واقعا در سوریه چه میگذرد؟
طی دو هفته گذشته دو تحول عمده در حوادث سوریه رخ داده است. تحول اول عدم مواجهه نیروهای امنیتی دولت و ارتش با مردم تظاهرکننده و معترضان به نظام بشار اسد است. به گونه ای که در تظاهرات روز جمعه در شهرهای مختلف و به ویژه در حماء و دیر الزور که مشارکت مخالفان بسیار بیش از هفتههای گذشته گزارش شده است، برخوردی وجود نداشته و بالطبع تلفات انسانی نیز کاهش چشم گیری در مقایسه با آغاز بحران و شروع ناآرامیها داشته است.
این امر از آن جهت حائز اهمیت است که علی رغم حضور گسترده معترضان در خیابان، سیاستهای سرکوب نظام به شدت تعدیل گردیده است. در گزارشهای مختلف، سخن از حضور دهها هزار و حتی صدها هزار مخالف در در شهر حماء خلال تظاهرات روز جمعه به میان آمده است. در حالی که به دستور مقامات امنیتی ذیربط، نیروهای پلیس و یا نظامیاز سطح شهر جمع آوری شده و لذا راهپیمایی به صورت مسالمت آمیز برگزار شده است. البته در برخی مناطق کوچک تر ظاهرا برخوردهایی وجود داشته است.
سفیر امریکا و فرانسه بدون اطلاع به مقامات رسمی، قبل از برگزاری تظاهرات روز جمعه اما از مقابل مراکز بازرسی و کنترل امنیتیها در دروازه ورودی شهر وارد حماء شده اند و در کنار معترضان راهپیمایی نموده و در بیمارستان شهر نیز بدون کسب مجوز از مقامات محلی و البته باز هم از مقابل مرکز کنترل امنیتی ورود به بیمارستان عبور کرده و با برخی از مجروحان حوادث قبلی دیدار و از آنها دلجویی کرده اند.
در این که چه رابطه ای میان برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز مردمیبا این حجم گسترده بدون حضور نیروهای پلیس و امنیتی و سفر نماینده رسمیدولتین امریکا و فرانسه به حماء برای مشارکت در این اجتماع وجود داشته، فعلا بحثی نیست. لابد رابطه ای وجود نداشته است. ولی میتوان حدس زد که دو سفیر گزارش مفصلی از این راهپیمایی معترضانه بدون خونریزی و خشونت برای واشنگتن و پاریس مخابره کرده باشند.
عدم ممانعت از ورود کاروان سفرا به این شهر معلوم الحال (با سابقه معلوم آن) و بلکه اغماض امنیتیها، لابد با هدف خاصی نبوده است. اما بلافاصله مواضع اعتراض آمیز شدید وزارت کشور و خارجه سوریه و البته متعاقب آن احضار دو سفیر به وزارت امور خارجه و اجتماع ناراضیان از این اقدام در مقابل نمایندگی امریکا را شاهد بودیم.
از این ماجرای غریب که بگذریم، دومین تحول فعال سازی دیپلماسی گفت و گو است که توسط دولت سوریه با مخالفان به اجرا در آمد. پس از نشست سمیرامیس هفته گذشته، دومین جلسه شخصیتهای معارض حکومت آقای بشار اسد اما این بار با مشارکت فاروق الشرع معاون رئیس جمهوری سوریه، یکشنبه همین هفته برگزار شد.
مخالفان تقریبا بی محابا سخنان خود را بیان کردند. سخن از آزادی زندانیان سیاسی، تغییر یا اصلاح قانون اساسی، آزادی مشارکت احزاب در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، برگزاری انتخابات آزاد و دهها خواسته دیگر در سخنان آنان وجود داشت. البته قبل از آن سخنان فاروق الشرع که با قبول وضعیت ناهنجار گذشته و فقدان آزادیها و عدم اعطای حقوق مدنی به شهروندان، فضای روانی مناسب و قابل اعتمادی را برای مخالفان فراهم نمود، نه تنها در ارائه این مطالبات گروههای مخالف موثر بود، بلکه حکایت از رضایت نظام از این روند یعنی برگزاری نشست آزاد بین دو طرف داشت.
البته همین جا باید اشاره کرد که واکنش بخشی از جریانات مخالف و برخی از معترضان در انجام هر گونه گفت و گو با حکومت، منفی و مخالف با آن بود.
به هر حال، هر دو تحول فوق الذکر در نوع خود مهم و قابل تامل اند. آن چه تاکنون از نظام سوریه در برخورد با مخالفانش (فارغ از این که مخالفان محق بوده اند و خواستههای آنها واقعی باشد یا مجری طرحهای خارجی باشند) دیده شده بود و انتظار میرفت هم چنان استمرار داشته باشد، سیاست سرکوب، برخورد و مشت آهنین بود.
باید دید که چه تحولی در صحنه بیرونی رخ داده است تا مقامات سوری را به این جمع بندی رسانده باشد که شیوه تعامل با مخالفان را که این بار قطعا عاقلانه تر و هوشمندانه تر از گذشته است، تغییر دهد. شاید ریشه این تغییر مشی را باید در بیرون سوریه و در مسائل منطقه و به هم پیوستگی پروندههای مختلف حوزه منطقه ای جست و جو کرد.
نظر شما :