نامه بوش به پیونگیانگ؛ نیاز کاخ سفید به پیروزی دیپلماتیک
سرعت پیشرفت در فنآوری ارتباطات شاید از هر زمینه دیگری در تکنولوژی امروزه بشر بیشتر باشد اما ظاهراً مردان بزرگ دنیای سیاست با یک عقبگرد تاریخی، نامه و نامهنگاری را به عنوان شیوهای به روز برای ارتباطات دیپلماتیک خود برگزیدهاند.
در حالی که یکی از تحلیلگران روزنامه فرانسوی فیگارو چندی پیش با توجه به نامههای محمود احمدینژاد، رییس جمهور ایران برای جرج بوش و نیکلا سارکوزی، روسای جمهور آمریکا و فرانسه، این رجعت به نامهنگاری در فرهنگ دیپلماسی را یک سنت ایرانی توصیف کرده بود، بوش اواخر هفته گذشته (ظاهراً در پیروی از این سنت ایرانی) نامهای را برای یکی از قدیمیترین دشمنانش ارسال کرد؛ دشمنی که در سال 2002 او را در کنار رژیم سابق عراق و حکومت ایران جزو سه محور اصلی شرارت نام برده بود: کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی.
البته به عقیده کارشناسان این نامه بیش از آن که مانند نمونههای مشابه ایرانی واکنشی به تیرگی روابط باشد، نشانهای از باز شدن انجماد حاکم بر روابط دو کشور است و بیشتر هدف آن اجتناب از بازگشت به روابط سردی است که پیش از آغاز مجدد مذاکرات جدی شش جانبه در فوریه سال جاری میلادی بر روابط دو کشور حاکم بود. روابط سیاسی و دیپلماتیک آمریکا و کره شمالی جدا از تیرگی دائمی آن از زمان جنگ کره، از 10 سال پیش تا کنون بر سر مساله فعالیتهای هستهای کره شمالی به سطح نازلتری نیز افول کرده است. صحت خبر ارسال این نامه جمعه توسط وزارت خارجه آمریکا تایید شد.
در این نامه که کریستوفر هیل، معاون وزیر خارجه آمریکا و مامور ویژه رسیدگی در پرونده هستهای کره شمالی، سهشنبه گذشته در دیدار رسمیاش با وزیر امور خارجه کره شمالی، به او تسلیم کرد تا در اختیار رهبر این کشور قرار گیرد، بوش «رهبر عزیز» (لقبی که کیم جونگ ایل برای خودش انتخاب کرده) را مخاطب قرار داده و از او خواسته است تا تمام جزئیات مربوط به فعالیتهای هستهای کشور متبوعاش را در گذشته و حال منتشر کند.
این نامه در حالی برای رهبر کره شمالی ارسال میشود که هفته گذشته برخی کارشناسان پیشبینی می کردند کره شمالی از انجام تعهداتاش درباره انتشار جزئیات فعالیتهای هستهای این کشور در زمان مقرر بر نخواهد آمد. بر اساس موافقتهای اجلاس شش جانبه که از فوریه سال جاری کار خود را با جدیت دنبال میکند، کره شمالی موظف شده است تا پیش از آغاز دور آتی مذاکرات شش جانبه که قرار است پیش از پایان سال جاری میلادی برگزار شود، علاوه بر غیرفعال و پیاده کردن تاسیسات هستهای یانگبیون، تمام جزئیات مربوط به فعالیتهای هستهای خود را منتشر کند.
اما مسالهای که بیشتر نگرانیهای کارشناسان را در این زمینه به خود معطوف کرده است، مساله اورانیوم فوقالعاده غنی شده (Highly Enriched Uranium) یا به طور اختصار HEU است که آمریکا مدعی است کره شمالی طی برنامهای پنهانی که در سال 2002 فاش شد، در صدد دستیابی به آن بوده و اکنون احتمالاً مقداری از آن را در اختیار دارد. کره شمالی که پیش از این وجود تاسیسات غنی سازی پلوتونیوم را تایید کرده و برنامههای هستهای خود را نیز بر ساخت کلاهکهای پلوتونیوم متمرکز کرده بود (کما این که موشک آزمایشی که کره شمالی در سال 2006 جهان را با آن غافلگیر کرد از همین نوع بود) بارها و بارها در برابر تکرار این ادعا از سوی آمریکا، وجود HEU را در این کشور انکار کرده است.
اکنون در حالی که آمریکا با سماجت بر وجود HEU (که در ساخت بمب هستهای کاربرد دارد) در کره شمالی پافشاری میکند، به نظر میرسد که دستآوردهای اجلاس شش جانبه به نوعی در معرض خطر قرار گرفته باشند. از یک سو کره شمالی در صورتی که در گزارش کاملاش از فعالیتهای هستهای این کشور بخواهد وجود اورانیوم فوقالعاده غنی شده را در این کشور تایید کند، این مساله به مثابه کذب بودن تکذیبهای مکرر این رژیم در گذشته است که اعتبار پیونگیانگ را در نظر سایر کشورهای اجلاس شش جانبه کاهش میدهد و در بهترین شرایط، احتمالاً باعث سختگیری بیشتر در بازرسیهای هیاتهای بعدی خواهد شد که از سوی این اجلاس برای نظارت بر حسن اجرای مفاد مورد توافق به کره شمالی اعزام میشوند.
از سوی دیگر اگر کره شمالی بخواهد وجود اورانیوم فوقالعاده غنیشده را نفی کند، با توجه به اصرار آمریکا بر عکس این مساله، بیم آن میرود که تداوم همکاریهای کره شمالی و سایر اعضای اجلاس شش جانبه وارد دوره سختی شود که آن نیز در بهترین شرایط در صورتی که وجب قطع کمکهای خارجی به کره شمالی نشود، روند انتقال را بسیار کند و دشوار خواهد کرد؛ مسالهای که برای کره شمالی با توجه به نیاز وافر این کشور به کمکهای خارجی (به ویژه پس از سیلهای پی در پی سال جاری و کاهش تولید مواد غذایی داخلی) به مثابه مرگ تدریجی است.
این شرایط که نوعی شرایط باخت - باخت برای کره شمالی است (البته در کوتاه مدت چرا که در دراز مدت کشورهای طرف کره شمالی نیز از شکست روند مذاکرات متضرر خواهند شد) واکنش این کشور را به پافشاریهای آمریکا درباره مساله اورانیوم غنی شده با نوعی تردید آمیخته با وحشت همراه کرده است؛ وحشتی که ناشی از احتمال واکنش غیر منطقی کیم جونگ ایل به شرایطی است راه فراری برای او باقی نگذاشته است (و البته چنین عکسالعملی با توجه به ساخت شخصیتی او چندان بعید به نظر نمیرسد).
آمریکا همچنین مصر است که کره شمالی باید در گزارش آتی خود تعداد کلاهکهای هستهای را که در اختیار دارد، مقدار مواد رادیواکتیو که در ساخت تسلیحات هستهای کاربرد دارند، و میزان دانش و فنآوری که در این زمینه در دست دارد، نام کشورهایی که این دانش علمی را از آنها به دست آورده، و کشورهایی که بخشهایی یا تمام این اطلاعات را در اختیارشان قرار داده، ذکر کند. گفته میشود این سختگیری آمریکا بیشتر بر اثر فشار لابی اسرائیلیها است و در پی حمله هوایی اسرائیل به تاسیساتی هستهای در خاک سوریه شدت یافته است. اسرائیل مدعی است سوریه این تاسیسات هستهای را از کره شمالی وارد کرده است و این در حالی است که دولت سوریه منکر وجود چنین تاسیساتی شده است.
اما مسالهای که شاید نامه بوش به طور تلویحی سندی دال بر صحت آن باشد، این است که همان قدر که پیونگیانگ به کمکهای خارجی وابسته است، کاخ سفید نیز به پیروزی نهایی در سیاستی که برای کنار آمدن با کره شمالی در پیش گرفته، محتاج است.
دولت جمهوریخواه ایالات متحده حدوداً از هفت سال گذشته در کاخ سفید مستقر شده اما در این مدت حتی کوچکترین موفقیتی در زمینه دیپلماسی کسب نکرده است. در عراق و افغانستان دیپلماسی برقراری ثبات و آرامش اگر پیشرفتی هم داشته باشد، بسیار کندتر از آن است که افتخارش بتواند نصیب دولت بوش شود (دولتی که فقط یک سال دیگر بر سر کار است)، در پاکستان دیپلماسی حمایت از مشرف نتیجه جز ناامیدی نداشته است، دیپلماسی خاورمیانه و اقدام برای صلح اعراب و اسرائیل خیلی دیرتر از آن به ذهن سیاستمداران کاخ سفید رسیده که حتی اگر نتیجهای در بر داشته باشد بتواند در دوره باقی مانده از حضور جمهوریخواهان به نفعشان تمام شود، و دیپلماسی آنها در قبال ایران با انتشار گزارشی از سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی که دموکراتها در برابر دولت بوش علماش کردند برای کارنامه دیپلماسی آنها تا به این جا شکست بزرگی بوده است. در این شرایط به نظر میرسد پرونده کره شمالی آخرین فرصت دولت جمهوریخواه است تا در پایان حضور هشت ساله خود در کاخ سفید دست کم یک نمونه موفقیت آمیز از کاربرد دیپلماسی را در پرونده خود درج کند.
در حقیقت نیاز آمریکا به پیروزی در این پرونده به حدی است که حتی برخی گمانهزنیها درباره علت تغییر زمان اجلاس شش جانبه، به دست آوردن زمان لازم برای متقاعد کردن پیونگیانگ را انگیزه اصلی و واشینگتن را عامل این تغییر میدانند. قرار بود کشورهای عضو اجلاس شش جانبه شامل آمریکا، روسیه، چین، ژاپن، و کره شمالی و جنوبی شنبه و یکشنبه هفته جاری دور جدیدی از مذاکرات خود را درباره فعالیتهای هستهای کره شمالی آغاز کنند اما این اجلاس به روزهای آینده موکول شده است. وزارت خارجه آمریکا در بیانیه رسمی که به این خاطر منتشر شده تنها به ذکر «اشتباه در زمان بندی اجلاس» به عنوان دلیل تعویق آن بسنده کرده است.
هیل که هفته گذشته پس از سفر به کره شمالی و بازدید از سایت تاسیسات هستهای این کشور که در حال پیادهسازی و تخریب است، به پکن، پایتخت چین، سفر کرده بود، در مصاحبهای مطبوعاتی اشارات ظریفی به این مساله داشت که به طور غیر مستقیم موید تلاش آمریکا برای متقاعد کردن کره شمالی به همکاری بیشتر با اجلاس شش جانبه بود. هیل در این مصاحبه تصریح کرده بود که کره شمالی باید در گزارش آتی خود از فعالیتهای هستهای گذشته و کنونی این کشور، حتماً باید مساله غنیسازی اورانیوم را نیز مشخص کند و گفته بود: «چیزی که ما به آن نیاز داریم این است که آنها [کره شمالی] قدم پیش بگذارند و نشان دهند که به ما و به این روندی که در پیش گرفته شده اطمینان دارند.»
گفته میشود برقراری ارتباطات اقتصادی با آمریکا و همچنین حذف نام کره شمالی از فهرست کشورهای حامی تروریسم که توسط آمریکا تهیه میشود (این امتیاز قبلاً هم بارها مطرح شده است) از جمله امتیازاتی بوده است که جرج بوش برای تشویق پیونگیانگ به همکاری در این مورد مطرح کرده است. از سوی دیگر کره شمالی بر اساس بخشی از توافقات اجلاس شش جانبه که در ماه فوریه به امضای کشورهای حاضر رسیده است در برابر این همکاریها توقع دریافت نزدیک به یک میلیون تن سوخت سنگین یا معادل آن را به عنوان کمکهای اقتصادی دارد. ارسال نزدیک به 50 هزار تن از این محموله از اواخر تابستان در پی توقف فعالیتهای رآکتور یانگبیون، آغاز شده است.
سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا پس از انتشار خبر ارسال نامه بوش برای کیم جونگ ایل گفت بوش برای روسای جمهور و رهبران تمام کشورهای عضو اجلاس شش جانبه نامههایی نوشته که مضمون همگی آنها پایبندی به اصول مورد توافق در این اجلاس و نیاز به همکاری و اعتماد کره شمالی به سایر کشورهای حاضر در این اجلاس است.
نظر شما :