مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات

۲۴ تیر ۱۳۹۰ | ۱۵:۵۲ کد : ۱۴۵۹۶ اخبار اصلی
در صفحه "نگاه خریدارانه به مطبوعات" که جمعه ها پیش رویتان قرار می گیرد، مقالات و یادداشت های مهم روزنامه های کشورمان را که در طول هفته منتشر شده است از نظر می گذرانیم.
مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات
 

سازمان اصولگرایی پیشرو

 

«سازمان اصولگرایی پیشرو» عنوان یادداشت روز روزنامه‌ کیهان به قلم محمد ایمانی در روز شنبه 18 تیر است که مخاطب آن دولتمردان، مجلسیان و اصحاب دستگاه قضایی و رسانه ها هستند. نویسنده خطاب به اینان می نویسد: یدک کشیدن اسم اسلام و اصولگرایی، و رفتار به رسم سکولاریستی- دین جدا، و زندگی و عمل و سیاست جدا- مقصدی جز خواری و هلاکت و حسرت نخواهد داشت. ناشکری نعمت امنیت و اقتدار و عزت و آبرو، گرفتار کردن خود در مکر الهی و سنت هلاکت بار «املاء» و «استدراج» است. یکی از لوازم دامن چیدن از گفتار و رفتار اباحی، بازنگری همه صاحبان نفوذ و تأثیر در دفتر و حلقه اول مشاوران است. اعتماد به حلقه اول مشاوران و اطرافیان، نباید موجب ایزوله و کانالیزه شدن رجال شود تا خدای نکرده صرفا به تاتی کردن حسب هدایت حلقه بسته اطرافیان بپردازند و لاغیر. حلقه های مشورت را باید به جانب اهل انصاف و خرد و تقوا گشود تا هوای تازه تحلیل و اطلاعات در اتاق صاحب منصبان جاری شود وگرنه، گرفتاری در قالب های پیش ساخته ذهن و فسیل شدگی- چندان که در طول تاریخ انقلاب دیده ایم- حتمی است.

 

به اعتقاد نویسنده، احیای جبهه متحد اصولگرایان موجب خوشحالی و امیدواری دوستان و رعب و ناامیدی دشمنان انقلاب خواهد بود. لازمه تقویت تقوای جمعی و کاهش تنش های فرساینده و افزایش هماهنگی ها، احیای سازمان وحدت بخش اصولگرایان است. جریان شکست خورده فتنه برخلاف هارت و پورت فراوان مبنی بر زیر سؤال بردن فرآیند انتخابات و ادعای عدم تجدید حضور در آن، با قدرت تمام به این عرصه بازخواهد گشت؛ چه برای نفوذ در حاکمیت و ضربه از درون یا دست کم کاهش سرعت پیشرفت نظام و چه برای تجدید فضای تشنج و اغتشاش. آنها از لجستیک کامل جبهه استکبار برخوردارند. طبیعتا نیروی جبهه اصحاب انقلاب به دو صورت می تواند هزینه شود؛ الف: به صورت منسجم در خدمت پیشرفت و حل معضلات کشور و مقابله با دشمنان.

 

جنگ پنهان نفت و خواب زمستانی ما

 

«جنگ پنهان نفت و خواب زمستانی ما» عنوان یادداشت روز روزنامه‌ خراسان در روز شنبه به قلم سیدحمید حسینی درباره توطئه های نفتی امریکا و عربستان علیه ایران و مشکلات نفتی و مدیریتی در ایران است. در این باره آمده است: اینکه عربستان برای دومین ماه متوالی نفت بیشتری را به مشتریان آسیایی خود که در میان آنها مشتریان عمده نفت ایران یعنی چین و هند که ۵۰درصد نفت صادراتی ایران را می خرند قرار دارند پیشنهاد داده است که براساس اخبار غیررسمی این پیشنهاد با قیمت هایی پایین تر و حتی واردات کالا از این کشورها به جای پول نفت همراه بوده است نشان می دهد که ریاض به طور مشخص اکنون سیاست افزایش صادرات به بازارهای سنتی نفت خام ایران و همچنین عرضه قیمت های کمتر نفت صادراتی به خریداران و قبول بیشتر کالا از آن کشورها را در پیش گرفته است.

 

به نوشته خراسان، آرزوی بلندمدت امریکا حذف ایران از بازار مبادلات نفت می باشد اما چنین موضوعی در شرایط فعلی نه در شورای امنیت تایید می شود و نه بازار نفت آن را می پذیرد وتحمل می کند، لذا امریکا و شرکای او سعی می کنند به آرامی به سمت حذف نفت ایران از بازار مبادلات نفتی حرکت کنند و در این راستا از طریق تحریم های منع سرمایه گذاری خارجی، منع داد وستد مالی بانکی بین المللی و حمل و نقل بین المللی کالا بیشترین تاثیرگذاری را بر دو بخش تولید نفت خام ایران وفروش آن بگذارند. در این میان متاسفانه شاهد بی ثباتی در مدیریت های کلان صنعت نفت هستیم و این وزارتخانه مهم و استراتژیک حداقل چند ماهی است که بدون وزیر و با سرپرست اداره می شود و هنوز چشم انداز وجود یا ادغام این وزارتخانه نیز چندان روشن نیست. اساسنامه شرکت ملی نفت پس از سال ها بلاتکلیفی همچنان وضعیت مشخصی ندارد، تزریق گاز به چاه های نفتی که یکی از کارهای ضروری برای حفظ و افزایش سطح تولید می باشد براساس برخی آمارها در وضعیتی ۵۰درصدی سیر می کند و سرمایه گذاری برای توسعه زیرساخت های فنی صنعت نفت و گاز نیز با اما و اگرهایی روبه رو است که به طور مثال اخیرا براساس گزارش دیوان محاسبات اعتبارهای درنظرگرفته شده برای توسعه پارس جنوبی به محل دیگری درنظرگرفته شده است.

 

جریان انحرافی یا پدیده انحرافی؟

 

سرمقاله روزنلامه مردم سالاری در 18 تیر «جریان انحرافی یا پدیده انحرافی؟» نام داشت. میرزا بابا مطهری نژاد در شرح و تحلیل اختلافات داخلی اصولگرایان و بازار مکاره سیاست در ایران نوشته است: اگر سیر حوادث و رویدادهای مرتبط با دوره های ریاست جمهوری نهم و دهم و مجلس هشتم را دنبال کنیم به این واقعیت می رسیم که جریان برآمده از «اصول گرایان» بالاخره والد خود یعنی آبادگران را نیز جا گذاشت و از اواخر دوره ریاست جمهوری نهم و آغاز دوره ریاست جمهوری دهم خود به پدیده تبدیل شد و خارج از اراده و آرمان های « اصول گرایان» و «آبادگران» بر آن است که دو پدیده «اصول گرایان» و «اصلاح طلبان» را از پدیده به جریان هایی کم جان و کم رمق تبدیل کند و سپس در یک فرصت مناسب به حذف کامل آنها و سپردنشان به تاریخ همت گمارد.

 

به نوشته این روزنامه، بسیاری از دلسوزان و دلسوختگان و همراهان آزمون پس داده انقلاب و نظام از سال ها قبل این معنا و خطر را به گونه های مختلف فریاد زدند و برای فریادشان هزینه هایی را هم پرداحت کردند اما تاثیری نکرد تا این که خود این پدیده با آهنگ حرکت از محاط بودن در نظام، به محیط شدن بر آن کم آورد و خود به راستی آزمایی هشدار های مکرر اصلاح طلبان و آیت الله هاشمی رفسنجانی تبدیل شد و اکنون نوعی وفاق نا نوشته برای مهار این پدیده حاصل آمده است. اما نکته ای که از این شرح انتظار دارم و روشنگری ای که به آن متعهدم این است: نگاه «جریانی» به این پدیده و مقابله با آن با جریان هایی که گاه یک نفرند و ناشناخته یا مشکوک، چاره کار نیست و برخی از روش های مقابله نه تنها کاری از پیش نمی برد که به تقویت آن نیز منجر می شود و منجر شده است، نظیر نوع مقابله یکی از مداحان معروف که قبلا همراه و مدافع قسم خورده ا نحرافیون بود و اینک به مخالفت پرداخته است. تلاش برای مشابه سازی این پدیده با جریان های اوایل انقلاب یا جریان پس از انتخابات سال 88 و تلاش تاسف بار برخی از اصول گرایان برای پیوند زدن این پدیده با حوادث و مطالبات اصلاح طلبان و...، دانسته یا نادانسته حرکت ناشیانه ای است در جهت تقویت این پدیده و مصون سازی آن و شاید هم از درون خود این پدیده با سند سازی ها، برنامه ریزی شده و هدایت می شود. باید هوشیار بود و هوشمندانه بر خورد کرد.

 

زمان برای تصحیح اشتباهات اندک است

 

روزنامه جمهوری اسلامی روز یکشنبه تیتر زد: «زمان برای تصحیح اشتباهات اندک است» این عنوان سرمقاله 19 تیر این روزنامه بود که به ضعف ها و ناکارآمدی های طرح تحول اقتصادی و لزوم چاره یابی در ادامه کار پرداخته بود. در این یادداشت آمده بود: این روزها و در پی روبرو شدن مسئولان اقتصادی کشور با انبوه تقاضاهایی که از سوی اصناف و گروه‌های مختلف تولیدکننده برای افزایش قیمت‌ها به سوی آنان گسیل شده است، این واقعیت که حوزه تولید در جریان اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها مغفول واقع شد، به روشنی خودنمایی می‌کند. نکته تأسف بار در این میان این است که اکثریت قریب به اتفاق این پیامدها و نتایج پیش‌ از آغاز اجرای قانون از سوی کارشناسان و اقتصاددانان مستقل کشور به اشکال مختلف به گوش مسئولان اجرای قانون رسانده شده بود ولی متأسفانه کمتر به آنها توجه شد و این بی‌توجهی همچنان ادامه دارد.

 

نویسنده سپس با طرح این پرسش که "با تمام این گلایه‌ها و انتقادات اکنون باید چه کرد؟" می افزاید: آیا طبق آنچه تعداد محدودی از رسانه‌ها، کارشناسان یا رقبای بالقوه سیاسی تلویحا بیان می‌کنند باید اجرای قانون را متوقف کرد؟ آیا با وجود خطاهایی که در جریان اجرای این قانون به وقوع پیوسته، امکان اصلاح مسیر، فرایندها و روش‌ها وجود ندارد؟... به عقیده بسیاری از صاحبنظران در شرایط فعلی نیز بازگشت از برخی راه‌های پرهزینه و نادرست امکان‌پذیر است. بی‌تردید توقف اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در شرایط فعلی، خطایی به مراتب بزرگتر از اشتباهاتی است که تاکنون در مسیر اجرای آن صورت گرفته است چرا که تمامی آحاد جامعه از مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان و... بخش عمده‌ای از هزینه‌های این جراحی بزرگ را متحمل شده‌اند و توقف اجرای این قانون معنایی جز بازگذاشتن زخم‌های جراحی و رهاساختن بیمار ندارد.

 

تبعیت جامع از مقام رهبری در این است که...

 

«ضرورت تقویت امتداد انقلابی رهبری» عنوان سرمقاله روز دوشنبه روزنامه ملت ما به قلم سید محمود علوی بود که در آن به لزوم تبعیت از ولایت فقیه و جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی پرداخته شده بود. در بخشی از این مطلب می خوانیم: مقام رهبری با تکیه بر داده‌های وحی الهی که بر رسول اکرم نازل شده است و همان معارف قرآنی است و به عنوان آرمان‌های انقلاب که اسلامیت نظام است شناخته شده است، رهنمودهای خود را ارایه می‌نمایند که محوریت اصلی و رهبری نظام جمهوری مقدس اسلامی ایران را همین رهنمودها شکل می‌دهد. در واقع تمام تدابیر برای تحقق این آرمان الهی در انقلاب اسلامی است و تدابیر مقام معظم رهبری از جایگاه زعامت اسلامی برای تحقق این آرمان‌ها است... پذیرش تدابیر زعامتی ایشان در سامان دهی ساختار سیاسی کشور و تمشیت امور یا پذیرش نظرات قضاوتی رهبری از رهگذر قوه قضاییه اعمال می‌شود بی‌آنکه بخش اول یعنی طرح آرمان‌های انقلاب اسلامی مبتنی بر وحی الهی نادیده گرفته شود را نمی‌توان اطاعت از رهبری قلمداد کرد زیرا در این صورت پیروی جامعی نخواهد بود. در واقع رها کردن زیربناها و پرداختن به روبناها محسوب می‌شود در حالی که تبعیت جامع از مقام رهبری در این است که آرمان‌پردازی‌های ایشان بر مبنای وحی الهی جدی گرفته شود و از این جهت به عنوان امتداد آرمانی رهبری ایشان تعبیر شود.

 

ارائه فهرستی از خدمات دولت احمدی نژاد به آسانی ممکن نیست

 

روزنامه کیهان در یادداشت روز سه شنبه 20 تیر با عنوان "خواب خزانه دار" به قلم حسین شریعتمداری به تمجید از خدمات دولت احمدی نژاد پرداخته و برای حفظ چارچوب اصولگرایی و تقویت هرچه بیشتر دولت، خواستار رسیدگی به طرح هدفمندی و توجه به مقوله گرانی شده است. او می نویسد: حجم خدمات دولت آقای دکتر احمدی نژاد در عرصه های مختلف اقتصادی، عمرانی، علمی، تکنولوژیک، سیاست خارجی و تلاش پیوسته ایشان برای فقرزدایی، توزیع عادلانه ثروت، تأمین رفاه عمومی و مخصوصاً رسیدگی به اقشار محروم و مستضعف به اندازه ای انبوه و متراکم است که ارائه فهرستی از آن نیز به آسانی ممکن نیست ولی متأسفانه چند ماهی است که حاشیه سازی یک جریان انحرافی همراه با کینه توزی اصحاب داخلی فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و سنگ اندازی برخی از رقبای سیاسی دولت، بخش قابل توجهی از فرصت و ظرفیت رئیس جمهور محترم را به مسائل حاشیه ای و کم اهمیت و چالش های غیر ضروری و فرصت سوز اختصاص داده است و از این روی، شماری از وظایف اصلی و حیاتی دولت محترم به حاشیه رفته و یا از کانون توجه ایشان بیرون افتاده است. مقابله قانونمند با گرانی افسارگسیخته برخی از کالاها و خدمات مورد نیاز مردم را می توان از جمله این مسئولیت های تقریباً فراموش شده و یا به حاشیه رفته تلقی کرد.

 

شریعتمداری سپس می نویسد: امروزه اما گرانی از محدوده کالا و خدماتی که افزایش قیمت آن پیش بینی شده و برای جبران این افزایش طبیعی از قبل و در متن طرح چاره اندیشی شده بود فراتر رفته است و متاسفانه دو عامل «سودجویی» عرضه کنندگان کالا و خدمات و نیز، «سوء مدیریت» در نظارت بر چرخه تولید و عرضه، برای مردم- مخصوصا اقشار کم درآمد و حقوق بگیران ثابت- دردسرساز شده است و در همان حال، بخش هایی از دولت محترم و برخی از مسئولان در کانون ها و مراکز دیگر نظام- با عرض پوزش- مانند «خزانه دار» مورد اشاره در صدر این وجیزه، امور خزانه را وانهاده و در چالش های غیرضروری و فرصت سوز به خواب و خواب گزاری مشغولند. انتظار آن است که مسئولان دلسوز و مخصوصا رئیس جمهور محترم اجازه ندهند شیرینی هنر دولت در اجرای موفقیت آمیز طرح هدفمندی یارانه ها با حاشیه هایی از این دست به کام ملت تلخ شود.

 

اصولگرایان باید مواظب باشند

 

روزنامه رسالت در سرمقاله روز سه شنبه خود با عنوان "جیب‌بری سیاسی" از لزوم نقد درون گفتمانی اصولگرایان و جلوگیری از شکاف های عمیق درون این جناح سخن گفته است. رسالت می نویسد: اصولگرایان باید در انتخابات آینده مواظب سرمایه اجتماعی خود باشند تا مورد غارت کسانی قرار نگیرد که می‌خواستند ارزش های انقلابی و مملکت را در 13 آبان ، 16 آذر، روز قدس و روز عاشورای 88 به اجانب آنهم به رایگان بفروشند. به حول و قوه الهی طراحان روند همگرایی و وحدت اصولگرایان تمام ظرفیت‌ها در خیمه اصولگرایی را در بر گرفته‌اند تا کسی از قلم نیفتد.

 

این روزنامه معتقد است: اصولگرایان باید نقد درون گفتمانی را مدیریت کنند تا رقبا نتوانند نقد را تبدیل به سیاه نمایی و پراکندن یاس و نومیدی نمایند. محصول نقد درون گفتمانی باید اصلاح و رفع نقایص باشد نه تخریب و ویرانگری. تقوا، صداقت، عفت در بیان و قلم، انصاف و عدالت نسبت به نگاه به دیگران، ما را از پرت شدن به دره تباهی و تشتت و تفرقه باز می‌دارد . اگر ادبیات گفتگو و نقد را کنترل نکنیم حساب کار از دست خارج می‌شود.

 

دخالت های بیرونی در کار سیاست خارجه

 

سرمقاله روزنامه ابتکار در روز چهارشنبه با تیتر «دیپلماسی روی دو خط موازی» نگاهی داشت به اوضاع و احوال وزارت امور خارجه و یکی به نعل و یکی به میخ این دستگاه و عملکرد مبهم چندین ساله این وزارتخانه.

 

این روزنامه با انتقاد از موازی کاری های دیپلماتیک در ایران می نویسد: روزی وزیر امورخارجه در نهایت شتاب‌زدگی از بازگشایی قریب‌الوقوع سفارتخانه‌های ایران و مصر در قاهره و تهران سخن گفت و روزی دیگر باوجود اختلاف‌نظر در رویکرد کلان نظام در قبال دخالت‌های ریاض در بحرین، بلیت سفر سریع و بدون هماهنگی خود را به عربستان اوکی و در دقایق آخر به ‌اجبار کنسل کرد.

 

در ادامه مطلب می خوانیم: نگاهی به سه دهه دیپلماسی در نظام جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که در همه مقاطع، دستگاه دیپلماسی کشور با مشکل اختلاف‌نظر در شیوه و حتی رویکرد مواجه بوده و دخالت‏‌های از بیرون همواره در کار سیاست خارجه وجود داشته است. اما شدت و برجستگی این پدیده در یک سال اخیر، بیش از هر زمان دیگری ظهور و بروز داشته و به انفعال و موازی‌کاری در رایزنی‌های خارجی دامن زده است.

حرکت‌های زیگزاگی، غیر یکنواخت، سلیقه‌ای و غیر مؤثر در سیاست خارجی باعث شده تا قرائت‌های دیگری از روابط خارجی در درون نظام به گوش برسد. به‌طور مشخص در این مدت، نهادهای مؤثری مانند مجلس شورای اسلامی و نیروهای مسلح و مقامات ارشد نظام، واکنش‌هایی متفاوت از دولت را به کشورهای منطقه منتقل کردند. به‌عبارت ‌دیگر پیام‌هایی که دیپلماسی پارلمان یا دیپلماسی نظامی و امنیتی کشور به کشورهای خارجی منتقل می‌کنند، در مواقعی با پیام‌های دستگاه اصلی و رسمی متولی سیاست خارجی کشور منطبق نبوده و خواه ناخواه به نوع دیگری از موازی‌کاری در سیاست خارجی مبدل شده است. این مسئله باعث شده تا سیگنال‌های ضد و نقیضی از درون کشور به‌طرف‌های خارجی برسد و در این میانه، منافع ملی کشور و مصالح عالی نظام قربانی اختلافات داخلی و موازی‌کاری‌ها شود.

 

چه سوالی است سوال من!

 

«چه سوالی است سوال من!» عنوان سرمقاله‌ انتقادی روزنامه‌ جهان صنعت در روز چهارشنبه 22 تیر نوشته طهماسب طلایی است. او درباره وضعیت صنعت خودرو و سیاست های دولت در آن پرداخته و می نویسد: سال‌هاست که خودرو‌ساز به حمایت دولتی تولید می‌کند و مردم هزینه‌های مترتب ایشان را با خرید گران خودروهایشان می‌پردازند تا صنعتی بماند که دولت می‌گوید روزی ملی خواهد شد؛ صنعتی که مزیت‌ها در آن معنا ندارد و به هر قیمتی باید در آن ماند و تولید کرد! حال آنکه دیگر در دنیا خودرویی ملی برای هیچ کشوری معنا ندارد و خودرو کالایی است متشکل از سراسر شرکت‌های بین‌المللی. این بحث بماند برای بعد، اما یک نکته آزاردهنده باقی است. آیا رویکرد تعرفه‌گذاری برای واردات به واقع از خودرو‌ساز حمایت می‌کند؟پس چرا چندی است که صنعتگران و خودرو‌سازان هم می‌نالند و ثبات نرخ خودرو را منصفانه نمی‌دانند؟ در سوی دیگر مصرف‌کننده چرا ناراضی است؟ اویی که مجبور به خرید خودرو گران داخلی است و برای خودرو با کیفیت خارجی مجبور است دو برابر قیمت واقعی هزینه کند، چگونه راضی باشد؟!

 

نویسنده می افزاید: در این میان دولت و نهاد‌های رسمی به نام حمایت از تولید داخلی از خودرو‌های خارجی بین 90 تا 110 درصد عوارض می‌گیرند و از سوی دیگر هم از هر خودرو داخلی دست‌کم دو میلیون تومان درآمد ایجاد می‌کنند. پس چه دلیلی برای تغییر داریم. کشور سود می‌برد یا مردم؟چه سوالی است این سوال من!

مصرف‌کننده از قیمت گران خودرو داخلی و خارجی می‌نالد، تولیدکننده از نامناسبی فضای کسب‌و‌کار، کمبود منابع مالی و... آن‌وقت من به دنبال مقصرم! من که نفهمیدم چرا دولت از هر دو سو، سود می‌کند و چرا هر دو طرف اصلی ماجرا می‌نالند. راستی دولت وظیفه اش چه بود؟!

 

نظر شما :