ایران در لیبی چه میکند؟
دیپلماسی ایرانی: بحران در لیبی دولتمردان و سیاستمداران ایرانی را در موضع دوگانه ای قرار داده است. تهران برای حل مشکلات جاری در طرابلس بر سر دو راهی قرار گرفته که انتخاب مسیر را برای آن مشکل کرده است. هفته گذشته بود که اتحادیه عرب آب پاکی را بر دستان معمر قذافی ریخت. این اتحادیه در حرکتی شگفت انگیز از طرح اعلام منطقه ممنوع پرواز بر فراز لیبی حمایت کرد.
ایران هنوز واکنشی از خود برای برخورد و یا حمایت از این طرح نشان نداده است. اکنون ایران نمیداند که در قبال لیبی در کنار دوستان منطقه ای مانند سوریه، عراق و لبنان بایستد و مانع از به تصویر کشیده شدن اختلافها شود و یا در را بر همان پاشنه قدیمی بچرخاند که غرب حق دخالت در هیچ مساله ای را ندارد. البته موضع سومی هم قرار دارد و آن در کنار هوگو چاوز ونزوئلایی قرار گرفتن است. چاوز به صراحت مخالفت خود را با بیرون راندن معمر قذافی اعلام کرده و از موضع خود هم کوتاه نمیآید.
آسیا تایمز در این خصوص مینویسد: ایران در حال حاضر در هر دو موضع فعالیتهایی داشته است. محمد خزاعی که نماینده ایران در سازمان ملل متحد است در تازهترین اظهارنظر خود بر لزوم احترام به استقلال ارضی دیگر کشورها تاکید کرده است. وی هشدار داده که نمیتوان در لوای مساله ای مانند کمکهای انسانی دست به حمله به کشوری دیگر زد. البته همزمان با این موضعگیری رئیس جمهوری ایران محمود احمدی نژاد نسبت به خشونت به کار گرفته شده در لیبی هشدار داده و روزنامه حامی دولت کیهان هم گام را پیش از این فراتر نهاده و با تیترهایی پرطمطراق و تند مانند "قتل عام وحشیانه در لیبی مصیبتی انسانی است" از این ماجرا یاد میکند.
سایت دیپلماسی ایرانی نیز در یادداشتی به قلم حجت الله جودکی تاکید میکند که رفتارهای معمر قافی اندک شباهتی به اندیشه ناصری رایج در جهان عرب ندارد. این نویسنده ایرانی تنها راهکار را خروج قذافی از قدرت میداند و برگزاری انتخابات آزاد پس از 42 سال دیکتاتوری.
آسیا تایمز در ادامه مینویسد: اصلیترین علت خصومتورزی ایرانیها با معمر قذافی به ماجرای ربوده شدن روحانی شیعه موسی صدر باز میگردد. 33 سال از مفقود شدن امام موسی صدر در خاک لیبی میگذرد و معمر قذافی همچنان هم پاسخ واضحی در این خصوص نمیدهد. دختر امام موسی صدر هفته گذشته در گفتگو با رسانههای بین المللی تاکید کرد که پدرش همچنان در لیبی زنده است. این مساله نه تنها در ایران که در جهان عرب تبدیل به خاری در چشم شده است.
در ژانویه سال 2010 میلادی منوچهر متکی وزیر امور خارجه وقت در سفری به لیبی در این خصوص گفت: ایران و لیبی رابطه حسنه بسیار خوبی با هم دارند. هر دو این کشورها در سازمان ملل با رفتارهای اسرائیل مخالف هستند.
آسیا تایمز در ادامه به واشکافی دغدغههای ایران در لیبی میپردازد و مینویسد: ایرانیها بیم این را دارند که نیت امریکا از دخالت در لیبی ارتباط گیری با معترضان و ساختن مامنی برای خود در طرابلس پس از قذافی باشد. امریکاییها در حال حاضر به شدت در منطقه تضعیف شدهاند و لیبی میتواند مکانی برای احیای بخشی از این اعتبار از دست رفته باشد. سرنخ این ماجرا را میتوانیم در تغییر موضع باراک اوباما ببینیم. وی از مرحله خیالبافی خارج شده و در مرحله عملگرایی قرار گرفته است. باراک اوباما در حال حاضر در برابر دولتهایی که مردمان خود را سرکوب میکنند خویشتنداری بیشتری از خود نشان میدهد.
شاید برخی این عملگرایی اوباما را به تغییر رویکرد او منسوب میکنند. شاید درست مانند گذشته ایالات متحده منفعت طلب شده است. در گذشته واشنگتن ترجیح میداد چشمان خود را بر حقیقت ببندد و ثبات در منطقه خاورمیانه را قربانی موج دموکراسیخواهی کند. اکنون امریکاییها متوجه تغییری سیل آسا شده اند که خاورمیانه را دربرگرفته است. آنها اندک علاقه ای ندارند که در بخش نادرست تاریخ قرار بگیرند و به همین دلیل ترجیح میدهند خلاف جهت رودخانه شنا نکنند. برای ایرانیها در طرح اتحادیه عرب جهت اعلام منطقه ممنوع پرواز و موصع مخالف اتحادیه آفریقا با این طرح، نوعی شرط بندی نهفته است.
شورای امنیت و صلح اتحادیه آفریقا مخالفت خود را با اعلام منطقه ممنوع پرواز اعلام کرده و همزمان طرح میانجیگری را مطرح کرده است. هرگونه دیدار از لیبی از سوی اعضای اتحادیه آفریقا را میتوان گامی مثبت خواند. البته این حرکتها نمیتواند خونریزیهای معمر قذافی را متوقف کند.
توافق اتحادیه عرب و اتحادیه آفریقا بر سر موضعی میانه برای مهار بحران در لیبی را میتوان توپی در زمین ایران دانست. این مساله فاصله لیبی با ایران را زیاد کرده و این کشور را در معادلات امنیت ملی ایران در حاشیه قرار خواهد داد. ایالات متحده در لیبی به ظاهر استراتزی جدید خود را امتحان میکند اما حقیقت این است که نگاهش به بحرین و عربستان سعودی برای حفظ نفوذ است.
نظر شما :