مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات

۱۰ تیر ۱۳۹۰ | ۱۷:۵۰ کد : ۱۴۲۱۳ اخبار اصلی
در صفحه "نگاه خریدارانه به مطبوعات" که جمعه ها پیش رویتان قرار می گیرد، مقالات و یادداشت های مهم روزنامه های کشورمان را که در طول هفته منتشر شده است از نظر می گذرانیم.
مجله هفته/ نگاه خریدارانه به مطبوعات
فروپاشی اتحادیه اروپا

 

«فروپاشی اتحادیه اروپا» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت (4 تیر) به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن به

 هشدار وزیران خارجه پیشین آلمان و انگلیس در مورد فروپاشی اتحادیه اروپا پرداخته و آورده است: امروز غرب به طور اعم و اروپا به طور اخص گرفتار بحران‌هایی در داخل خود هستند که کمتر می‌توانند در دیگر کشورها بحران آفرینی کنند.

این روزنامه می افزاید: این یک حقیقت است که برخی سیاستمداران جهان که رودروی غرب بویژه در منطقه خاورمیانه ایستاده‌اند باید آن را درک کنند. اوباما پنج شنبه شب گذشته اعلام کرده تمامی 33 هزار نظامی آمریکایی را که به افغانستان اعزام شده بودند تا تابستان سال آینده از آنجا خارج خواهد کرد. به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها به دنبال شکست‌های پی در پی در افغانستان به فکر خروج آبرومندانه هستند. هزینه این خروج نه تنها در افغانستان بلکه در عراق و منطقه باید روی دست غربی‌ها باقی بماند. آنها می‌خواهند این هزینه را با مردم منطقه و دولتهای آینده‌ای که روی کار خواهند آمد تقسیم کنند.

به نوشته انبارلویی، بصیرت مردم، اقتدار ملی و آینده‌نگری درست به مستضعفان عالم کمک می‌کند؛ تنها ستمگران و غارتگران جهانی در این بحران فروپاشی آسیب می‌بینند.

 

حامیان جریان انحرافی

 

«حامیان جریان انحرافی» سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در روز شنبه است است که در آن به همراهی پیشین جریان اصولگرا با آنچه جریان انحرافی نامیده می شود پرداخته است. در این یادداشت می خوانیم: افرادی که درباره جریان انحرافی اشتباه کردند و امروز به اشتباه خود پی برده اند، خوب است به دو واقعیت توجه کنند. یکی اینکه از این پس با احتیاط بیشتری درباره افراد نظر بدهند و به اندک چیزی هر کس را با چوب تکفیر و تفسیق و ضدیت با ولایت فقیه، رمی نکنند و نام «بی بصیرت» بر آنها نگذارند و دیگر اینکه قدرت تشخیص و اظهارنظر را ملک طلق خود ندانند و بپذیرند که دیگران هم حق اظهارنظر دارند و چه بسا بهتر از آنها بفهمند و نظر بدهند.

این روزنامه می نویسد: حامیان دیروز و ناقدان امروز جریان انحرافی، با حمایت‌های بی‌حساب و کتابی که از این جریان کرده‌اند ضربه‌های سختی به باورهای دینی نسل امروز زده‌اند. مقولاتی از قبیل مدیریت کشور توسط امام زمان، ادعای ظهور حضرت در این سال‌ها، ماجرای سفیانی، تبلیغات منفی علیه چهره‌های پرسابقه و خدوم و انقلابی، ایجاد تفرقه میان روحانیت، بدبین کردن جوانان به مسئولان نظام و هموار ساختن راه برای گستاخی نسبت به اصل ولایت فقیه، بخشی از این ضربه‌های جبران‌ناپذیر هستند. هر چند عامل اصلی وارد شدن این ضربه‌ها همان جریان انحرافی است، لکن حامیان این جریان نمی‌توانند سهم خود را انکار کنند بنابراین، همزمان با جریان انحرافی، حامیان این جریان نیز باید حساب پس بدهند. قابل درک است که تکاپوی کنونی حامیان جریان انحرافی برای سرپوش گذاشتن بر گناهی است که مرتکب شده اند، ولی حافظه ملت این گناه بزرگ را هرگز فراموش نخواهد کرد.

 

تا دیروز این جریان را تائید نمی کردید؟

 

روزنامه مردم سالاری در روز شنبه سرمقاله ای داشت با این عنوان: «امروز از دل دیروز جریان یافته است» این یادداشت را میرزا بابا مطهری نژاد نوشته و آورده بود: باید از نمایندگان اکثریت پرسید با چه شاخص هایی دیروز این جریان را تائید می کردید؟ و با نقدهای مشفقانه آنهایی که امروز را می دیدند، چه برخوردی و رویکردی داشتید؟ آیا امروز همه آن شاخص ها، فرو ریخته اند یا برخی از آنها؟ آنها که فروریخته اند کدامند؟ آنها که باقی هستند از نظر شما کدام؟ ترازوی شما برای اندازه گیری این شاخص ها چیست؟ تا چه حد به این ترازو اطمینان دارید و محکم بر نتایج اندازه های آن ایستاده اید؟ در جریان زندگی، به ویژه زندگی اجتماعی و سیاسی، هم شاخص ها مهم اند وهم ترازوی سنجش شاخص ها; برای آنکه منظورم را متبادر ذهن کنم مثالی می زنم که می گویند در مثال مناقشه نیست؛ شاخص های سلا مت انسان به لحاظ بیولوژی را اطبا «قند»، «چربی» و«فشار» می دانند، اما تعیین شاخص برای رای به سلا مت کافی نیست، ابزاری و ترازویی برای اندازه گیری شاخص ها به ما داده اند که «آزمایشگاه تشخیص طبی» اش نامیده اند، این شاخص ها در آن ترازو وضع سلا مت انسان را می نمایاند.

نویسنده معتقد است: شاخص های جریان اکثریت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برای سلا مت یک جریان چیست؟ ترازویتان برای اندازه گیری این شاخص ها کدام است؟ با چه شاخص هایی و با چه نتایجی دیروز را تایید می کردید آنچنان و با چه شاخص ها و نتایجی امروز را نفی می کنید، این چنین؟ اینک زمان آن فرارسیده است که نمایندگان فعلی مجلس، هرچه زودتر نسبت به تغییرات اصولی سیستم مدیریت خود برای حضور و رقابت در انتخابات آتی مجلس اقدام نمایند و به طور محسوس فلسفه های مدیریتی و قانون گذاری خود را به ارزیابی بنشینند و این ممکن نیست مگر با تلفیق مدبرانه جریان های سیاسی با استانداردهای کارشناسی.

 

از بنی امیه تا بنی فتنه

 

حسین شریعتمداری بازهم یک سرمقاله خواندنی و جنجالی نوشت. او این بار از نزدیکی احتمالی اصلاح طلبان به قدرت از طریق شرکت در انتخابات مجلس ابراز نگرانی کرده و در یادداشتی با عنوان "از بنی امیه تا بنی فتنه" ( روزنامه کیهان – پنجم خرداد) کوشیده است به کل پنبه اصلاح طلبان را بزند و راه ورود مجدد آنها را به حوزه رسمی سیاست ایران ببندد. او می نویسد: این روزها در پی افشای چهره واقعی جریان انحرافی که قبل از همه، اعتراض اصولگرایان و توده های عظیم مردم را در پی داشته و دارد، برخی از عوامل بیرونی و داخلی فتنه 88 دقیقا مانند اسلاف فکری و کاخ سبزنشین خود در «شام»، زبان به ملامت مردم مومن و چهره های اصولگرا گشوده و حمایت آنان از دولت احمدی نژاد را با این استدلال کودکانه زیر سؤال می برند که چرا علی رغم حضور این جریان انحرافی در کنار رئیس جمهور، از آقای احمدی نژاد حمایت کرده بودید؟! فلان نماینده مجلس رگ گردن به عصبانیت یا در تظاهر به عصبانیت سیخ می کند و فریاد برمی آورد «کسانی که برای احمدی نژاد از سر و کول هم بالا می رفتند، امروزه منتقد شده اند»! آن دیگری که در حمایت از فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 همه حیثیت خود را یکجا به قمار آورده و باخته است به زعم خود، هشدار می دهد که «چرا به توصیه های ناقدان - بخوانید سران فتنه- توجهی نکردید و آن هشداردهندگان را از میدان به در کردید که اکنون شاهد حضور و فعالیت جریان انحرافی باشید»؟!و...

شریعتمداری ادامه می دهد: اکنون باید از این حامیان فتنه 88 و نان به نرخ روزخورهای حرفه ای پرسید آیا کسانی که بلافاصله پس از مشاهده اولین نشانه های انحراف به مقابله با آن برخاسته اند قابل ملامت هستند یا شما که از نوک پا تا فرق سر در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 فرو رفته بودید و با مشاهده صدها سند غیرقابل انکار از وابستگی سران و عوامل فتنه به مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل، نه فقط زبان به کام کشیده بلکه با همه توان در خدمت بیگانگان قرار گرفته بودید؟! و این که، کلاه خودتان را قاضی کنید و به این پرسش پاسخ بدهید که آیا این روزها زبان اسلاف کاخ سبزنشین خود در شام آن روزها را به کام نگرفته اید؟ امروز میان شما و عوامل آن روز معاویه ها و عمروعاص ها چه تفاوتی هست؟ لطفا فقط به یک نمونه از این تفاوت ها - اگر هست که نیست- اشاره بفرمائید! شما دقیقاً مانند عوامل بنی امیه، هنگامی که طلحه و زبیر در رکاب رسول خدا(ص) شمشیر می زدند و در بیعت با علی علیه السلام بودند با آنان دشمنی می ورزیدید و بلافاصله پس از آن که جبهه حق را ترک کردند و ساز مخالفت نواختند، سالوسانه آنان را به نقد کشیدید و در باطن با آنها احساس همراهی و همنوایی کردید. آیا می توانید ارتباط نه چندان پنهان خود با جریان انحرافی را انکار کنید؟ مگر جریان انحرافی چه می گوید و چه می کند که شما هزاران برابر زشت تر و پلشت تر از آن را نگفته و نکرده اید؟ لطفاً خودتان را به آن راه نزنید، مدیریت جریان انحرافی و فتنه 88 یکی است. اینطور نیست؟!

 

شاید تاریخ جمهوری اسلامی را بتوان تاریخ مبارزه با ترور نامید

 

"اندیشه ترور و قربانیان واقعی" عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز در پنجم خرداد به قلم سجاد نوروزی است که در آن با توجه به برگزاری کنفرانس ضد تروریسم در تهران آمده است: شاید تاریخ جمهوری اسلامی را بتوان تاریخ مبارزه با ترور نامید. چه آنکه از حیث عملی و ملموس این امر را می‌توان در رویکردهای جمهوری اسلامی رصد کرد. در این میان باید به نکته‌ای مهم اشاره کرد، خیزش‌های اخیر خاورمیانه جملگی در مواجهه با دولت هایی بوده است که اندیشه ترور را در قبال مخالفین خود به کار می‌برده‌اند و جملگی نیز به حمایت‌های ایالات متحده واقف بوده‌اند، مهم‌ترین پایگاه‌های «ترور همگانی» در برخی از کشورهایی است که امروز شاهد قیام‌های آزادیخواهانه و اسلامی هستند، بنابراین می‌توان گفت که مبارزه با «ترور همگانی» امروز در ابعاد گسترده‌ای در جریان است.

در ادامه این مطلب می خوانیم: از بحرین تا یمن امروز صدای مبارزه با استبداد و ترور به گوش می‌رسد. صدایی که از لحاظ فلسفه سیاسی لیبرال نیست و مولفه‌هایی را می‌جوید که توجیه‌گر «ترور همگانی» نباشد. قربانیان واقعی ترور به تأسی از انقلاب ایران به مقابله با حامیان واقعی ترور برخاسته‌اند بنابراین باید بر این امر تاکید کرد که «مبارزه با تروریسم» دیگر قابلیت به‌کارگیری سیاسی و قلب محتوای سیاسی را ندارد.

 

اگر همه همین راه را ادامه می‌دادند...

 

جمهوری اسلامی روز سه شنبه سرمقاله ای داشت با عنوان «تکریم بهشتی». این یادداشت به یاد شهید دکتر بهشتی نوشته شده بود که تعریضی داشت به برخی اخلاقیات و منش های روحانیون امروزی. در بخشی از سرمقاله آمده است: اگر همان گونه که شهید بهشتی روحانیون را به پرهیز از گفتن مطالبی که مورد پسند مردم است دعوت می‌کرد، همه همین راه را ادامه می‌دادند و منبرها و رسانه‌ها را از خرافات و تملقات و خواب و خیال‌ها پاک می‌کردند، امروز این سخن سست را از یک روحانی که به رسانه‌ها هم دسترسی دارد و حتی رسانه ملی یکی از بلندگوهای اوست نمی‌شنیدیم که بگوید فلان مرجع محترم تقلید یک هفته قبل از رحلت، امام زمان را در لبنان زیارت کرد و ایشان به او فرمودند یک هفته دیگر از دنیا خواهی رفت و او به حضرت عرض کرد شما به من فرموده بودید در زمان ظهور در رکابتان خواهم بود و حضرت فرمودند در زمان ظهور، رجعت خواهی کرد! این قبیل مطالب نه تنها هیچ کرامت و عظمتی برای آن مرجع تقلید نمی‌سازد بلکه هر ذهن روشنی را متوجه این نکته می‌کند که لابد ایشان نواقصی داشته که عده‌ای با این حرف‌ها درصدد برطرف کردن آن بر آمده‌اند. وانگهی این راوی چه سندی برای این گفته خود دارد؟ آیا از خود آن مرجع شنیده یا از شخص دیگر؟ آن مرجع که به دلیل تهذیب نفس و به حکم «آنکه را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند» قاعدتاً اگر چنین اتفاقی برایش افتاده باشد آنرا برای این و آن نگفته است و اشخاص دیگر هم که آن صحنه را - اگر رخ داده باشد - ندیده‌اند. بنابر این، راهی غیر از اینکه گفته شود چنین مطلبی از اساس دروغ است باقی نمی‌ماند. ضمناً مرجع مورد نظر نیز اصولاً به چنین کرامات ساختگی نیازی ندارد.

 

مصر خواهد توانست

 

حجت الله جودکی روز سه شنبه در روزنامه شرق نوشت: در مصر مهاجرت مغزها از دیر باز وجود داشته اما این مساله تفاوت اساسی با بسیاری از کشورهای دیگر دارد. انگیزه مهاجرت مغزهای مصری در دوران گذشته سیاسی نبود بلکه آنها به دنبال کار از این کشور مهاجرت می‌کردند. از همین‌رو بسیاری از آنها با سیستم جدید به راحتی کنار می‌آیند. این نکته باعث می‌شود، مصر از امکانات خوبی در آینده نزدیک برخوردار شود. سیاست معتدل و معقول انقلابیون مصری در عدم طرد دیگران و پرهیز از رفتار خشن حتی نسبت به مقامات سابق این کشور باعث شده گره مشکلات اقتصادی سریع و راحت باز شود. آنان در گفتار و رفتار نشان داده‌اند، در کار خود ماهر هستند. به نظر می‌رسد مصر با رویکرد جدید خواهد توانست در آینده با ترکیه به رقابت برخاسته و نقش محوری در میان اعراب ایفا کند.

 

اسد توانست میان رهبران اپوزیسیون داخلی و خارجی شکاف ایجاد کند

 

«گفتمان ملی سوریه» عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم حسن هانی زاده است که در آن به

فراخوان بشار اسد برای آغاز یک گفتگوی ملی با رهبران گروه های اپوزیسیون داخلی و تلاش برای برون رفت این کشور از بحران داخلی پرداخته شده است.

هانی زاده می نویسد: با وجود فشارهای داخلی و خارجی، دولت بشار اسد توانست از حجم فشارهای سنگین سیاسی و امنیتی بکاهد و میان رهبران گروه های اپوزیسیون داخلی و خارجی شکاف ایجاد کند. تشکیل یک نشست مشترک فراگیر میان رهبران گروه های معارض داخلی و نمایندگان دولت سوریه، گام مهمی برای مهار بحران داخلی سوریه تلقی می شود. در این نشست مشترک، نمایندگان دولت و معارضان سوری راهکارهایی برای برون رفت از بحران کنونی ارائه دادند که انتظار می رود این راهکارها به انزوای اپوزیسیون خارج نشین و کاهش اعتراض های مردمی در آینده نزدیک، منجر شود.

به اعتقاد نویسنده، اگر دولت بشار اسد بتواند به وعده های خود برای انجام اصلاحات ساختاری عمل کند و به گفتمان سازنده خود با گروه های معارض داخلی ادامه دهد، این کشور به تدریج به سمت ثبات و آرامش سیاسی حرکت خواهد کرد و موجب خواهد شد جبهه مقاومت لبنان و فلسطین در برابر تهاجم های رژیم صهیونیستی تقویت و نقش کشورهای سازشکار عرب و مجموعه 14 مارس لبنان در شکل گیری رخدادهای سیاسی کمرنگ شود.

 

نظر شما :