اوباما نمیداند با این خاورمیانه چه کند
دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما، رئیس جموری ایالات متحده این روزها در یک چالش سیاسی سخت گرفتار شده است. از یک سو از حمله نظامی به لیبی حمایت کرده و از سوی دیگر در برابر قلع و قمع در دیگر کشورهای خاورمیانه مردد عمل کرده است.
کار چندان آسان نیست که میان پراگماتیک بودن و حفظ اصول کشور زیر سایه مصالح ملی امریکا که این روزها به دلیل درگیریهای سیاسی و مشکلات بزرگی که جریانهای سیاسی خاورمیانه برای اداره بحرانها مواجهند، در معرض خطر است، موازنه ایجاد کرد.
به گزارش رویترز، برایان کاتولیس، کارشناس مسائل خاورمیانه در مرکز امریکایی پیشرفت در این باره میگوید: «در ابعاد کلان اگر به خاورمیانه بنگریم مشاهده میکنیم که محدودیتهای بسیار خطرناکی در کیفیت تعامل با قضایا وجود دارد. امریکاییها هر چه در توانشان است صرف میکنند ولی کارکنان کاخ سفید و شورای امنیت ملی فقط 24 ساعت برای تصمیمگیری فرصت دارند.»
کاخ سفید که متهم است مواضع دوگانهای را در برابر تحولات خاورمیانه اتخاذ کرده خود را در برابر استراتژی جدیدی میبیند که مبادی اساسی سیاستهای ایالات متحده در منطقه را به مخاطره انداخته است.
اوباما پس از انقلاب تونس دستوراتی صادر کرد که نشان میداد از سیاستهای سابقش عقبنشینی کرده است. اما کارشناسانی که به کاخ سفید مشاوره میدهند، میگویند که رویگردانی اوباما به دلیل بحران لیبی بود که نزد او این احساس را ایجاد کرد که دیگر از حوادث از اتفاق فراتر رفته و چارهای جز پشت سر گذاشتن آنها وجود ندارد.
یکی از مسئولان کاخ سفید که نخواسته نامش فاش شود، این اتهام را که کاخ سفید تنها به مجرد بروز قضایا و مسائل به یاد تصمیمگیری میافتد و این مسئله باعث میشود تا در برابر این تحولات منفعل یا شتابزده عمل کند، رد کرد.
وی در این باره میگوید: «لازم نیست زیاد خود را درگیر کنیم و برویم زمانهای دور را واکاوی کنیم، کافی است همین چند ماه اخیر را مورد بررسی قرار دهیم تا درک کنیم که کاخ سفید تا چه اندازه با مشکلات متعدد داخلی دست به گریبان بوده و همزمان در بعد سیاست خارجی نیز تصمیمگیری کرده است.»
با این حال درباره رهبری نیروهای امریکایی برای حمله به لیبی زیر نظر مستقیم سازمان ملل با رویکرد تازه به خاورمیانه به ویژه در سایه همپیمانان ایالات متحده در منطقه مثل عربستان سعودی و همزمان تحرکات دموکراسیخواهانهای که سراسر منطقه را در نوردیده، تعارضهای بسیاری را شاهدیم.
ماکس بوت، از اعضای شورای روابط خارجی مجلس سنای ایالات متحده از حزب جمهوریخواه که از منتقدان جدی دستگاه سیاست خارجی باراک اوباما محسوب میشود درباره رویکرد ایالات متحده در برابر بحران لیبی میگوید: «بسیار روشن است که ما هیچ رویکردی از اوباما نسبت به تحولات خاورمیانه نمیبینیم. آنچه ما شاهدیم تنها واکنشهای عصبانی رئیسجمهور بر اثر فشار حوادث یا اثرگذاری جریانهای مختلف بر دولت اوست.»
باراک اوباما همواره بر حمایت ایالات متحده از حقوق بشر و دموکراسی تاکید کرده و تلاش کرده است که خود را در صف تظاهرکنندگانی که موافق سرنگونی زین العابدین بن علی، رئیس جمهوری سابق تونس و حسنی مبارک، رئیس جمهوری سابق مصر در ماه ژانویه بودند، قرار دهد. کسانی که ایالات متحده در طول دوران طولانی ریاست جمهوریشان از آنها حمایت بسیاری کرده بود. رئیس جمهوری امریکا از تحرکات سیاسی مبارک در برخورد با مخالفانش انتقادهای شدیدی کرد، کسی که دهها سال از همپیمانان اصلی ایالات متحده در منطقه محسوب میشد. وی همزمان که به مبارک فشار میآورد، تظاهرکنندگان را قهرمانان "نیروی کرامت انسانی" در رویارویی با سرکوب توصیف میکرد.
سرنگونی مبارک باعث نگرانی عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس که آنها نیز همانند دیگر حاکمان عرب سالهای طولانی است که به صورت سنتی حکومت را قبضه کردهاند، شده است.
بر سر لیبی نیز مواضع ایالات متحده در پی تحولات و حوادث این کشور دستخوش تغییر شد. در ابتدا هر گونه دخالت نظامی در لیبی را رد کرد که این باعث شد معمر قذافی، رهبر لیبی تظاهرکنندگان را له کند اما پس از آن از حملات هوایی برای متوقف ساختن حمله به شهروندان حمایت کرد.
ایالات متحده به مصر و تونس به مثابه دو نمونه احتمالی دموکراتیک جدید برای خاورمیانه مینگرد ولی این رویکرد نسبت به کشوری مانند عربستان سعودی که به انرژی آن نیاز ضروری دارد، فرق میکند. کشوری که دیواری در برابر نفوذ ایران محسوب میشود در حالی که موضوع لیبی از لحاظ حقوق بشر برای ایالات متحده و حیثیت سیاسی و اجتماعی آن مهم است.
تحلیلگران سیاسی بر این اعتقادند که رویکرد امریکا در اتخاذ مواضع سیاسی در برابر تحولات مختلف خاورمیانه از کشوری به کشور دیگر بر اساس متغیرهای سریع جاری در آن کشورها فرق میکند. اگر چه مسئولان امریکایی میگویند که تونس نیز همان اهمیت استراتژیک را دارد ولی واشنگتن برای برابر تظاهرات مردمی آن کشور تسهیلات بیشتری قائل شد. مصر اهمیت بسیار بیشتری نسبت به دیگر کشورهای عربی دارد چرا که نخستین کشور عربی بود که توافقنامه صلح را با اسرائیل امضا کرد اما امریکاییها به تدریج با مشاهده اعتراضهای خیابانی حمایت خود را از دولت سابق آن کشور قطع کردند.
عربستان سعودی که 12 درصد امدادهای نفتی ایالات متحده را تامین میکند اهمیت اقتصادی بسیاری برای امریکا دارد از این رو واشنگتن دست به هر کاری میزند که ناامنی منطقه از این بیشتر نشود و باعث نشود که خاندان آل سعود که هیئت حاکمه این کشور محسوب میشوند، تضعیف شوند.
تحلیلگران بر این اعتقادند که شاید سیاستهای امریکا هماهنگ نباشند ولی بازگوکننده مصالح ایالات متحده هستند.
جیمز لنز، یکی از مقامهای سابق شورای امنیت ملی امریکا در دوران بیل کلینتون، رئیس جمهوری اسبق ایالات متحده که در حال حاضر در شورای روابط خارجی ایالات متحده فعالیت میکند، در این باره میگوید: «کاخ سفید اکنون تلاش میکند همزمان هم سیاستها را عملی کند و هم جزئیات را دریابد. این مسئله مشکلات را دائما مضاعف میکند.»
اوباما خود را ملزم به همکاری با دیگر کشورها میداند و مایل نیست به هیچ وجه به طور یکجانبه اقدام به کاری کند بر خلاف جورج بوش، سلف او که تصمیمهای کلان را به تنهایی میگرفت و همزمان هم آنها را عملی میکرد.
آنتونی کوریزمن، رئیس مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در این باره میگوید: «این تحولی بزرگ در سیاست خارجی امریکا است. اما اگر کسی انتظار دارد که باید با مجامع بینالمللی نیز به موفقیتهای بزرگ برای تعامل با بدترین بحرانها برسیم باید بگویم که اوباما همه را به شدت ناامید کرده است.»
این وضعیت در لیبی به خوبی خود را نشان داد هنگامی که اوباما مورد انتقاد شدید قرار گرفت که سرعت کافی برای این که علیه قذافی وارد عمل شود از خود نشان نمیدهد در حالی که برخی او را متهم میکردند که نیروهای امریکایی را وارد جنگ سومی پس از عراق و افغانسان در جهان اسلام کرده است که پایانی برای آن قابل تصور نیست. مسئولان امریکایی میگویند که تلاش برای تشکیل یک همپیمانی برای رسیدن به موفقیت امری ضروری است اما کار زمانی سخت شد که دیدیم مشارکت عربی در آن محدود بود، تنها قطر حاضر به مشارکت در اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی شد و دولت امارات نیز تازه روز جمعه پذیرفت که 12 جنگنده برای مشارکت در عملیات اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی بفرستد.
تحلیلگران میگویند که تمرکز ایالات متحده برای جلب حمایت دیگر کشورهای عربی باعث میشود که در برابر کشورهایی نظیر عربستان که در برابر تغییر در داخل کشورشان مقاومت میکنند امتیازهای نه چندان آسانی بدهد.
شادی حامد، مدیر بخش مطالعات مرکز بروکینگز در دوحه در این باره میگوید: «ایالات متحده هنوز فرصت دارد که نسبت به سیاستهایش در جهان عرب تجدید نظر کند اما این کار آسانی نیست و نیاز به رهبران باجرات و خلاقی دارد که ما تا کنون اثر چندانی از وجود چنین افرادی در دولت اوباما ندیدهایم.»
نظر شما :