مرگ اللیبی؛ ضربهای سیاسی برای مشرف
مرگ اللیبی، مرد شماره پنج القاعده، در حمله موشکی آمریکا به مخفیگاهی در شمال پاکستان تایید شد. اما این پیروزی بزرگ بر خلاف تصور معمول برای پرویز مشرف، رییس جمهور پاکستان و متحد شماره یک آمریکا در جنگ با ترور به مثابه ضربه سیاسی هولناکی خواهد بود.
جمعه مقامات امنیتی پاکستانی مستقر در منطقه وزیرستان شمالی تایید کردند ابولیث اللیبی، فرمانده ارشد عملیات القاعده در افغانستان و حلقه ارتباطی شبکه تروریستی اسامه بنلادن و طالبان در حمله موشکی آمریکا به مخفیگاه القاعده در خاک پاکستان کشته شده است.
اللیبی به ادعای خبرگزاری فرانسه بر اساس فهرست محرمانهای که سیا از فرماندهان ارشد القاعده تهیه کرده، نفر شماره پنج این شبکه تروریستی محسوب میشده (شبکهای که راس آن را بنلادن و معاوناش ایمن الظواهری تشکیل میدهند) و به این ترتیب با کشته شدن اللیبی پیشبینی میشود روند جنگ با ترور و القاعده در این ناحیه از جهان سمت و سوی جدیدی به خود بگیرد. در حقیقت میتوان گفت اللیبی ارشدترین مقام القاعده است که تا کنون در حملات نیروهای موسوم به ائتلاف علیه ترور کشته میشود.
اما این پیروزی بزرگ بر خلاف تصور معمول برای پرویز مشرف، رییس جمهور پاکستان و متحد شماره یک آمریکا در جنگ با ترور به مثابه ضربه سیاسی هولناکی خواهد بود چرا که او تا کنون بارها درخواست آمریکا را برای حمله مستقیم نیروهای این کشور به مواضعی که تصور میشد مخفیگاههای القاعده در نواحی شمالی پاکستان باشد، رده کرده است. آمریکا از مدتها پیش بر این مساله پافشاری میکند که القاعده نواحی کوهستانی شمال پاکستان و مناطق مرزی این کشور با افغانستان را که نیروهای دولتی اسلامآباد هیچ نفوذی بر آن ندارند، به پایگاه خود تبدیل کرده و از این ناحیه حملات خود را علیه نیروهای خارجی مستقر در افغانستان سازماندهی میکنند.
گفته میشود اللیبی مغز متفکر پشت بسیاری از عملیات القاعده بوده است که از آن جمله میتوان به حملهای انتحاری به پایگاه نظامیان آمریکایی در افغانستان اشاره کرد که شال گذشته همزمان با سفر دیک چنی، معوان رییس جمهور ایالات متحده به افغانستان، جان چندین سرباز آمریکایی را گرفت و به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران هدف اصلیاش شخص چنی بود.
یکی از مسائلی که به خوبی نشان میدهد اللیبی حلقه ارتباطی القاعده و طالبان بوده، مخفیگاهی است که او همراه 12 تن دیگر در آن کشته شده است. آن چنان که خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره گزارش داده است، این پایگاه متعلق به یکی از رهبران قبایل شمال پاکستان تعلق داشته که ارتباط نزدیکی با بیتالله محسود داشته است. محسود رهبر جدید حرکت پاکستان که میکوشد تقریباً تمام گروههای رادیکال افراطی در این کشور را در ائتلافی بزرگ و فراگیر علیه دولت مرکزی گرد همآورد. او به گفته سازمانهای امنیتی پاکستان و تایید سازمان سیا در ترور بینظیر بوتو، نخست وزیر اسبق پاکستان و رهبر حزب مردم در 27 دسامبر 2007 دست داشته است. حضور اللیبی در پایگاهی که این چنین به محسود نزدیک بوده است نشان از نقش خطیر اللیبی برای همسو کردن فعالیتهای طالبان و القاعده دارد. به گفته نیروهای آمریکایی شماری از فرماندهان رده دوم و سوم القاعده نیز در جمع 12 نفری بودند که همراه اللیبی کشته شدهاند.
اکنون سرافکندگی که موفقیت این حمله هوایی آمریکا برای مشرف به همراه داشته تنها به کمکهای هنگفت مالی و نظامی آمریکا به پاکستان و دولت مشرف که تا کنون از عهده انجام چنین کاری بر نیامدهاند، محدود نمیشود، بلکه سخنان پیشین مشرف و اصرار او بر عدم دخالت مستقیم آمریکا در مبارزه با گروههای تروریستی مستقر در شمال پاکستان نیز اکنون مشرف را در موقعیت دشواری قرار داده است. دولت مشرف تا پیش از این بارها تاکید کرده بود که ارتش آمریکا حق ندارد در خاک پاکستان به انجام عملیات علیه نیروهای القاعده بپردازد.
مشرف نیز یک ماه پیش در مصاحبهای با روزنامه سنگاپوری «استریت تایمز» گفته بود در صورتی که نیروهای آمریکایی در تعقیب جنگجویان القاعده وارد خاک پاکستان شوند به عنوان نیروهای «متخاصم» در نظر گرفته شده و بر این اساس با آنها مقابله میشود. اما اکنون این حمله موفقیت آمیز چند فرضیه را پیش رو میگذارد، اول این که آمریکا با اتکا به توان اطلاعاتی خود این هدف را (اللیبی) در خاک پاکستان نشانه گرفته و به هلاکت رسانده است و دولت مشرف به رغم سخنان رییس جمهور توانایی اعاده حیثیت از حق پایمال شده حاکمیت خود را در مرزهای جغرافیایی پاکستان ندارد، و دومین فرض که بیشتر محتمل به نظر میرسد، همکاری آژانسهای اطلاعاتی پاکستان با ارتش آمریکا است که به طور ضمنی نشان میدهد که دولت پاکستان از این حملات اطلاع داشته و با آن موافقت کرده است که در آن صورت اقدامات دولت مشرف و گفتههای او با هم در تضاد قرار میگیرند و در حقیقت نشان میدهد که چنین ادعاهایی از سوی مشرف (درباره برخورد با نیروهای آمریکایی در صورت انجام عملیات در خاک پاکستان) بیشتر جنبه مصرف سیاسی داخلی داشته است.
در واقع نمونههای مشابهی از حملات هوایی آمریکا به مواضع حساس القاعده در خاک پاکستان وجود دارد که فرضیه همکاری دولت مشرف و آژانسهای اطلاعاتی پاکستان با ارتش آمریکا را تقویت میکند. حمله موشکی آمریکا به روستای دامادلا در شمال پاکستان در سال 2006 که مصادف شده بود با حضور ایمن الظواهری در این منطقه یکی از این نمونهها به شمار میرود. در این حمله که به قطع ممکن نبود بدون همکاری سرویسهای اطلاعاتی پاکستان انجام شود داماد الظواهری به همراه 16 غیرنظامی اهل این روستا کشته شدند که این مساله انتقادهای شدید داخلی علیه مشرف و تشدید اعتراضها و درگیریها در مناطق شمالی پاکستان را به همراه داشت.
در ماه اکتبر گذشته نیز حمله هوایی به موضعی که تصور میشد موضع القاعده در نزدیکی شهر باجور در همان ناحیه باشد موجب کشته شدن 80 نفر شد. در این حادثه دولت پاکستان مسئولیت کامل را پذیرفت اما به اعتقاد بسیاری از شاهدان عینی و مردم محلی این موشک نه از سمت خاک پاکستان بلکه از طرف افغانستان پرتاب شده بود و به همین خاطر بسیاری بر این عقیدهاند که موشک آمریکایی با اطلاعات غلطی که سرویسهای اطلاعاتی پاکستان در اختیار ارتش آمریکا گذاشته بود به اشتباه به این ناحیه برخورد کرده است.
تا کنون نه طرفهای آمریکایی و نه نظامیان و دولت و پاکستان همکاری دوجانبه را در حمله موشکی که سهشنبه پایگاه القاعده را در خاک طالبان نشانه گرفت، تایید نکردهاند. اما به عقیده تحلیلگران پاکستانی انجام چنین عملیات مشترکی بین نیروهای آمریکایی و پاکستانی هیچ جای تعجبی ندارد. نسیم زهرا، تحلیلگر پاکستانی مسائل دفاعی در این باره میگوید: «این رویداد تازهای نیست. حملات هماهنگ شده با استفاده از اطلاعات سرویسهای امنیتی پاکستانی و بهره بردن از توان آتش ارتش آمریکا چیزی است که در بسیاری از لایههای نهادهای دولتی پاکستان پذیرفته شده است، اما همیشه در مقابل دولت جای انکار مساله را برای خود باز میگذارد و به همین خاطر هرگز نمیشنوید که هیچ یک از مقامات دولتی چنین مسالهای را تایید کند.»
مشرف که از مارس سال گذشته میلادی در پی تلاشهایش برای برکناری قاضی افتخار محمد چودهری، رییس دیوان عالی محبوبیت خود را در پاکستان از دست داده و تقریباً با اعلام وضعیت فوقالعاده 40 روزه، نفرت از وی جای محبوبیت را در فضای سیاسی پاکستان گرفته است، احتمالاً در روزهای آینده و در پی این عملیات احتمالاً مشترک شاهد افول بیشتر محبوبیت خود خواهد بود. اما به عقیده زهرا افوق محبوبیت مشرف به خاطر این موفقیت نباید به بیمیلی پاکستان برای مبارزه با تروریسم تعبیر شود. او میگوید: «اگر بخواهیم بر اساس انتقادهای عمومی از مشرف درباره همکاری نظامی با آمریکا استنتاج کنیم قطعاً به نتیجه درستی نخواهیم رسید. مردم از مشرف به خاطر صدور اجازه برای عملیات ارتش ایالات متحده در خاک پاکستان انتقاد خواهند کرد. اما در زمینه وسیعتر نباید از نظر دور کنیم که نوعی بیاعتمادی بین مردم پاکستان و مشرف پدید آمده است. به همین خاطر و به خاطر فقدان مشروعیت سیاسی، هر اقدامی که مشرف انجام دهد محکوم به انتقاد است، اما این به آن معنا نیست که مردم پاکستان مخالف مبارزه با تروریسم و توقف آن هستند.»
نظر شما :