دولت میقاتی، شیرین به کام سوریه تلخ به کام عربستان
بالاخره دولت لبنان تشکیل شد. پس از پنج ماه این دولت به طور رسمی توسط آقای میقاتی معرفی شد. قبل از هر چیز چرا تشکیل کابینه این قدر طول کشید؟
اولا، نفس تشکیل کابینه آقای میقاتی بسیار مهم است. چون نزدیک به پنج ماه بود که به دلیل اختلافات داخلی و متغیرهای خارجی لبنانیها نمیتوانستند کابینه خودشان را تشکیل دهند. این مدت طولانی برای کشور حساسی مثل لبنان مهم محسوب میشود. بنابر این در این شرایط حساس منطقهای لازم بود که این کابینه تشکیل بشود. به ویژه که نبودن یک کابینه فعال در لبنان باعث بروز مشکلات زیادی در داخل کشور شده بود. بنابراین تشکیل کابینه یک گام مهم محسوب میشود. اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم که عوامل داخلی و خارجی هر دو در این تاخیر نقش داشتند. از لحاظ داخلی، رقابتهای بسیار زیادی بین فرقهها وجود داشت که هر کدام سهمی علاوه بر سهمیههای تعیین شده برای فرقههای خود میخواستند. از سویی گروههای سیاسی در چارچوب دو گروهبندی بزرگ سیاسی یعنی گروه 8 مارس به عنوان گروه طرفدار مقاومت و جریان 14 مارس به عنوان گروه طرفدار غرب تشکیل شده بودند که رقابت میان آنها بسیار زیاد بود. یعنی هم سهمخواهیهای قومیتی مطرح بود و هم رقابتهای این دو جریان اصلی که قومیتهای مختلف را در خود جای دادهاند. در عین حال خیلی از گروههای سیاسی روی تقسیم وزارتخانهها اختلافاتی داشتند. به ویژه بر سر وزارتخانههای کلیدی مثل وزارت کشور، اقتصاد، دادگستری، دفاع، امنیت و مخابرات که همه فرقهها بر سر آن ادعا داشتند. اختلافها بسیار شدید بود.
اما در خارج، نکته مهمی که وجود دارد این است که در طول تاریخ یعنی از سال 1943 که لبنان به استقلال رسیده معمولا دو عامل منطقهای و غربی روی صحنه لبنان موثر بودهاند. نیمی از لبنانیها خود را وابسته به غرب میدانند و نیمی دیگر خود را وابسته به منطقه عربی – اسلامی. بنابر این همیشه قدرت منطقهای و قدرت غربی با هم در نوعی رقابت و در نهایت تفاهم بودند. یعنی کابینه زمانی تشکیل میشده که این دو با هم به تفاهم برسند. مثلا در دهه شست و هفتاد مصر قدرت منطقهای بود و در اروپا هم فرانسه روی صحنه لبنان تاثیر داشت، معمولا وقتی فرانسه و مصر با هم تفاهم میکردند کابینه تشکیل میشد. بعدا قدرت غربی، امریکا و قدرت منطقهای، سوریه شد. در این شرایط که سوریه دستخوش بحران داخلی است و امریکا هم گرفتار مسائل خودش است و انقلابهای منطقهای نیز جریان دارد، تفاهم بین این دو قدرت منطقهای و بینالمللی بسیار مشکل بود . این هم عامل مهمی بود که باعث شد تشکیل کابینه لبنان به تعویق بیفتد. یعنی قدرتهای موثر در صحنه لبنان منتظر بودند تا ببینند منطقه خاورمیانه چه شکلی به خود میگیرد و به طور دقیقتر در سوریه چه اتفاقاتی میافتد. مشخص شد که مسئله سوریه به این سادگیها نیست. رژیم سوریه همچنان قدرتمند است و میتواند در صحنه موثر باشد. نتیجه این شد که گروه طرفدار غرب عملا خودش را کنار کشید و از شرکت در کابینه خودداری کرد. یعنی گروه 14 مارس که طرفدار غرب است و مهمترین مجموعه در داخل این گروه یعنی جریان آینده وابسته به آقای سعد حریری عقبنشینی کردند و در کابینه شرکت نکردند. در نتیجه کابینهای تشکیل شد که عملا زیر نفوذ گروه 8 مارس است. در داخل این گروه، دیگر مهم نیست سهمیهها به چه شکل باشد. برای این که مشکلات حل شود برخی از نیروهای محلی عقبنشینی کردند. تا این که مشکلات برطرف شود و کابینه تشکیل شود.
برای نخستین بار در تاریخ لبنان شیعیان پذیرفتند از حق خود در کابینه میقاتی به نفع سنیها کوتاه بیایند. در قبال این کوتاه آمدن شیعیان چه چیزی به دست آوردهاند؟
فرمولی در لبنان وجود دارد، کابینه یا کوچک است یا گسترده. کابینه گسترده 24 یا 30 وزیر دارد. همیشه زوج است به گونهای که نیمی از وزرا مسیحی و نیمی دیگر مسلمان هستند. آن نیمی که مسیحی است یعنی مثلا در کابینه 30 نفره 15 وزیر مسیحی هستند و 15 وزیر مسلمان که هر کدام از آنها دوباره بین مذاهب مختلف تقسیم میشوند. مثلا در بین مسلمانان ما چهار مذهب داریم، شیعی، سنی، درزی و علوی. در بین مسیحیها نزدیک به 16 فرقه مسیحی وجود دارد. آنها به این فرمول میگویند مناصفه یا نصف نصف. در داخل این مناصفه ما یک قاعده مثلاثه داریم. این قاعده بر این اساس است که سه فرقه اصلی لبنان یا فرقه اصلی مسیحی مارونی و دو فرقه شیعه و سنی مسلمان باید تعداد کرسیهایشان برابر باشد. یعنی اگر تعداد کرسی مارونیها شش کرسی باشد باید شش کرسی شیعی باشد و شش کرسی سنی تا جمعا بشود 18 کرسی. معمولا این مثالثه در درون مناصفه رعایت میشده ولی این بار این قانون مثالثه رعیات نشد برای این که شیعیان در واقع به مارونیها و سنیها امتیاز دادند تا کابینه در نهایت تشکیل شود. از این رو میبینیم که وزرای شیعی 5 نفر هستند در حالی که وزرای مارونی 6 نفر و وزرای سنی 7 نفر هستند.
یعنی تنها برای تشکیل دولت شیعیان کوتاه آمدند؟
بله. ولی یک نکته هم وجود دارد و آن این که در درون طایفه شیعه دو قدرت مهم وجود دارند یکی جنبش امل و دیگری حزب الله که این محور عملا محور مهم در داخل طایفه فرقه تشیع در لبنان محسوب میشود. بقیه در جامعه مارونی لبنان جریان ملی آزاد به رهبری ژنرال میشل عون که همپیمان حزب الله و امل است، بنابر این خیلی از ناظران معتقدند که این عقبنشینی و گذشتی که شیعیان کردند در واقع سودش به نفع خودشان است. چرا که در مقابل همپیمانان خودشان عقبنشینی کردند و در نهایت در داخل پارلمان یا تصمیماتی که کابینه میگیرد محور مقاومت محور غالب است. اختلاف دیگری نیز میان میشل عون و میشل سلیمان، رئیس جمهوری که در تشکیل کابینه خود سهمیه دارد، وجود داشت. آقای میشل عون نیز اعتقاد دارد که بیشترین نمایندگی را از سوی مسیحیان دارد از این رو بیشترین سهم را میخواست. این هم در نهایت دو طرف با هم تفاهم کردند تا شخصیتی را که هم طرفدار میشل عون است و هم طرفدار رئیس جمهور در کابینه وارد شود. در هر صورت مسائل حل شد و کابینه آقای نجیب میقاتی عملا وابسته به محور مقاومت در لبنان شده است.
در هفتههای اخیر ما شاهد بودیم که سوریه تلاش بسیاری برای تشکیل دولت میکرد. تلاشهای مضاعف سوریه برای چه بود؟
روابط لبنان و سوریه یک رابطه تاریخی و بسیار مهم است. قبل از ورود استعمار به این منطقه عملا لبنان و سوریه یک کشور بودند و ملت لبنان و ملت سوریه ارتباطات تاریخی و فرهنگی بسیار عمیقی با یکدیگر داشتهاند. علاوه بر آن سوریه نسبت به وضعیت امنیتی لبنان بسیار حساس است. چرا که در جنوب لبنان رژیم صهیونیستی است و اگر فرضا این رژیم یا دشمنان سوریه بتوانند در جنوب لبنان نفوذ کنند، امنیت سوریه به خطر میافتد. بنابر این سوریه نمیتواند نسبت به امنیت لبنان و آنچه در آن میگذرد بیتفاوت باشد.
با توجه به جایگاهی که امریکا و عربستان در معادلات لبنان دارند، مواضع آنها در برابر تشکیل دولت و کابینه میقاتی چه خواهد بود؟
به طور حتم آنها از تشکیل این کابینه خشنود نیستند به ویژه عربستان سعودی. چرا که عربستان سعودی معمولا متکی به نیروهای موجود در عرصه سیاسی توسط اهل تسنن و مسیحی است. الان نیروهایی که عربستان میتواند بر روی آنها حساب کند یعنی نیروهای سعد حریری، سمیر جعجع و امین جمیل عملا در کابینه حضور ندارند. این کابینه کابینهای است که نه عربستان سعودی و نه امریکا نمیتوانند روی آن اعمال نفوذ کنند. حالا باید منتظر باشیم و ببینیم واکنش آنها چه خواهد بود. تا این لحظه سوریه اولین کشوری است که تماس گرفته و بشار اسد به میشل سلیمان تشکیل کابینه را تبریک گفته است. این نشان میدهد که این کابینه مورد تایید و حمایت سوریه است.
طلال ارسلان، ساعاتی پس از تشکیل کابینه از سمت خود استعفا داد، به نظر شما استعفای او چه تاثیری بر دولت میگذارد؟ ممکن است ضعیف شود؟
استعفای طلال ارسلان مسئله بسیار جزئی و داخلی است. این موضوع به رقابت در صحنه درزی لبنان باز میگردد. میدانید که درزیهای لبنان دو گروهند. یک گروه گروه درزیهای جنبلاطی هستند که طرفدار خانواده جنبلاطند و در منطقه کوهستانی جبل متمرکزند و گروه دیگر درزیهای طرفدار خانواده ارسلان هستند که بخشی از آنها در حومه جنوبی بیروت در منطقه خلده ساکنند و بخشی دیگر در منطقه حصبیا در بقاع غربی هستند. به آقای ارسلان یک وزارتخانه داده شده ولی ایشان خواستار وزارتخانه کلیدی است. او به همین دلیل استعفا کرد. وزارتخانههای کلیدی به درزیهای طرفدار جنبلاط داده شده چرا که گروه جنبلاط که وابسته به 14 مارس بود خود را کنار کشید و از آن گروهبندی خارج شد و به محور مقاومت بازگشت. بنابراین استعفای طلال ارسلان هیچ تاثیر مهمی نه روی کابینه و نه روی صحنه سیاسی لبنان میگذارد و این قابل حل است و من فکر میکنم ظرف روزهای آینده با میانجیگیریهایی که صورت میگیرد به خصوص از طرف شیعیان و جنبش امل این مسئله حل شود و احتمالا آقای طلال ارسلان به کابینه باز گردد.
نظر شما :