پولشویی امریکا در لبنان و خشم واشنگتن از حریری
از او پرسیدم: «آیا ریاض سلامه بیانیهای در این زمینه صادر کرد؟» پاسخ داد: «بیانیهای صادر کرد ولی در آن چیزی درباره این که امریکا حکمی علیه بانک دیگر صادر نمیکند، نگفت. ولی اطلاعاتی منتشر شد که ما بعدا متوجه شدیم او خودش در درز آن اطلاعات به بیرون دست داشته است. کاملا روشن بود که بانک لبنانی – کانادایی به ویژه مدیر ارشد آن از طریق یکی از سهامداران اقدام به پولشویی کرده بود. با ما لبنانیها تماس گرفتند و گفتند که چرا با بانک وابسته به جریان 14 مارس برخورد نمیکنید؟ البته مقامات ارشد این جریان ارتباطی با این کار نداشتند و به ما گفتند که نباید این مسئله را سیاسی کرد ما هم پیام آنها را به اطلاع مقامات امریکایی رساندیم. آنها به ما گفتند اگر بانکهای امریکایی با بانک مرکزی لبنان همکاری نکنند بانکهای دیگر نیز همکاری نخواهند کرد. در نهایت این قضیه اگر چه وقت زیادی از ما گرفت ولی حل و فصل شد.»
به او گفتم: «من روزنامهنگار حوزه اقتصاد نیستم ولی از منابع موثق شنیدم که مقامهای ارشد سیاسی لبنانی در این مسئله دست داشتند و فسادهای مالی گستردهای انجام دادند. حتی شنیدم امریکاییها به صورت غیر قانونی 5 میلیارد دلار به یکی از بانکهای لبنانی نزدیک به جریان 14 مارس منتقل کردند. حتی شنیدم بانک لبنانی دیگری نیز متهم به پولشویی بوده ولی فورا به مجامع قضایی شکایت کرده و توانسته بود از خود رفع اتهام کند.» هیچ پاسخی نداد، فقط نگاهم کرد.
با نگاه خیره او گفتم: «آیا این بده و بستانهای غیر قانونی مالی نشان از آغاز شکستهای امریکا در لبنان است؟» با عصبانیت پاسخ داد: «امریکا استراتژیاش را تغییر نمیدهد و همچنان خود را به لبنان متعهد میداند. ولی سوال این است که باید چه کند؟ آیا باید در برابر دولتی که حزب الله میخواهد آن را اداره کند و امریکا آن را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده، دست بسته بنشیند؟ حکومت فعلی (میقاتی) به محور سوریه – ایران پیوسته است. قبلا نوعی توازن میان دولت لبنانی مرتبط با این محور با امریکا وجود داشت ولی این موازنه اکنون به هم خورده است. دولت قبلی (سعد حریری) سقوط کرد و میقاتی جای او را گرفت. او نیز یک دولت تکنوکرات یک دست تشکیل داد. ولی پرسش این است: آیا تکنوکرات مستقل در لبنان وجود دارد؟» گفتم: «خیر، تکنوکراتهای غیر مستقلند. ولی به شما توصیه میکنم نگاهی به اعضای دولت میقاتی بیندازید.» وسط حرفم پرید و گفت: «ما با میقاتی در سال 2005 همکاری کردیم. او بازرگان باهوش و زرنگی است. ولی چه شد که گرفتار تشکیل دولت شد؟ پسر برادرش به واشنگتن آمد و با برخی از مسئولان امریکایی درباره تشکیل دولت میقاتی تشکیل جلسه داد. اما آقای بیزنسمن تلاش کرد ما را دور بزند، سیاسی برخورد کرد و آنچه خواست گرفت. بدین ترتیب کارها پیش نمیرود. شنیدم سعد حریری اخیرا چه سخنرانی تندی کرد، کاملا معلوم بود که عصبانی است و میخواهد برخورد کند. ولی ای کاش این سخنرانی را 17 یا 18 ماه پیش انجام میداد. الآن صحبتهای او به درد هیچ کس نمیخورد. اکنون منتظریم ببینیم جریان 14 مارس چه میکند اگر توانست صدهزار نفر از طرفدارانش را به خیابانها بکشاند که هیچ و الا شکست خورده این میدان است. سعد آنچه باید انجام میداد، نداد. جریان او آن طور که باید میبود، نبود. همهشان یا اکثریتشان بیتجربهاند. حداقل اعضای آن حلقه نزدیکی که ما از او در دیدار با اوباما دیدیم این گونه بودند.»
منبع: النهار
نظر شما :