به بهانه ایران، به کام وسوسه آقایان
دیپلماسی ایرانی: لیبی، یمن، بحرین در التهاب میسوزند. کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه از چند هفته پیش تاکنون تب و تاب را تجربه کرده اند. یمن در حال تجربه اعتراضهای عمومی است اما نام ایران گوشهای کاخ سفید نشینها را نوازش میدهد. بحرین نیروهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را به مدد طلبیده تا شاید بتواند به اعتراضهای عمومی پایان دهد و باز هم نام ایران در میانه اخبار این کشور چند بار به گوش میرسد. عربستان با شیعیان جاگرفته در شرق بدترین رفتارها را در "جمعههای خشم" میکند و البته باز و باز نام ایران هم راستا با پوشش خبرهای ریاض بر صفحه تلویزیونها نقش میبندد.
بر هیچکس پوشیده نیست که ایران در این روزهای سخت و حساس خاورمیانه تبدیل به اصلیترین دغدغه ایالات متحده شده است. همین حقیقت نویسنده روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال را برای نوشتن مقاله ای در خصوص ایران هراسی در کاخ سفید وسوسه میکند. وال استریت با اذعان به این نگرانی در میان دموکراتهای تکیه زده بر مسند قدرت در واشنگتن مینویسد:
کاخ سفید نشینها به این قطعیت رسیده اند که تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه یک ماحصل جدی داشته که آن هم قدرت گرفتن ایران بوده است. اکنون دولتمردان در آمریکا و قاره سبز و اتحادیه عرب هرگاه به فکر پاسخی به این ناآرامیها در منطقه میافتند ابتدا باید کاری برای ایران انجام دهند.
تصمیم باراک اوباما برای حمله نظامی به لیبی هیاهوی بسیاری در رسانههای غربی به راه انداخته است. روزنامه وال استریت در ادامه این یادداشت با محوریت ایران سعی در تلطیف فضای حاکم بر جامعه جهانی علیه باراک اوباما دارد و در تقسیم این تقصیر بخشی از بار آن را بر دوش ایران میاندازد: رای مثبت اوباما به گزینه حمله نظامی علیه لیبی در واهمه از ایران ریشه داشت. کاخ سفید بیم این را داشت که تعلل در پروژه حمله به طرابلس در نهایت دست تهران را در این کشور باز نگاه دارد! عربستان سعودی و ایران از مدتها پیش برای در اختیار گرفتن کنترل منطقه تقلا میکنند و این ترس دست از سر واشنگتن برنمیدارد که مبادا این تحولات فضا را برای بازی بیشتر ایران هموار کند.
از بحران لیبی که بگذریم میرسیم به بحرین. امریکاییها در ناآرامیهای منامه هم نگران حضور ایران هستند. اکنون که پایههای خاندان آل خلیفه در بحرین به لرزه افتاده بسیاری این احتمال را مطرح میکنند که شاید خلا ناشی از این شلوغی را ایرانیها پر کنند. بحرین کشوری عادی نیست. کشوری ست که پنجمین پایگاه نظامی ایالات متحده را در آغوش دارد و همین مساله گذار از منامه و واگذاری آن به غیر را برای آمریکاییها سخت کرده است.
در یمن هم ماجرا بر همین منوال است. یمن را همگان متحد استراتژیک ایالات متحده در منطقه میدانند. اکنون نه تنها واشنگتن که خاندان سعود در ریاض هم نگران اوضاع بحرانی در یمن هستند. سقوط علی عبدالله صالح سناریویی است که این طیف تلاش میکنند به تعویق بیندازند. وداع این رئیس جمهور با قدرت هم میتواند وزنه ایران در منطقه را بالا ببرد. ریاض سال گذشته میلادی برای مهار بحران داخلی در یمن به این کشور لشگرکشی کرد. شیعیان حوثی در یمن دست به اعتراض زده بودند و جالب آنکه خاندان سعود ادعای حمایت تهران از این شیعیان را بر بوق و کرنا کرده بود.
یک مقام اروپایی به شرط عدم افشای نام خود میگوید: هرآنچه که امریکا در منطقه انجام میدهد ابتدا به ساکن یک پیش شرط دارد: این حرکت نباید به نفع ایران باشد و چه بهتر که به ضرر این کشور هم باشد.
بسیاری از تحلیلگران مسائل خاورمیانه هشدار میدهند که استراتژی باراک اوباما در قبال ایران میتواند به شکستی تمام عیار منجر شود. تهران و متحدان این کشور در منطقه ادعا میکنند که سیاستهای واشنگتن در قبال خیزشهای عمومی در خاورمیانه و کشورهای جهان اسلام دوگانه است. در بحرین امریکاییها اندک سخنی در خصوص کشتار شیعیان بر زبان نمیآورند. در شرایطی که دولت در بحرین سرنگون شود هر دولتی که جایگزین آن گردد بیشک به ایران نزدیکتر خواهد بود تا به ایالات متحده. یک عضو اپوزیسیون در بحرین حسن نصرالله در گفتگو با وال استریت در این خصوص میگوید: این سوال من هم از آمریکاییها و هم از دیگر اعراب است که چرا در برابر کشتار مسلمانان در بحرین سکوت کرده اید؟ تنها به این دلیل که آنها شیعه هستند؟
این روزنامه آمریکایی در ادامه نیم اشاره ای دارد به حوادث جاری در ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و مینویسد: باراک اوباما در پیام نوروزی خود برای ایرانیها به حاشیههای پس از انتخابات در ایران و مقابله دولتمردان با معترضان نیز اشاره کرد. سخنان رئیس جمهوری آمریکا نشان داد که وی در حال چرخش موضع در خصوص حوادث ایران است. باراک اوباما در جریان ناآرامیها در ایران عمدتا سکوت اختیار کرد و یا ادبیاتی نرم را برای انتقاد از دولتمردان ایرانی انتخاب کرد اما اکنون با توجه به تحولات در خاورمیانه ظاهرا اوباما ترجیح میدهد توپ را در زمین ایرانیها بیندازد و انها را نیز به سرکوب معترضان محکوم کند.
از ایران که بگذریم به سیاستهای باراک اوباما در قبال سوریه میرسیم. دمشق نیز این روزها نوعی از ناآرامی را تجربه میکند. باراک اوباما از نخستین روزهای حضور در قدرت تمام ابزارهای در اختیار را به کار گرفت تا شاید بتواند اندکی بشار اسد سوری را از تهران دور نگاه دارد. برقراری کانالهایی برای گفتگو میان اسرائیل و سوریه بر سر بلندیهای جولان هم از همین دست تقلاهای اقای اوباما بود. آمریکاییها ادعا میکنند که آنچه این روزها در قالب اعتراضهای هرچند نامحسوس در سوریه دیده میشود در یازده سال گذشته که بشار بر مسند قدرت بود، بیسابقه است. کاخ سفید نشینها امیدوارند که نخستین ماحصل این اعتراضهای عمومی فاصله گرفتن رئیس جمهوری 46 ساله سوریه از تهران باشد. همگان در غرب سخنان وزیر امور خارجه سوریه در حمایت از دخالت خاندان سعود در ماجرای بحرین را به گردش 180 درجه ای سوریها و پشت کردن به ایران تعبیر کردند.
منطقه خلیج فارس همچنان اصلیترین منطقه مورد مناقشه ایران و ایالات متحده است. خاندان سعود در توجیه اعزام نیرو به بحرین برای مهار ناآرامیها میگویند: نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و شاهد قدرت گرفتن ایران این بار در بحرین باشیم.
نظر شما :