نکاتی که لازم است منتقدان دستگاه دیپلماسی به آن توجه کنند
کنترل تنش جعلی در روابط منطقهای
دیپلماسی ایرانی: بالا گرفتن تنشها در روابط تهران با پایتختهای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس موجب ابراز برخی انتقادها از دستگاه دیپلماسی کشور شده است. این انتقادها که عموماً متوجه "علی اکبر صالحی" وزیر تازه کار امور خارجه است به مواردی اشاره دارد که میگوید؛ سیاست انفعالی وزارت امور خارجه سبب گستاخی برخی دولتهای همسایه شده است؛ اگر این وزارتخانه در بزنگاه لازم وارد عمل میشد، ممکن نبود اوضاعی پیش آید که در بحرین رخ داد و یا در روابط با کویت شاهد آنیم. انتقادگران همچنین به مواردی مانند داستان کشف سلاح در نیجریه و یا گزارش دولت ترکیه به شورای امنیت سازمان ملل علیه تهران استناد میکنند و برحجم انتقادهای خود علیه وزارت امور خارجه میافزایند.
گلایهها از دستگاه دیپلماسی کشور که بیشتر از ناحیه مجلسیان مطرح میشود، اگرچه بهطور طبیعی واکنشی است به اتفاقاتی که رخ داده، اما بیش از این، فاقد توجه به جنبههایی است که لایههای این تنش را شامل شده است.
در واقع برخی اظهارات و واکنشها گاه چنان شتابزده مینماید که تصور میشود بانیان آن کمتر به جنبههای لازم در برخورد هوشمندانه با اوضاع پیش رو توجه دارند. اصولاً تفاوت یک صاحب نظر و یا تحلیلگر با یک دیپلمات در این است که آنان میتوانند به راحتی اظهارنظر کنند و احتمالاتی را برای تحلیل و نظرات خود برشمارند اما یک دیپلمات تنها یک بار فرصت دارد و هر نوع عمل و یا تصمیم او میتواند مسیر اوضاع را به طرز سرنوشت ساز تغییر دهد.
نکته بعد اینکه دستگاه دیپلماسی در هر کشور با نگاه کارشناسی و درک موقعیتهای زمانی و مکانی به تصمیم سازی در برخورد با رویدادها میپردازد. بدیهی است نتیجه اقدام دیپلماتیک نیز در کوتاه و بلند مدت، خود را بروز داده و درستی و نادرستی اقدامها در معرض قضاوت عموم قرار میگیرد. بنابراین انتقادگران لازم است فاصله خود را با حساسیت جایگاه تصمیم سازی درک کرده و در بیان نظرات خود از دایره انصاف دور نشوند.
روابط تنش آلود جاری میان تهران و برخی پایتختهای عربی حوزه خلیج فارس، بیش از آنکه ناشی از کمکاری وزارت امور خارجه باشد، بحرانی جعلی است که ریاض، منامه و کویت برای فرافکنی مشکلات داخلی خود به راه انداخته اند. دولتهای عربی با برجسته سازی خطر نفوذ ایران از یکسو تلاش دارند با دشمن تراشی بیرونی، افکارعمومی خود را مشغول مباحثی کنند که ایشان را از ضرورت اصلاحات اجتناب ناپذیر در نظامهای سیاسی حاکم دور کند. از سوی دیگر فضا را برای جدال مذهبی خود ساخته آرایش دهند. در این کارزار تهران نباید وارد بازی خطرناکی شود که دولتهای عربی میخواهند مدیریت مکان و زمان آن را در اختیار داشته باشند.
دولتهای عربی حوزه خلیج فارس از سالها پیش با بحران مشروعیت روبرو بوده اند . طوفان اصلاح طلبی سبب شده است که حتی در بسته ترین کشورها از جمله عربستان، مردم به خیابانها آمده و اصلاح نظامهای سیاسی خود را خواستار شوند. در این مطالبه جویی هرگز سخنی از قوم گرایی و فرقه گرایی نبوده است؛ بلکه مردم شیعه و سنی با خواستهایی مشترک علیه نظامهای کهنه و مستبد خود به پا خاسته اند.
تظاهرات مردم بحرین اعم از اتباع شیعه و سنی این کشور مصداق مدعای بالاست. آنان در بیان خواستهای خود بیشترین توجه را به تغییر ساختار سیاسی حاکم براین کشور کرده اند و نه فرقه گرایی مذهبی که دولت منامه مدعی آن است. مروری بر شمار قربانیان سیاست سرکوب دولت منامه علیه مردمش نشان میدهد که همه طیفهای مذهبی و سیاسی این کشور مشمول سرکوب شده اند.
راه دور نرویم؛ تحولات تونس و مصر تاکنون نشان داده است که تغییرات این کشورها محصول خواستهای مشترک آحاد ملتهای آنها بوده است. از همین رو هنوز هیچ گروه و گرایش معلوم سیاسی نتوانسته است در این دو کشور و پس از سقوط دولتهایشان دست بالا را داشته باشد.
انتقادگران از دستگاه دیپلماسی نباید فراموش کنند که هرگونه واکنش دفعی میتواند تنها مبتکران این بازی خطرناک را منتفع کند. افزایش تنش در روابط و اقدامهای سریع ممکن است با خود پیامدهایی داشته باشد که کنترل آن را در آینده سخت خواهد کرد. در حال حاضر منفعت ملی در آن است که با درک عمق استراتژی عوامل بروز تنشها، اوضاع را مدیریت کرد.
دولتهای عربی حوزه خلیج فارس و به ویژه ریاض سیاست فرار به جلو را دنبال میکنند و با برجسته سازی خطر ایران در پی مشروعیت سازی برای خود نزد ملتهایشان هستند و در این حال میکوشند تغییرات اجتناب در نظامهای سیاسی خود را به عقب اندازند. بنابراین تهران نباید تمهیدگر اهدافی شود که ضرر آن به طور مستقیم منافع ملی ایران را دچار خطر میکند.
میان نظاره گر منفعل و بازیگر هشیار مرزی است که تنها با تصمیم سازیهای خردمندانه برجسته میشود.
خرده گیری از وزارت امور خارجه را باید آمیخته کرد با درک عوامل بروز تنشهایی که بی تردید در آینده روابط تهران با همسایگان عربش تأثیرگذار خواهد بود.
نظر شما :