اسلحه‌ها را تحویل دهید، جنگ مجازی آغاز شد

۱۴ خرداد ۱۳۹۰ | ۱۴:۱۱ کد : ۱۳۴۱۳ آمریکا
در این ماجرا ریسک بزرگی نهفته است. زمانی که ارتش ایالات متحده از تلافی کردن حملات سایبری سخن می‌گوید بسیاری آن را منطقی و اصولی می‌دانند. اما هیچ کس نیست که تمایلی به هدف قرار گرفتن در این قبیل حملات داشته باشد . البته مناقشه در فضای مجازی پیچیدگی‌هایی دارد که ما در رقابت‌های تسلیحات هسته ای شاهد آن نیستیم.
اسلحه‌ها را تحویل دهید، جنگ مجازی آغاز شد
دیپلماسی ایرانی: جنگ جدیدی در راه است. جنگی که در آن نه صدای شلیک می‌شنوید و نه بوی باروت را استشمام می‌کنید. جنگ بدون اسلحه و خونریزی: جنگ در فضای مجازی.

نشریه فارین پالیسی در نگاهی تحلیلی به آغاز گونه ای جدید از جنگ در مناقشه‌های سیاسی می‌نویسد: در فضای مجازی جنگی بی صدا و آرام به را افتاده است. روزنامه وال استریت ژورنال با انتشار یک خبر موجی از نگرانی را در میان سیستم‌های دفاعی و امنیتی کشورها به راه انداخت. پنتاگون در تازه ترین تعریف از راهبردهای نظامی ‌خود اعلام کرد که خرابکاری‌های دیگر کشورها در فضای مجازی سیستم‌های امنیتی و دفاعی واشنگتن هم مصداق عینی جنگ دارد و در صورت رخداد ؛ واشنگتن حق مقابله به مثل را برای خود قایل است . این تصمیم در راهبرد جدید ایالات متحده هم که تا چندی پیش علنی منتشر می‌شود قید شده است. پنتاگون حتی پا را از این فراتر نهاده و تاکید کرده است که در صورت شناسایی عوامل این حمله سایبری به شکل دقیق ، ارتش آمریکا می‌تواند در قالب نظامی ‌و با تسلیحات متعارف نظامی ‌پاسخ دهد. البته مجوز این امر در شرایطی صادر خواهد شد که  در این حمله سایبری فرد یا افرادی آسیب ببینند.

یک عضو پنتاگون در گفتگو با ژورنال در این خصوص گفت: اگر شما نیروگاه ما را هدف قرار دهید ممکن است ما هم موشکی به یکی از تاسیسات شما پرتاب کنیم.

واشنگتن پست و نیویورک تایمز هم گزارش‌هایی مشابه را پوشش دادند. در این ماجرا ریسک بزرگی نهفته است. زمانی که ارتش ایالات متحده از تلافی کردن حملات سایبری سخن می‌گوید بسیاری آن را منطقی و اصولی می‌دانند. اما هیچ کس نیست که تمایلی به هدف قرار گرفتن در این قبیل حملات داشته باشد . البته مناقشه در فضای مجازی پیچیدگی‌هایی دارد که ما در رقابت‌های تسلیحات هسته ای شاهد آن نیستیم.

نخست بحث شناسایی فرد یا گروهی است که در پشت پرده این حملات قرار دارد. در نشریه علوم آکادمیک اخیرا مقاله ای منتشر شد در خصوص همین بحث و پیچیدگی‌های آن. شناسایی عامل حمله و یا نسبت دادن یک حمله به فردی واحد یا گروهی مشخص می‌تواند اندک اندک در مبحث جلوگیری از وقوع حادثه هم تاثیر گذار باشد. در حملات سایبری معمولا شناسایی عامل حمله کار چندان آسانی نیست. در بسیاری از موارد دست هکرهایی در کار است که شخصیت حقیقی وحقوقی جدا دارند اما در استخدام دولت‌ها هستند . استخدامی‌که اثبات آن کار آسانی نیست. در روسیه و چین به عنوان نمونه گروه‌های هکری وجود دارند که می‌توانند نیروگاهی را در آمریکا با حملات سایبری خود از کار معلق کنند. اما آیا ما می‌توانیم با پرتاب موشک به سمت چین یا روسیه این جنگ را از فضای مجازی خارج کرده و به فضای بین المللی و قشون کشی نظامی ‌بکشانیم؟

در جنگ هسته ای و با ابزار متعارف ما می‌توانیم از چند و چون حمله آگاهی یابیم. می‌توانیم انکی قبل از وقوع حمله با سیستم‌های امنیتی از نزدیک شدن دشمن آگاهی یابیم. می‌دانیم زمینی که باید هدف حملات هوایی یا زمینی قرار دهیم دقیقا کجاست و چگونه موقعیت جغرافیایی دارد. اما در حملات سایبری از اینگونه تجهیزات اندک خبری نیست.

ایالات متحده کمیته ویژه حملات سایبری را تهیه دیده است. بخش اعظم رسالت این کمیته هم دفاع است و نه حمله. البته عدم استفاده از واژه تهاجم در مانیفست این کمیته به معنای عدم وجود آن نیست. بنابراین جنگ در فضای سایبر به آرامی‌آغاز شده است. اگر ما در موقعیت تهاجم و حمله قرار بگیریم بی شک سایرین هم از ما تبعیت خواهند کرد. در این فضا که عقل سلیم چندان نمی‌تواند در خصوص حد و اندازه حملات سایبر و تبعات آن سخن بگوید بهتر است به این ماجرا بسنده کنیم که حمله نظامی ‌به آنها که با هک کردن ما را هدف قرار می‌دهند چندان هم بیراه و اشتباه نیست.

 اما آقایان به این نکته توجه داشته باشید که ایران در حال حاضر درست در موقعیتی قرار دارد که شما مقابله به مثل در آن را روا می‌دانید. آیا ایران هم می‌تواند به دلیل حملات ویروسی اینترنتی به عنوان استاکس نت ، خاک آمریکا یا اسراییل را هدف قرار دهد؟

برای متوقف کردن جنگ در فضای سایبر یا مهار آن بسیار دیر است. بی شک دیگر کشورها هم دست مانند آمریکا دست به اقداماتی در حوزه دفاع و حمله در فضای سایبر کرده اند.تهدید‌ها جدی است اما امکان مقابله با آنها صفر .

ایالات متحده می‌تواند به راحتی هدف حملات سایبری از سمت کشورهایی قرار بگیرد که در مواجهه نظامی ‌با ارتش آمریکا حرف چندانی برای گفتن ندارند اما در فضای مجازی دستی باز برای قدرت نمایی در اختیار دارند. سوال اساسی اینجاست که آیا واقعا می‌توانیم تبعات تلافی حملات سایبر با لشگر کشی نظامی ‌را بپذیریم؟

 

نظر شما :