از دموکراسی سیاسی اعراب تا مطالبه اجتماعی غربی‌ها

۱۱ خرداد ۱۳۹۰ | ۱۹:۵۱ کد : ۱۳۳۶۲ اروپا
دیپلماسی ایرانی در گفتگو با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس مسایل اروپا، تفاوت‌های ساختاری و مطالبات متفاوت اعراب و غربی‌ها را جویا شد.
از دموکراسی سیاسی اعراب تا مطالبه اجتماعی غربی‌ها
دیپلماسی ایرانی: از شرق تا غرب صدای اعتراض به گوش می‌رسد. اگر تا دیروز در خاورمیانه و کشورهای مسلمان بود که صدای اعتراض و فریاد آزادی گوش‌ها را نوازش می‌کرد امروز این موج اعتراضی به قاره سبز هم رسیده است. بهار عربی در میان بهت غربی‌ها از قدرت و اراده افکار عمومی در منطقه ای که سالها بود به خواب سیاسی فرو رفته بود رخ داد. اکنون با مشاهده ناآرامی‌ها و موج‌های اعتراضی در کشورهایی مانند اسپانیا سوال اینجاست که آیا خیزش‌های مردمی که از شرق آغاز شده بود با همان ماهیت و محتوا به قاره سبز رسیده است یا جنس این اعتراض‌های عمومی با هم تفاوت ساختاری دارد؟

دیپلماسی ایرانی در گفتگو با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس مسایل اروپا، تفاوت‌های ساختاری و مطالبات متفاوت اعراب و غربی‌ها را جویا شد:

 

آیا می توان اعتراض‌های مردمی در اروپا را به نوعی الهام گرفته و یا مشابه انقلاب‌های کشورهای عربی دانست؟

 

اتفاق‌ها و اعتراض‌هایی که در کشورهای عربی شکل گرفته  بیشتر ‌حرکت‌های دموکراسی طلبانه است،‌ در حالیکه این اعتراض‌ها در اروپا ناشی از یک سری نارضایتی‌های اقتصادی و به دنبال بحران‌های اقتصادی در این کشورهاست. باید در اینجا ذکر کرد که این اعتراض‌ها نیز بیشتر ناشی از افزایش بدهی‌های دولت و فشارهایی است که بحران‌های اقتصادی به مردم وارد کرده است.

 

بنابراین این شورش‌ها و اعتراض‌های مردمی تفاوت ماهوی با هم دارند؟

 

شاید به نوعی بتوان گفت که در اروپا بیشتر به دنبال دموکراسی اجتماعی بوده، ولی در کشورهای عربی بیشتر به دنبال دموکراسی سیاسی هستند.دموکراسی اجتماعی بدین معناست که مردم در کشورهای اروپایی به دلیل بحران‌های اقتصادی پیش آمده معترضند و بر این باورند که باید دولتمردان به گونه‌ای عمل کنند تا به توده‌های مردم فشار کمتر وارد شده و بیشتر این فشار باید به اقشار مرفه و ثروتمندتر و طبقات بالای جامعه وارد شود. به عبارت دیگر اگر دولت دچار کسری بودجه است، این کسری بودجه را باید با گرفتن مالیات بیشتر از طبقات مرفه تامین کند و نه اینکه بر مردم عادی و یا کارگران فشار بیشتر وارد کرده و فرصت‌های شغلی از بین برود.

کشورهای عربی و اروپا در دومرحله و شرایط متفاوت هستند، بدین معنا که عرب‌ها در عین حال اینکه مطالبات اقتصادی دارند، اما این مطالبات هم تحت‌الشعاع دموکراسی‌خواهی قرار گرفته است. مردم در کشورهای عربی بر این باورند که اگر دموکراسی در کشورشان برقرار شود، به دنبال آن وضعیت اقتصادی مردم هم بهتر خواهد شد.اما در اروپا این مطالبات در سطح دیگری مطرح شده است.

 

آیا به عقیده شما این امکان وجود دارد که اعتراض‌های مردمی به بحران جدی در اروپا تبدیل شود؟

 

در اروپا ما چند بیماری داریم، که این بیماری ها در درجه اول واحد پول اروپایی یعنی یورو را تهدید می‌کنند.  اوضاع در کشورهای همچون یونان، ایرلند، اسپانیا و پرتغال که در آنها بحران‌های اقتصادی، بیکاری و بدهی‌های دولت و کسری بودجه بسیار حادتر از دیگر کشورهای اروپایی است.

برای نجات اقتصاد این کشورها از بدهی‌هایی که دارند، از طرف صندوق بین‌المللی پول و اتحادیه اروپا وام‌هایی داده شده است، به ویژه به کشورهای همچون یونان و ایرلند و پرتغال. یکی از راه‌هایی که اقتصاددانان در اینگونه موارد برای سبک کردن بار بدهی‌ها تجویز می‌کنند،پایین آوردن ارزش پول ملی است. ولی به دلیل اینکه این کشورها واحد پول یکسان یورو دارند، چنین راه‌حلی امکان‌پذیر نیست و در این کشورها صدق نمی‌کند،‌مگر اینکه این کشورها از منطقه یورو خارج شوند. وام‌هایی که به این کشورها داده شده  نیز برای این است که منطقه یورو را نجات دهند تا با خروج این کشورها تضعیف نشوند.

 

بنابراین این بحران گذارا و مقطعی است و با حل مسایل اقتصادی برطرف خواهد شد؟

 

باید ببینیم که آیا با توجه به وام‌هایی که این کشورها گرفتند، قادرند از این بحران عبور کنند یا خیر. به عنوان مثال یونان مجبور شد دوباره وام بگیرد که البته این کار هم بسیار مشکل است.باید یه این نکته نیز توجه داشت که در برخی از کشورها تاجایی این بحران عمیق است که شاید این وام‌ها هم چاره‌ساز نباشد. اما ممکن است در نهایت برخی از این کشورها مجبور شوند که از منطقه یورو خارج شوند.

نظر شما :