فاصله زیاد ایران تا تحقق سیاستهای افریقایی
دیپلماسی ایرانی: اجلاس هم اندیشی ایران و آفریقا که طی روزهای 23 و 24 شهریور با حضور تعدادی از وزرای خارجه، صنایع و روسای جمهور دو کشور آفریقایی برگزار خواهد شد فرصت مناسبی است که مساله روابط ایران با این قاره به بحث گذاشته شده و مورد ارزیابی قرار گیرد.
گفتاری از جاوید قربان اوغلی سفیر سابق ایران در افریقای جنوبی برای دیپلماسی ایرانی
در دوران دولت نهم یعنی از سال 1384، تلاش زیادی انجام پذیرفت تا محور سیاست خارجی را به سمت قاره افریقا و قاره امریکای جنوبی متمایل شود و بیشترین تمرکز سیاست خارجی دولت نهم و دهم بر این دو قاره بود. اما در مقایسه با امریکای لاتین، دستاوردهای دولت نهم در قاره افریقا بسیار اندک بود. بنابراین ضمن اینکه تلاش اخیر دولت که با محوریت وزارت خارجه برای برگزاری اجلاس هم اندیشی ایران و افریقا اقدامی خوب و ارزنده است اما به نظر میرسد هدف اصلی از این همایش، سرپوش گذاشتن بر شکست سیاست خارجی افریقایی دولت نهم و دهم در برگزاری اجلاس سران ایران و اتحادیه افریقایی است که قرار بود در سال 2009 در تهران برگزار گردد و بعدا به سال 2010 موکول شد و با گذشت 9 ماه از این سال همچنان در هاله ابهام قرار دارد.
برگزاری اجلاسی با سران آفریقا در تهران مسبوق به سابقهای چند ساله است. تاکنون چندین اجلاس سران کشورهای افریقایی با کشورهایی مثل چین، ژاپن و حتی ترکیه (سال گذشته) برگزار شده و با توجه به این که افریقا از سالها قبل در اولویت سیاست خارجی ایران دارد، موضوع برگزاری اجلاس سران ایران و اتحادیه افریقا در تهران در دستور کار دولت (و وزارت خارجه )قرار گرفته بود. ضمن اینکه از نظر دولت آقای احمدی نژاد برگزاری چنین اجلاسی نقطه قوت و نمایش قدرتی در حوزه سیاست سیاست خارجی بود. اما ایران علیرغم تلاشهای زیاد موفق به انجام این کار نشد و کشورهای افریقایی به دلایل مختلف تاکنون با آن موافقت نکردهاند.
اوج این ناکامی را می توان در خرداد ماه سال گذشته و زمانی دید که قرار بود آقای احمدی نژاد برای اجلاس سران اتحادیه افریقا به لیبی سفر کند و خبرهای مربوط به این سفر هم منتشر شده و تمام مقدمات کار آماده بود و حتی معاون وقت وزیرخارجه در امور افریقا به لیبی فرستاده شده بود که مقدمات سفر را آماده کند، اما دولت لیبی تحت فشار کشورهای افریقایی و اعضای ناظر اروپایی اتحادیه افریقا مجبور به لغو سخنرانی آقای احمدی نژاد شد. به دنبال اعلام لغو این سخنرانی، سفر آقای احمدی نژاد لغو شد.
البته کارهای مقدماتی اجلاس سران از سالها قبلا شروع شده بود. در سال 85 با حضور یک هیئت بزرگ از اتحادیه افریقا در تهران ایده برگزاری اجلاس سران مورد بحث و مذاکره قرار گرفت .اما به دلایل مختلف تلاشهای دولت نهم برای این مهم ناکام ماند. بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نوعی بیاعتمادی در بعضی کشورهای افریقایی نسبت به ایران بوجود آمد و بسیاری از کشورهای افریقایی با دیده شک و تردید بیشتری به ایران نگاه میکنند. شاید بتوان این موضوع یکی از دلایل شکست تلاشها برای برگزاری اجلاس سران ایران و افریقا برشمرد.
این باعث شد دولت دهم تلاشی جدید را برای جبران این شکست آغاز کند و تعدادی از وزرای خارجه، صنایع و .... کشورهای افریقایی را در تهران جمع کند و اجلاسی را تحت این عنوان برگزار کند. البته همانطور که پیشتر گفتم هر اقدامی در تصحیح سیاستهای افریقایی ایران و قرار دادن این سیاستها در مسیر درست و ایجاد اعتماد در افریقا نسبت به ایران، اقدام بسیار خوب و ارزندهای است.
نکته دیگر اینکه اجلاس میتوانست خیلی زودتر برگزار شود زیرا اولین اجلاس از این نوع و در این سطح در اسفند سال 1381 در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی برگزار شده بود و اجلاس دوم با تاخیری طولانی برگزار میشود.
ظرفیتهای افریقا برای همکاری
زمینههای همکاری میان ایران و افریقا بسیار زیاد است. بر اساس گزارش سازمانهای بین المللی انرژی در حال حاضر سهم قاره افریقا در تامین انرژیهای فسیلی جهان 10 درصد است. این رقم در سال 2030 به 30 درصد خواهد رسید. یعنی در 20 سال آینده، 20 درصد به ظرفیت افریقا برای تامین سوختهای فسیلی جهان اضافه خواهد شد. معنای این آمار این است که اولا ظرفیت بسیار بزرگی در منابع نفت و گاز قاره افریقا وجود دارد، ثانیا سرمایه گذاریهای عظیمی در زمینه اکتشاف و بهره برداری از این منابع انجام خواهد شد و این ظرفیتهای بالقوه را بالفعل خواهد کرد.
در زمینه محصولات کشاورزی هم با توجه به گستردگی و حاصل خیزی زمینهای این قاره و هم چنین فراوانی بارندگی در این منطقه ظرفیت بالقوه بالایی در افریقا وجود دارد که نیازمند برنامه ریزی و سرمایه گذاری است.
به عنوان مثال زمانی که روابط تجاری چین را با افریقا در مقایسه با ده سال پیش که مبادلات اقتصادی چین با افریقا کمتر از10 میلیارد دلار بود در حال حاضر بالغ بر 100 میلیارد دلار است و این حجم عظیم روابط تجاری نشان دهنده موفقیت چین در پیشبرد اهداف آفریقایی است.
یا برای مثال ترکها که مدت زمان کوتاهی از شروع روابطشان با افریقا میگذرد، توانستهاند سال گذشته اجلاس سران ترکیه و کشورهای افریقایی را در کشورشان برگزار کنند، تعداد سفارت خانههای ترکیه در افریقا به شدت افزایش یافته و یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی ترکها به قاره پهناور افریقا اختصاص پیدا کرده به این دلیل که ترکیه میداند قاره افریقا دارای ظرفیتهای بسیار زیادی به خصوص در تامین مواد خام و اولیه برای کشور در حال توسعهای همچون ترکیه است.
برزیل از دیگر کشورهایی است که رابطه با قاره افریقا را از کشورهای پرتغالی زبان این قاره مثل موزامبیک و گینه استوایی شروع کرد و در حال پی ریزی رابطه بسیار قوی و قدرتمندی با قاره افریقا است.
اما متاسفانه روابط ایران با کشورهای افریقایی علیرغم ظرفیت های زیادی که وجود دارد، چندان موفق نبوده و دستاوردهای زیادی نداشته است. جز کشور افریقای جنوبی که حجم روابط ایران با این کشور قابل توجه است اما بیش از 90 درصد آن هم به دلیل صادرات نفت است، ایران با کشورهای دیگر افریقایی روابط اقتصادی چندانی ندارد. البته این مسئله دلایل متعددی دارد که همه تقصیر ها متوجه دولت اخیر نیست. اما باید توجه داشت که در دوره دولتهای قبل کارهای زیادی برای نهادینه کردن روابط انجام شده است. در دولت آقای هاشمی، و هم چنین دولت آقای خاتمی موافقت نامه های پایه با افریقا امضا شد و زیرساختهایی برای گسترش روابط با افریقا ایجاد شد که اقداماتی مثبت برای نهادینه کردن روابط ایران با افریقا بود. دولت نهم میتوانست از این زیرساخت ها نهایت بهره برداری را برای پیشبرد اهداف افریقایی جمهوری اسلامی ایران به خصوص در زمینه توسعه روابط تجاری و اقتصادی انجام میداد که متاسفانه آن طور که باید و شاید شاهد پیشرفتی در این زمینه نبودیم. البته شعارهای زیادی در رابطه با افریقا داده شد اما فاصله شعار تا اقدام زیاد است و هنوز فاصله زیادی با تحقق اهداف در افریقا دیده میشود.
نظر شما :