بيمها و اميدهاى چين در انتخابات تايوان
زمانی «کومینتانگ» مترادف جدایی پارهای از خاک چین به نام جزیره تایوان بود، اما اکنون وارثان این حزب ناسیونالیست به نقطه امید پکن در انتخابات پارلمانی تایوان که شنبه این هفته برگزار شد، تبدیل شدهاند.
زمانی «کومینتانگ» مترادف جدایی پارهای از خاک چین به نام جزیره تایوان بود، اما اکنون وارثان این حزب ناسیونالیست به نقطه امید پکن در انتخابات پارلمانی تایوان که شنبه این هفته برگزار شد، تبدیل شدهاند.
در صورتی که نظرسنجیهای انجام شده در تایوان صحت داشته و قابل اتکا باشند، میتوان از هم اکنون منتظر پیروزی چشم گیر حزب ناسیونالیست کومینتانگ در انتخابات پارلمانی بود که بر خلاف حزب حاکم «دموکراتیک پیشرو» دیدگاههای معتدلتری در دیپلماسی این جزیره در کشاکش طولانیاش با پکن دارد.
تایوان در سال 1949 در پی بروز جنگ داخلی در چین بین نیروهای کمونیست به رهبری مائو تسهتونگ و نیروهای ناسیونالیست کومینتانگ به رهبری چیانگ کایشک از سرزمین چین اصلی جدا شد. چیانگ کایشک که پس از شکستهای متوالی از کمونیستها به جزیره تایوان گریخته بود، تا اوایل دهه 1970 از تایپه، مرکز این جزیره، نمایندگی کل کشور چین را (به رغم محدودیت حکومتاش به این جزیره کوچک) تحت عنوان جمهوری چین در سازمان ملل متحد به عهده داشت.
اما سال 1971 با فشارهای روسیه برای حضور یک متحد کمونیست در شورای امنیت سازمان ملل، جمهوری خلق چین جایگزین جمهوری چین (تایوان) در سازمان ملل متحد شد و با تصویب قطعنامه 2758 در سازمان ملل تایپه از حق هر گونه حضور در سازمان ملل محروم ماند. در این قطعنامه تاکید شده است که جمهوری خلق چین به عنوان تنها نماینده، و نماینده قانونی کشور چین شناخته میشود و نمایندگی هیچ کشور دیگری با این نام رسمیت ندارد.
تایوان از زمان تصویب این قطعنامه در اقداماتی که بیشتر جنبه اعتراضهای نمادین را داشته بیش از 15 بار درخواست عضویت خود را در سازمان ملل متحد تحت عنوان جمهوری چین تسلیم دبیر کل این سازمان در دورههای مختلف کرده است اما هر بار با نظر به بندی از این قطعنامه که عضویت دو کشور با نام چین را در سازمان ملل متحد نفی میکند، درخواست تایوان پذیرفته نشده است، و هر بار دولت این کشور به رد درخواستاش اعتراض کرده است.
اما سال گذشته میلادی، چن شویی- بیان، رییس جمهوری فعلی این جزیره که از طرفداران سر سخت استقلال تایوان از چین به شمار میرود، برای اولین بار درخواستی برای پذیرش رسمیت و استقلال کشوری به نام تایوان را به بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد تسلیم کرد و در کمال شگفتی با رد مجدد درخواست استقلال این جزیره مواجه شد؛ اقدامی که تایوان آن را به عنوان تصمیمگیری سیاسی و غیر حقوقی دبیر کل سازمان ملل متحد محکوم کرد.
در حقیقت به نظر میرسد رشد اقتصادی چشمگیر چین که این کشور را به یکی از غولهای جهان تبدیل کرده، بسیاری از کشورها و نهادهای بینالمللی را درباره اتخاذ موضع به نفع تایوان دچار تردید کرده است چرا که استقلال تایوان در جهان پس از جنگ سرد مساله چندان مهم و استراتژیکی نیست که حتی بسیاری از متحدان سابق تایوان بخواهند به خاطر آن شریک تجاری بزرگی مانند پکن را از خود برنجانند.
با یک نظر به وضعیت کنونی تایوان به سادگی میتوان فهمید که که دیگر هیچ یک از کشورهای حامی استقلال این جزیره در تقسیمات شرقی – غربی جهان پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جزو بیست و چند کشوری که اکنون تایوان را به عنوان کشوری مستقل به رسمیت میشناسند، نیستند. 23 کشوری که در حال حاضر تایوان را به رسمیت میشناسند همگی کشورهای فقیر آفریقایی و آمریکایی جنوبی هستند (به استثنای واتیکان) که در قبال به رسمیت شناختن تایوان از کمکهای بالعوض و سخاوتمندانه تایپه برخوردار میشوند.
از کمکها و شراکتهای تجاری دوران طلایی دهههای 1950 و 1960 تایوان و جهان غرب شاید فقط کمکهای نظامی آمریکا به تایپه همچنان به قوت خود باقی مانده باشد که آن نیز البته با سوء نیت آمریکا درباره وضعیت امنیتی تنگه تایوان همراه بوده است و همین مساله موجب بروز اعتراضاتی حتی در خود تایوان شده است. نمونه یکی از این مخالفتهای داخلی با کمکهای تسلیحاتی آمریکا به تایپه (که به بهانه ایجاد ثبات و توازن در این ناحیه از آسیا انجام میشود) در رژه روز ملی تایوان در 10 اکتبر سال 2007 مشهود بود. در این روز جمعی از مخالفان این فعالیتها در کنار میدان رژه علیه سیاستهای نظامی دولت تایپه شعار میدادند.
اما دولت چن شویی – بیان به رغم این مخالفتها همچنان به فعالیتهای نظامی خود که جنبهای تهدید آمیز علیه پکن پیدا کرده است ادامه میدهد و موجب افول هر چه بیشتر روابط چین و تایوان شده است که اکنون به اعتقاد کارشناسان اقتصادی، با توجه به رشد چین میتواند منافع بسیاری برای تایپه به همراه داشته باشد.
از سوی دیگر چن با روی آوردن به سیاستی که خود آن را بسیار هوشمندانه میپندارد، با اصرار بر تایید استقلال این جزیره با نام تایوان حتی جریانهای افراطی ناسیونالیست (که کومینتانگ در بین آنها قرار نمیگیرد) از خود رنجانده است چرا که آنها معتقدند این جزیره باید با همان نام جمهوری چین به رسمیت شناخته شود.
اکنون در شرایط فعلی که دولت چن و حزب متبوعاش از هر لحاظ تضعیف شدهاند، زمینه برای تصاحب اکثریت موثر در پارلمان تایوان برای حزب رقیب، یعنی حزب ناسیونالیست کومینتانگ، فراهم شده است و به اعتقاد کارشناسان پیروزی چشمگیر کومینتانگ در این انتخابات میتواند گام نخست و محکمی باشد برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری که ماه مارس سال جاری میلادی (یعنی دو ماه دیگر) برگزار میشود.
ظاهراً چن نیز با آگاهی از احتمال زیاد شکست در انتخابات آتی ریاست جمهوری به سرمایهگذاری سیاسی بر نقطه تفاهمی پرداخته که به عقیده او اکثریت تایوانیها با آن موافقتند و آن مساله مخالفت با اتحاد چین و تایوان است. به همین منظور چن پیشنهاد کرده تا همزمان با انتخابات ریاست جمهوری رفراندومی نیز برای تعیین نظر عمومی مردم تایوان درباره اغتحاد یا عدم اتحاد با چین برگزار شود. به عقیده تحلیلگران با توجه به این که نتیجه این همه پرسی در سیاستهای چین و نهادهای بینالمللی درباره استقلال و به رسمیت شناختن تایوان تاثیر چندانی ندارد، به نظر میرسد چن در تلاش است تا با مانورهای تبلیغاتی برای این رفراندوم شانس کاندیدای حزب متبوعاش را در انتخابات ریاست جمهوری افزایش دهد.
چین که از اعضای دائم شورای امنیت و صاحب حق وتو در سازمان ملل است این توانایی را دارد که عضویت تایوان را در این سازمان (که مانع اصلی در برابر به رسمیت شناخته شدن این کشور در سراسر جهان است) تا هر زمان که اراده کند، به تعویق بیاندازد.
چین از مدتها پیش برای اتحاد دوباره با تایوان به تایپه پیشنهاد کرده است دو طرف زیر چتر «کشور واحد، سیاست دو گانه»، سیاستی که چین در قبال هنگکنگ و ماکائو در پیش گرفته و موفق نیز بوده است، به یکدیگر بپیوندند (بر اساس این طرح بخشهای عضو خاک چین مانند هنگکنگ در مواردی مانند اداره داخلی خود مختاری نسبی دارند و از طریق انتخابات دموکراتیک چند حزبی دولتهای محلی را تعیین میکنند). البته حتی حزب کومینتانگ نیز که دیدگاههای منعطفتری نسبت به چین دارد و خواستار برقراری روابط تجاری، توریستی، و فرهنگی در دو سوی تنگه تایوان است، با اتحاد چین و تایوان تحت سیاستی مشابه وضعیت هنگکنگ مخالف است و شرایط جاری را به شرط دوستی با پکن ترجیح میدهد.
از سوی دیگر نیز با توجه به این که در پی اصلاحات پارلمانی مصوب سال 2005، امسال تعداد کرسیهای پارلمان از 225 کرسی به 113 کرسی تقلیل یافته است، رقابت بین احزاب سختتر و حساستر از قبل شده و در چنین شرایطی چین از بیم این که مبادا اظهار نظرها و سیاستهای پکن نتیجه معکوس داده و با تحریک احساسات ناسیونالیستی جزیره نشینان تایوان موجب پیروزی نامحتمل حزب دموکراتیک پیشرو در انتخابات پارلمانی شود، به سکوتی محتاطانه در برابر انتخابات پارلمانی رو آورده است.
البته به رغم این سکوت شکی نیست که مقامات پکن از پیروزی چشمگیر کومینتانگ، دشمنان نیمه دوم دهه 1940 خود در این انتخابات خوشحال خواهند شد چرا که به احتمال زیاد چنین پیروزی طلیعه تغییر ریاست دولت و حکومت در جزیره تایوان و روزهای بهتری در روابط چین و تایوان است، هر چند این بهبودی روابط به اتحاد دو طرف در آینده نزدیک نیانجامد.
نظر شما :