ارتقای موقعیت ایران و نگرانی امریکا

۲۰ فروردین ۱۳۹۰ | ۰۱:۲۴ کد : ۱۱۶۹۰ آمریکا
دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل امریکا معتقد است امریکا در برخورد با تحولات مردمی‌ در کشورهای خاورمیانه عربی به دلیل غیرقابل پیش‌بینی بودن آینده این تحولات سعی در مدیریت بحران دارد
ارتقای موقعیت ایران و نگرانی امریکا

دیپلماسی ایرانی: سیاست خاورمیانه ای امریکا تابعی از تحولاتی است که طی ماه‌های گذشته در شمال افریقا، خلیج فارس و همچنین خاورمیانه عربی شکل گرفته است. همانگونه که تمامی‌تحلیل‌گران بر این امر واقف هستند، جا به جایی قدرت نظام‌های سیاسی اقتدارگرا زمینه را برای تغییرات اجتماعی و ساختاری فراهم کرده و ایجاد این تغییرات را اجتناب ناپذیر می‌کند. به عبارت دیگر شرایطی به وجود می‌آید که بر اساس آن دگرگونی در نخبگان در الگوهای رفتاری و هم چنین شکل بندی‌های نظام سیاسی به وجود خواهد آمد.

رویکرد امریکا در ارتباط با تحولات منطقه ای بر اساس جلوه‌هایی از مدیریت بحران شکل گرفته است. یعنی این که امریکا در یک شرایط غافلگیر کننده سیاسی و منطقه ای واقع شده و برای عبور از چنین شرایطی از الگوی مدیریت بحران استفاده کرده است. ویژگی الگوی مدیریت بحران این است که تصمیمات حالت تاکتیکی دارد. از سوی دیگر این تصمیمات تغییر یابنده است.

موضوع اصلی برای امریکا این است که تحولات خاورمیانه چه تاثیری بر موج اسلام‌گرایی در منطقه به جا می‌گذارد؟ رویکرد امریکا این است که اگر تحولات منجر به ظهور دولت‌های لیبرال، سکولار و غیر هویت گرا شود،‌ طبیعی است که این امر مطلوبیت‌های زیادی را برای امریکایی‌ها به وجود می‌آورد. به این دلیل که در فضای اجتماعی موجود، ذهنیت و ادراک بسیاری از شهروندان خاورمیانه و شمال افریقا نسبت به امریکا بدبینانه است. مردم این مناطق امریکا را به عنوان حکومتی می‌دانند که از نظام‌های اقتدارگرا حمایت می‌کند. مردم کشورهای عربی امریکا را به عنوان حکومتی تلقی می‌کنند که از هژمونی منطقه ای اسرائیل در خاورمیانه حمایت به عمل می‌آورد.

بنابراین امریکایی‌ها در یک دو راهی قرار دارند که آیا در جهت گیری خود در رابطه با اسرائیل تغییر بنیادین به وجود آورند یا این که جهت گیری خود را در ارتباط با کشورهای اقتدارگرای خاورمیانه دگرگون کنند و آن را تغییر دهند؟ امریکایی‌ها گزینه دوم را انتخاب کرده اند. بحث اصلی امریکایی‌ها این است که تحولات خاورمیانه به گونه ای مدیریت شود که اولا گروه‌های هویت‌گرا موقعیت کمتری را به دست آورند، ثانیا تحولات از شدت زیادی برخوردار نباشد. به طور مثال در مصر و تونس تغییر در نخبگان سیاسی انجام گرفت ولی تغییر در ساختار سیاسی به وجود نیامد.

امریکایی‌ها تلاش دارند که جا به جایی در ارتباط با افراد در این کشورها بدون توجه به تحولات بنیادین در ساختار سیاسی انجام بگیرد و امریکا این تحولات را به این شکل هدایت کند. به این ترتیب فضای موجود در خاورماینه برای منافع امریکا ابهام زیادی را به وجود آورده است. همان طور که می‌دانید موضوعات امنیتی و بحران‌های منطقه ای همواره با ابهام رو به رو هستند. وقتی آینده تحولی نامشخص باشد بیانگر آن است که این تحول ماهیت بحرانی و امنیتی دارد. بنابراین مسئله اصلی امریکایی‌ها این است که موج اصول گرایی و هویت گرایی اسلامی‌در خاورمیانه را به گونه ای کنترل کنند که منجر به مصادره تحولات اجتماعی و انقلاب‌های اجتماعی مردم در خاورمیانه شود. بدون این که تحولی در ساختار سیاسی این کشورها اتفاق افتد.

اما باید در نظر داشت که جا به جایی در رهبران سیاسی و گردش نخبگان سیاسی در حکومت، پیامدهای ساختاری خود را در پی خواهد داشت. بنابراین امریکا چه بخواهد و چه نخواهد، موج هویت گرای خاورمیانه در سال‌های آینده در صدد باز ستانی حقوق از دست رفته خود خواهد بود. اعتراضات و موج‌های اجتماعی اعتراضی ادامه پیدا خواهد کرد و طبیعی است که این مسئله موضوع منافع امریکا و هژمونی اسرائیل را در منطقه به خطر خواهند انداخت و با تهدید رو به رو می‌کند.

بنابر این باید به این نگرانی امریکایی‌ها درباره این که آیا تحولات موجود در خاورمیانه می‌تواند موقعیت ایران را در خاورمیانه ارتقا دهد،‌ پاسخ مثبت اجتناب ناپذیر داد. به این دلیل که ایران معادله قدرت در خاورمیانه را مورد پذیرش قرار نمی‌دهد. معادله قدرتی که مبتنی بر نظام‌های سیاسی اقتدار گرا، هژمونی امریکا و برتری طلبی منطقه ای اسرائیل باشد به هیچ وجه مورد قبول و تایید ایران نخواهد بود.

گروه‌های اجتماعی مقاومت، مجموعه‌هایی که انقلاب‌ها و حرکت‌های اجتماعی را در خاورمیانه سازمان دهی کرده اند، بدون آرمان شهر نخواهند بود. جنبش‌های عصر جدید قرن بیست و یک را باید جنبش‌های آرمان شهری دانست و جنبش آرمان شهری قابل مصادره از طریق اقدامات سیاسی و تهییج گروه‌های نظامی‌شورشی نخواهد بود.



نظر شما :