تازه ترین ادعای العربیه علیه تهران:
ایران متحد جدیدی پیدا نکرد
بهارهای عربی میتوانست مهمترین پیروزی ایران باشد. انقلابها در کشورهای اسلامی میتوانست بهترین پیروزی برای ایرانیها باشد. هر انقلابی که رنگ و بویی از انقلاب ایران در 1357 داشته باشد میتواند به نفع این کشور قبضه شود. با این همه کم نبودند تحلیلگرانی که این خیزشهای عمومی را ریشه داشته در ناآرامیها و اعتراضهای مردمی در ایران پس از آخرین انتخابات ریاست جمهوری جنجالی در این کشور خواندند. با این همه هیچ کدام از این تحلیلها را نمیتوان صد در صد صحیح خواند و امروز ما شاهد دست و پا زدن اعراب در موج خیزشهای عمومی به راه افتاده حتی در کشوری مانند سوریه هستیم.
در ماه ژانویه که این خیزشهای عمومی به راه افتاد دشمنان سنتی ایران در منطقه که غالبا از کشورهای عربی سنی نشین بودند با نگرانی به ایران خیره شدند. دو هفته پس از آغاز این جریان بود که اصلی ترین منتقد ایران و رفیق شفیق امریکا در منطقه یعنی حسنی مبارک فرار را بر قرار ترجیح داد. دولتمردان ایرانی ماجراهای به راه افتاده در تونس و مصر را بیداری اسلامیخواندند و برگرفته از انقلاب اسلامی این کشور. البته که هیچ کس از تفسیرهای به راه افتاده در تهران تعجب نکرد. به دنبال حمله واشنگتن و دوستانش به عراق در سال 2003 میلادی دولتی در عراق روی کار آمد که شیعیان در آن حرف نخست را میزدند. همین کنار زده شدن اهل تسنن و روی کار آمدن شیعیان کافی بود تا متحدان عربی امریکا دچار وحشت شوند. اعراب بیم این را داشتند که عراق نیز به مثلث تهران، دمشق و حزب الله لبنان بپیوندد. دلیل اعراب هم این بود که این سه کشور خود را مثلث مقاومت در منطقه میخوانند. مثلثی که نمیخواهد و اجازه نمیدهد که ارزشهای غربی و ایده الهای امریکایی در منطقه حرف نخست را بزند.
در چند سال اخیر این تصور هم در بسیاری از کشورهای منطقه قوت گرفته است. در بسیاری از کشورهای عربی سید حسن نصرالله محبوب است و همگان جریانهای جاری در بیروت را به انقلاب سزار تشبیه میکنند. در این فضا زمانی که سوریه در آغوش آشوب و ناآرامیفرو رفت همگان امیدوار بودند که بتوانند با کنار زدن بشار اسد اندکی از قدرت این مثلث بکاهند. با این همه آنچه در عراق جاری است جبران این امیدوای را میکند. دوستی میان تهران – بغداد اعراب خصوص ساکنان حوه خلیج فارس را عصبی میکند. بر همین اساس است که بسیاری از اعراب ادعا میکنند تهران و القاعده در این سالها روابط پنهانی داشته اند.
العربیه در ادامه ایران را به برخورد دوگانه با انقلابهای جاری در منطقه متهم کرده و مینویسد: ایرانیها از انقلابهای منطقه زمانیکه در تونس و مصر رخ داد حمایت کردند و حتی ماجرا در لیبی و یمن را هم به فال نیک گرفتند. ماجرای بحرین هم بسیار بیش از مابقی ماجراها در ایران بازتاب داشت. ایرانیها بحرین را بخشی از خاک خود میدانند که باید به آنها بازگردانده شود.
در نهایت بیم اعراب از تسلط شیعیان بر بحرین اعضای شورای همکاری خلیج فارس را به تقلا انداخت و عربستان به نمایندگی از سوی آنها نیروهای خود را به بحرین فرستاد. نیروهای عربستان با دو هدف به منامه بار سفر بستند: جلوگیری از سقوط آل خلیفه و ممانعت از قدرت یابی بشتر ایران در منطقه.
در آن زمان امریکاییها برای ممانعت از دخات نظامیعربستان در بحرین وارد میدان شدند اما حتی این میانجی گری هم با توجه به آنچه که خاندان سعود خیانت واشنگتن به مصر در مواجهه با حسنی مبارک خواندند ره به جایی نبرد.
العربیه در ادامه ادعای کمک ایران به دولت بشار اسد در مهار اعتراضها را تکرار میکند و اصرار دارد که تهران عرم خود را برای نگاه داشتن بشار به عنوان متحد در دمشق جزم کرده است. نویسنده این یادداشت مغرضانه در ادامه مینویسد: حتی حزب الله لبنان هم با سکوت خود در برابر حوادث جاری در سوریه به وجهه و اعتبار خود در جهان عرب اسیب زد. با این اوصاف میتوانیم ادعا کنیم که شش ماه پس از آغاز خیزشهای عمومی در منطقه، ایران به تنها چیزی که شباهت ندارد یک برنده است! آنچه که در کشورهای عربی رخ داد متحد تمام قد آنچنانی برای ایرانیها دست و پا نکرد. در حال حاضر اختلافها میان ریاست جمهوری ایران و رهبری بالا گرفته و به نظر میرسد که جایگاه رهبری در این کشور بر موقعیت رئیس جمهوری نزد عامه مردم برتری بیشتری دارد. شاید این روزها در تهران صدای بمب مهیبی شنیده شود که البته ناشی از شوکی سیاسی خواهد بود و نه بمب هسته ای ایرانیها.
نظر شما :