نگاه دوگانه روسی به تحولات خاورمیانه

۲۱ اسفند ۱۳۸۹ | ۰۱:۱۲ کد : ۱۰۶۵۵ اخبار اصلی
گفتاری از دکتر محمود شوری، پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک و کارشناس مسائل روسیه برای دیپلماسی ایرانی
نگاه دوگانه روسی به تحولات خاورمیانه

دیپلماسی ایرانی: شرایط بین المللی امروز باعث شده است که مفاهیم بسیار سیال باشند و به سرعت تغییر کنند. یکی از نشانه این سیال بودن این است که به طور مثال بعضی از مفاهیم که در گذشته تاکید بسیاری بر آن‌ها می‌شده، در شرایط کنونی به راحتی کنار گذاشته می‌شود یا مفاهیم جدیدی وارد می‌شوند و جای خود را باز می‌کنند که شاید در گذشته خیلی مورد توجه نبوده اند.

این مفاهیم می‌توانند الزاما مفاهیمی‌ نباشند که مانند گذشته از غرب سرچشمه گرفته و به وجود آمده باشند. می‌توانند مفاهیم جدیدی باشند که از جاهای دیگر، مثلا کشورهای اسلامی‌ نشات گرفته باشند. بنابراین در جهان موجود خیلی نباید به صورت بسته فکر کرد و بر پیش انگاره‌های ذهنی گذشته تاکید کرد. در جهان کنونی باید انسان دائم نگاه خود را با توجه به تحولات تازه کند.

مفهوم دموکراسی سازی زمانی در خاورمیانه با تعبیر خاصی مطرح می‌شد، اما حالا اتفاقاتی که در خاورمیانه در حال وقوع است با آن چه که ده سال پیش جرج بوش پسر به عنوان دموکراسی سازی خاورمیانه به دنبال آن بود متفاوت است. اگر ده سال پیش اتفاقاتی که امروز در خاورمیانه در حال وقوع است، اتفاق افتاده بود شاید انقلاب‌های رنگی نامیده می‌شد، اما در حال حاضر به وضوح می‌توان دید که این موضوع یک موضوع درون‌زا است. در حالی که آن زمان پدیده ای بود که از بیرون وارد می‌شد.

برخی اتفاقات کنونی خاورمیانه را با انقلاب‌های رنگی در اروپای شرقی مقایسه می‌کنند. در انقلاب‌های رنگی به نوعی مدیریت از خارج شکل می‌گرفت و این تحرکات تنها لایه‌هایی از اجتماع را در بر می‌گرفت، در صورتی که در حال حاضر در اتفاقات خاورمیانه کاملا می‌توان حضور مردم را دید و اتفاقاتی است که کاملا از درون جامعه بیرون زده است. این وضعیت را بسیار متفاوت می‌کند. رژیم‌های حاصل از انقلاب‌های رنگی، رژیم‌های بی‌ثباتی هستند، چون در اثر برنامه ریزی‌های خاصی به قدرت رسیده اند. در حالی که رژیم‌هایی که بعد از اتفاقات اخیر در خاورمیانه روی کار می‌آیند، احتمالا با پشتوانه‌های مردمی ‌قوی‌تری داشته باشند.

روس‌ها به نوعی با دیده تردید و ابهام به تحولات خاورمیانه می‌نگرند. از طرفی نگران این هستند که این اتفاقات منجر به حاکم شدن برخی جریانات اسلامی‌ و افراطی در منطقه شود و این روی جریان‌های اسلامی‌ در چچن تاثیر بگذارد. این می‌تواند برای آن‌ها بسیار تعیین کننده باشد. حتی اگر رژیم‌های کاملا سکولار در آینده در کشورهای عربی حاکم شوند، قطعا در این گونه رژیم‌ها هم اسلام‌گرایان به عنوان یک نیروی قوی حضور خواهند داشت و به عنوان یک نیروی سیاسی که می‌توانند در انتخابات‌ها شرکت کنند، رای بیاورند و در مجالس این کشورها حضور خواهند داشت. طبیعتا ممکن است برخی از این افراد گرایش‌هایی برای حمایت از جنگ جویان چچنی داشته باشند. به نظر می‌رسد روس‌ها نگران این هستند که چچنی‌ها یک پشتوانه فکری و مادی جدید به دست آورند. این مسئله آن‌ها را نگران می‌کند.

 از طرف دیگر روس‌ها از این که این تحولات در بسیاری از مناطق منافع امریکا و غرب را مورد هجوم قرار داده است، خوشحال هستند. شاید از این جنبه به این موضوع علاقمند باشند. اما در نهایت روس‌ها اگر خیلی بحث میان جریان‌های غرب‌گرا و جریان‌های اسلامی ‌بالا بگیرد و تعارض جدی ایجاد شود، طرف غربی‌ها خواهند بود و نه اسلام‌گرا‌ها. این البته بحثی مربوط به آینده است.

در این راستا شاید بتوان به بحث‌های ‌هانتینگتون اشاره کرد که روسیه از حوزه تمدنی یک است و هنوز موضع خود را مشخص نکرده و ممکن است به سمت تمدن‌های اسلامی ‌حرکت کند و یا به سمت تمدن‌های غربی برود. با توجه به ویژگی‌های روسیه به نظر می‌رسد که به طرف غرب حرکت کند. البته ممکن است خود روسیه هم در این جریان دوپاره شود. اما در نهایت به نظر می‌رسد حاکمیت فعلی روس‌ها به دلیل منافعی که در ارتباط با غرب دارد، پایگاه غرب را انتخاب خواهد کرد.


نظر شما :