آقایان ایران نه لیبی است نه سوریه
دیپلماسی ایرانی: برخی از کارشناسان درباره این که اگر روزی بنا باشد غرب با ایران در بیفتد، چه رویکردی اتخاذ خواهد کرد و آیا اصولا امکان جنگ با ایران وجود دارد یا خیر بسیار بحث میکنند. به ویژه این که جدیدترین تجربه جنگ منطقهای یعنی حمله به لیبی را شاهدند و اکنون میپرسند که اگر روزی کار به جایی رسید که سوریه به سرنوشت لیبی دچار شد یا تنش با ایران به اندازهای بالا گرفت که غرب قصد حمله به ایران پیدا کرد، غرب چگونه میتواند با آنها وارد جنگ شود؟
پایگاه خبری میدلایستآنلاین، در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: اگر نگاهی به نقشه لیبی بیندازیم به روشنی میبینیم که امکان حمله نظامی غرب به این کشور تا چه اندازه آسان است. ساحل شمالی لیبی که مشرف به دریای مدیترانه است و یک دریای باز محسوب میشود کاملا باز است و کمی آن طرفتر از آن جبهه اروپا قرار دارد که کاملا برای هر گونه همپیمانی سیاسی و نظامی آمادگی دارد و به سرعت میتواند خود را به محیط جغرافیایی و مراکز قدرت لیبی برساند و به طور مستقیم آنها را مورد حمله قرار دهد و به سرعت عصب سیاسی نظام در طرابلس و مناطق پیرامونی آن را فلج کند. در نتیجه میتوان گفت که اهداف استراتژیک این کشور برای اروپاییها کاملا روشن است و تمامی مراکز اصناف و انبارهای سلاحآن نیز قابل دسترسی است. اگر به مرزهای این کشور نیز نظر بیندازیم میبینیم که این کشور با شش کشور تونس، الجزایر، مصر، سودان، چاد و نیجریه همسایه است که همه آنها از نظامهای متزلزلی برخوردارند و اتفاقا از دوستان نزدیک ایالات متحده محسوب میشوند و این دوستی تا بدان اندازه نزدیک است که نمیتوانند هر گونه کمک امریکا و اروپا را رد کنند. از این رو میتوانیم بگوییم زمینههای حمله نظامی هوایی و زمینی و حتی عملیات ویژه نیز مهیا است.
در ادامه این یادداشت به وضعیت سوریه اشاره شده و آمده است: وقتی به سوریه میرسیم، میبینیم که این کشور نیز مشرف به یک دریای آزاد – دریای مدیترانه – است ولی تفاوتی که سوریه با لیبی دارد این است که این کشور در تقابل غیرعلنی ولی خطرناک با محور اروپا – اسرائیل – لبنان قرار دارد که البته سالها است که این درگیری وجود داشته است. فضای استراتژیکی و عملیاتی این درگیری را تا مقر ملی و جغرافیایی مرکز فرماندهی و رهبری سوریه میتوان دنبال کرد. عصبهای سیاسی و نظامی این کشور آن قدر درگیر این موضوع شده که سوریه هر آن آمادگی هر گونه جنگ نظامی را دارد. حکومت علوی سوریه پس از جنگ اعراب و اسرائیل در 1968 درس مهمی را یاد گرفت و آن این که باید همیشه آمادگی نظامی داشته باشد. به ویژه این که اسرائیل با آن هممرز است و اتفاقا مناطق استراتژیک این کشور یعنی بلندیهای جولان را تحت اشغال خود دارد. در نتیجه میتوان گفت که در حال حاضر نیروهای سوری همیشه در آمادهباش رزمی به سر میبرند.
نویسنده این یادداشت در ادامه مینویسد: ولی در سوریه نیز شاهدیم که این کشور که روابطش از قضا با واشنگتن شکراب است و بر خلاف میل واشنگتن نزدیکی به ایران را به نزدیکی به واشنگتن ترجیح داده، همانند لیبی محصور به کشورهای دوست و نزدیک امریکا است. ترکیه، عراق، اردن، اسرائیل و لبنان کشورهایی هستند که اولا یا با امریکا دوستند یا توسط امریکا اشغال شدهاند یا نفوذ امریکا در آنها به اندازهای است که به هیچ وجه امکان رد خواستههای ناتو و امریکا را ندارند. در عین حال که روابط اسرائیل و امریکا که یک رابطه حیاتی است و ترکیه نیز عضو ناتو است. این مسئله باعث شده تا در برابر سوریه نیز جبهه نبردی باز و مهیا هم زمینی و هم دریایی اگر چه بسیار سخت و احتمالا عجزآور فراهم باشد. به هر حال اگر روزی غرب یا واشنگتن تصمیم بگیرند علیه سوریه وارد عمل شوند ابزارهای لجستیکی طلایی مهمی برای آن مهیا است.
نویسنده در آخر به ایران میرسد و مینویسد: سناریوی ایران از همه سختتر است. این سناریو به اندازهای پیچیده، مغلق و مشکل است که میتوان به جرات گفت که هر گونه عملیاتی در برابر آن کاملا ناممکن محسوب میشود. اگر روزی امریکا تصمیم بگیرد که علیه ایران وارد عمل شود قطعا باتلاقی سختتر و ترسناکتر از عراق، افغانستان و حتی ویتنام در انتظارش خواهد بود. بزرگترین چالش امریکا در ایران، تنگه هرمز این شریان مهم اقتصادی و انرژی جهان است. این تنگه تحت کنترل مستقیم ایران است و اگر ایران تصمیم بگیرد در صورت احساس نیاز این تنگه را ببندد اقتصاد دنیا قطعا فلج خواهد شد. شکی نیست که دسترسی به نفت ایران از آرزوهای ایالات متحده است. نفتی که سالهای مدیدی است از آن محروم شده و برای بازیابی بازار نفتی آن لحظهشماری میکند.
نویسنده تاکید میکند، ایران ساحل دریایی بسیار بزرگ و طولانی هم در شمال و هم در جنوب دارد. راه ارتباطی که دولت ایران میان شمال و جنوب کشور ایجاد کرده شاهراه حیاتی نه تنها برای ایران بلکه برای منطقه و حتی جهان است. ایران سرزمینهای سرشار از نفت و گاز دارد که به کمک دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان در جنوب توانسته شریان اقتصادی مهمی را ایجاد کند. این مسئله باعث میشود تا هر گونه حملهای علیه آن بسیار سخت باشد. البته ایران نیز با مشکل بزرگ محاصره امریکا مواجه است. عراق، ترکیه، ترکمنستان، افغانستان و پاکستان که همگی آنها کشورهای همپیمان امریکا و ناتو محسوب میشوند همگی کشورهایی هستند که وجود امریکا در آنها باعث محاصره ایران شده است. البته پهناوری ایران مسئلهای است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. کما این که مسئله برای ایران نیز میتواند در صورت بروز هر گونه حملهای دردسرساز شود. از سویی مسئله قومها نیز مطرح است که امریکاییها میتوانند با تحریک آنها تهران را مورد آزار قرار دهند.
نویسنده در نهایت مینویسد: مسئله جنگ با ایران مسئله بسیار بغرنج و پیچیدهای است که به راحتی نمیتوان بر سر آن تصمیمگیری کرد. به گونهای که رسیدن اجماع بر سر آن برای همه کشورها حتی امریکا بسیار مشکل است. از این رو میتوان گفت حتی اگر بر سر لیبی اجماع به سرعت اتخاذ شد و برای سوریه ممکن است اجماعی شکل بگیرد اجماع بر سر ایران بسیار خطرناک و هولناک خواهد بود.
نظر شما :