نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا و دموکراسی در خاورمیانه
سیاست عملی رئیسجمهور جدید آمریکا به احتمال فراوان با توجه به مسائل روز تعیین خواهد شد، اما باز هم میتوان اختلافات اساسی را در موضوع ترویج دموکراسی در کشورهای خاورمیانه میان نامزدهای انتخابات مشاهده کرد.
هر چند از روزهای ترکتازی سیاستمداران آمریکایی در پی اشغال عراق و پیریزی طرح «ترویج آزادی و دم,کراسی در خاورمیانه بزرگ» چند سالی میگذرد، اما چگونگی و چرایی این که آیا آمریکا باید به ترویج دموکراسی در خاورمیانه بپردازد، هنوز یکی از موضوعات داغ صحنه سیاسی آمریکا است. به همین خاطر تمامی نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا درباره این موضوع به نحوی موضعگیری کردهاند.
هر چند باید به این نکته توجه داشت که سیاست عملی رییسجمهور جدید آمریکا به احتمال فراوان با توجه به مسائل روز و رویدادهای جهانی تعیین خواهد شد و نه سخنرانیهای انتخاباتی، اما باز هم میتوان شماری از اختلافات اساسی را در قبال موضوع ترویج دموکراسی در کشورهای خاورمیانه میان نامزدهای انتخابات، چه در طیف جمهوریخواه و چه در طیف دموکرات، مشاهده کرد.
شش کاندیدایی که از آنها اغلب به عنوان محتملترین نامزد نهایی حزب مطبوعشان در انتخابات سال 2008 نام برده میشود (هیلاری کلینتون، باراک اوباما و جان ادواردز در میان دموکراتها و جان مککین، رودولف گیلیانی و میت رامنی در میان جمهوریخواهان)، به موارد مشترکی در مواضعشان در مورد ترویج دموکراسی در خاورمیانه اشاره کردهاند.
برای مثال تمامی آنها (و نیز دولت بوش) میگویند که اگر نهادهای دموکراتیکی برای رسیدگی به شکایات شهروندان کشورهای عرب ایجاد شود، آ گاه شاهد کاهش تروریسم خواهیم بود. در میان دیگر کل نامزدهای ریاستجمهوری هم تنها نامزدهای درجه سومی مانند ران پل و دنیس کوسینیچ ایده تلاش برای ایجاد تغییرات سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه را به کلی رد کردهاند.
با این حال افتضاح نظامی آمریکا در عراق، باعث شده است تا تمامی کاندیداها بر این نکته تاکید کنند که دموکراسی را نمی توان و نباید از طریق زور به کشورها تحمیل کرد. آن ها همچنین به این نکته اشاره کردهاند که دموکراسی تنها منوط به برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه نیست و مسائلی مانند حکومت قانون، شفافیت و پاسخگویی نهادهای حکومتی، رعایت حقوق بشر و توجه به حقوق زنان و وجود شهروندان تحصیلکرده از دیگر عوامل اصلی یک نظام سیاسی دموکراتیک محسوب میشوند. اما در کل، هیچ یک از کاندیداها به طور روشن ابراز نکردهاند که ایالات متحده چگونه میتواند به وقوع چنین تحولاتی در خاورمیانه کمک کند.
هر چند همانطور که اشاره شد سخنان کاندیداها در این مرحله بسیار کلی و مشابه است. اما باز هم میتوان تمایزها و تفاوتهایی را تشخیص داد که به ما کمک میکند تا حدس بزنیم هر یک از این نامزدها در صورت راهیابی به کاخ سفید تا چه حد بر سیاست ترویج دموکراسی در خاورمیانه تأکید خواهد کرد.
سناتور جان مککین یکی از تهیهکنندگان لایحه «پیشرفت دموکراسی» (ADVANCEDemocracyAct) در سال 2005 بود (که البته هیچگاه به قانون تبدیل نشد) و بر اساس آن دیپلماتها و دیگر مقامهای دولتی آمریکا موظف میشدند تا «از تمامی قدرت نفوذ ایالات متحده برای حمایت، ترویج و تقویت اصول، روشها و ارزشهای دموکراتیک در کشورهای خارجی» استفاده کنند.
اما مککین در مقالهای که به تازگی در مجله فارین افرز منتشر کرد و در آن به تشریح اولویتهای سیاست خارجی خود پرداخت، مک کین تنها به این جمله بسنده میکند که «آمریکا به کشورهای مسلمان دوست در جهت ساخت و ایجاد جامعهای باز و آزاد» کمک خواهد کرد.
میت رامنی، دیگر نامزد جمهوریخواه نیز به این نکته اشاره کرده است که کمکها و فرصتسازیهای اقتصادی آمریکا میتواند مسیر ایجاد نظامهای سیاسی دموکراتیک در این کشورها را تسهیل کند. رودی گیلیانی، شهردار سابق نیویورک نیز ضمن حمایت از انجام اصلاحات سیاسی در خاورمیانه، بر این نکته تأکید کرده است که نظم و ثبات پیشنیازهای رشد و بالندگی دموکراسی محسوب میشوند. گیلیانی باور دارد که واشنگتن میتواند به ترویج دموکراسی در خاورمیانه کمک کند، اما باید سقف انتظارات خود را کاهش داد و صبر و شکیبایی زیادی نیز برای دستیابی به نتایج مطلوب داشته باشد.
گیلیانی همچنین گفته است ایالات متحده تنها باید با کشورهایی روابط متقابل گرم و نزدیک داشته باشد که سابقه خوبی در زمینه حکومت قانون، حقوق بشر و پیشرفت به سوی دموکراسی داشته باشند ــ اما این سیاست، اگر با جدیت اجرا شود، دولت احتمالی آقای گیلیانی را در تضاد با شماری از نزدیک ترین متحدان آمریکا در منطقه خاورمیانه قرار می دهد.
اما در جبهه دموکراتها، سناتور هیلاری کلینتون به این نکته اشاره کرده است که ایالات متحده باید آغوش خود را به روی آن دسته از کشورهای عربی که «ایدهآلهای دموکراسی» را پذیرفتهاند، باز کند. انتقادی که هیلاری کلینتون از دولت بوش می کند نیز این است که بوش و نزدیکانش تنها درباره دموکراسی حرف میزنند، اما برای ایجاد نهادهای دموکراتیک تلاش چندانی نمیکنند. کلینتون همچنین بر این نکته تاکید کرده است که «حقوق بشر باید محور اساسی سیاست خارجی ایالات متحده و یکی از لوازم جدایی ناپذیر درک ما از دموکراسی» باشد.
اما جان ادواردز، دیگر نامزد دموکرات، بیش از هر کاندیدای دیگری ترویج دموکراسی را در کانون سیاست ایالات متحده برای مبارزه با تروریسم و افراطیگری قرار میدهد. ادواردز به عنوان بخشی از برنامه بلندمدت خود برای حمایت از تغییرات سیاسی، طرحی 3 میلیارد دلاری برای حمایت از تحصیلات ابتدایی در نقاط فقیر جهان، افزایش سرمایهگذاریهای کوچک در کشورهای در حال توسعه، حمایت از برنامههای بهداشتی و درمانی در کشورهای توسعهیافته و افزایش قابل ملاحظه در ترویج دموکراسیهای ریشهدار و حکومت قانون در کشورهای در حال توسعه.
در نهایت، سناتور باراک اوباما، نامزد پر امید حزب دموکرات و یکی از دیگر طراحان لایحه «پیشرفت دموکراسی» نیز اعلام کرده است که کمک به بهبود وضعیت دموکراسی از طریق منابع دموکراتیک و اقتصادی» در جهت منافع ایالات متحده است. با این حال اوباما اعتقاد دارد که آمریکا در این رویکرد خود باید بسیار محتاط باشد و با نوعی روحیه همکاری برای ترویج دموکراسی در کشورهای عرب خاورمیانه اقدام کند. در میانی تمامی نامزدهای انتخابات آمریکا، اوباما روشنتر از همه به چگونگی سیاستهای خود در جهت پیشرفت دموکراسی در جهان عرب اشاره میکند. به گفته اوباما، محور اصلی این سیاست، همراه شدن هر گونه کمک نظامی و اقتصادی و انعقاد قراردادهای تجاری با درخواستی پیگیر برای اجرای اصلاحات سیاسی خواهد بود.
نظر شما :