معادله منفعت، امنیت در خلیج فارس
اصولا خاورمیانه طی چهل سال گذشته مرکز انبار و ذخیره انواع سلاحهایی بوده که بیشتر کشورهای غربی برای فروش آنها به کشورهای منطقه به ویژه کشورهای عربی برنامه ریزی میکردند. به دلیل وجود ذخایر بسیار انبوه نفت در منطقه خلیج فارس و اخیرا هم کشف میدانهای وسیع گازی در این منطقه و از طرف دیگر وجود رژیم صهیونیستی در قلب خاورمیانه، بهانههایی برای فروش سلاح به این منطقه فراهم است.
امریکا، منطقه خلیج فارس را جزء مناطق حیاتی خود تلقی میکند و این منطقه را جزئی از منافع ملی امریکا به حساب میآورد. از سوی دیگر کشورهای اروپایی هم که به منابع انرژی وابستگی زیادی دارند منطقه خلیج فارس را جزء نگرانیها و دغدغههای امنیت ملی خود تصور میکنند.
با این سیاست، یکی از برنامههای دولتهای غربی حفظ امنیت خلیج فارس و اطمینان از انتقال جریان انرژی از این منطقه به سوی کشورهای غربی است بنابراین فروش سلاح به کشورهای نفت خیز این منطقه یکی از اولویتهای آنها در طی دهها سال گذشته بوده است . باید توجه کرد که در زمان رژیم شاه، امریکا ایران را انبار سلاحهای پیشرفته خود تلقی میکرد و ماموریت حفظ امنیت از خلیج فارس به ایران واگذار شده بود و پایگاههای نظامیعظیمیدر ایران احداث شد. بعد از این که رژیم شاه در ایران سقوط کرد، امریکا از یک سو سیاست حضور نظامیکشتیهای جنگی خود در خلیج فارس را انتخاب کرد و از سوی دیگر ساخت پایگاههای عظیم نظامیدر عربستان از جمله در ظهران و تبوک آغاز کرد. فروش سلاح به عربستان هم از همین زمان در دستور کار کشورهای غربی قرار گرفت.
در همین زمان کشوری مانند فرانسه تجهیز عراق در دوران صدام حسین و امارات متحده عربی را مورد توجه قرار داد و سلاحهای زیادی را از جمله انواع هواپیماهای میراژ در اختیار این دو کشور قرار داد. زمانی که سیاست امریکا بر تجهیز این کشورها قرار میگیرد، سایر کشورهای غربی مانند آلمان، فرانسه و دیگران هم خود را مجاز میدانند که انواع جنگ افزارها را به این کشورها بفروشند.
البته در فروش این سلاحها همواره این مسئله مد نظر امریکا و کشورهای غربی قرار دارد که سلاحهایی به کشورهای عربی واگذار شود که اسرائیل از آنها احساس خطر نکند و همیشه برتری نظامیاسرائیل محفوظ باقی بماند بنابراین با هماهنگی با اسرائیل این سلاحها به کشورهای عربی واگذار میشود.
نکته دیگری هم که باید در این موضوع به آن توجه کرد این است که یکی از منابع در آمدی کشورهای غربی از جمله امریکا و کشورهای اروپایی، فروش سلاح به جهان است. آنها بزرگترین کشورهای تولید کننده سلاح در جهان هستند و بیشترین صادرات تجهیزات جنگی و جنگ افزارها را به کشورهای جهان دارند.
طبیعتا بسیاری از کشورهای فقیر جهان قادر به خرید این سلاحها نیستند و کشورهایی که دارای پول هنگفتی هستند که عمدتا ناشی از درآمدهای نفتی است، میتوانند چنین سلاحها و جنگ افزارهایی را تهیه کنند.
یکی از کشورهایی که به عنوان بازار بسیار مناسبی برای فروش تجهیزات غربی همیشه در ذهن زمامداران امریکا و سایر دولتهای غربی بوده، کشوری مانند عربستان و امارات و کویت و عراق و کشورهایی از این دست است.
از زمانی که شاه در ایران سقوط کرد تا به حال، یکی از بهترین بازارهای فروش تسلیحات در خاورمیانه، کشور عربستان سعودی بوده است و تا کنون دهها میلیارد دلار سلاح به این کشور فروخته شده است که همه در انبارها ذخیره شده است. چون این کشور اولا با توجه به این که هم پیمان امریکا است، هیچ گاه با اسرائیل درگیر نخواهد شد؛ و ثانیا هیچ گاه تهدید گسترده مرزی با هیچ کشوری نداشته است و امنیت خلیج فارس هم نیاز به قدرت نظامیعربستان ندارد. چرا که کشتیهای جنگی امریکا در حد بسیار گسترده ای در خلیج فارس حضور دارند . امریکا سرفرماندهی ناوگان نظامیخود در خلیج فارس را در بحرین و سرفرماندهی نیروهای منطقه را در قطر مستقر کرده است.
بنابراین علاوه بر عراق که به طور کامل در اشغال امریکا است، دو کشور قطر و بحرین نیز در اشغال امریکا هستند. هم چنین امریکا ساختارهای پشتیبانی از کشتیهای جنگی خود را در امارات و در خور فکان در دریای عمان مستقر کرده است. البته امریکا پایگاههای نظامیزیادی نیز در عربستان دارد. در این میان کویت نقش پشتیبانی کننده نیروهای نظامیامریکا در عراق را به عهده گرفته است.
بنابراین فروش این سلاحها هیچ کمکی به امنیت خلیج فارس نمیکند، بلکه تنها مشکل کارخانه جات صنایع نظامیدر کشورهای اروپایی و امریکا را حل میکند و مشکل کمبود نقدینگی آنها را به خصوص در شرایط فعلی که این کشورها در بحران اقتصادی به سر میبرند حل میکند.
به هر حال به نظر میرسد که در شرایط کنونی فروش سلاح به کشوری مانند عربستان چهار هدف عمده را دنبال میکند:
1. پیوند دادن بیشتر عربستان با دولتهای غربی در شرایطی که احتمال قیام مردم در این کشور علیه رژیم آل سعود وجود دارد، هم چنان که در سایر کشورهای عربی هم ظرف شش ماه گذشته اعتراضات و قیامهای مردمیزیادی وجود داشته است.
2. گرفتن مازاد دلارهای عربستان و کاهش نقدینگی این کشور و جهت دادن به چگونگی مصرف درآمدهای هنگفت عربستان از افزایش تولید نفت در غیاب صادرات کافی نفت ایران و عراق.
3. کمک به بحران اقتصادی کشورهای غربی یعنی امریکا و اروپا از طریق این پولها
4. فعال سازی کارخانه جات اسلحه سازی که بحران اقتصادی غرب بیش از همه بر روی تولیدات آنها اثر منفی گذاشته است.
نظر شما :