ترکیه، الگوی ساکنان خاورمیانه
گفتارى از میرمحمود موسوی، کارشناس مسائل ترکیه و سفیر سابق ایران در کشورهای هند و پاکستان براى ديپلماسى ايراني.
در چند هفته اخیر تحولات سیاسی منطقه در راس اخبار جهان قرار گرفته و برای یافتن ریشه این جریان گسترده باید در قدم اول به ساختار حکومتها و نظامهای بسته و وضعیت نامطلوب اقتصادی-سیاسی و اجتماعی مردم در این کشورها توجه کنیم. اگر بخواهیم ریشهیابی کنیم و بدون اینکه دچار ذهنیگرایی شویم به دنبال ان باشیم که چه عواملی باعث به وجود آمدن چنین تحولاتی در این کشورها شده، باید به شعارهای مردم در این قیامها دقیق شویم.
این شعارها نشان دهنده آن است که نارضایتیهای گستردهای در طی زمان طولانی جمع شده و متاسفانه حکومتها به جای اینکه به این نارضایتیها رسیدگی کنند و پاسخگو باشند، توسط دستگاههای امنیتی و نظامیو با سرکوب مردم و بسته کردن فضای کشور خواستههای به حق مردم رانادیده گرفتند.
درباره کشور مصر باید گفت وضعیتی که امروزه جهان از طریق رسانهها به طور زنده شاهد آن است که در مدتی کوتاه بوجود نیامده است، بلکه سالهای زیادی است که مردم این کشور از فقر، بیکاری و فشارهای امنیتی و سیاسی رنج بردهاند و نه تنها در شهرهای غیرمرکزی که حتی در مقابل چشمان حاکمان مصر بخش زیادی از مردم قاهره در وضعیت بسیار سختی به سر میبرند و در مورد کشور تونس نیز جدای از برخی تفاوتها روند مسایل به همین شکل است به ویژه مشکل معیشتی و اشتغال جای خاصی دارد.
در نتیجه میتوان گفت که اولین عامل چنین اعتراضاتی به داخل خود این کشورها برمیگردد و این که نظامهای حاکم در این کشورها خدمتگزار مردم نیستند و به مشکلات و خواستههای مردم خود رسیدگی نمیکنند.
عامل دوم این است که نظامها و دولتها نماینده واقعی مردم نیستند. خود را صاحب و مالک و قیم مردم میدانند و اگر نظام مردمی حاکم بر این کشورها بود و دولتمردان آنها نمایندگان واقعی مردم بودند و قدرت آنها توسط قانون و رای و نظر مردم محدود میشد، خود را ناچار میدیدند که به خواستههای مردم توجه کرده و آنها را براورده سازند.
ریاست جمهوریهای 99 درصدی و یا میراثبری فرزند از پدر در نظام جمهوری داستانهای هم مضحک و هم تلخ و تکراری این منطقه است و امروزه این رفتارها زیر سوال رفته است. این عوامل بستر اولیه شکلگیری چنین قیامهایی است البته مظالم قدرتهای بزرگ جهانی در مسایل خاورمیانه و موضوعات مربوط به فلسطین و اسراییل هم مزید برعلت است که در مراتب بعدی قرار میگیرد.
بنابراین اگر به شعارهای مردم توجه کنیم درمییابیم که منبع و منشا این قیامها چه بوده است تا اینکه بتوانیم براساس فرضیههای واقعی موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
از جمله نکات مهمی که باید مورد توجه قرارگیرد سهم ارتباطات و دنیای جدید مجازی است که یک سو اگاهی معترضین را از یکدیگر بالا میبرد و دیگر انکه با اطلاع رسانی به جهان بیرونی ایجاد فشار بر داخل میکند.
در تحولات اخیر یکی از موضوعات مورد توجه مواضع کشورهای منطقه بوده است. موضعگیری سریع ترکیه که توسط رجب طیب اردوغان نخست وزیر ان کشور مطرح شد از اولین واکنشهای خارجی بود که هم به لحاظ سرعت اقدام و هم به جهت محتوای موضع مهم تلقی شد.
اردوغان از مبارک خواست که به خواستههای مردم توجه کند. ترکیه اکنون جایگاه متفاوتی در منطقه دارد. رفتار دموکراتیک دولت ترکیه به همراه موفقیتهای اقتصادی توجه کلیه کشورهای منطقه را به خود جلب کرده است.
حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان در طی 8سال گذشته بدون توسل به شعارهای مردم فریبانه و با تکیه بر عقلانیت جمعی هم رفاه عمومی را به میزان چشمگیر و بی سابقه بالا برده و هم موجب افزایش علاقه مردم ترکیه به اسلام شده است. این یک ادعای حزبی و گروهی نیست. حتی در نظرسنجیهای خارجی و همچنین نظرسنجیهای مستقل این مطلب ملاحظه میشود.
موفقیتهای ترکیه توسط نخبگان جهان و منطقه به دقت و با علاقه دنبال میشود. در چند روز اخیر بنیاد مطالعاتی اقتصادی و اجتماعی ترکیه نتیجه تحقیقات خود را در 8 کشور عربی منطقه منتشر کرد. یکی از نکات قابل تامل در گزارش این است که در 7 کشور عرب حدود 80% افکار عمومی به ترکیه سمپاتی دارند.
همچنین این نکته مهم که نگرش مردم عرب نسبت به ترکیه از شکل سمپاتی به علاقه ساختاری در حال تغییر است. این گزارش نتیجه میگیرد که خاورمیانه ترکیه را به عنوان الگو انتخاب کرده است.
مردم محروم منطقه شمال افریقا و خاورمیانه میان خود و ترکیه علایق مشترکی سراغ دارند. اشتراک تاریخی، دینی و این امر که ترکیه نیز از یک نظام دیکتاتوری حرکت کرده و ضمن حفظ اصول به سوی یک دمکراسی واقعی قدم برمیدارد. اگرچه هنوز با مقصد فاصله دارد لیکن در طول سالهای اخیر قدمهای بلندی برداشته است. بنابراین میتوان گفت مردم منطقه در تجزیه و تحلیل وضعیت جاری و اینده خود به ترکیه فکر میکنند. این سوال در ذهن طبقه متوسط مردم منطقه وجود دارد چه شرایطی موجب میشود که ترکیه وضعی به مراتب بهتر از ما داشته باشد.
اسلامگرایی در ترکیه الگویی برای کشورهای معترض
در طول سی سال گذشته چند تفسیر مختلف از اسلام در منطقه وجود داشته است اولین الگو و تفسیر جدی به دنبال انقلاب اسلامی ایران ارایه شد.
طالبان افغانستان تفسیر دومی از اسلام به دنیا نشان داد و پس از آن القاعده بود با تفسیر نادرست و بسیار خشن که اثار مخرب ان خارج از مرزهای افغانستان و حتی تا امریکا هم پیش رفت و لطماتی که این نحله فکری به تفکراصیل اسلامی وارد کرد بسیار سنگین بود. این قضیه اخیر بستری برای اسلام هراسی در جهان پدید اوردکه تا مدتها امکان پاکسازی ان نیست.
در طول سالهای اخیر رفتار حزب عدالت و توسعه در جایگاه یک دولت نسبتا موفق در ترکیه به عنوان یک نگرش متفاوت از اسلام موضوع بررسی بسیاری از تحلیلگران سیاسی در جهان قرار گرفته است. اصلیترین شاخصه این رفتار فاصله گرفتن از هر گونه تندروی و خشونت است. یعنی نقطه بسیار مهم و حساسی که موجب اسلام هراسی در غرب شده است. این پدیده جدید زمانی که با توفیقات سیاسی- اقتصادی دولت ترکیه همراه شده پژواک بیشتری یافته و طرفداران بسیاری را به خود جلب کرده است.
جهان اسلام نیز در سالهای اخیر روند حرکت این پدیده نو را رصد کرده و در مجموع برخورد مثبتی با ان داشته که این امر شامل محافل اسلامی مصر و تونس واردن بوده است.
از سوی دیگر در دو سه سال اخیر برخی تحولات بعد تازهتری به چهره ترکیه بخشید. در پی حرکت تبعیض امیز مجری یک مناظره در داووس که به نفع شیمون پرز عمل میکرد اردوغان به طور غیرمنتظره جلسه را ترک کرد. این اقدام و بعدها با حمله نیروهای اسراییل به کشتی ترکیه که حامل کمک به مردم غزه بود به شدت برروابط سابقه دار ترکیه و اسراییل ضربه زد. این قضیه در جهان عرب و اسلام برای دولت عدالت و توسعه و شخص اردوغان محبوبیت زیادی به ارمغان اورد.
نکاتی که ذکر شد موقعیت ترکیه را در قضیه خیزشهای اخیر ترکیه تا حدودی روشن میسازد. شاید به همین دلیل باشد که اوباما در طول یک هفته گذشته دوبار با نخست وزیر ترکیه در ارتباط با تحولات مصروتونس تماس تلفنی داشته است.
نظر شما :