزویک گفت در صورتی که حزب مردم بتوانند در انتخابات 18 فوریه اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست آورد خود او بهترین گزینه برای تصدی پست نخستوزیری است.
حزب مردم این وصیتنامه را که 16 اکتبر، دو روز پیش از عزیمت بوتو به پاکستان، در دبی نوشته شده است، در آخرین روزهای دسامبر باز کرده و در مجمع حزبی که برای تعیین رهبر بعدی حزب مردم تشکیل شد، قرائت کرده بود، اما به گفته مقامات این حزب به دلیل برخی ملاحظات درباره زیانهای احتمالی که انتشار عمومی این نامه میتوانست برای حزب به دنبال داشته باشد، انتشار متن وصیتنامه تا تحلیل کامل و تخصصی محتوای آن و بررسی منافع و ضررهایی که به دنبال دارد به تعویق افتاد. سخنگوی حزب مردم سهشنبه در پی انتشار این نامه گفت برآوردهای حزب درباره تاثیرات انتشار این وصیتنامه به پایان رسیده است.
بوتو دو روز پس از نگارش این نامه از تبعیدی چند ساله (و خود خواسته) به پاکستان بازگشت تا در رقابتهای انتخاباتی این کشور شرکت کند اما مراسم استقبال از او با دو انفجار تروریستی در کراچی به خاک و خون کشیده شد. بوتو بیتردید پیش از بازگشتاش به پاکستان از خطراتی که جانش را تهدید میکرد آگاه بود و به صراحت در مصاحبهای تلویزیونی در تاریخ 28 سپتامبر 2007 در شبکه سیانان به این مساله اشاره کرده بود. به همین خاطر آن گونه که زرداری، همسر بوتو و معاون رهبری جدید حزب میگوید، او پیش از عزیمت به سمت پاکستان این نامه را که در حکم وصیتنامه سیاسیاش بوده، به زرداری داده است. بوتو 27 دسامبر گذشته در حملهای چند مرحلهای که به ادعای سازمانهای اطلاعاتی پاکستان و تایید سازمان سیا توسط حرکتهای اسلامی افراطی سازمان داده شده بود، در روالپندی کشته شد.
اکنون آن گونه که متن این نامه یک صفحهای نشان میدهد، بوتو خواسته است تا پس از مرگاش زرداری به طور موقت رهبری حزب مردم را به عهده بگیرد تا رهبر دائمی حزب در فرصت مقتضی انتخاب شود. زرداری در عمل از زمان مرگ بوتو رهبری این حزب را بر عهده گرفته است. در جلسه حزبی که با فاصله چند روز پس از مرگ بوتو برای تعیین جانشین او برگزار شد، بلاول بوتو زرداری، پسر 19 ساله بوتو و زرداری، به ریاست حزب برگزیده شد و قرار شد تا زمانی که او برای رهبری عملی حزب آمادگی پیدا نکرده و به تحصیلاش در رشته تاریخ دانشگاه آکسفورد ادامه میدهد، آصف زرداری در مقام معاونت حزب مردم، کفیل و نایب فرزندش نیز باشد که در حال حاضر تنها عنوان تشریفاتی رهبری حزب را دارد. وصیتنامه سیاسی بوتو برای اولین بار در این جلسه برای اعضای حاضر قرائت شده بود.
بوتو در این نامه خطاب به اعضای حزب مردم و هواداران این حزب نوشته است: «دوست دارم همسرم، آصف علی زرداری، به طور موقت رهبری شما را طی این دوره به عهده داشته باشد تا شما در فرصتی مقتضی بهترین شخص را برای رهبری حزب انتخاب کنید ... من او را پیشنهاد میکنم چرا که او مرد شجاع و شریفی است. او یازده سال و نیم را زندان گذراند بیآنکه زیر شکنجهها از مقاومت دست بردارد ... او هیات سیاسی رهبری را دارد که بتواند وحدت حزب را حفظ کند.»
زرداری دورهای 11 ساله را که تا سالهای آغازین حکومت پرویز مشرف در پاکستان ادامه داشت، به اتهام فساد مالی و اخاذی در زندان گذراند. به رغم این که حزب مردم، بوتو، و شخص زرداری بارها صحت این اتهامات را تکذیب کرده و محرکهای سیاسی را به عنوان عوامل اصلی و پنهان این احکام معرفی کردهاند، اسناد خارجی از بانکهای سوییس، لهستان، فرانسه، و غرب آسیا در دست هست که نشان میدهد حسابهای خانواده بوتو و زرداری در نوعی عملیات پولشویی دخیل بودهاند و این مساله موجب شده است که دور از هیاهوی فعلی حاکم بر جو سیاسی پاکستان، چهره زرداری همچنان با تردیدهای بسیاری در اذهان عمومی مردم پاکستان همراه باشد. علاوه بر این زرداری در پرونده قتل یک تاجر فولاد پاکستانی که قرار بود علیه وی در دادگاه شهادت دهد و همچنین در قتل مشکوک مرتضی بوتو، برادر بینظیر بوتو که بعد از درگیریهای لفظی با زرداری (و چیدن نیمی از سبیل او) در سال 1996 به قتل رسید، مظنون شماره یک به شمار میرود.
اما به نظر میرسد شرایط آشفته فعلی پاکستان مجالی برای نگرانی مردم پاکستان درباره سابقه نه چندان روشن زرداری باقی نگذاشته است (و البته شاید به خاطر همین ملاحظات حزب مردم فرزند بوتو را ولو به صورت تشریفاتی برای ریاست حزب مناسبتر دانست.) بوتو در جای دیگری از وصیتنامهاش که اشاره به وضعیت کنونی پاکستان دارد، نوشته است: «من درباره آینده پاکستان نگران هستم و از آن وحشت دارم. به همین خاطر [از شما] میخواهم به مبارزه خود علیه افراطگرایی، نظام دیکتاتوری، فقر، و جهالت ادامه دهید.»
شری رحمن، سخنگوی حزب مردم و از دوستان نزدیک بینظیر بوتو در کنفرانسی مطبوعاتی که برای اعلام رسمی خبر انتشار وصیتنامه بوتو گفت: «عدهای از دشمنان قصد داشتند با ترویج شایعات و پیشبینیها غلط درباره محتوای این وصیتنامه در بین اعضا و هواداران حزب تفرقه بیاندازند. به همین خاطر رهبری عالی حزب تصمیم گرفت تا متن این وصیتنامه را در اختیار رسانهها بگذارد و عموم را از محتوای آن آگاه کند تا با اختلافات احتمالی مقابله کرده و یکپارچگی حزب را حفظ کند.» فرحتالله بابر سخنگوی دیگر حزب نیز گفت هدف از انتشار این وصیتنامه تثبیت و تقویت موقعیت زرداری در حزب مردم نبوده است.
اما با این حال زرداری در گفتگوی تلفنی خود با نیوزویک گفت: «غیر از من هیچ کس در داخل حزب نیست که تمام مردم پاکستان او را بشناسند ... هیچ کس دیگری نمیتواند اتفاق آراء را به سمت خود جلب کند.» زرداری در این مصاحبه به واسطه این که همسرش او را به عنوان جانشین انتخاب کرده، خود را محق دانست که مانند او شانس تکیه زدن بر کرسی نخستوزیری را داشته باشد.
بابر پیش از این درباره انتخاب رهبر دائمی حزب مادامی که بلاول بوتو زرداری توانایی رهبری عملی آن را ندارد، گفته بود که حزب مردم پس از انتخابات 18 فوریه درباره این مساله تصمیمگیری میکند. با توجه به موج تبلیغاتی و احساساتی که ترور بوتو در بین مردم پاکستان ایجاد کرده است، پیروزی این حزب در انتخابات عمومی (در صورت صحت انتخابات) چندان دور از ذهن نیست و این به آن معناست که رهبر حزب مردم به طور خودکار بیشترین شانس را برای تصدی پست نخستوزیری دارد.
از سوی دیگر به رغم سخنان بابر نیز نمی توان تصور کرد که حتی پس از برگزاری انتخابات شخص دیگری غیر از زرداری به عنوان کفیل رهبری حزب در زمان غیبت بلاول انتخاب شود چرا که فعالیتهای سیاسی نه فقط در پاکستان بلکه در سراسر شبه قاره هند فارغ از ظاهر دموکراتیکشان ماهیتی خانوادگی و موروثی دارند.
نسبت خانوادگی میان محمد نواز شریف، رقیب سیاسی بوتو و رهبر مسلملیگ نواز با ژنرال محمد ضیاءالحق، دیکتاتور نظامی و مذهبی سابق پاکستان، زعامت حرکتهای سیاسی هند که مدتها در اختیار خانوادههای گاندی و نهرو بود، حسینه واجد و بیگوم خالده ضیا، نخست وزیران اسبق بنگلادش که به ترتیب رهبری احزاب عوامی لیگ و حزب ناسیونالیست را به عهده دارند و اولی دختر شیخ مجیب الرحمن، رهبر سیاسی مبارزات استقلال بنگلادش از پاکستان و دومی همسر ژنرال ضیاءالرحمن یکی از فرماندهان نظامی مبارزات استقلال این کشور هستند همگی از نمونههای نفوذ سنت زعامت سیاسی خانوادگی و موروثی در شبهقاره هند به شمار میروند.
اکنون در این شرایط و در این زمینه فرهنگی طبیعی است انتخاب شخصی خارج از خانواده بوتو به رهبری حزب مردم موجب پراکنده شدن جمع کثیری از هواداران این حزب خواهد شد و ضربه سنگینی برای آن خواهد بود. علاوه بر این در این شرایط انتخاب شخصی غیر از زرداری نیست میسر به نظر نمیرسد. حزب مردم پاکستان در سال 1967 توسط ذوالفقار علی بوتو، پدر بینظیر بوتو و رییس جمهور و نخست وزیر پاکستان در دهه 1970، تاسیس شد و پس از آن که ذوالفقار علی بوتو در سال 1977 با کودتای ضیاءالحق از کار برکنار و در سال 1979 بعد از محاکمهای ساختگی به دار آویخته شد، رهبری حزب به بزرگترین فرزند او یعنی بینظیر بوتو رسید.
اما امروز که بینظیر بوتو نیز کشته شده است تقریباً از خانواده بوتو شخصی برای پذیرش رهبری حزب مردم باقی نمانده است. مرتضی بوتو در مرگ مشکوکی که شاید زرداری پشت آن بود در پاکستان کشته شده است، شهنواز بوتو، برادر دیگر بینظیر، در سال 1985 در فرانسه مسموم شده و به قتل رسیده است و گمان میرود ماموران دولت ضیاءالحق در مرگ او دست داشتهاند، و صنم بوتو، تنها فرزند باقیمانده از ذوالفقار علی بوتو و بیگم نصرت اصفهانی، در بریتانیا زندگی میکند، دو فرزند دارد و هیچ تمایلی به بازگشت به پاکستان و به دست گرفتن رهبری حزب از خود نشان نداده است. از نسل سوم خانواده بوتو نیز بلاول بزرگترین فرزند بینظیر است و در این شرایط که او آمادگی پذیرش رهبری حزب را ندارد مسلماً نمیتوان چنین انتظاری از دو دختر نوجوان او داشت، فرزندان صنم بوتو نیز مانند مادر تمایلی به دخالت در سیاست خونین پاکستان از خود نشان ندادهاند و از شهنواز بوتو نیز فرزندی به جا نمانده است. به این ترتیب تنها باقیمانده نسل سوم خانواده بوتو، فاطمه بوتو، دختر مرتضی بوتو، است که او هم در ایالات متحده زندگی میکند و به خاطر مرگ پدر از سایر اعضای خانواده بوتو (و به ویژه عمه بینظیر فقید) کینه به دل دارد و سپردن رهبری حزب در این شرایط گزینه معقولی برای کادر رهبری حزب مردم به شمار نمیرود.
به این ترتیب زرداری به عنوان همسر بوتو و پدر بلاول بوتو زرداری گزینه مطمئنی برای کادر رهبری حزب به شمار میرود چرا که از یک سو به عنوان همسر بوتو مشروعیت رهبری حزب را تا اندازهای دارد و هم از سوی دیگر به عنوان پدر بلاول گزینهای مطمئن برای سپردن رهبری حزب به وارث حقیقیاش در آینده محسوب میشود. بنابراین به نظر میرسد فارغ از این که وصیتنامه بوتو در این برحه حساس منتشر میشد یا نه رهبری حزب مردم در شرایط فعلی انتخابی منطقی غیر از زرداری پیش رو ندارد و شانس او برای این که بر کرسی نخستوزیری تکیه بزند بسیار زیاد است.
نظر شما :