مجله هفته/ نگاه خريدارانه به مطبوعات
انتقاد کيهان از بيانيه آيت الله موسوى اردبيلى
«آن بلا نازل شده!» عنوان يادداشت روز کيهان 15اسفند به قلم حسين شريعتمدارى است. او با اشاره به بيانيه انتقادى آيت الله موسوى اردبيلى که در آن از برخى رفتارهاى خلاف شرع، قانون، اخلاق و کرامت انسانى که اين روزها به نام دفاع از اسلام و حکومت اسلامى انجام مى گيرد، ابراز نگرانى کرده است، مى نويسد: سفارش و توصيه هاى کلى درباره اخلاق اسلامى نظير «رعايت ضوابط شرعى»، «اجتناب از توهين و افترا»، «حفظ کرامت انسانى» و امثال آن که در بيانيه آمده است از سوى عالمان دينى پسنديده و ضرورى است ولى جاى آن در «بيانيه» نيست! و از قضا، حضرت آيت الله نيز به اين نکته توجه داشته و تأکيد کرده اند که «برخى از رفتارهاى اين روزها» در ناديده گرفتن توصيه هاى اخلاقى ياد شده، باعث نگرانى و تأسف ايشان شده است ولى توضيح نداده اند که «ضمير» سفارش حضرتشان کجاست و چه کسانى سفارش هاى اخلاقى و اسلامى مورد اشاره را ناديده گرفته اند؟!
شريعتمدارى به اين مرجع تقليد انتقاد مى کند و مى گويد: بديهى است که سطرسطر بيانيه نشان مى دهد که نگرانى و تأسف آقاى موسوى اردبيلى از واکنش مردم و مسئولان نسبت به خيانت و جنايت سران وطن فروش و ضدانقلاب فتنه است و بيانيه در حمايت از آنها نوشته شده است ولى چرا اين نکته با صراحت در بيانيه مطرح نشده است؟ شايد- تأکيد مى شود شايد- از آن روى که وابستگى سران فتنه به مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس و کينه توزى آنان عليه اسلام و انقلاب و امام(ره) به اندازه اى آشکار است که حضرت آيت الله موسوى اردبيلى به عنوان يکى از شخصيت هاى انقلابى ترجيح داده اند به صراحت نامى از آنها به ميان نياورند! که در اين صورت احتمال ديگرى در ميان است و آن، اينکه برخى نزديکان از اعتماد حضرت آيت الله سوء استفاده کرده و به نام آن بزرگوار بيانيه داده باشند! چرا که آيت الله موسوى اردبيلى تمامى عمر شريف خويش را در دفاع از اسلام و انقلاب و امام(ره) و نظام اسلامى صرف کرده اند و حمايت از دشمنان تابلودار امام(ره) و انقلاب و ستون پنجم رسواى دشمنان بيرونى با هيچ تفسير و توجيهى نمى تواند به ساحت ايشان راه داشته باشد.
او در ادامه با اشاره به بخش هايى از بيانيه موسوى اردبيلى که از لزوم رفع کدورت و‌آشتى ميان دوستان قديم سخن گفته بود مى پرسد: اگر اين به قول ايشان «دوستان قديم» اکنون به دشمن قسم خورده اسلام و انقلاب تبديل شده باشند چه؟! مگر کدورت مردم مسلمان با سران و عوامل فتنه از نوع کدورت هاى شخصى است که رفع آن توصيه شده باشد؟ مگر طلحه و زبير، قبل از آن که عليه حاکميت اسلام خروج کرده و دست به خيانت بزنند، دوست حضرت امير عليه السلام نبودند؟ مگر شمر با حضرت ابوالفضل عليه السلام قوم و خويش نبود؟
صالحى درباره ديدارهاى ژنو شفاف سازى کند
«حقوق هسته‌اى قابل مذاکره نيست» عنوان سرمقاله جمهورى اسلامى در 15 اسفند است. اين روزنامه به شنيده هاى مربوط به سفر وزير امور خارجه به ژنو و ملاقات هاى او با مقام هاى غربى مى پردازد و مى نويسد: هر چند اين روزها حجم سنگين اخبار خبرگزارى‌ها و رسانه‌هاى داخلى و بين‌المللى بر تحولات خاورميانه و خيزش ملت‌هاى مسلمان براى سقوط ديکتاتورها و رسيدن به حقوق اساسى و آزادى‌هاى حياتى متمرکز شده ولى در لابلاى خبرهاى برخى خبرگزارى‌هاى خارجى مطالبى انعکاس مى‌يابد که درصدد القاء نوعى مصالحه و عقب نشينى از مواضع هسته‌اى ايران در جريان سفر آقاى صالحى وزير خارجه کشورمان به ژنو مى‌باشد. اين قبيل اظهارات که با عنوان «پشت درهاى بسته ژنو، صالحى چه وعده‌اى به اشتون و لاوروف داده» در رسانه هاى غربى انعکاس يافته هر چند که مى‌تواند ادعايى غيرواقعى براى باج خواهى بيشتر از ايران باشد ولى بايد با توضيحات لازم پيرامون جوانب اين ديدارها و شفاف سازى در قبال موضوعات مورد اشاره همراه گردد و مسئولان کشورمان مواضع خود را در قبال اين قبيل مطالب به روشنى اعلام نمايند.
نقش ايران در نبرد نرم امت اسلامى
«نقش ايران در نبرد نرم امت اسلامى» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت در 16 اسفند به قلم دکتر امير محبيان است که در آن از تضعيف نقش آفرينى غرب در منطقه خاورميانه بعد از تحولات کشورهاى عربى سخن گفته و نوشته است: تا چندى پيش تصور مى شد که غرب در موضعى بالاتر در پى بهره گيرى از آموزه هاى جنگ نرم عليه ايران است... اکنون شرايط کاملا نشان دهنده آن است که غرب در برابر الگوهاى ناشناخته براى خود در موقعيتى کاملا نامطمئن قرار گرفته است کنترل موقعيت حداقل تاکنون از دست آنان خارج شده است.بر اساس آموزه هاى نبرد نرم معناى اين وضعيت غرب، پيدايش ظرفيت ها و فرصت هاى طلايى براى پيروزى طرف مقابل است.
محبيان مى نويسد که اين فرصت هاى طلايى هميشگى نيست و تا زمانى که غرب در اين موقعيت متزلزل در تحليل شرايط قرار گرفته است بايد مهره ها را به گونه اى حرکت داد که در ثبات پس از تحرکات فعلى، صحنه بازى پيروزى مطمئنى را براى جريان اسلام خواه رقم زند. نويسنده مى افزايد: در پايان ذکر اين نکته ضرورى است که فرصت هاى طلايى از اين دست براى شکل دهى ذهنيت مشترک در ميان اجزاى توده هاى کشورهاى اسلامى که لازمه شکل گيرى هويت امت اسلامى است، شايد تکرار ناشدنى باشد به همين دليل بايد منتظر سرعت عمل و عملکرد تاريخى وزارت خارجه در بهره گيرى از اين فرصت باشيم ، عملکردى که آيندگان حتى با آن نقش ايران در آينده امت اسلامى را خواهند سنجيد.
استعفاى محسن هاشمى و درخت دوستى
نعمت احمدى روز 16 اسفند مطلبى در روزنامه آرمان منتشر کرد با عنوان «استعفاى محسن هاشمى و درخت‌دوستى». اين يادداشت ناظر بر ديدار احمدى نژاد و قاليباف در روز درختکارى بود که بعد از استعفاى مديرعامل مترو، پديده اى پرمعنا جلوه مى کرد. نعمت احمدى مى نويسد: هنوز دو روز از استعفاى محسن هاشمى مديرعامل مترو نگذشته است که دو خبر روى خروجى خبرگزارى‌ها در رابطه با مترو جلب توجه مى‌کند؛ نخست انتخاب «وهاب درويش» به عنوان مديرعامل جديد مترو، فردى که تاکنون مسئوليتى در شرکت راه آهن شهرى يا همان مترو نداشته است. دومين خبر مرتبط با مترو، حضور رئيس‌جمهور در کنار شهردار تهران در نخستين روز از هفته منابع طبيعى به عنوان روز درختکارى است، شهردار تهران که بعد از پنجمين استعفاى محسن هاشمى، استعفاى او را پذيرفت، به همراه محموداحمدى‌نژاد درختى نشاندند که اصولاً درختکارى نشانه دوستى است...
نويسنده اين مطلب معتقد است دو حادثه اى را که پس از استعفاى محسن هاشمى در شهردارى تهران و دولت اتفاق افتاد بايد با ديد ديگرى مورد واکاوى قرار داد: نگاهى به عکس‌هاى روز درختکارى و خوش و بشى که بين شهردار و رئيس‌جمهور در اين عکس‌ها ديده مى‌شود نشان از دور جديدى از تعامل شهردارى و رياست جمهورى را مى‌رساند؛ تعاملى که ديگر کسى شک ندارد که حضور محسن هاشمى مانع عمده اى در به وجود آمدن آن بود. کم حاشيه ترين فرزند هاشمى رفسنجانى که اتفاقاً پرکارترين آنان بود، درحالى از مديريت مترو کناررفت که در اولين استعفاى خود هم با قاطعيت اعلام کرده بود که اگر رفتن وى از مترو باعث مى‌شود رونق بيشترى به کار مترو داده شود، ترجيح مى‌دهد که از اين مديريت کناره گيرى کند.
تا دير نشده ديپلماسى‌مان را فعال کنيم
روزنامه جوان در يادداشت روز 17 اسفند خود با نام "بيدارى اسلامى پاسخ ديپلماتيک نياز ندارد" نگران کم فروغى ديپلماسى ايران پس از وقايع زنجيره اى اخير در کشورهاى اسلامى است. محمد صفرى آورده است: آگاهى اسلامى موجى از بيدارى اسلامى را در منطقه ايجاد کرده است و روند اين موج همچنان ادامه خواهد داشت. اما نکته مهم، راهنمايى و رهبرى کردن اين موج از سوى کشورى است که طلايه‌دار مبارزه با سياست‌هاى غرب و آمريکا در جهان و منطقه است.
نويسنده اين پرسش را مطرح مى کند که آيا تنها محکوم کردن جنايات صورت گرفته در کشورهاى منطقه از سوى جمهورى اسلامى ايران کافى است؟ و سپس مى افزايد: در خبرها خوانديد که عبدالله گل رئيس جمهور ترکيه پس از قيام مردم مصر به اين کشور سفر کرد و رايزنى‌هايى را نيز انجام داد. اما از سوى جمهورى اسلامى ايران در اين باره ديپلماسى فعالى ديده نمى‌شود. جمهورى اسلامى ايران همواره يار و ياور آزادگان و مسلمانان جهان بوده است... بايد کمى از سياسى‌بازى دست برداريم و صريح‌تر، از قيام‌هاى مردمى منطقه حمايت کنيم. قيام مردمى کشورهاى اسلامى به مانند يک مصاحبه اختصاصى با يک ديپلمات ارشد يا وزير خارجه نيست که به پاسخ‌هاى ديپلماتيک اکتفا کند. آنها اکنون نيازمند حمايت‌هاى بى‌دريغ ام‌القراى جهان اسلام هستند. بايد بشتابيم تا دير نشده وگرنه اين بيدارى اسلامى مصادره خواهد شد.
نظر شما :