ناتوانی عربستان در استفاده از کمکهای ایران و سوریه
سپس گفت: «پس از آن درگیری مردمی 14 مارس و 8 مارس آغاز شد و به اعتقاد من آن تظاهرات مردمی گسترده به نوعی به یک درگیر مذهبی به رغم اشتراکاتشان تبدیل شد. تظاهرکنندگان 14 مارس میگفتند که سنیها میخواهند سیاستهای شیعی را که ممکن است به تسلط شیعیان منجر شود، رد کنند و 8 مارس نیز میگفت که رویاروییها که حتی تا همین حالا ادامه دارد، مسبب آن جریان 14 مارس است. سپس پای عربستان و نقش پادشاه که توسط پسرش دنبال میشد به میان آمد که تلاش میکرد میان عربستان با سوریه نزدیکی ایجاد کند تا در نهایت رابطه میان سوریه و حریری نیز نزدیک شود. به اعتقاد من عربستان با بشار اسد آشتی کرد تا از کمکهای سوریه در کنار ایران در لبنان بهره ببرد. ولی هنگامی که با پررنگ شدن سیاستهای سوریه در قبال لبنان مواجه شد ترسید و پای خود را از این معادله بیرون کشید. آنها گفتند که سیاستهای نظام سوریه در لبنان مفید نیست و کارهای مجریان سیاستهای سوریه باعث شده تا آنها شوکه شوند و نتوانند کاری از پیش ببرند در نتیجه پروژه آشتی اخیر نیز شکست خورد. »
سپس به سیاستهای عربستان در لبنان پرداخت و گفت: «کارهای آنها خطرناک است و به اعتقاد من تداوم سیاستهای عربستان در لبنان وضعیت این کشور را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد. ولی به هر حال میقاتی نمیتواند از سمت خود استعفا دهد یا بگوید که نمیتواند دولت جدید را اداره کند. چرا که اگر از این سمت استعفا دهد دیگر جایگاه خود را به عنوان یک رهبر سنی در لبنان از دست خواهد داد و حریری از او جلوتر خواهد ماند. اگر چه به حزب الله میگوید که اگر مطالباتش محقق نشود استعفا میدهد و همه هم میدانیم که حزب الله همپیمان سوریه است و انتخاب میقاتی نیز با هماهنگی این دو حاصل شده است.»
از او پرسیدم: «آیا گمان میکنی استراتژی امریکا، جزئی یا کلی، نسبت به لبنان تغییر کرده است؟ آیا امریکا در سیاستهای خود نسبت به لبنان تجدید نظری داشته است؟» پاسخ داد: «استراتژی در لبنان تغییر نمیکند.» سپس از من پرسید: «میخواهید امریکا در لبنان چه کند؟ میخواهید چه بگوید و چه استراتژی دنبال کند؟» پاسخ دادم: «من نمیدانم امریکا چه سیاستی را اتخاذ کرده است. اگر واقعا سیاستهای خود را بر حمایت قاطع از جریان 14 مارس متمرکز کردهاید و میخواهید به مواضع سلبی خود به دشمنهای منطقهای و محلی خود ادامه دهید، اگر واقعا چنین است به نظر من امریکا و جریان 14 مارس هر دو دچار چالش جدی خواهند شد. اگر سوریه بخواهد مطالبات شما را اعمال کند، نظام سوری نیز وارد چالش خواهد شد. پیشنهاد گفتگویی که باراک اوباما به سوریه داده مهم است و ضرورت دارد که موفقیتآمیز باشد به شرطی که امریکا خود را ملزم به انجام این گفتگوها بداند و جدی باشد و لبنان را یک کشور مستقل بداند و استقلال آن را به رسمیت بشناسد.» جواب داد: «سفیر ما در سوریه رابرت فورد واقعا جدی و قوی است و صلاحیت این را دارد که مذاکرات و دیدارهای جدی در دمشق داشته باشد و پیامهای مطلوب را منتقل کند. تا همین الآن دیدارهای خوبی را با مقامات سوری انجام داده است.»
از او پرسیدم: «اگر سوریه در برابر تغییر مقاومت کند و در نهایت اجازه ندهد که انتقال قدرتی که در کشورهای منطقه رخ داده برای آن رخ دهد، آن گاه به نظر شما چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پاسخ داد: «نمیتوانم در این زمینه نظر بدهم. دلایل بسیاری وجود دارد که ترجیح میدهم در این زمینه صحبت نکنم. مگر این که واقعا درگیریهای شدیدی رخ دهد و پرونده سوریه را وارد مرحله تازه و خطرناکی کند. اما این را میدانم که نظام سوریه نگران است. مسئولان سوری و بشار اسد به رغم بیانیههای اطمینانبخشی که میدهند واقعا مضطربند. اما دلایل بسیاری وجود دارد که ترجیح میدهم فعلا درباره آن صحبت نکنم. مثلا استفاده از مشت آهنین یا تفاهمی که بین تجار و بازرگانان با نظام سوریه حاصل شده مرا بر آن میدارد که فعلا درباره آن صحبت نکنم چون واقعا معادله را پیچیده کرده است.»
منبع: النهار
نظر شما :