اشتیاق شدید اردنیها به سفر عبدالله به ایران
دیپلماسی ایرانی: در بحبوحه انقلابهای عربی و تغییراتی که در جهان عرب شاهدیم، ملک عبدالله، پادشاه اردن تصمیم دارد در دعوتی از سوی رئیس جمهوری ایران به تهران سفر کند. سفر وی تا کنون مخالفان بسیاری هم در بعد منطقهای و هم در بعد داخلی داشته است. در این میان به نظر میرسد اشتیاق اردنیها برای انجام این سفر بیش از ایرانیها باشد.
خبرگزاری اردنی عماننیوز، در یادداشتی به قلم عاصم العابد، در این باره مینویسد: حکایت ما با ایران یا حکایت ایران با ما حکایت طولانیای است. ایران اصرار دارد وانمود کند که بر حفظ برداری و دوستی عربی – فارسی در چارچوب روابط عمیق اسلامی بسیار تاکید دارد در حالی که ما توجه چندانی به این پافشاری ایران نداریم. از طریق همین دیدگاه ایران میدانیم که سیاست خارجی ایران در برابر جهان عرب بسیار روشن و باثبات است و میدانیم که این روابط بسیار متمایز و از پیش تعریف شده است. میان ایران با کشورهای همسایه جغرافیاییاش مصالح مشترکی وجود دارد که انتخاب چنین رویکردی را برای ایران ناگزیر میکند کما این که خود نیز یک کشور قدرتمند، تاثیرگذار و تصمیمگیر در منطقه است که میتواند به اهداف ما برای توسعه، استقرار، عدالت و صلح کمک کند. از این بابت جهان عرب و ایران میتوانند به فکر توسعه روابط با یکدیگر بیفتند و همان طور که پادشاه اردن هم گفته است به فکر توسعه روابط برادرانه با یکدیگر باشند. از این رو سفر پادشاه اردن به ایران میتواند روابط ایران و اردن را به افقهای عالی برساند و حرکت رو به جلویی در کلیت روابط ایرانی – عربی باشد. همان طور که دولت مصر اعلام کرد به دنبال برقراری روابط عادی و حسنه با ایران است، اردن نیز باید روابط خود را با ایران گسترش دهد.
نویسنده این یادداشت به تحولات بحرین اشاره میکند و مینویسد: اگرچه حوادث بحرین تغییری در روابط ایران با کشورهای عربی ایجاد کرده است. ایران به هیچ وجه از این هراس ندارد که بگوید در بحرین تاثیرگذار است و میتواند همان طور که عراق و لبنان را به جمع متحدانش اضافه کند، بحرین را نیز به این محور بیفزاید. حال پرسش این است که اردن و مصر میتوانند در سایه چنین روابط حاکم شدهای بر منطقه به فکر توسعه روابط یا بهتر بگوییم گشایش فصل تازهای از روابط با ایران بیفتند؟ مسئله فقط بحرین نیست، ایران در حال نفوذ در یمن، عربستان و کویت نیز هست.
وی تاکید میکند، نفوذ ایران زمانی رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد که بحثهای طایفهای مطرح میشود. آنگاه که نیروهای همسو با ایران تلاش میکنند که تحولی 180 درجهای در جامعه عربی ایجاد کنند و این مسئله میتواند مردم دوست و بردار ایران را در وضعیت بد طایفهای در برابر دیگر مردم عرب قرار دهد. به خصوص این که اگر روزی فتنه طایفهای در منطقه در بگیرد بیش از همه این اسرائیل است که از آن خواهد برد. البته ما هم نباید فراموش کنیم که دشمن حقیقی ما صهیونیستها هستند که تمام تلاش خود را به کار بستهاند که از سفر پادشاه اردن به ایران ممانعت کنند. و گرنه این که بگوییم ایران دشمن جامعه عربی است، توهمی بیش نیست.
نویسنده این یادداشت در آخر مینویسد: با تغییر معادلات سیاسی در مصر و تمایل این کشور بر گسترش روابط با ایران میتوانیم بگوییم که کلیت جامعه عربی در حال تغییر رویکردش در برابر ایران است. ایرانی که عادیسازی روابط با آن برای ما بحث حیاتی دارد چرا که به هر صورت جایگاه ما را در دنیای جدید تقویت میکند. سفر پادشاه اردن به ایران نیز میتواند در راستای بهرهبرداری از چنین فرصتی باشد که نباید به راحتی از کنار آن گذشت. نباید فراموش کرد که ایران عمق استراتژی ما است و ما نیز عمق استراتژی آن محسوب میشویم و به هیچ وجه معقول نیست که روابط عربی ایرانی را در کلیت آن با رفتارهای شوونیستی قومی و طایفهای ممزوج کنیم یا سیاستهای افراطی مذهبی و دینی درباره آن اتخاذ کنیم. پرونده روابط عربی ایرانی یکی از ملتهبترین پروندههای منطقهای است که نیازمند گفتگوهای صریح و عاجلی در تمامی ابعاد سیاسی و فکری عربی ایرانی است.
نظر شما :