بگوييم کشورهاى فارسی‌زبان یا حوزه تمدنی ايران؟

۲۵ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۹:۰۸ کد : ۱۰۷۲۰ آسیا و آفریقا
روز 23 اسفند موسسه مطالعات ايران و اوراسيا (ايراس) ميزبان نشست \\"همگرایی کشورهای فارسی زبان\\" بود. در اين نشست حسن انوشه سرپرست دانشنامه ادب فارسی، قهرمان سلیمانی رئیس مرکز گسترش زبان فارسی و مهدی سنایی رئیس موسسه مطالعات ایران و اوراسیا به بررسى جايگاه زبان فارسى در کشورهاى منطقه و روابط ميان ملت هاى فارسى زبان پرداختند.

ديپلماسى ايرانى: بر اساس گزارشى که خبرگزارى مهر از اين نشست منتشر کرده، قهرمان سليمانى رئیس مرکز گسترش زبان فارسی کوشید از منظر سیاست و نگاه‌های حاکمیتی به زبان فارسی در سه کشور ایران، تاجیکستان و افغانستان وضعیت میراث مشترک آنها (زبان فارسی) را بررسی کند. وی در مورد وضعیت زبان فارسی در ایران ضمن اشاره به قلمرو وسیعی که در سده‌های قبل به نام ایران فرهنگی شناخته می‌شد و از کناره‌های چین تا قلب اروپا را دربرمی‌گرفت، گفت: با وجود تکه تکه شدن این حوزه فرهنگی وسیع، کشوری به نام ایران که ماهیت‌های فرهنگی قبلی خود را حفظ کرده است، حضوری موثر در عرصه بین‌المللی دارد.

وى در ادامه با اشاره به دو مسئله زبان و نژاد در آسیای میانه به عنوان مولفه‌هایی هویت‌ساز، افزود: در این میان تاجیک‌ها به اعتبار زبان و خطشان تعریف می‌شوند و با اینکه سه بار تجربه تغییر خط را از سرگذراندند، همچنان از زبان فارسی به عنوان میراث گذشته‌شان دفاع کرده‌اند.

رئیس مرکز گسترش زبان فارسی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همچنین درباره وضعیت زبان فارسی در افغانستان گفت: گذشته درخشان افغانستان باعث قوام و دوام این ملت شده است اما اختلافاتی که میان پشتون‌ها و فارسی زبانان وجود داشته، موجب برخی منازعات قومی در افغانستان شده است. این منازعات آسیب‌هایی به توسعه زبان فارسی در این کشور وارد کرده است و واقعیت این است که قدرت در افغانستان همیشه میان گرایش‌های پشتون‌تبار دست به دست شده است.

وضعیت زبان فارسی در قانون اساسی سه کشور فارسی زبان

سلیمانی که رایزن اسبق فرهنگی ایران در تاجیکستان بوده است، با قرائت سرفصل‌هایی از قانون اساسی سه کشور فارسی زبان ایران، افغانستان و تاجیکستان گفت: در قانون اساسی ما (ایران) زبان فارسی خیلی مسئله‌ساز نیست، گرچه گروهی تلاش می‌کنند نقش آن را در وحدت و قوام ملی کمرنگ جلوه دهند. بنا بر اصل دوم قانون اساسی تاجیکستان زبان رسمی این کشور تاجیکی است اما زبان روسی هم به عنوان زبان معاشرت بین ملت‌های مختلف در این کشور پذیرفته شده است. البته ولایت بدخشان به جهت تکلم مردم به حدود ۷، ۸ زبان محلی، خودمختار اعلام شده است.

وی همچنین با اشاره به فصول مربوط به زبان رسمی در افغانستان گفت: بر اساس اصل شانزدهم قانون اساسی افغانستان استفاده از تمامی زبان‌های موجود در این کشور از جمله پشتو، دری و ازبکی آزاد است اما زبان رایج و رسمی افغانستان دری و پشتو است.

رئیس مرکز گسترش زبان فارسی در ادامه بر لزوم نگاهی فراگیر و بیرون از محدوده مرزهای ملی در سه کشور فارسی زبان ایران، تاجیکستان و افغانستان تاکید کرد و افزود: این نگاه نباید از نوع نگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی ما باشد که با اینکه خود عضو پیوسته افغان و تاجیک دارد، چهره‌های شاخص دو کشور تاجیکستان و افغانستان را در عرصه زبان فارسی حذف می‌کند. سیاست‌های فرهنگی، تندروی را برنمی‌تابد و باید همواره با نوعی اعتدال و دوراندیشی باشد.

ایران در تاجیکستان به دنبال تاسیس دانشگاه است نه ترویج شیعی‌گری

این مقام مسئول در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از تلاش ایران برای تاسیس دو دانشگاه در تاجیکستان خبر داد و در پاسخ به سوال یکی از حاضران در جلسه درباره مخالفت افکار عمومی تاجیکستان با این اقدام ایران به واسطه آنچه تلاش برای گسترش شیعی‌گری در این کشور فارسی زبان خوانده می‌شود، گفت: این گونه اظهار نظرها جفایی بزرگ در حق جمهوری اسلامی ایران است. این قبیل اقدامات نشات گرفته از پروژه غربی ایران‌هراسی و نیز فضاسازی رسانه‌ای در تاجیکستان است که عموماً از رسانه‌های روسی متاثر است. ایران در صدد تاسیس دانشگاه در تاجیکستان هست اما به هیچ وجه در پی ترویج شیعی‌گری نیست.

مسائل مرتبط با زبان فارسی در اسناد بالادستی بسیار کمرنگ است

در این نشست همچنین مهدی سنایی رئیس موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) با اشاره به ابهاماتی که حول کشورهای قلمرو زبان فارسی وجود دارد، گفت: هنوز برای خود ما هم مشخص نیست که این منطقه یک جهان فارسی زبان است یا یک حوزه تمدنی که از آن با تمدن ایرانی یاد می‌شود؟ مسئله دیگر این است که با وجود حرف‌هایی که از سوی دولتمردان درباره زبان فارسی ایراد می‌شود، مسائل مبتلابه این زبان در اسناد بالادستی مانند برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه و سند چشم‌انداز بسیار کمرنگ است.

سنایی با اشاره به نظام‌های سیاسی متمایزی که در ایران، تاجیکستان و افغانستان حاکم است و نیز عدم تناسب قدرت اقتصادی در این کشورها، اینگونه موارد را موانعی بر سر راه همگرایی سه کشور فارسی زبان برشمرد و در عین حال گفت: این موانع البته مسئولیت ما را سنگین‌تر می‌کند.

سرود ملی پاکستان به‌جز سه کلمه آن، فارسی است

در ادامه حسن انوشه از محققان برجسته ادبيات کشورمان، با اشاره به جمعیت ۸۰۰ میلیونی گویش‌وران به زبان اردو آن را آمیزه‌ای از سه زبان فارسی، هندی و ترکی دانست و افزود: تا حدود ۸۰ درصد واژگان زبان اردو، یا فارسی است یا عربیِ فارسی شده. نگاهی به سرود ملی پاکستان به روشنی نشان می‌دهد که زبان فارسی تا چه اندازه در زبان اردو حضور دارد؛ فقط سه کلمه این سرود هندی است و بقیه‌اش فارسی است. زبان فارسی در زبان‌های ازبکی و ترکمنی نیز حضوری گسترده دارد و به جرات می‌توانم بگویم که دست کم تا ۶۰ درصد واژگان ازبکی، فارسی است یا ترکیبی از فارسی و ترکی است. فارسی، زبانی است که به دست کسانی چون فردوسی، نظامی، خیام، سعدی، حافظ، صادق هدایت، احمد شاملو و محمود دولت آبادی و بسیاری دیگر به گسترش فرهنگ جهانی یاری داده است.

وی همچنین به سهولت رفت و آمد مردمان سه کشور فارسی زبان ایران، تاجیکستان و افغانستان در گذشته اشاره کرد و گفت: این آزادی آمد و شد سبب می‌شد که مردمان این سرزمین‌ها اندوخته‌های فرهنگی خود را به آسانی به یکدیگر انتقال دهد و بر ذخایر یکدیگر بیافزایند.

مناسبات میان کشورهای فارسى زبان بسیار ناچیز است

انوشه تاکید کرد: هرگاه مصایبی بر این مردمان روی می‌آورد به دامن امن یکدیگر پناه می‌بردند اما امروزه چنین آمد و شدهای آزادانه نه اینکه کمتر پیش می‌آید، هیچ پیش نمی‌آید. اگر ما ایرانیان ۳۰ سال میزبان سه میلیون از گریختگان افغانستانی بوده‌ایم پای همت قاچاق ‌برهای دو طرف در میان بوده است که آنها را به گفته خودشان رد مرز می‌کردند.

وی با بیان اینکه مرزهای فعالی سه کشور ایران، تاجیکستان و افغانستان ساخته و پرداخته غربی‌هاست، گفت: مناسبات بازرگانی که مایه گسترش مناسبات فرهنگی نیز می‌شود امروز در میان کشورهای منطقه بسیار ناچیز و کمتر از گذشته است؛ ما به افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان چه می‌دهیم و چه چیزی از آنها می‌گیریم؟ این کشورها میان خود جز اندکی مواد خام چه چیزی رد و بدل می‌کنند؟

سرپرست دانشنامه ادب فارسی همچنین با ارائه پیشنهاد‌هایی تاکید کرد: اگر این مرزهای ساخته دیگران را بر نمی‌دارند دست کم گذر از آنها را آسانتر کنند تا هم مناسبات فرهنگی گسترده‌تر شود و هم پیوندها استوارتر. در این جهان خاکی کشورهای هم زبان کم نیستند اما در کجای جهان تا ۹۵ درصد کتابهایی که در یک کشور (افغانستان) خوانده می‌شود، در کشوری دیگر (ایران) نوشته و چاپ می‌شود؟ چرا مناسباتی چنین افتخارآفرین در مجرای درست قرار نگیرد؟

رایزن هاى فرهنگی وارد کارهای سیاسی و مذهبی نشوند

وی همچنین به رایزنان فرهنگی توصیه کرد "فقط به تقویت پیوندهای فرهنگی اهتمام کنند و در کارهای سیاسی و مذهبی وارد نشوند" و ادامه داد: رایزنانی از قبیل علی‌اصغر حکمت، مجتبی مینوی، عباس اقبال آشتیانی، محمدامین ریاحی، حسین خدیو جم، محمود تفضلی، محمد حسن مشایع فریدنی و صادق نشأت چنین می‌کردند و از همین روی نامی بلند و ماندگار در کشور خود یافتند و خاطرات شیرین از خود در کشورهای میزبان به جای گذاشتند.

سرپرست دانشنامه ادب فارسی گفت: شایسته است کشورهای منطقه به ویژه دو کشور افغانستان و تاجیکستان که مدتی زیر سلطه حاکمیت کمونیستی بودند، از بدگمانی‌ها دست بکشند و توهم توطئه را از خود دور کنند و در پی اشتراکات باشند که مایه قوت پیوند‌های دوستی و نزدیکی می‌شود نه افتراقاتی که آنها را از هم دور می‌کند.

انوشه یکی از این اشتراکات را زبان فارسی برشمرد و آن را سازگار با فرهنگ همه کشورهای منطقه عنوان کرد و گفت: کشورهای منطقه باید از دخالت در امور داخلی یکدیگر پرهیز کنند و از گفتگوهای مستقیم با گروه‌های معارض و مخالف دولت‌های رسمی اجتناب ورزند، در کشورهای دیگر تبلیغ عقیدتی یا سیاسی نکنند و مردم یک کشور را رودرروی هم قرار ندهند.

مشاهیر را به شهرهایشان منتسب کنیم نه کشورهایشان

وی همچنین با اشاره به تلاش برخی برای مصادره مشاهیری که در قلمرو فرهنگی ایران فعالیت می‌کرده‌اند، پیشنهاد کرد با منسوب کردن آنها به شهرهایشان از این مناقشه رهایی یابند و گفت: باید رودکی سمرقندی باشد، محمد عوفی بخارایی، سنایی غزنوی، مولوی بلخی، خاقانی شروانی، بیدل دهلوی و نه اینکه ایرانیان آنها را ایرانی بخوانند و تاجیکان فردوسی، حافظ و سعدی را تاجیک بدانند. با این شیوه همه ما می‌توانیم ببالیم که آنها آثارشان را به زبان فارسی نوشتند که ما نیز به آن زبان می‌اندیشیم و سخن می‌گوییم. این بزرگان از آن همه کسانی هستند که به زبان آنها سخن می گویند و می‌نویسند.

سرپرست دانشنامه ادب فارسی تاکيد کرد: خوشبختانه امروزه چنین نیست که ما ایرانیان از تاجیکان تنها صدرالدین عینی را بشناسیم و عبدالغنی میرزایف را و آنها از میان ما تنها سعید نفیسی را نویسنده بدانند و نادر نادرپور را شاعر بخوانند؛ با فرو افتادن پرده آهنین راه کسانی چون نیما، فروغ، اخوان، سپهری و شاملو به تاجیکستان و ازبکستان باز شده است.


( ۴ )

نظر شما :