سايه ترور و خون بر انتخابات لبنان
نویسنده خبر:
على موسوى خلخالى
ترور شخصيتى که هيچ نقشى در بازىهاى سياسى لبنان نداشت، هشدار تازهاى به احزاب سياسى لبنانى داد که تير رقابت مىتواند بىهوا پرتاب شود و در سينه کسى فرود آيد که نقشى در صفبندىهاى سياسى نداشته باشد.
همانطور که پيشبينى مىشد لبنان بار ديگر دچار انفجار شديد سياسى شد. ترور شخصيتى که هيچ نقشى در بازىهاى سياسى لبنان نداشت، هشدار تازهاى به احزاب سياسى لبنانى داد که تير رقابت مىتواند بىهوا پرتاب شود و در سينه کسى فرود آيد که نقشى در صف بندىهاى سياسى نداشته باشد و تنها رقيبان را به هراس و وحشت بياندازد.
ترور" فرانسوا الحاج" معاون" ميشل سليمان" و جانشين وى در صورت انتخاب به سمت رياستجمهورى لبنان دقيقا توصيف چنين حالتى است.
تمام شخصيتهاى سياسى لبنانى که به نوعى در بازىهاى سياسى لبنان بويژه بر سر رياستجمهورى آن کشور نقش داشتند، احتمال مىدادند اتفاقى براى جانشان بيافتد اما هيچ کس گمان نمىکرد فردى چون الحاج که از قضا نامزدىاش براى تصدى فرماندهى ارتش به دليل بىطرفىاش در بازىهاى سياسى مطرح بود قربانى رقابتهاى سياسى ديگراحزاب لبنانى شود.
فرانسوا الحاج مسيحى و اهالى جنوب لبنان که عمدتا شيعهنشين هستند، بود. چنين ويژگى سبب شده بود لبنانىها وى را رفيق شفيق خود دانسته و از جايگاه ممتازى در ميان گروههاى 14 مارس، گروههاى 8 مارس، مسيحيان و شعيان برخوردار شود.
اما پرسشى که همگان مطرح مىکنند اين است که اول از همه، چرا الحاج؟ و ثانيا آيا قرار است با ترور الحاج اتفاق تازهاى درعرصه سياسى لبنان رخ دهد؟
براى اين پرسش پاسخهاى بسيارى وجود دارد. يکى از پاسخها اين است که کسانى که با قصد و نيت درصدد برهم زدن اوضاع لبنان هستند در چنين موقعيتى نمىتوانند چهرههاى تاثيرگذار در لبنان را هدف قرار دهند.
از اين رو چهرهاى را هدف قرار مىدهند که نخست از جايگاه ويژه سياسى و مهم در نظام و بدنه دولت لبنان برخوردار باشند و ثانيا از هيچ وابستگى سياسى به احزاب و جناحهاى عمده لبنانى برخوردار نباشند.
پاسخ ديگر اين که ترور الحاج مىتواند در ميان احزاب سياسى رقيب از نگاه دستاندرکاران اين ترور به جاى کينه و حقد، وحشت و ترس ايجاد کند و اين بدان معنا است که امتيازدهى آنها از اين طريق بيشتر خواهد شد.
به عبارت ديگر ترور الحاج مىتواند به يک دست شدن حکومت که رئيسجمهورى در راس آن است کمک کند و تماميتخواهى را براى افراد تماميتخواه مهيا سازد.
نکته سوم متوجه جبههاى است که به نوعى به دنبال افزايش فتنه و بحران در لبنان است. به اعتقاد اين افراد چنين ترورى مىتواند برمظلوم واقع شدن فردى چون الحاج پافشارى کرده و صحنه را به يک رقابت تنگاتنگ که ممکن است حتى در آينده به خشونت نيز کشيده شود، بکشاند و امتيازهاى تازهاى را متوجه اين افراد کند.
هشدار و افزايش تحرکات سياسى
پاسخ پرسش دوم که آيا قراراست با ترور الحاج اتفاق تازهاى درعرصه سياسى لبنان بيافتد را در اينجا مىتوان يافت.
پاسخ اين است که با ترور الحاج تحولات سياسى لبنان سرعت بيشترى به خود مىگيرد. زيرا به هر حال همگان نزديک شدن خطر جنگ و افزايش التهاب سياسى فراتر از وضعيت فعلى را بخوبى احساس مىکنند.
به هر حال ترور شخصيتى چون الحاج مىتواند آغازگر برنامه تازهاى براى ترورهاى ديگر براى رسيدن به اهداف يک گروه خاص (که البته دقيقا نمىتوان گفت، اهداف چه حزب يا گروهى است) باشد. توطئهاى که مىتواند بر روند تحولات لبنان خواه ناخواه مثبت يا منفى تاثير بگذارد.
با مرورى بر تحولات پس از ترور که از قضا از روز جمعه آغاز شده و طبيعتا تا آيندهاى نه چندان معلوم نيز ادامه خواهد داشت، شايد بهتر بتوان به آنچه در بالا گفته شد پى برد.
امروز" ديويد ولش" مشاور وزير امور خارجه آمريکا در امور خاورميانه به بيروت مىآيد تا براى نخستين بار پاى ايالات متحده آمريکا به تحولات لبنان که جاى آن از ابتداى کشمکشهاى احزاب سياسى بر سر انتخاب رياستجمهورى لبنان خالى بود باز شود.
منابع خبرى لبنانى گزارش دادند ديويد ولش قبل از رسيدن به لبنان با مقامهاى عالىرتبه لبنانى از جمله " نبيه برى " رئيس مجلس و " فوادا سنيوره " نخستوزير و عدهاى ديگر از رهبران سياسى عالىرتبه لبنانى تماس تلفنى داشته است.
آمدن ولش به لبنان شايد دو پيام ناخوشايند را در پى داشته باشد. نخست اين که تلاشهاى فرانسوىها را زير سئوال برده و نشان مىدهد آنها نتوانستهاند از پس تحولات سياسى لبنان برآيند و حتى با تکرار يک حادثه تروريستى خونبار و مهم در جلوگيرى از کوچکترين پيامد سياسى نيز ناکام ماندند.
فرانسوىها تلاش داشتند با در دست گرفتن پرونده لبنان در انتخابات رياست جمهورى لبنان درعرصه سياست بينالملل خودى نشان داده و بويژه در برابر آمريکايىها عرض اندام کنند. اما مىبينيم که اين طور نشده و وضعيت بدانجا کشيده شده که رفته رفته پاى آمريکايىها بطورعلنى به عرصه سياسى لبنان باز شده است.
يعنى اين که فرانسوىها درانجام مسئوليت سياسى شان در لبنان علنا شکست خوردند.
نکته ديگر اين که بىپرده، آمريکا پا به ميدان مبارزات سياسى لبنان گذارده است. وارد شدن آمريکا به اين بازى پيامدهاى ناخوشايندى براى بازيگران سياسى لبنان به بار خواهد آورد. زيرا آمريکايىها بر خلاف اروپايىها (در پرونده لبنان، ايتاليا، اسپانيا و فرانسه) براى رسيدن به راه حل که اتفاقا بايد موافق منافع آنها نيز باشد، اهل مسامحه، مصالحه و تفاهم با احزاب نيستند و در صورت لزوم از تهديد و سلب مسئوليت از برخى جناحهاى سياسى لبنانى نيز دريغ نمىکنند. چنين سياستى طبيعتا زيانهايى را متوجه برخى گروههاى سياسى لبنانى مىکند.
اما علاوه بر اين تفسير به صحنه آمدن ايالات متحده در لبنان را شايد بتوان ماحصل ترور ژنرال فرانسوا الحاج نيز دانست.
درهمين حال روز گذشته " نيکلا سارکوزى" رئيس جمهورى فرانسه اعلام کرد روز دوشنبه فرصت آخر براى لبنانىها براى انتخاب رئيسجمهورى است.
ناظران تحولات لبنان معتقدند هشدار سارکوزى با استناد به حرکت بزرگى که کشورهاى غربى و عربى پس از تغيير موضع سوريه نسبت به تحولات سياسى لبنان آغاز کردهاند اعلام شده است.
ظاهرا پس از فشارها و گويا تهديدهاى بينالمللى و اروپايى بويژه از سوى فرانسه، دمشق پذيرفته است که به متحدان خود در لبنان فشار آورد تا ازمواضع خود کوتاه آمده و راه را براى انتخاب رئيسجمهورى لبنان در روز دوشنبه هموار کند.
به گزارش روزنامه السفير چاپ بيروت، منابع ديپلماتيک نزديک به سوريه اعلام کردند، دمشق وعده داده به خارج شدن لبنان از بحران تلخ کنونى کمک برساند و حتى اظهار داشته رئيسجمهور يک روز قبل از موعد مقرر يعنى روز يکشنبه انتخاب شود.
در اين ميان از هشدار رئيسجمهور فرانسه و پيامهايى که از دمشق مىآيد، مىتوان نتيجه گرفت که هم سوريه و هم فرانسه از کشيده شدن پاى آمريکا به لبنان به شدت بيمناکند.
فرانسوىها از شکسته شدن وجهه ديپلماسىشان آن هم دقيقا زمانى که پاريس بيش از هر زمان مواضع خود را به واشنگتن نزديک کرده و به دنبال کسب جايگاههاى بيشتر بينالمللى است هراسانند. سورىها نيز بخوبى مىدانند با وارد شدن آمريکا به تحولات لبنان، ديگر جايى براى اعمال نفوذ آنها در اين کشور نخواهد بود و چه بسا امتيازهايى را که در حال حاضر در اختيار دارند نيز از دست بدهند.
اما نبايد گمان کرد اوضاع به همين سادگىها به سمت حل و فصل پيش رفته است. روز جمعه " ميشل عون" بزرگترين مانع انتخاب رئيسجمهورى لبنان به عنوان نماينده گروه مخالفان 8 مارس براى مذاکره با نمايندگان 14 مارس بر سر انتخاب رئيسجمهورى انتخاب شد.
اتفاقى که همگان را متحير کرده و اين سئوال را پيش آورده که چرا نبيه برى که با جايگاه سياسىاش عموما به عنوان نماينده فراکسيون 8 مارس براى مذاکره تعيين شده بود اين سمت را به ميشل عون تفويض کرده است.
آيا تهديد گروههاى 14 مارس مبنى بر به رسميت نشناختن وى به عنوان رئيسمجلس در صورت به رسميت نشناختن دولت سنيوره به عنوان رئيس دولت لبنان، وى را مجبور به اين کار کرده است؟
48 ساعت ديگر به ضربالاجل انتخاب رئيسجمهورى لبنان زمان باقى مانده است. اين بار اين ضربالاجل را بر خلاف زمانهاى گذشته رئيسجمهورى فرانسه که ظاهرا کشورش نمايندگى مجامع بينالمللى در تحولات لبنان را برعهده گرفته تعيين کرده است.
شايد در گذشته رئيس مجلس لبنان مىتوانست با هدفهاى متعدد که عموما آن را به بهانه مذاکرات بيشتر ميان احزاب لبنانى مطرح مىکرد، زمان جلسه پارلمان را به تعيوق بياندازد.
کارى که 8 بار تکرار کرد. اما اين بار شايد به تعويق انداختن جلسه پارلمان عواقبى در پى داشته باشد که نتوان پيش بينى کرد. عواقبى که مىتواند بسيارى از معادلههاى سياسى لبنان را تغيير دهد.
نظر شما :