این دو نفر کجا با هم قهر و آشتی میکنند؟
تحولات متعددی وجود دارد که باعث میشود بگوییم نتانیاهو از اوباما خشمگین است و خود را در برابر رئیس جمهوری امریکا میبیند. اولا، مسئله شهرکسازیها که اوباما اصرار به توقف آنها دارد در حالی که در همه موارد نتانیاهو پافشاری اوباما را رد کرده است. ثانیا، هنگامی که باراک اوباما گفت که باید مرزهای 1967 برای کشور فلسطینی به رسمیت شناخته شود، او این حرکت را قویا رد کرد و این مسئله باعث شد تا بسیاری این گونه برداشت کنند که امریکا و اسرائیل دیگر آن دوستان سابق که همواره پشتیبان هم بودهاند، نیستند.
اما این گونه هم نیست. این درست است که دو طرف در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلاف نظر دارند و اختلافهایشان شاید عمیق هم باشد اما کسانی که از واشنگتن روابط اسرائیل – امریکا را دنبال میکنند، میگویند که این دو رئیس دولت در بسیاری از مسائل با یکدیگر همنظرند. اگر نتانیاهو با قدرت مرزهای 1967 را رد کرد، نگاهش به رایدهندگان اسرائیلی بود نه نمایندگان کنگرهای که برایشان سخنرانی میکرد. کما این که کسانی که برای نتانیاهو در صحن کنگره کف میزدند به هیچ وجه مایل نبودند که میان وطنشان ایالات متحده امریکا و اسرائیل یکی را انتخاب کنند اگر چه اکثر آنها بر این اعتقادند که اسرائیل وطن معنوی آنها است و باید با قدرت هر چه تمامتر از آن حمایت کنند.
حالا آن مسائلی که اوباما و نتانیاهو بر سر آنها توافق دارند، چیست؟
کسانی که موضوع روابط دو طرف را به دقت زیر نظر دارند، میگویند این دو در پنج زمینه با یکدیگر همنظرند. اولا، اسرائیل خود را در حال حاضر و از لحاظ استراتژیک در وضعیت بدی میبیند. دلایل آن هم بسیار است، یکی از آنها از دست دادن ترکیه، همپیمان اسلامی قدرتمندش در خاورمیانه است که احساس میکند از این جدایی زیانهای بسیاری متحمل شده است. همچنین خسارتهای تازهای است که پس از انقلاب 25 فوریه مصر انتظار میرود که اسرائیل و امریکا متحمل شوند. ثالثا، هر دو طرف معترفند که انقلابهای مردمی منطقهای و عربی جدید با حکومتهای آنها مخالفند و تلاش میکنند که ضمن اصلاح و سرنگونی حکومتهای استبدادی با اسرائیل نیز منعطف نباشند.
همچنین هر دو رئیس دولت امریکایی و اسرائیلی بر این نکته متفقند که وضعیت بدی که به آن اشاره شده باعث میشود تا وضعیت گفتگوهای فلسطینی از این هم بدتر شود و این وضعیت به حد اعلای خود برسد. رسیدن به تفاهم برای بازگشت به میز مذاکره مستلزم به رسمیت شناختن اسلامگراها یا همان حماس در نوار غزه است که هنوز وجود اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و نسبت به تمامی توافقاتی که میان اسرائیل و حکومت خودگردان فلسطینی حتی توافقاتی که در زمان یاسر عرفات امضا شده، اعتراض دارد.
رابعا، رهبران دو طرف بر این نکته توافق دارند که نباید اجازه داد حکومت خودگردان فلسطینی به سازمان ملل برود و برای به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی اقدام کند. رسیدن به چنین هدفی نیز تنها از طریق انجام مذاکرات مستقیم امکانپذیر است یا این که از طریق شورای امنیت کاری کنند که حد نصاب لازم برای به رسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطینی حاصل نشود. البته آنها به این هم توجه دارند که رسیدن به چنین هدفی چندان ساده نیست.
پنجمین مسئله مورد توافق دو طرف، نرسیدن ایران اسلامی به اهداف هستهایاش که از نگاه آنها خطرات بسیاری دارد، است.
اوباما به نتانیاهو گفته است که خواستار حمایت از موج مردمی و دموکراسیهای جدید منطقه خاورمیانه است که به اعتقاد او میتواند بدیلی برای زندگی با اسلامگرایان بنیادگرای افراطی خشونتطلب تکفیری باشد. وی تاکید دارد که از سرگیری مذاکرات اسرائیلیها با فلسطینیها میتواند عاملی مستقیم برای به موفقیت رسیدن تمامی این موارد باشد.
درباره سوریه و تظاهرات اعتراضی که در این کشور جریان دارد و قلع و قمع گستردهای که در آن میشود، نیز باید گفت که تمامی طرفهای غربی خواستار اصلاحات گسترده بر اساس خواسته مردم سوریه هستند. تحلیلگران بر این باورند که در این مسئله دو طرف تفاهمهای بسیاری با یکدیگر دارند ولی با توجه به سیر حوادث ممکن است در آینده دیدگاههایشان در این زمینه نیز دچار تغییر شود.
منبع: النهار
نظر شما :