/ویژه نامه نوروزی دیپلماسی ایرانی/
سال 90؛ سال راه اندازى نيروگاه بوشهر
دیپلماسی ایرانی: روابط ايران و روسيه در سال گذشته روابط پر فراز و نشيبى بود. با نگاهى کلى به اين روابط در دو سال گذشته مىتوان گفت که روابط ايران و روسيه در سردترين وضعيت خود در دوران پس از فروپاشى شوروى به سر مىبرد.
يکى از مهمترين تحولات در حوزه روابط دوجانبه ايران و روسيه، به راى مثبت روسيه به قطعنامه 1929 شوراى امنيت در مورد تحريم ايران مربوط مىشود. همراهى روسيه با غرب در تصويب قطعنامه چهارم شوراى امنيت در مورد اعمال تحريمهاى گستردهتر عليه ايران، که در 19 خرداد به تصويب شوراى امنيت رسيد، اسباب دلخورى ايران را فراهم کرد و واکنشهای تند مقامات ايران به اين اقدام روسيه را در پى داشت؛ به نحوى که برای نخستین بار شاهد بوديم که مقامات ايران به شدت اين رفتار روسیه را مورد انتقاد قرار دادند.
تصويب قطعنامه 1929، مسائل ديگرى را هم به دنبال داشت. از جمله اين که بعد از تصويب اين قطعنامه دیمیتری مدوديف رییس جمهور روسیه به صراحت با استناد به اين قطعنامه اعلام کرد که مسکو تحویل سامانه دفاع موشکى موشکهای «اس ۳۰۰ » به ايران را متوقف می کند. اين تصميم با وجود قرارداد ايران و روسيه در سال 1384 در مورد فروش اين سامانه موشکى به ايران، ضربه دیگری به روابط ايران و روسيه وارد کرد و واکنشهايى را نيز از سوى ايران به دنبال داشت که سردى روابط دوجانبه را بيش از پيش نمايانگر شد.
علاوه بر اين، در سال 89 بحث راه اندازى نیروگاه بوشهر از مسائل مهم در روابط دوجانبه ايران و روسيه بود، چرا که تصور مىشد که در اين سال اين نيروگاه راه اندازى و برق تولیدی آن وارد مدار شود. روسیه در اواخر سال 88 اعلام کرده بود که نیروگاه اتمی بوشهر در بهار سال 1389 خواهد شد. با وجود ايران ولادیمیر پوتین، نخست وزیر روسیه در بهار 89 از راه اندازى نخستین راکتور نیروگاه اتمی صلح آمیز بوشهر در اواخر تابستان 89 خبر داد.
علىرغم اين، به دليل مشکلاتى که به وجود آمد باز هم شروع به کار نيروگاه به تاخير افتاد. در مورد علت اين تعويق ابتدا بحث ويروس «استاکس نت» مطرح شد و بعد هم اعلام شد که به دلایل فنی دیگری راه اندازى نیروگاه بوشهر به تعویق افتاده است.
در ارزيابى روابط ايران و روسيه بسيارى از کارشناسان، اين روابط را با روابط روسیه و آمريکا مرتبط مىدانند. به بيان ديگر با توجه به نوع روابطى که ميان آمریکا و روسیه در چند سال اخير در حال شکل گيرى بوده است بر روابط ايران و روسيه تاثير منفى گذاشته است. استراتژی که ديميترى مدودف در این چند سال دنبال کرده، احياى روابط با آمريکا بوده است و آمریکاییها هم علاقه مندى خود را به اين روابط نشان مىدهند و اوباما در اين مسير گامهاى جدى برداشته است.
بسيارى از کارشناسان معتقدند این بازسازی روابط روسيه و آمريکا، تاثیرات منفی بر روابط ایران و روسیه داشته است و اتفاقاتى که در دو سال گذشته رخ داده است را نيز نشانههاى آن مىدانند. هر چند نمىتوانيم تاثير نوع روابط روسیه و آمریکا را بر روابط روسيه با ايران نادیده بگیریم، با اين وجود به اعتقاد من در کنار آن بايد به اين نکته توجه کرد که روسيه در ارتباط با ايران هميشه با دست باز برخورد کرده است.
از آنجا که نياز يک طرفه ايران به روسيه وجود داشته، آنها با دست باز عملکرده اند و در این یکی دو سال اخیر نيز بر همین مبنا رفتارهای خود را در قبال ايران شکل داده اند. اين دست باز به اين معنى است که آنها هر موقع هر کاری خواسته اند، کرده اند. به اين معنا که استراتژی روسيه در مقابل ايران در لحظه و زمان شکل مىگيرد. اينگونه نيست که روسها استراتژی درازمدت و حتی میان مدتی در مورد رابطه با ايران داشته باشند، بلکه حسب شرایط تصمیم میگیرند که با ایران چه برخوردی داشته باشند.
از اين رو است که هر زمان که بخواهند، قرارداى را منعقد و ملغى مىکنند. آنها هیچ مانعی در روابط خود با ایران احساس نمی کنند. روسيه هيچ مانع حقوقی، هنجاری و سیاسی براى خود در قبال ايران قائل نيست. از اين رو است که در لحظه هر چه که بخواهد انجام مىدهد. مىتوان گفت که این ویژگی روابط ايران و روسيه در سال 89 کاملا واضح و آشکار بوده است.
به دليل اين ويژگى که روسها در لحظه و برحسب شرايط در مورد رفتار با ايران تصمیم میگیرند چندان نمیتوان از یک نوع روابط رو به رشد و یا رابطه در حال افول در سال 1390 سخن گفت. به هر حال تحولاتى که در خاورمیانه رخ داد و در حال وقوع است و دولتهايى که در آينده در اين کشورها روى کار خواهند آمد، عاملى است که مىتواند بر روابط روسیه و آمریکا از يک سو و روابط روسیه و ایران از سوى ديگر تاثيرگذار باشد.
محتمل است با توجه به سقوط برخى دولتهاى غرب گرا در منطقه نظير مصر و تونس، شرایطی ایجاد شود که روسيه بخواهد از رابطه خود با ايران استفاده کند تا تاثیرگذاری بيشترى در خاورميانه داشته باشند. از سوى ديگر مىتوان اين وضعيت را در نظر گرفت که روسها احساس کنند اگر بهای بیشتری به ايران بدهند، دست ایران در منطقه بازتر خواهد شد و در آينده مشکل بیشتری براى آنها ایجاد خواهد کرد.
اين شرايط آينده است که تعيين مىکند روسها منافع خود را در ارتباط با ايران در هر لحظه چگونه تعريف مىکنند و بر اساس آن چگونه عمل مىکنند. اين نوع نگاه مشکلى است که همیشه گریبانگیر روابط دوجانبه بوده است و به نظر نمىرسد در سال آينده نيز تغيير کند. بنابراين در ارتباط با چشم انداز روابط دوجانبه در سال 90 به نظر میرسد روابط ایران با روسیه نه این قدر بد میشود که براى دو کشور مشکل ايجاد شود و نه این قدر خوب می شود که بتوانيم از روابط پایدار و با ثبات در مورد روابط دو کشور صحبت کنيم.
در ارتباط با بحث نيروگاه بوشهر و اين که آيا در نهايت اين نيروگاه در سال پيش رو راه اندازى خواهد شد يا خير بايد اشاره کنم که پيش از اين که میله سوخت وارد قلب نيروگاه شود ذکر کرده بودم که روسها تا جایی که بتوانند این موضوع را به تاخیر میاندازند. ولی پس از تحويل ميلههاى سوخت، به نظر رسد که روسيه ديگر نمىتواند با بهانههاى قدیمی این کار را به تاخیر بيندازد. تا پيش از آن روسيه بحثهاى اقتصادی و فنی را دلايلى ذکر مىکردند که مانع از تکمیل نیروگاه بوشهر مىشود. اين بهانهها تا حدى قابل پذيرش بود. بعد از گذشت مدت زمانى روسها مجبور شدند که يک گام به پيش بردارند و میلههای سوخت را تحويل دادند. در واقع روسها در اين پروژه در هر فرايندى تاخیرات خود را خواهند داشت. اين که اين تاخيرات چند سال طول بکشد بستگى به موضوع دارد.
من فکر میکنم بحث فنی را نمىتوانند زياد طولانی کنند. به هر حال بهانههايى که در حال حاضر ايجاد شده مبنى بر اين که موتور خنک کننده مشکل داشته و يا اين که استاکس نت ضربههايى وارد کرده تاريخ مصرف مشخصى دارد و نهايتا روسها مجبورند براى اين که سابقه بدی از خود در اين زمينه به جای نگذارند نیروگاه را تکمیل کنند، با اين وجود تا جايى که امکان داشته باشد تاخيرخواهند داشت. بنابراين من فکر مىکنم سال 90 شاهد اين باشیم نیروگاه بوشهر راه اندازى شود و برق توليدى آن وارد مدار شود.
نظر شما :