قابلیتهای برنامه هستهای ایران
نویسنده خبر:
کیهان برزگر
گفتاری از دکتر کیهان برزگر، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل ایران و امریکا براى ديپلماسى ايراني.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که درهای دوستی امریکا با ایران برای همیشه به روی این کشور باز نخواهد ماند، این افراد باور دارند که امریکا در استانه از دست دادن صبر خود در برابر ایران است و در این خصوص به مواضع اخیر امریکا در قبال ایران اشاره میکنند. گفتاری گفتاری از دکتر کیهان برزگر، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل ایران و امریکا:
فراتر از چالشهای موجود میان ایران و امریکا، برنامه هستهای ایران تنها موضوعی است که قابلیت ورود به گفتوگوهای دوجانبه و استراتژیک میان ایران و امریکا را دارد. نگاه غالب در امریکا و در ایران این است که مذاکرات ایران و امریکا به دلیل عدم وجود اجماع سیاسی لازم در سطوح نخبگان ایران اتفاق نخواهد افتاد و ماهیت قدرت و سیاست ایران نیز به گونهای است که به طرفهای رقیب در قدرت اجازه اینکار را نمیدهد. زمانی که دولت اصلاحطلب خاتمی میخواست وارد گفتگو شود، محافظهکاران بیعلاقه بودند. اکنون که دولت احمدینژاد میخواهد نیروهای رقیب از جمله اصلاحطلبان مانع میشوند.
واقعیت این است که ورود به گفتگوهای مستقیم میان ایران و امریکا بستگی به نوع موضوعات وسایل جاری بین دو طرف نیز دارد. ماهیت موضوعات گذشته و جاری همچون بحرانهای منطقهای، چگونگی مبارزه با تروریسم، صلح خاورمیانه، مسائل حقوق بشر و غیره به گونهای است که دو طرف را از یکدیگر دور میکند. به عبارت دیگر ایران و امریکا نگاههای مستقل و متفاوتی نسبت به این موضوعات دارند. مثلا انچه که برای امریکا در عراق امنیتزا است از جمله روی کار آوردن الیتهای همفکر و سکولار برای ایران امنیتزدا است. یا در مسئله صلح خاورمیانه، جمهوری اسلامی ایران، حمایت سیاسی خود را از حزبالله دریغ نمیکند چون حزبالله بخشی از ماهیت ایدئولوژیک شیعی انقلاب اسلامی ایران است.
اما ماهیت برنامه هستهای ایران به گونهای است که منافع دو طرف را به یکدیگر نزدیک میکند. در ایران، برنامه هستهای تنها موضوعی است که به لحاظ ملی و استراتژیک اجماع داخلی در نزد نخبگان حاکم در حفظ چرخه مستقل سوخت اتمی و تداوم برنامه هستهای صلحآمیز وجود دارد. گفتگوهای ایران و امریکا به دو دلیل قابلیت بیشتری در شرایط جدید یافتهاند: اول، شرایط منطقهای تغییر کرده و ایران دارای نقش منطقهای بیشتر و به تبع اهرمهای چانهزنی بیشتر در مذاکرات استراتژیک شده و این به نوبه خود یک نوع "برابری سیاسی" در مذاکرات را فراهم میکند. دوم اینکه دولت اوباما در امریکا نیز تلاش دارد تا سیاست خارجی امریکا در خاورمیانه و نسبت به ایران را که در زمان بوش مبتنی بر حذف رقیب بود کنار بگذارد و بنوعی وارد گفتگو شود.
از سوی دیگر، برنامه هستهای ایران یک موضوع استراتژیک ملی برای کلیه ایرانیان است. در این ارتباط، هرچند میان جناحهای مختلف قدرت اختلاف سلیقه در مورد چگونگی هدایت سیاستها وجود دارد اما در اصل تداوم چرخه مستقل سوخت و تقویت برنامه صلحامیز هستهای یک اجماع عمومی وجود دارد.
بنابراین ماهیت موضوع هستهای متفاوت است. موضوعی که در ان اجماع داخلی وجود دارد؛ نوع بازی میان طرفهای درگیر مبتنی بر برد – برد و همکاری است و طرفین درگیر، یعنی ایران و امریکا، قادر به حذف یکدیگر و نادیده گرفتن کامل خواستهای یکدیگر نیستند. یعنی ایران نمیتواند چرخه مستقل سوخت را کنار بگذارد، چرا که بابت ایجاد مشروعیت ان بهای زیاد سیاسی پرداخته است. امریکا نیز نمیتواند یک ایران دارای تسلیحات اتمی را تحمل کند. نقطه تعادل پذیرش یکدیگر در یک بازی برد – برد است. همان اتفاقی که در حال حاضر در شکل مذاکرات هستهای در حال انجام است.
برنامه هستهای فراتر از مسایل انرژی و تکنولوژی به مسائل امنیت ملی و سیاستهای استراتژیک یک منطقهای و جهانی ایران نیز ارتباط مییابد. برنامه هستهای ایران قابلیت ورود به گفتگوهای استراتژیک با امریکا را دارد. دولت امریکا نیز باید درک کند که دیپلماسی و گفتگو تنها راه دستیابی به یک راهحل مورد توافق بین دوطرف است. تداوم فشارها و تحریمهای جدید فرصت گفتگو را چندی سال به عقب میاندازد.
نظر شما :