هدف، تکمیل حلقههای محاصره ایران است
دیپلماسی ایرانی: طی یکی دو هفته گذشته تحولات مهمی در صحنه لبنان رخ داده که برجسته ترین این تحولات بحث مربوط به ماجرای پرونده ترور آقای رفیق حریری است.
ابتدا رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی، گابی اشکنازی، اعلام کرد که در پایان تحقیق دادگاه بررسی پرونده ترور آقای حریری، عناصری از حزب الله متهم هستند و قرار است که آنها محاکمه شوند. بعد از آن، تحولاتی که در پی واکنشهای پیرامون همین موضوع از طرف آقای سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله، در پاسخ به این اظهارات داده شد منجر به این شد که صحنه وضعیت داخلی لبنان مقداری متشنج شد.
درست همزمان با این اظهارات بود که آقای سعد حریری در راس یک هیئت بلندپایه که در حقیقت بیش نیمی از افراد و وزرای کابینهاش را در برداشت، برای اولین بار به سوریه مسافرت کرد و در آنجا طی سه دور مذاکره با آقای بشار اسد، نزدیک به هفده توافقنامه و یادداشت تفاهم امضا کرد.
همزمان با سفر ایشان بود که تحولات مربوط به تشدید پرونده اتهام حزب الله از سوی طرفهای مختلف اعم از امریکاییها و اسرائیلیها پیگیری شد. بنابراین بعد از دیدار آقای سعد حریری، آقای ملک عبدالله، پادشاه عربستان که برای میانجیگری و مصالحه بین آقای حسنی مبارک و بشاراسد به مصر سفر کرده بود، با ورودش به دمشق وقتی با متوجه فضای متشنج لبنان شد، به همراه اسد تصمیم گرفتند که سفری را به لبنان داشته باشند.
این برای اولین بار بود که دو رهبر جهان عرب با هم در راستای یک موضوع به بیروت سفر میکردند، در نتیجه ابعاد گستردهای را داشت و نشان دهنده تحولات مهمی بود که در صحنه لبنان در حال جریان است.
به هر حال عربستان سعودی احساس کرد که در شرایط فعلی باید ثبات در لبنان برقرار باشد و آرامش مربوط به دولت آقای حریری همچنان استمرار پیدا کند. به عبارت دیگر عربستان سعودی مایل نیست که وضعیت فعلی صحنه داخلی لبنان به هم بریزد.
عربستان سعودی از گذشته نوعی روابط و نفوذ را در لبنان داشت که همیشه آن را حفظ میکرد، یکی در محور اهل سنت لبنان و دیگری در راستای حمایت از دولت لبنان و دولت حریری که همواره باید در راس ان یکی از روسای طایفه اهل سنت باشند یعنی یک دولتمرد سنی مذهب. اما معمولا سوریها مانع این موضوع بودند؛ در واقع وقتی که روابط سوریه با عربستان بهتر بود، نفوذ سعودی در لبنان حفظ میشد و وقتی روابطشان مقداری به هم میخورد، نفوذ عربستان هم در لبنان کاهش پیدا میکرد.
نقطه تحولی را که در رابطه با نفوذ عربستان در لبنان میشود گفت، بحث مربوط به اجلاس طائف در سال 1989 است و توافق معروف به طائف که منجر به پایان جنگ داخلی لبنان شد. لذا عربستان نقش مهمی را در برخی از مقاطع در لبنان داشته است.
من فکر میکنم هدفی که عربستان دنبال میکرد، اول اعاده و احیای وضعیت رابطهاش با سوریه بود که نقش مجدد خودش را در لبنان بدست بیاورد. ارزیابی دیگری که از سفر ایشان هست این است که عربستان همیشه به دنبال تثبیت رهبری خودش در جهان عرب است. اکنون پس از اختلافاتی که بین سوریه- عربستتان و قطر-عربستان که عمدتا بحث لبنان را هم در بر داشته و باعث اختلاف انها شده بود و از طرفی دیگری در محورهای دیگر بحث مصر و اختلافاتشان با سوریه و... موجب شد که پادشاه عربستان تحرکی را برای تثبیت وضعیت خودش در جهان عرب داشته باشد و این اختلافات را به نحوی حل کند. سفر ایشان به مصر و بعد هم به سوریه در همین راستا تحلیل می شود. در حقیقت ایشان در ابتدا به دنبال آشتی مبارک و اسد بود.
بالاخره عربستان حاضر شد که حتی با این وضعیت نقش سوریه در لبنان را به رسمیت بشناسد و به نحوی جلوی نفوذ قطریها را هم توسط پرونده لبنان بگیرد.
هدف دیگری که ایشان دنبال میکرد و در تحلیل مخالفین محور مقاومت وجود دارد این است که سوریها در مقابل این که عربستان وارد صحنه لبنان شود قاعدتا باید بهایی داده باشند و آن هم کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در لبنان است. البته این که این تحلیل تا چه حدی درست باشد بستگی به تحولات بعدی صحنه لبنان دارد. ولی من این تحلیل را زیاد واقعی نمیدانم.
اما نهایتا همانطور که عرض کردم نگرانی اساسی عربستان سعودی ناشی از به هم ریختن اوضاع داخلی لبنان و تضعیف دولت آقای حریری است. فلذا سفر ایشان در راستای تقویت دولت وحدت ملی است و در حقیقت به همپیمانی با سوریه برای کمک به استمرار وضعیت ثبات در لبنان هست.
محکومیت احتمالی حزب الله و فشار به ایران
از نگاه صحنه بینالملل و مخالفین مقاومت در منطقه وقتی صحبت از نفوذ حزب الله در منطقه میشود یعنی نفوذ جمهوری اسلامی. بنابراین طبیعی است وقتی فشار بر حزب الله وارد میشود، یعنی فشار بر همپیمان اساسی جمهوری اسلامی در لبنان.
در تحلیلهای سیاسی که در لبنان ارائه شده است و مقالاتی که در رسانههای مختلف لبنانی دیده میشود همواره روند پرونده ترور آقای حریری را روندی سیاسی میدانند و یکی از اهداف سیاسی شدن پرنده هم تصفیه حساب اسرائیل با جمهوری اسلامی در لبنان قلمداد میکنند.
آقای سید حسن نصرالله هم اشاره کردند که متهم کردن حزب الله از این بابت خطرناک است که در واقع سناریویی است که صرفا در چارچوب مسائل داخلی لبنان نباید دیده شود بلکه بحث در چارچوب مسائل منطقهای است. به این معنا که پروندههای مختلفی در منطقه مد نظر امریکا و اسرائیل است که با اتهام به حزب الله، فشار به آن پروندهها را دنبال میکند. به عبارت دیگر محاصره جمهوری اسلامی ایران یا در واقع تکمیل حلقه محاصره جمهوری اسلامی ایران برای اقدامات بعدی چیزی است که مدنظر غربیها بود.
نظر شما :