برای نفت بود یا بشردوستی آقایان؟
دیپلماسی ایرانی: یک بار دیگر ایالات متحده به جان کشوری مسلمان افتاد. یک بار دیگر ما کشوری مسلمان را بمباران کردیم تا مردمانش را نجات دهیم. بار دیگر به ما گفته شد که مردمانی بی گناه در حال سلاخی شدن هستند و این رسالت اخلاقی ایالات متحده است که با پادرمیانی به حمام خون به راه افتاده پایان دهد. بار دیگر ما آن کشور خوب و مرتبی بودیم که باید به وظایف بین المللی خود عمل میکردیم. اما در این یک مورد خاص حتی در شرایطی که شورای امنیت تمام قد هم از حمله نظامی حمایت میکرد نباید وارد بازی میشدیم.
درست است که اخلاق حکم میکند ما از کنار هیچ مصیبت انسانی آسان نگذریم و البته که همه ما روزهای ریاست جمهوری بیل کلینتون در سال 1994 و بحران روآندا را به یاد داریم. در همان سال بود که نسل کشی گسترده ای در این کشور به راه افتاد و تمام اصرارها برای دخالت نظامی ما در این کشور به بن بست خورد. در ان تاریخ تنها چند صد سرباز نیروی زمینی ما میتوانستند از فاجعه ای انسانی و کشتار هزاران نفر جلوگیری کنند. اکنون پرسش اینجاست که چرا لیبی داستانی متفاوت است؟ چرا ایالات متحده نباید در این مساله دخالت میکرد؟
نخستین و پررنگترین دلیل آن است که لیبی منابع نفتی و گازی آنچنانی در اختیار دارد. هر حرکتی که واشنگتن در قبال لیبی انجام دهد از سوی ناظران بین المللی به تقلایی برای تکیه زدن بر منابع طبیعی طرابلس تعبیر خواهد شد. همگان کاخ سفیر را به دست و پا زدن برای تصاحب ثروتهای نفتی و گازی در لیبی متهم خواهند کرد. توجیهاتی از این دست که ما برای مهار بحران انسانی در لیبی حاضریم دلار خرج کنیم و یا خون بدهیم هم به کار مردمانی نمیآید که دیگر مدتهاست این سخنان ما را در جامه آمریکاییها باور نمیکنند.
این قبیل بحثها که اشغال نظامی یک کشور با در اختیار گرفتن کنترل منابع طبیعی آن بسیار فاصله دارد هم چندان به کار این روزهای مردمان جهان اسلام نمیآید. باید به یاد این افراد عراق را بیاوریم که امریکا هیچ تلاشی برای در اختیار گرفتن کنترل نفت آن حداقل در ظاهر نداشت. دولتمردان عراقی هم برای فاصله گرفتن از امریکا و به تصویر کشیدن این حقیقت که ما دستنشانده واشنگتن و دیگر کشورهای غربی نیستیم قراردادهای نفتی خود را با دیگران و بدون حضور امریکاییها منعقد کردند. هر آنچه که ایالات متحده در لیبی انجام دهد تنها و تنها به چشم مردمان این کشور و البته دیگر مسلمانان به غارت اموال تعبیر خواهد شد و نه چیز دیگر.
دومین دلیلی که روآندا را از لیبی جدا میکند، مذهب است. به تجربه ما در افغانستان نیم نگاهی بیندازید. هنوز در تمامی مدارس و مساجد افغانستان ما را اشغالگران میخوانند. همگان ما را عاملان حمله به اسلام میخوانند. مسلمانان افغان ما را مبلغان مسیح میدانند که برای زدودن خاطره اسلام و تبلیغ مسیحیت به این کشور حمله کردیم. همزمان رهبران مذهبی در افغانستان ما را متهم به آموختم فرامین نادرست به زنان و دختران خود میکنند. ما در کابل متهم به شبیخون فرهنگی هستیم که قرار است زنان را علیه همسران و دختران را علیه پدران بشوراند. افغانها حتی ادعا میکنند که ما برای تصاحب نعمتهای زمینی کشف نشده آنها اعم از گاز و نفت است که به این کشور حمله کرده ایم.
نمیتوانیم همین اشتباهات را در لیبی هم تکرار کنیم. حتی اگر ایالات متحده بهترین نیتها را هم در سر داشته باشد باز عملکرد این کشور تنها و تنها ضد اسلام بودن را به یاد ساکنان لیبی میآورد. حتی در بیانیه اتحادیه عرب هم که همگان از اعلام منطقه ممنوع پرواز حمایت کرده بودند، بر عدم حمله نظامی به لیبی تاکید شده بود. واشنگتن تمام این هشدارها را نادیده گرفت اما موشکهایی که به طرابلس اصابت کردند تنها تجهیزات نظامی که قذافی با آن مردمان خود را کشت هدف قرار نداد، در این میان جمعیت انسانی هم کشته شدند.
مطمئن باشید که اندک اندک تصاویر کودکان کشته شده توسط بمباران جنگندههای امریکایی و اروپایی هم روی اینترنت قرار خواهد گرفت و یا از الجزیره پخش خواهد شد. کاش ایالات متحده یک بار دیگر خود را در مقام اتهام حمله به اسلام قرار نداده بود.
منبع: لس آنجلس تایمز
نظر شما :