کریماف؛ رییس جمهوری در برابر بردگان
اسلام کریماف با نقض قانون اساسی برای سومین مرتبه وارد کاخ ریاست جمهوری میشود اما منتقدان او که میگویند کریماف مردم ازبکستان را بردگی گرفته است، معتقدند که بردگان گرسنه روزی قیام خواهند کرد.
اینجا نیز جستجوی اینترنت برای اخبار روزانه کار نفسگیر و ناامید کنندهای است؛ تمام سایتهای خبری که از دولت انتقاد میکنند از جمله بیبیسی و حتی وبلاگهایی که چنین موضعی دارند با شعار حفاظت از اخلاق جامعه مسدود شدهاند. اینجا نیز زمانی که بخواهند قانون اساسی را زیر پا بگذارند حتی زحمت توجیه و توضیح آن را به خود نمیدهند. اینجا نیز رییس جمهور همچنان از افق روشن آینده دم میزند و زندگی بهتری وعده میدهد و البته هنوز پس از 16 سال هر روز وضعیت از روز گذشته بدتر میشود.
«اینجا» شاید مصداقهای زیادی در بین کشورهای آسیای میانه یا حتی خاورمیانه داشته باشد اما «اینجا»یی که به آن اشاره میکنیم ازبکستان است؛ کشوری که از یک سو با فقر درگیر و از سوی دیگر در قبضه دیکتاتوری بیش از اندازه کلاسیک است.
اسلام کریماف، رییس جمهور ازبکستان که بیش از 16 سال هدایت این جمهوری آسیای میانه را به عهده داشته مانند همتای سابقاش در ترکمنستان، سفرمراد نیازف، از نوانخانههای اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی به ریاست شوراهای منطقهای دوران سوویتی در ازبکستان رسیده و پس از استقلال این جمهوری در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در فرآیندی که بیشتر شبیه معجزه بوده در راس هرم قدرت در این جمهوری آسیای میانه قرار گرفته است.
در حقیقت به اعتقاد برخی تحلیلگران نحوه عروج افرادی از این دست به اریکه قدرت، این توهم را پدید میآورد که آنها از فرهی ایزدی و رسالتی فوق بشری برخوردارند (که به همین خاطر مانند نیازف القابی مثل ترکمنباشی به معنای سر سلسله ترکمنها را برای خود انتخاب میکنند). به همین دلیل شاید کریماف نیز که رسالتی بر دوش احساس میکند امسال به رغم نص صریح قانون اساسی ازبکستان برای سومین بار خود را نامزد انتخابات ریاست جمهوری کرد، بی آنکه نیازی ببیند به توضیح یا توجیه منطقی عمل خود یا حتی تغییر قانون اساسی.
به این ترتیب انتخابات ازبکستان یکشنبه 23 دسامبر برگزار شد و در نتیجه آراء بیش از 90 درصد از جمعیت 14 میلیون نفری ازبکهای واجد شرایط که مشروعیت قابل قبولی به این انتخابات بخشید، کریماف، همان طور که پیشبینی میشد، با پیروزی چشمگیر بر رقبای خود چیره شد تا برای یک دوره 7 ساله دیگر رییس جمهور باشد. این در حالی است که در برابر شگفتی منتقدان خود و مجامع جهانی مدعی است حضور مجدد او در دفتر ریاست جمهوری به مثابه دومین دوره تصدی این پست توسط وی است.
کریماف در سال 1991 برای اولین بار برای یک دوره پنج ساله به ریاست جمهوری ازبکستان برگزیده شد اما در سال 1995 با برگزاری رفراندومی که مورد اعتراض منتقدان دولت و مجامع بینالمللی بود دوره ریاست جمهوری خود را استثنائاً تا سال 2000 تمدید کرد. او در سال 2000 مجدداً در انتخابات ریاست جمهور برای بار دوم برگزیده شد در سال 2002 با همه پرسی دیگر دوره ریاست جمهوری را از پنج سال به هفت سال تغییر داد. اکنون که دومین دوره ریاست جمهوری او به پایان رسیده است او همچنان معتقد است حضور وی در انتخابات به منزله نقض قانون اساسی ازبکستان محسوب نمیشود.
در همین زمینه ساعاتی پس از پایان رایگیری که یکشنبه هفته گذشته انجام شد میرزا الغبیک عبدالسلاماف، رییس کمیسیون انتخابات ازبکستان اعلام که هیچ شبههای درباره صحت انتخابات وجود ندارد و انتخابات کاملاً سالم و صد در صد مطابق با قانون اساسی و استانداردهای جهانی بوده است.
این سخنان در حالی از سوی مقامات ازبک مطرح شد که در این کشور هیچ حزب اپوزیسیونی حق فعالیت ندارد و مجلس ازبکستان تنها از احزاب طرفدار دولت تشکیل شده است. کریماف در سال 2005 نیز درست در بحبوحه دورانی که انقلابی مخملی قرقیزستان را در همسایگی کشورش فرا گرفته بود، ابتدا به کشتار مردم شهر اندیجان در استان فرغانه در شرق این کشور دست زد که در اعتراض به فساد دستگاه قضایی و فقر اعتراضات خیابانی را آغاز کرده بودند و پس از آن با این ادعا که اعتراض مردم اندیجان بخشی از سناریوی یک انقلاب مخملی با همدستی غرب بوده شمار زیادی از مخالفان خود را سر به نیست کرد. شمار کشتههای این رویداد به درستی مشخص نیست اما سازمانهای بینالمللی حقوق بشر برآورد میکنند صدها نفر در آن روزها کشته شده باشند.
او بعداً برای توجیه افکار عمومی جهان به این ترفند روی آورد که کشته شدگان واقعه اندیجان را اسلامگرایان افراطی نامید در حالی که پیش از آن مساله انقلابهای مخملی را در این باره مطرح کرده و حتی قبل از شروع اعتراضات اندیجان 23 تاجر را به همین اتهام واهی دستگیر و روانه زندان کرده بود.
اقتصاد ازبکستان
شانزده سال پیش کریماف با شعار زندگی مرفه در ازبکستان روی کار آمد، زمانی که مردم این جمهوری آسیای مرکزی پس از فروپاشی کمونیسم در انتظار زندگی مجللی همتای کشورهای غربی بودند. اکنون با گذشت چندین سال، کریماف همچنان بر وعده خود پافشاری میکند اما هنوز شاید مردم ازبکستان جزئیترین حرکتی در جهت تحقق وعدههای رییس جمهور ندیدهاند.
در بسیاری از شهرهای بزرگ ازبکستان مانند سمرقند و بخارا برق و سوخت به اندازهای نیست که مصرف روزانه شهروندان را تامین کند. در بسیاری از ساختمانهای این شهرها آب لولهکشی معنایی ندارد و با وجود تمام این کمبودها حق اعتراض نیز از مردم سلب شده است.
جمال میر سیداف، استاد ادبیات تاجیک در دانشگاه سمرقند درباره وضعیت زندگی مردم در چنین شهرهایی میگوید: «اسلام کریماف مردم را به برده تبدیل کرده است.» این گونه انتقاد کردن از کریماف و دولت او در ازبکستان خطرات بسیاری همراه دارد اما میرسیداف میگوید دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. نوه نوجوان او چندی پیش به قتل رسیده و جنازهاش را در درگاه خانه او رها کردهاند.
او میگوید: «نیمی از جمعیت ازبکستان ناچار شدهاند که در کشورهای دیگر کار و زندگی کنند، بنیان خانوادهها متلاشی شده و او [کریماف] فقط به این فکر است چگونه در مسند ریاست جمهوری باقی بماند ولو این که دوره قانونی ریاست جمهوریاش به پایان رسیده باشد ... اما او این کار را میکند و باز میگوید که به سمت دموکراسی و مردم سالاری گام برمیدارد.»
البته طرفداران کریماف با تمام گفتههای افرادی مانند میرسیداف موافق نیستند. برای مثال سرگئی یاشکوف، مدیر وبسایت «ازمرتونوم»، ساکن تاشکند، پایتخت ازبکستان، در یکی از کافههای این شهر که اخیراً شمارشان رو به افزایش است، از کریماف و سیاستهایش دفاع میکند و میگوید: «او مردی است که واقعاً تحت تاثیر افکارش قرار دارد؛ افکاری درباره تبدیل شدن به موسس ازبکستانی مستقل و قدرتمند.»
یاشکوف معتقد است که وضعیت زندگی بسیاری از ازبکها طی دو سال اخیر بهتر شده و برای اثبات مدعای خود به شمار خودروهایی که در خیابانهای تاشکند دیده میشوند، اشاره میکند و البته رستورانها و کافههایی که در حال زیاد شدن هستند و ساعات کارشان بر خلاف روال قدیم تا پاسی از شب ادامه دارد. به عقیده یاشکوف این بهبود نسبی در وضعیت معیشت برخی از پایتخت نشینها نتیجه سیاستهای کریماف است که اجازه داده است تا بازار سیاه به دور پرداخت مالیات و نظارت قانون و دولت رشد کند تا دستکم باعث گردش بهتر پول در جامعه و بهبود اوضاع اقتصادی مردم شود. البته این استدلال متضمن نوعی پارادوکس آشکار است به ویژه آن که موجب متضرر شدن مضاعف افرادی میشود که منبع کسب درآمدشان در بازار سیاه نیست.
از سویی دیگر به عقیده برخی از ازبکها یکی دیگر از عواملی که باعث اندک بهبودی وضع اقتصادی در تاشکند شده است، همان مخالفت با کریماف است. در حقیقت شمار زیادی از اتباع ازبکستان که تحمل شرایط حاکم بر این کشور را نداشته به کشورهایی مانند روسیه، کره جنوبی، و قزاقستان رفته و هم اکنون در این کشورها مشغول کار هستند. این افراد در عملی به ناچار متناقض پول قابل توجهی در مجموع برای خانوادههای خود که در ازبکستان ساکن هستند میفرستند که تزریق این پول در بهبود وضعیت اقتصادی بی تاثیر نبوده است. به بیان دیگر این افراد که بر اثر سیاستهای غلط کریماف از کشور رانده شدهاند به طور غیر مستقیم به بقای او کمک میکنند.
اما به اعتقاد افرادی مانند میرسیداف پیشرفتهای کوچکی که در حوزه محدود پایتخت دیده میشوند هرگز نمیتوانند بقای حکومت کریماف را تضمین کنند.
میرسیداف در سمرقند به رییس جمهور هشدار میدهد: «صبر و تحمل مردم در حال لبریز شدن است، درست مانند وضعیتی که در اندیجان پیش آمده بود. کریماف در آن زمان وحشتزده شد و از بیم این که مردم در سایر نقاط کشور به قیام برنخیزند همه مردم را از دم تیغ گذراند. او شاید تصور میکرد کشتن چند نفر به بهای ثبات عمومی میارزد. اما ثبات و آرامشی که او برقرار کرده موقتی است. یک برده گرسنه در نهایت روزی قیام خواهد کرد.»
نظر شما :