فضا را پیچیدهتر نکنیم!
نویسنده خبر:
جاوید قربان اوغلى
یادداشتی از جاوید قربان اوغلی، سفیر سابق ایران در آفریقای جنوبی و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی.
رئیس سازمان انرژی اتمی ایران تصمیم هیئت دولت برای تأسیس 10 سایت هستهای جدید در کشور، اعلام کرد"پنج سایت را بنا به دستور رئیس جمهور تعیین کردیم و از این به بعد سایتهای غنی سازی ما سایتهای بازی نخواهند بود بلکه در دل کوه ساخته میشوند."
گفتاری از جاوید قربان اوغلی، سفیر سابق ایران در آفریقای جنوبی و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی:
صدور قطعنامهای جدید علیه ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی در حقیقت مشکل و بن بست پرونده هستهای ایران را مجددا در منظر جهانی قرار داد.متاسفانه اقدامات صورت گرفته از سوى ايران در پاسخ به این قطعنامه نيز شتابزده و بدور از دورانديشى بود.
این واکنشها به هیچ وجه با آن چه در دو ماه گذشته از سوی تهران انجام شد سازگاری ندارد؛ تهران طی دو ماه گذشته در مذاکرات ژنو وپس از آن در مذاکرات وین با طرفهای مقابل به توافقاتی رسید که بیشتر ابتکارى ايرانى براى پيشبرد طرح جديد خود و تامين سوخت رآکتور تهران و نهايتا راه حلى براى برون رفت ازبن بست قبلى بود.
البته باید توجه داشت که در دولت نهم و دهم ايران براى حل مشکل هسته اى ادبياتى نامانوس ، رفتارى متناقض و رویکردی آرمان گرایانه اتخاذ کرده که نتيجه آن درک ناصواب اطراف ديگر از موضع ما و نهايتا پيچيده تر شدن موضوع است.
مسولين مربوطه در طرح خود براى حل و فصل مساله هستهای ایران مشکلات جهانی به آن پیوند زدند. در حالیکه ما باید مساله هستهای خود را از مسائل و موضوعات غير مرتبط جدا وبا تمرکز بر کشورها و قدرتهایی که مستقیم یا غیر مستقیم در مساله هستهای ایران ذینفع یا دارای نقش هستند و تعامل هوشمندانه با آنان حل و فصل کنیم.البته اينکار نيازمند ديپلماسى هوشمندانه و ديپلماتهاى ورزيده است .
ادبيات نامانوس در واکنشهای ایران به قطعنامه آژانس و اعلام تبليغاتى تصمیم برای ساخت ده مرکز دیگر در کشور نه تنها مشکلات را رفع نمیکند بلکه ضمن پیچیده کردن هر چه بیشتر فضای موجود، وضعیت پرونده ایران را در جهان وخیمتر میکند چراکه فارغ از جنجالهایی که غربيها در جهان ایجاد میکنند ما قصد داریم مساله هستهای کشور را به شکلی صلح آمیز و از طريق گفت و گو با کشورها و سازمانهای ذی ربط ،حل و فصل کنیم .
برای ما مسلم است که فعالیتهای هستهای ایران انحرافی ندارد اما اگر اعتقاد داریم دیگر ان در موضوع هستهای ایران سیاه نمایی مى کنند، رفتار ما بايد بگونهای باشد که حداقل کید آنها را نابود کند نه اینکه با رويکردى جنجالى و تبليغاتى بهانه بيشترى بدست آنان بدهيم تا در ارائه تصويرى ناصواب و مخالفت با دنیا که جزء اهداف و برنامههای آنهاست موفق شوند.
رویکرد امریکا در برابر ایران
از زمان آغاز به کار آقای اوباما تاکنون رویکرد امریکا در رابطه با ايران،چه در پرونده هسته اى و چه رابطه سازى ، دقيق،با برنامه و هوشمندانه بوده است.امریکا با عملکرد خود طى يکسال گذشته چنين وانمود کرده است که خواهان حل و فصل مسالمت آميز پرونده هسته اى ايران و مذاکرات بدون پيش شرط در بعد روابط دو جانبه است.در عمل هم شاهد بودیم که امریکادر موضوع هستهای ایران با حذف همه پیش شرط هاى دولت سلف اوباما به پای میز مذاکره آمد.از نظر دنيا و افکار عمومى جهان این رویکردی مثبت بود.بطور طبيعى اظهارات غیر دیپلماتیک و تبليغاتى اوباما را به سوی رفتاری تندتر تحت فشارهاى لابى نيرومند صهيونيستها و جناح هاى تند داخل آمريکا سوق خواهد داد که طبعا خلاف خواست و اراده اعلام شده ایران در مسیر حل مساله هستهای است.
از ياد نبرده ايم که آقايان مذاکرات ژنو را در سطح موفقيتى ملى در بوق و کرنا کردند و در نماز جمعه چه تعريفها از مذاکره کننده ايرانى کردند و آقاى احمدى نژاد در پاسخ به شبهات مطرح شده در باره مذاکرات 45 دقيقه اى آقای جلیلى و برنز اعلام کرد:" آقاى جليلى و برنز مذاکره کردند و اتفاقا مذاکره خوبى هم بود".البته بايد اذعان کرد که اين مذاکرات نه يک گپ معمولى که سنت شکنى 30 ساله از سوى دوطرف بود ولى سوال اين است که اگر فرایند مثبتی در حال وقوع بوده چرا ما این فرایند را تقویت نمیکنیم؟
البته بر اين باورم که در مذاکرات ژنو و متعاقب آن در وين بعلت ضعف ديپلماسى، آقايان صحنه مذاکره را واگذار کردند و اکنون بجاى تصحيح اشتباهات در صدد برهم زدن بازى هستند.
بطور طبيعى ادامه بازى بدان معنا نیست که ما به خواستههای طرفهای مقابل خود تن در دهیم. همه اقشار و گروهها در داخل کشور مخالف تصمیم اشتباهی بودند که در مذاکرات ژنو و وین در مورد خارج ساختن اورانیوم از کشور اتخاذ شد؛ هنوز مشخص نیست که چه کسی با چه اهدافی این مذاکرات را انجام داد.این مسائل ناشی از آن است که دولت نمیخواهد با مردم شفاف برخورد کند و همانطور که قبلا گفته ام مشخص نیست در موضوع هستهای کشور محرم و نامحرم کدام است؛ به نظر میرسد دیگران محرم و مردم ایران نامحرم هستند در حاليکه عدم شفافیت در موضوع هستهای هیچ کمکی به پیشبرد اهداف ایران نمیکند چراکه کشور در این مسیر نیازمند حمایت ملی است و اين حمايت فقط در سر دادن شعار انرژى هسته اى حق مسلم ماست در سفرهاى تبليغاتى ميسر نمى شود.
حمایت چین و روسیه را از دست دادیم
با بغرنجتر شدن پرونده و عقب نشينى از توافقات وين، ایران دو حامی نصفه نيمه خود یعنی روسیه و چین را نيز از دست داد.؛ این دو کشور تاکنون حداقل در جلوگيرى از صدور قطعنامههاى تند در آژانس تلاش داشتند با ایران همراه باشند اما ديديم که با قطعنامه اخير همراهى و عليه ایران رای دادند.اين امر ناشى از رایزنیهای فشرده امریکایی اسراييلى با اين دو کشور و رفتار متناقض ما در رابطه با مذاکرات ژنو و وين بود.نتيجه اينکه علی رغم امتيازات اقتصادی ایران به چین و روسیه، این دو کشور به نفع غرب عمل کرده و با رای مثبت خود از قطعنامه حمایت کردند.دولت بجاى مانور در باره بيانيه تکرارى گروه غير متعهدها در آژانس که همه ساله تکرار مى شود( و برخى از همين صادر کنندگان بيانيه با قطعنامه آژانس نيز همراهى کردند) بايد به اين سوال پاسخ دهد که چرا عليرغم آنهمه امتيازاتى که به روسيه و چين داديم آنان ما را تنها گذاشتند.
این روند به آقای اوباما و کشورهای غربی کمک خواهد کرد که به راحتی بتوانند یک اجماع جهانی را علیه ایران بسیج کنند؛ این اجماع جهانی تبعات زیادی برای ایران خواهد داشت. گام بعدى ممکن است تصويب قطعنامه ديگرى در شورای امنیت در ذیل ماده 41 فصل هفت منشور سازمان ملل متحد باشد که در صورتيکه ما نتوانيم وضعيت را تغيير دهيم ،به راحتی تصویب خواهد شد.که در صورت تصویب آن شرایط ایران در جهان با پیچیدگی بیشتری روبرو خواهد شد.البته از نظر آقايان تا زمانيکه قطعنامه ها ورق پاره هايى بيشتر نيست ، بايد منتظر تصويب چنين قطعنامه ها و گرفتار کرددن بيشتر کشور باشيم.
فضا را پیچیدهتر نکنیم
به نظر من اشتباه بزرگى خواهد بود که با واکنش شتابزده و ادبيات خشن ميدان بازى را به طرف مقابل بسپاريم.اگر بناى انجام کارى را هم د اريم بايد اينکار ناشى از برنامه و بدور از جار و جنجال تبيلغاتى باشد.اينگونه رفتارها و شعارهايى مانند عدم همکارى با آژانس و يا خروج از ان پى تى که معمولا در چنين فضاهاى ملتهب مطرح مى شود جز اينکه با عدم اجرا بيشتر به وجهه ما آسيب بزند نتيجه ديگرى در پى نخواهد داشت.
آقاى البرادعى طى چند روز آينده جاى خود را به خلف ژاپنى خود خواهد دادواگر البرادعى با سياست يکى به نعل و يکى به ميخ با دو طرف سعى مى کرد آينده سياسى خود را طراحى کند بى گمان خلف ژاپنى او همراهى بيشترى با طرف ديگر پروند هسته اى ما خواهد داشت.بنابراين بنظرم بهتر است دولت بجاى سياست تبليغاتى،غير شفاف و متناقض خود روشهايى که تامين کننده منافع کشور و ملت است را در پيش بگيرد.
نظر شما :