گزارش پاييزى مدير کل آژانس از فعالیت ايران : یک فضای تازه
محمد البرادعى مدير کل آژانس بين المللى انرژى اتمى گزارش پاييزى خود را درباره برنامه اتمى ايران منتشر کرده است. اين گزارش در اختيار ۳۵ عضو شوراى حکام آژانس و ۱۵ عضو شوراى امنيت سازمان ملل متحد قرار گرفته است.
اجراى توافقنامه پادمان ان.پي.تى و مفاد مرتبط در قطعنامههاى 1737 و 1747 شوراى امنيت سازمان ملل در جمهورى اسلامى ايران
*گزارش مدير کل آژانس:
1- در 30 اوت 2007 مدير کل آژانس به شوراى حکام درباره اجراى توافقنامه پادمانهاى ان.پي.تى و مفاد مرتبط با قطعنامههاى (2006) 1737 و (2007) 1747 شوراى امنيت سازمان ملل در جمهورى اسلامى ايران ارائه کرد. (GOV/2007/48 و Corr.1). اين گزارش دربردارنده تحولات مربوطه از آن تاريخ به بعد است.
A- اجراى طرح کارى درباره مسائل باقىمانده
2- در 21 اوت 2007 دبيرخانه و ايران به تفاهمات لازم درباره يک طرح کارى براى حل مسائل باقىمانده، مسئله اجراى پادمانها دست يافتند (gov/2007/48 و پيوستها). از گزارش پيشين تاکنون پيشرفتهاى زير در اجراى طرح کارى حاصل شده است.
A.1) سانتريفيوژهاى P1 وP2
3- شرح وقايع فعاليتهاى از زمان گزارش قبلى تاکنون به شرح زير است:
* در 31 اوت 2007 آژانس به صورت کتبى سوالات خود را درباره سوالات باقىمانده مربوط به برنامه غنىسازى اورانيوم با استفاده از سانتريفيوژهاى P1 وP2 در اختيار ايران قرار داد.
* در 24 و 25 سپتامبر 2007 نشستى در تهران ميان آژانس و مقامات ايرانى براى روشن ساختن سوالاتى که در اختيار ايران قرار گرفته برگزار شد.
* از 9 الى 11 اکتبر 2007 نشست ديگرى در تهران ميان آژانس و مقامات ايران برگزار شد که در آن ايران پاسخ هاى شفاهى لازم را به سوالات مطرح کرد و آژانس درخواست کرد توضيحات و تشريح و توضيح اضافى ارائه شود.
* در 15 اکتبر 2007 آژانس پاسخهاى اوليه مکتوب را درباره سوالات خويش دريافت کرد.
* از 20 الى 24 اکتبر تيم فنى از سوى آژانس به تهران سفر کرد تا جزئيات پاسخها را بررسى کرده و مستندسازى آن را انجام دهد و با مقامات دخيل در برنامه غنىسازى اورانيوم P1 وP2 مصاحبه کند.
* از 29 اکتبر تا اول نوامبر 2007 آژانس مباحثه با مقامات ايرانى درباره برنامه غنىسازى سانتريفيوژى را ادامه داد. ايران اسناد اضافى حمايت کننده و توضيحات مکتوب را به آژانس ارائه کرد و با مقامات ايرانى دخيل در فعاليتهاى هستهاى ايران در دهه 1980 و 1990 مصاحبه کرده و مباحثه انجام داد.
* در 5 و 12 نوامبر 2007 ايران به صورت مکتوب پاسخ خود را به سوالات آژانس درباره برنامه غنىسازى اورانيومP1 وP2 ارايه کرد.
A.1.1) دستيابى به تاسيسات چرخه سوخت و فناورى 1972 الى 1995
4- بنا بر اعلام ايران، سازمان انرژى اتمى ايران در سالهاى اوليه خود قراردادهايى با نهادهاى مرتبط فرانسوى،آلمانى،انگليسى و آمريکايى منعقد کرد که به آن امکان دستيابى به برق هستهاى، خدمات گسترده مربوط به چرخه سوخت هستهاى فراهم مىکرد اما پس از انقلاب ايران در سال 1979 اين قراردادها که جمعاً به ارزش 10 ميليارد دلار بوده، محقق نشد.
ايران اعلام کرد در يکى از اين قراردادها که در سال 1976 امضا شده بود براى توسعه مرکز آزمايشى غنىسازى ليزري1 بود. مقامات ارشد ايرانى اعلام کردند که در اواسط دهه 1980 ايران همکارى با بسيارى از کشورها براى احياى برنامه هستهاى خود آغاز کرد تا نيازهاى فزآينده خود را به انرژى تامين کند. با توجه به سرمايهگذاريىهايى که تاکنون صورت گرفته است،ايران اعلام کرد که تلاشهايش را بر تکميل نيروهاى هستهاى بوشهر، در ميان اين امور همکارى با نهادهاى آرژانتين، فرانسه، آلمان، اسپانيا انجام شد که موفقيتى به همراه نداشت. در آن زمان ايران همچنين تلاشها براى دستيابى به راکتور تحقيقاتى از آرژانتين، چين، هند و شوروى آغاز کرد اما بىنتيجه بود.
5- ايران به موازات اين فعاليتهاى مربوط به نيروگاه هستهاى کار ساخت زيرساختهاى مرتبط را آغاز کرد و اين کار با استفاده از تاسيس مرکز فناورى هستهاى اصفهان و کرج انجام شد. به هر حال بخشى از فناورى تبديل اورانيوم از يکى از طرفهاى چينى به دست آمده است و ايران قادر نبوده که به ديگر تاسيسات مربوط به چرخه سوخت هستهاى و يا ديگر فناوريها از خارج دست پيدا کند. در نتيجه بنا به گفته ايران در اواسط دهه 1980 تصميم گرفته شد که فناورى غنىسازى اورانيوم از طريق بازار سياه تامين شود.
6- آژانس براى ارزيابى توضيحات ارائه شده از سوى ايران مباحثاتى را با مقامات کنونى و پيشين ارشد ايران انجام داد. آژانس همچنين اسنادى که در حمايت از اين امر ارائه شد از جمله قانون ايران، تماسها با شرکت هاى خارجى،توافقات با ديگر کشورها و مراکز هستهاى را بررسى کرد.
7- با توجه به تاريخچه طولانى و پيچيدگى برنامه و ماهيت دو منظوره فناورى غنىسازى، آژانس در موقعيتى نيست که بر اساس اطلاعاتى که هم اکنون در دسترس است به جمعبندى درباره ماهيت اصلى بخشهاى برنامه هستهاى ايران برسد. گذشته از اين ممکن است تمرکز اصلى بر اين سوال متمرکز شود حتى اگر ديگر جنبه هاى طرح کارى مورد بررسى قرار گيرد و زمانى که آژانس بتواند کامل شدن اظهارات ايران را راستى آزمايش کند.
A.1.2) دستيابى به فناورى سانتريفيوژ P1
پيشنهاد مربوط به سال 1987
8- همانگونه که پيش از اين به شوراى حکام گزارش شد (gov/2005/67 پاراگراف 14 الى 15) ايران در ژانويه 2005 به آژانس نسخهاى از سند يک صفحه اى دست نويسى را ارائه کرد که نشان دهنده پيشنهاد به ايران درباره قطعات خاص بود که از سوى واسطهاى خارجى در سال 1987 به ايران ارائه شده بود. ايران در سال 2005 اينگونه مطرح کرد که اين سند اسناد باقىمانده مربوط به دامنه و محتواى پيشنهاد 1987 بود. در 9 اکتبر 2007 نسخهاى از سندى در اختيار آژانس قرار گرفت که بخشهاى خاصى از اين سند نشان دهنده اين امر بود که اين سند به سال 1987 مربوط مىشود اما منشاء اين سند هنوز مشخص نشده است.
9- در 5 نوامبر 2007 ايران به آژانس، شرح وقايع به روز شده از نشستهاى ميان ايران و شبکه تامين کننده بين سالهاى 1986 الى 1987 برگزار شده بود، ارائه کرد. ايران تاکيد کرد که تنها برخى از اعضاى دو سانتريفيوژ جدا شده بعلاوه نقشهها و طراحىهاى مرتبط با آن در سال 1987 از سوى اين شبکه در اختيار ايران قرار گرفت. ايران بار ديگر تاکيد کرده به ريختهگرى اورانيوم و فناورى و تجهيزات تبديل مجدد از اين شبکه دست نيافته است. همچنين تقاضايى براى ارائه سند 15 صفحهاى که در آن روند توليد uf6 به فلز اورانيوم و ريختهگرى آن به نيمکره توضيح داده شده، مطرح نکرده است. (gov/2005/87 پاراگراف 6). اين نکات در بخش A.3 زير آمده است.
10- به گفته ايران، تصميم براى دستيابى به فناورى سانتريفيوژى توسط رئيس سازمان انرژى اتمى ايران گرفته شد و از سوى نخستوزير وقت مورد تاييد قرار گرفت. در پاسخ به درخواست آژانس درباره اسناد احتمالى مربوط به پيشنهاد 1987، ايران در 8 نوامبر 2007 نسخهاى از مکاتبات محرمانه رئيس سازمان انرژى اتمى ايران را به نخستوزير ارائه کرد که به 28 فوريه 1987 مربوط مىشد که در آن تائيد نخستوزير نيز درج شده است که به 5 مارس 1987 باز مىگردد. رئيس آژانس هستهاى ايران در مکاتبات خود اعلام کرد که فعاليتها بايد کاملاً محرمانه بماند.
ايران در پاسخ به درخواست آژانس درباره اين که آيا در اين برنامه نهاد نظامى شرکت داشته يا خير، اعلام کرد که هيچ نهادى به جز سازمان انرژى اتمى ايران در روند تصميمسازى و يا اجراى برنامه غنىسازى سانتريفيوژى دخيل نبودهاند.
11- بر اساس مصاحبهها و مقامات در دسترس ايرانى و اعضاى گروه تامين کننده قطعات، اسناد محدودى از سوى ايران ارائه شد و اطلاعات تکميلى از طريق تحقيقات مستقل آژانس به دست آمد. آژانس به اين جمع بندى رسيد که بيانيههاى ايران مطابق با ديگر اطلاعاتى است که درباره دستيابى اين کشور به فناورى سانتريفيوژ P1 در سال 1987 ارائه شده است.
تحقيق و توسعه ابتدايى
12- ايران اعلام کرد که در طول مرحله اول تحقيقات و توسعه P1 در سال 1987 الى 1993 اين کشور تنها منابع مالى و انسانى اندک و محدودى (سه محقق) بر اين پروژه گماشت. بنا به گفته ايران، تاکيد اصلى بر درک عملکرد سانتريفيوژها و سرهم کردن آنها و توليد داخلى اين قطعات بود. ايران همچنين اعلام کرد که در طول اين دوره کار تحقيق و توسعه تنها توسط سازمان انرژى اتمى و بدون حمايت دانشگاههاى و مرکز تحقيقات فيزيک PHRC انجام شد. بنا بر اعلام ايران، هيچ تماسى در طول اين دوره با شبکه تامين کننده به منظور يافتن راهکار حل مشکلات فنى که ايرانىها با آن مواجه شده بودند،گرفته نشد.
13- توضيحات ايران درباره اين مرحله تحقيق و توسعه در تضاد با يافتههاى آژانس نيست. يافتههايى که بر اساس مصاحبههاى صورت گرفته با مقامات در دسترس ايرانى و اعضاى شبکه تامين هستهاى و يا اسناد ارائه شده از سوى ايران و يا اطلاعات تکميلى کسب شده در هنگام تحقيقات آژانس به دست آمده است. به هر حال نقش دانشگاه فنى در آلودگى مواد اورانيومى بايد همچنان مورد بررسى قرار گيرد مراجعه شود به بخش A.2
14- همانگونه که پيش از اين به شوراى حکام گزارش شد(GOV/2006/15 پاراگراف 15). بيانيههايى که از سوى ايران و اعضاى مهم شبکه مذکور درباره اتفاقات و تحولات تا اواسط دهه 1990 ارائه شده در تضاد با هم بودهاند. در نشستهايى که در اکتبر 2007 برگزار شد ايران شرح وقايع مربوط به تحولات 1993 الى 1999 را در اختيار آژانس قرار داد اين امر مويد جزئيات مربوط به اين ديدارها، شرکتکنندگان و تحويل قطعات P1 از سوى اين شبکه در طول اين دوره بود.
15- ايران بار ديگر اعلام کرد که در سال 1993 اين شبکه تامين کننده، بنابر ابتکار عمل خود به يکى از شرکتهاى ايرانى تماس برقرار کرد و پيشنهاد فروش فناورى غنىسازى را ارائه کرد. اين پيشنهاد به اطلاع رئيس سازمان برنامه و بودجه ايران رسيد که يکى از اعضاى شوراى انرژى اتمى ايران نيز بود. سازمان انرژى اتمى ايران بعدها اين پيشنهاد را پيگيرى کرد (GOV/2005/67 پاراگراف 67)
16- آژانس تاکنون قادر نبوده است که بيانيه ايران را درباره اين که شبکه مذکور اولين بار اين پيشنهاد را مطرح کرد، تصديق کند. اطلاعات ارائه شده از سوى ايران درباره نشستهاى فنى و تحويل قطعات پس از سال 1993 مطابق با اطلاعاتى است که آژانس با برخى از اعضاى شبکه صورت داده است. بر اساس مصاحبه هايى که با مقامات ليبى و اعضاى شبکه شده و اطلاعاتى که از ديگر منابع به دست ان.پي.تى رسيده آژانس به اين جمع بندى رسيده است که بيشتر موارد و اقلام مرتبط با پيشنهاد 1993 در ابتدا از سوى جمهورى عربى ليبى ارائه شده بود و در حقيقت در ميان 1994 الى 1996 به ايران تحويل داده شد.
17- ايران اعلام کرد که در طول 1993 الى 1999 هنوز در توليد قطعات P1 و ساخت سانتريفيوژهاى P1مناسب و کارآمد با مشکلات فنى مواجه بوده است. ايران گفته تنها عده اندکى از منابع انسانى تا سال 1997 بر اين پروژه کار مىکردند و حدود 1998 مطالعات اضافى تئوريک و تجربى از سوى دانشگاه اميرکبير انجام شد. توضيحات ايران در اين رابطه توسط مسئولات فنى مطرح شده از سوى کارکنان سازمان انرژى اتمى با اطلاعات تکميلى در دسترس آژانس مورد تصديق قرار گرفته است.
18- ايران اعلام کرد که با موفقيت سانتريفيوژهاى P1 را در اواخر دهه 1990 آزمايش کرد و تصميم گرفته شد که تحقيقات گستردهتر در زمينه تحقيق و توسعه و در نهايت يک مرکز غنىسازى صورت گيرد. ايران اعلام کرده براى رسيدن به اين هدف مکانهايى را در هشتگرد کرج، نطنز و اصفهان قبل از تصميم براى ساخت مرکز غنىسازى نطنز مد نظر قرار داد. در طول اين مدت، فعاليتهاى مربوط به تامين مواد تشديد شد و تجهيزات خلاء بعلاوه مواد خام لازم مانند فولادهاى سخت و آلومينيوم با دوام بالا از خارج تامين شد. ايران نام، مکان و فعاليتهاى کارگاههاى دخيل در توليد داخلى قطعات سانتريفيوژى را در اختيار قرار داد که بيشتر آنها تحت مالکيت سازمانهاى صنايع نظامى بوده است (GOV/2004/11). اطلاعاتى که از سوى ايران درباره زمانبندى اين خريدها و مقدار آنها ارائه شده با يافتههاى آژانس مطابقت دارد.
A.1.3) دستيابى به فناورى سانتريفيوژى P2
19- ايران اعلام کرده که به منظور جبران کيفيت کم قطعات سانتريفيوژ P1 که از سوى اين شبکه قاچاق تامين شده بود، اين شبکه ايران در نشستى که در سال 1996 در دبى برگزار شد، نقشههاى کامل مربوط به سانتريفيوژ P2 را در اختيار قرار داد. اين توضيحات در مصاحبه اعضاى مهم شبکه مذکور با آژانس مورد تاييد قرار گرفته است.
20- ايران مجدداً تاکيد کرده که با وجود آن که نقشهها در سال 1996 به دست آن رسده است، اما تا اوايل سال 2002 هيچگونه فعاليتى بر سانتريفيوژهاى P2 انجام نداد. بنا بر اعلام مدير ارشد کنونى و پيشين سازمان انرژى اتمى ايران، اين کشور هنوز به توانايىهاى فنى و قابليتهاى خاص براى رسيدن به توانايى ساخت اين قطعات در طول اين مدت دست نيافته است.
آژانس اطلاعات موثقى در دست ندارد که نشان دهنده دستيابى عملى ايران به سانتريفيوژهاى P2 و يا قطعات آن در طول اين مدت زمانى باشد. (نشانه اوليهاى که به بتواند اين امر را مورد تاييد قرار دهد در دسترس نيست. GOV/2006/15 پاراگراف 18.)
21- در سال 2002 سازمان انرژى اتمى قراردادى با يک شرکت خصوصى براى ساخت نوع تغييريافته P2 منعقد کرد GOV/2004/11. در 5 نوامبر 2007 آژانس نسخهاى از اين قرارداد را به دست آورد که محتويات آن با مصاحبههاى اوليه با مالک شرکت مطابقت داشته است. وى هماکنون براى مصاحبه در دسترس نبوده است. اين قرارداد در مارس 2003 خاتمه يافت اما مالک شرکت اعلام کرده که وى تا ژوئن 2003 بر روى طرح خود کار مىکرده است.
22- مالک شرکت در مصاحبههاى اوليه اعلام کرده که وى قادر بوده که همه مواد خام و مقدار اندکى از اقدام را به جز روغنها، حاملها و مگنتها را از منابع داخلى تامين کند. اين توضيحات مطابق با اطلاعاتى است که هماکنون در اختيار آژانس است. مالک عنوان کرده که 150 مگنت و مشخصات P2 را به دست آورد و تلاش کرد که مگنتهاى ديگر را سازمان انرژى اتمى به دست آورد اما اين تلاش ناکام ماند. اين اظهارات نيز با اطلاعاتى که تحقيقات آژانس نشان داده مطابقت دارد. ايران تصديق کرده که پروانههاى ترکيبى سانتريفيوژ P2 در کارگاهى در سازمان صنايع دفاع ساخته شد GOV/2004/34 پاراگراف 22.
23- با توجه به فعاليتهايى که بازرسان آژانس در سال 2004 در کارگاه P2 انجام دادند و بررسى قرارداد مالک شرکت، گزارشهاى پيشرفت کار و کتابچه ها و اطلاعات در دسترس درباره اقلام درخواستى، آژانس به اين جمعبندى رسده است، توضيحات ايران درباره محتواى فعاليتهاى تحقيق و توسعه P2 ايران با يافتههاى آژانس مطابقت دارد. نمونه بردارى محيطى از مراکز تحقيق و توسعه و تجهيزات نيز نشان داده مواد هستهاى در اين آزمايشات به کار گرفته نشده است.
A.2) منشاء آلودگى
24- در 15 سپتامبر 2007، آژانس به ايران سوالات مکتوب را در ارتباط با منبع آلودگى اورانويم در دانشگاه فنى ارايه کرد و درخواست کرد اسناد مربوط و اشخاص فراهم آيد بعلاوه اين که تجهيزات و مکان مربوطه معرفى شده و نمونهبردارى لازم صورت گيرد. سوالات درباره منشاء آلودگى به مواد اورانويم در دستگاهها GOV/2006/53، ماهيت تجهيزات،کاربرد تجهيزات و نام و نقش افراد و نهادهاى دخيل از جمله مرکز PHRC بوده است. بنا بر طرح کارى، ايران بايد پاسخ به سوالات و دسترسىها لازم را تا هفتههاى آينده فراهم کند.
A.3) اسناد فلز اورانيوم
25- در 8 نوامبر 2007، آژانس نسخهاى از سند 15 صفحهاى را که نشان دهنده روند و طرز کاهش UF6به فلز اورانيوم و ريختهگرى آن به نيمکره بود، دريافت کرد. ايران تاکيد کرد که اين اسناد همزمان با اسنادى پى1 در سال 1987 دريافت شده بود. آژانس اين سند را با پاکستان به اشتراک گذاشت که کشور مبدأ محسوب مىشده است و خواستار اطلاعات بيشتر شد. ايران اعلام کرده که واحدهاى تبديل مجدد با تجهيزات ريختهگيرى که در سند يک صفحهاى 1987 ارايه شده را از اين شبکه طلب نکرده است. صرفنظر از تجهيزات تبديل UF4 به فلز اوانويوم در مرکز تحقيقات هسته اى تهران (GOV/2004/60 پاراگراف 2 و پيوست 2)، آژانس هيچ نشانهاى دال بر تبديل UF6 و فعاليتهاى ريختهگيرى در ايران مشاهده نکرده است. بايد به هر حال توجه داشت که ايران در پرسشنامهاى که مربوط به مرکز تبديل اورانيوم درباره طراحى ارايه شد (GOV/2003/75 پيوست 1 و پاراگراف 3) از ميزان اندک تبديل UF6به فلز اورانيوم خبر داده است. همانگونه که بازرسىهاى آژانس نشان داده است اين خط راهاندازى نشده است.
A.4) پلوتونيوم 210
26- در 15 سپتامبر 2007، آژانس سوالاتى به صورت مکتوب به ايران درباره فعاليتهاى ايران در زمينه پلوتونيوم ارايه کرد و درخواتس کرد که به اسناد و اشخاص مربوطه و تجهيزات مرتبط دسترسى پيدا کند. سوال موجود درباره دامنه و اهداف مطالعات مربوط به پلوتونيوم 210 بود (GOV/2004/11 پاراگراف 28)بود. همچنين اين سوال مطرح بود که آيا ايران ماده بيسموت از خارج به دست آورده و تلاش براى مطالعات تئوريک و يا تحقيق و توسعه در ايران انجام شده است يا خير. بنا بر اين طرح کارى ايران بايد پاسخ مربوطبه به سوالات و درخواست براى دسترسى به افراد را تا چند هفته آتى ارايه کند.
A.5) معدن گچين
27- در 15 سپتامبر 2007 آژانس سوالاتى را به صورت مکتوب به ارايه درباره معدن گچين ارايه کرد و درخواست کرد که به اسناد ، اشخاص و تجهيزات مربوطه دسترسى پيدا شود. سوالات درباره مالکيت منطقه معدن و آسياب آن بود و اين که چرا چنين فعاليتهاى در اين مکان انجام شده در حالى که در ديگر اماکن زيرساختهاى مناسب وجود داشته و چرا فعاليتهاى سازمان انرژى اتمى در اين معدن در سال 1993 متوقف شده بود (GOV/2005/67). ايران بر اساس طرح کارى بايد پاسخهاى به اين سوالات و درخواستهاى مربوطه را تا چند هفته ديگر ارايه کند.
A.6) مطالعات مشکوک
28- آژانس از ايران خواست تا در اسرع وقت درباره مطالعات مشکوکى که درباره تبديل دىاکسيد اورانيوم به UF4 (پروژه نمک سبز) انجام گرفته توضيح دهد، همچنين درباره آزمايش مواد بسيار انفجارى و طراحى دستگاه حمل کلاهک موشک توضيح دهد (GOV/2006/15 پاراگراف 38 الى 39). بنا بر طرح کارى، ايران بايد به اين موضوعات در چندهفته آينده پاسخ دهد. در همين حال، آژانس مشغول کار بر ترتيبات لازم براى به مشارکت گذاشتن اسنادى با ايران است که از سوى طرف ثالث درباره مطالعات مشکوک مذکور در اختيار آژانس قرار گرفته شده است.
A.7) تسهيلات مربوط به مرکز غنىسازى سوخت نطنز
29- در 17 و 18 سپتامبر 2007 تيم فنى از آژانس با مقامات ايران درباره جزئيات پيشنويس توافقات درباره دستيابى به تسهيلات جديد براى مرکز غنىسازى سوخت نطنز FEP نشستهايى برگزار کرد. مباحثات ديگرى که از 20 الي24 سپتامبر انجام شد به لازم الاجرا شدن اين تسهيلات در 30 ستپامبر 2007 منجر شد.
B) فعاليتهاى کنونى مربوط به غنىسازى اورانيوم
30-در 3 نوامبر 2007 آژانس تاييد کرد که ايران نصب 18 آبشار 164 سانتريفيوژى را در مرکز غنىسازى سوخت نطنز تکميل کرده و UF6 به اين 18 آبشار تزريق شده است. تاسيسات و تجهيزاتى در ديگر مراکز به جز مرکزى اين 18 آبشار نصب نشده است. کار بر زيرساختهاى نصب، تزريق و خروجى اين سيسم ادامه دارد.
31- از فوريه 2007، ايران حدود 1240 کيلوگرم گاز UF6را به آبشارهاى موجود در مرکز نطنز تزريق کرده است. نرخ تزريق شده پايينتر از مقدار پيشبينى شده براى تاسيساتى با اين طراحى بود. ضمن اين که ايران اعلام کرده است که به غنىسازى 8/4 درصد از اورانيوم 235 در مرکز نطنز دست يافته است. بالاترين غنىسازى اندازهگيرى شده در اين مرکز با توجه به نمونهبردارىهاى برگرفته از اجزاى آبشار و تجهيزات مربوطه که آژانس برداشته برابر با 4 درصد بوده است. حسابرسى جزئى مواد هستهاى در صورتبردارى سالانهاى انجام خواهد شد که قرار است 16 الى 19 دسامبر 2007 انجام شود. از مارس 2007، در مجموع هفت بازرسى اعلام نشده از مرکز نطنز صورت گرفت.
32- از اوت 2007 ايران به آزمايش دستگاههاى واحد سانتريفيوژى ادامه داده است. آبشار 10 و 20 و يک آبشار 164 سانتريفيوى در مرکز غنىسازى آزمايشى سوخت PFEP آزمايش شد. بين 23 ژوئيه و 22 اکتبر 2007، ايران 5 کيلو گاز UF6 به دستگاه واحد تزريق کرد و ماده هستهاى به آبشارها تزريق نشد است. از 15 الى 18 سپتامبر 2007 آژانس صورت بردارى از مرکز غنىسازى آزمايشى سوخت را انجام داد. اگر چه نتايج برخى از اين نمونهها معلوم نيست اما ارزيابى موقت آژانس تعييد کننده مقدارى بود که ايران اعلام کرده است.
33- گزارشهاى متعدد رسانه آى درباره بيانيههاى مقامات ارشد ايران در ارتباط با تحقيقا و توسعه و آزمايش سانتريفيوژهاى پى 2 مطرح شده است (GOV/2006/27 پاراگراف 14). در تماسى که آژانس در 8 نوامبر 2007 برقرار کرد ايران در اين باره نوشت که ايران بطور داوطلبانه به آژانس درباره وضعيت آزمايش مکانيکى بدون تزريق گاز UF6 از نسل جديد سانتريفيوژها گزارش داده است. ايران افزود که موافقت کرده که مبادلات اطلاعات مربوط به نسل جديد سانتريفيوژها را ارايه کند و در دسامبر 2007 با آژانس بحث خواهد شد.
C) فعاليتهاى بازفرآورى
34- آژانس بررسى خود از استفاده و ساخت سلولهاى داغ در راکتور تحقيقاتى تهران (TTR)، تاسيسات توليد راديوايزوتوپهاى مولبيدن، يد، و زنون (تاسيسات MIX) و راکتور تحقيقات اتمى ايران(IR-40) را از طريق بازرسىها و راستىآزمايى اطلاعات مربوط به طراحى ادامه داده است.
هيچ نشانهاى مبنى بر بازفراورى جارى مرتبط با فعاليتها در آن تاسيسات يافت نشد.
D) پروژههاى مربوط به راکتور آب سنگين
35-آژانس در تاريخ 11نوامبر2007 راستىآزمايى اطلاعات مربوط به طراحى را در راکتور تحقيقات اتمى ايران (IR-40) به انجام رساند و متوجه شد که ساخت تاسيسات ادامه دارد. تصاوير ماهوارهاى حاکى از اين است که مرکز آب سنگين در حال کار است.
آژانس بايد بر روى تصاوير ماهوارهاى اين مرکز تکيه کند زيرا آژانس دسترسى عادى به آن را بخاطر اجرا نشدن پروتکل الحاقى در اختيار نداشته است.
E) ديگر موضوعات مربوط به اجرا
E.1- تبديل اورانيوم
36-طى تلاش کنونى براى تبديل اورانيوم در UCF که در تاريخ 31 مارس 2007 آغاز شد، تقريبا 78 تن اورانيوم به صورت گاز UF6 تا پنجم نوامبر 2007 توليد شده است.
بدين ترتيب مقدار کلى UF6 توليد شده در مارس 2004 تقريبا 226 تن است که همه تحت نظارت و مراقبت آژانس است.
E.2- اطلاعات مربوط به طراحى
37- آژانس در تاريخ 30مارس 2007 از ايران خواست تا تصميم خود براى تعليق اجراى نسخه اصلاح شده الحاقيه بخش عمومى کد 3.1 (2007/22) را مورد تجديد نظر قرار دهد، اما هيچگونه پيشرفتى در رابطه با اين بحث مشاهده نشد.
E.3- ديگر موضوعات
38- آژانس ترتيباتى را براى راستىآزمايى و مهروموم سوخت جديد پيشبينى شده براى نيروگاه بوشهر را در تاريخ 26 نوامبر 2007 پيش از انتقال اين سوخت از فدراسيون روسيه به ايران را انجام داده است.
F- خلاصه
39- آژانس قادر است تاکيد کند انحرافى در مواد هستهاى اعلام شده در ايران وجود ندارد. ايران دسترسى به مواد هسته اى اعلام شده را براى آژانس فراهم ساخته و گزارشهاى صورتبردارى از مواد هستهاى لازم در رابطه با مواد و فعاليتهاى هستهاى را فراهم ساخته است.
ايران با فراهم کردن تسهيلات بيشتر در مرکز غنىسازى نطنز FEP موافقت کرده است. با اين وجود بايد متذکر شد که از اوايل سال 2006 آژانس اطلاعاتى را از قبل دريافت نکرده است که مطابق با پروتکل الحاقى و سياست شفاف سازى باشد.
در نتيجه اطلاعات آژانس درباره اطلاعات برنامه هستهاى ايران در حال کاهش است.
40- برخلاف تصميمات شوراى امنيت، ايران فعاليتهاى مربوط به غنى سازى اورانيوم را به حالت تعليق در نياورده است و به فعاليت مراکز PFEP و PEF ادامه داده است. ايران همچنين به ساخت راکتور تحقيقات اتمى ايران (IR-40) و راه اندازى مرکز توليد آب سنگين ادامه داده داده است.
41- دو مبحث بزرگ مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهاى ايران باقى مانده است: گذشته و حال برنامه غنىسازى سانتريفيوژى و مطالعات مشکوک.
آژانس قادر به نتيجهگيرى بوده است که پاسخهاى ارائه شده درباره برنامه هاى گذشته سانتريفيوژ P-1 و P-2 اعلام شده منطبق با يافتههاى آژانس است. با اين وجود آژانس به دنبال ادامه همکارىها خواهد بود و به تکميل راستىآزمايى اظهارات ايران ادامه خواهد داد. آژانس ظرف چند هفته اتى بر بحث آلودگى، همينطور مطالعات مشکوک و ديگر فعاليتهاى که مىتواند کاربردهاى نظامى داشته باشد، تمرکز خواهد داشت.
42- ايران دسترسى آسان به افراد مورد نظر آژانس را فراهم آورده و به پرسشها به ترتيب زمانى مشخص پاسخ داده است و شفاف سازى و افزايش درباره مباحث مطرح شده در متن طرح کارى را فراهم کرده است. با اين وجود همکارى ايران به جاى فعال بودن، انفعالى بوده است. همانگونه که قبلا اظهار شد، همکارى فعال و شفاف سازى کامل ايران براى اجراى سريع طرح کارى ضرورى است.
43- به علاوه ايران بايد به اعتمادسازى درباره دامنه و ماهيت برنامه حاضر خود ادامه دهد.
اعتماد در ماهيت صلحآميز انحصارى برنامه هستهاى ايران لازم است تا اينکه آژانس قادر باشد ضمانتهاى لازم را نه تنها درباره مواد هسته اى اعلام شده، بلکه درباره نبود مواد و فعاليتهاى هستهاى اعلام نشده در ايران فراهم آورد.
با اينکه آژانس اطلاعات قابل توجهى به غير از آنچه از طريق طرح کارى ارائه شد درباره مواد هستهاى و فعاليتهاى ممکن اعلام نشده در دست ندارد، آژانس در جايگاهى قرار ندارد که ضمانتهاى معتبر درباره نبود مواد و فعاليتهاى هستهاى در ايران بدون اجراى کامل پروتکل الحاقى ارائه دهد.
اين امر با توجه به اين که به مدت دو دهه فعاليتهاى ايران اعلامنشده باقى مانده بود و با توجه به لزوم احياى اعتماد نسبت به ماهيت منحصرا صلحآميز برنامهى هستهاى ايران، بسيار مهم است.
بنابراين مدير کل دوباره از ايران مىخواهد که پروتکل الحاقى را در کوتاهترين زمان ممکن به اجرا در آورد. مدير کل همچنين از ايران مىخواهد تا تمام اقدامات اعتمادساز لازم از سوى شوراى امنيت از جمله تعليق تمام فعاليتهاى مرتبط با غنى سازى را به اجرا در آورد.
44- مدير کل به صورت مقتضى به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.
*گزارش مدير کل آژانس:
1- در 30 اوت 2007 مدير کل آژانس به شوراى حکام درباره اجراى توافقنامه پادمانهاى ان.پي.تى و مفاد مرتبط با قطعنامههاى (2006) 1737 و (2007) 1747 شوراى امنيت سازمان ملل در جمهورى اسلامى ايران ارائه کرد. (GOV/2007/48 و Corr.1). اين گزارش دربردارنده تحولات مربوطه از آن تاريخ به بعد است.
A- اجراى طرح کارى درباره مسائل باقىمانده
2- در 21 اوت 2007 دبيرخانه و ايران به تفاهمات لازم درباره يک طرح کارى براى حل مسائل باقىمانده، مسئله اجراى پادمانها دست يافتند (gov/2007/48 و پيوستها). از گزارش پيشين تاکنون پيشرفتهاى زير در اجراى طرح کارى حاصل شده است.
A.1) سانتريفيوژهاى P1 وP2
3- شرح وقايع فعاليتهاى از زمان گزارش قبلى تاکنون به شرح زير است:
* در 31 اوت 2007 آژانس به صورت کتبى سوالات خود را درباره سوالات باقىمانده مربوط به برنامه غنىسازى اورانيوم با استفاده از سانتريفيوژهاى P1 وP2 در اختيار ايران قرار داد.
* در 24 و 25 سپتامبر 2007 نشستى در تهران ميان آژانس و مقامات ايرانى براى روشن ساختن سوالاتى که در اختيار ايران قرار گرفته برگزار شد.
* از 9 الى 11 اکتبر 2007 نشست ديگرى در تهران ميان آژانس و مقامات ايران برگزار شد که در آن ايران پاسخ هاى شفاهى لازم را به سوالات مطرح کرد و آژانس درخواست کرد توضيحات و تشريح و توضيح اضافى ارائه شود.
* در 15 اکتبر 2007 آژانس پاسخهاى اوليه مکتوب را درباره سوالات خويش دريافت کرد.
* از 20 الى 24 اکتبر تيم فنى از سوى آژانس به تهران سفر کرد تا جزئيات پاسخها را بررسى کرده و مستندسازى آن را انجام دهد و با مقامات دخيل در برنامه غنىسازى اورانيوم P1 وP2 مصاحبه کند.
* از 29 اکتبر تا اول نوامبر 2007 آژانس مباحثه با مقامات ايرانى درباره برنامه غنىسازى سانتريفيوژى را ادامه داد. ايران اسناد اضافى حمايت کننده و توضيحات مکتوب را به آژانس ارائه کرد و با مقامات ايرانى دخيل در فعاليتهاى هستهاى ايران در دهه 1980 و 1990 مصاحبه کرده و مباحثه انجام داد.
* در 5 و 12 نوامبر 2007 ايران به صورت مکتوب پاسخ خود را به سوالات آژانس درباره برنامه غنىسازى اورانيومP1 وP2 ارايه کرد.
A.1.1) دستيابى به تاسيسات چرخه سوخت و فناورى 1972 الى 1995
4- بنا بر اعلام ايران، سازمان انرژى اتمى ايران در سالهاى اوليه خود قراردادهايى با نهادهاى مرتبط فرانسوى،آلمانى،انگليسى و آمريکايى منعقد کرد که به آن امکان دستيابى به برق هستهاى، خدمات گسترده مربوط به چرخه سوخت هستهاى فراهم مىکرد اما پس از انقلاب ايران در سال 1979 اين قراردادها که جمعاً به ارزش 10 ميليارد دلار بوده، محقق نشد.
ايران اعلام کرد در يکى از اين قراردادها که در سال 1976 امضا شده بود براى توسعه مرکز آزمايشى غنىسازى ليزري1 بود. مقامات ارشد ايرانى اعلام کردند که در اواسط دهه 1980 ايران همکارى با بسيارى از کشورها براى احياى برنامه هستهاى خود آغاز کرد تا نيازهاى فزآينده خود را به انرژى تامين کند. با توجه به سرمايهگذاريىهايى که تاکنون صورت گرفته است،ايران اعلام کرد که تلاشهايش را بر تکميل نيروهاى هستهاى بوشهر، در ميان اين امور همکارى با نهادهاى آرژانتين، فرانسه، آلمان، اسپانيا انجام شد که موفقيتى به همراه نداشت. در آن زمان ايران همچنين تلاشها براى دستيابى به راکتور تحقيقاتى از آرژانتين، چين، هند و شوروى آغاز کرد اما بىنتيجه بود.
5- ايران به موازات اين فعاليتهاى مربوط به نيروگاه هستهاى کار ساخت زيرساختهاى مرتبط را آغاز کرد و اين کار با استفاده از تاسيس مرکز فناورى هستهاى اصفهان و کرج انجام شد. به هر حال بخشى از فناورى تبديل اورانيوم از يکى از طرفهاى چينى به دست آمده است و ايران قادر نبوده که به ديگر تاسيسات مربوط به چرخه سوخت هستهاى و يا ديگر فناوريها از خارج دست پيدا کند. در نتيجه بنا به گفته ايران در اواسط دهه 1980 تصميم گرفته شد که فناورى غنىسازى اورانيوم از طريق بازار سياه تامين شود.
6- آژانس براى ارزيابى توضيحات ارائه شده از سوى ايران مباحثاتى را با مقامات کنونى و پيشين ارشد ايران انجام داد. آژانس همچنين اسنادى که در حمايت از اين امر ارائه شد از جمله قانون ايران، تماسها با شرکت هاى خارجى،توافقات با ديگر کشورها و مراکز هستهاى را بررسى کرد.
7- با توجه به تاريخچه طولانى و پيچيدگى برنامه و ماهيت دو منظوره فناورى غنىسازى، آژانس در موقعيتى نيست که بر اساس اطلاعاتى که هم اکنون در دسترس است به جمعبندى درباره ماهيت اصلى بخشهاى برنامه هستهاى ايران برسد. گذشته از اين ممکن است تمرکز اصلى بر اين سوال متمرکز شود حتى اگر ديگر جنبه هاى طرح کارى مورد بررسى قرار گيرد و زمانى که آژانس بتواند کامل شدن اظهارات ايران را راستى آزمايش کند.
A.1.2) دستيابى به فناورى سانتريفيوژ P1
پيشنهاد مربوط به سال 1987
8- همانگونه که پيش از اين به شوراى حکام گزارش شد (gov/2005/67 پاراگراف 14 الى 15) ايران در ژانويه 2005 به آژانس نسخهاى از سند يک صفحه اى دست نويسى را ارائه کرد که نشان دهنده پيشنهاد به ايران درباره قطعات خاص بود که از سوى واسطهاى خارجى در سال 1987 به ايران ارائه شده بود. ايران در سال 2005 اينگونه مطرح کرد که اين سند اسناد باقىمانده مربوط به دامنه و محتواى پيشنهاد 1987 بود. در 9 اکتبر 2007 نسخهاى از سندى در اختيار آژانس قرار گرفت که بخشهاى خاصى از اين سند نشان دهنده اين امر بود که اين سند به سال 1987 مربوط مىشود اما منشاء اين سند هنوز مشخص نشده است.
9- در 5 نوامبر 2007 ايران به آژانس، شرح وقايع به روز شده از نشستهاى ميان ايران و شبکه تامين کننده بين سالهاى 1986 الى 1987 برگزار شده بود، ارائه کرد. ايران تاکيد کرد که تنها برخى از اعضاى دو سانتريفيوژ جدا شده بعلاوه نقشهها و طراحىهاى مرتبط با آن در سال 1987 از سوى اين شبکه در اختيار ايران قرار گرفت. ايران بار ديگر تاکيد کرده به ريختهگرى اورانيوم و فناورى و تجهيزات تبديل مجدد از اين شبکه دست نيافته است. همچنين تقاضايى براى ارائه سند 15 صفحهاى که در آن روند توليد uf6 به فلز اورانيوم و ريختهگرى آن به نيمکره توضيح داده شده، مطرح نکرده است. (gov/2005/87 پاراگراف 6). اين نکات در بخش A.3 زير آمده است.
10- به گفته ايران، تصميم براى دستيابى به فناورى سانتريفيوژى توسط رئيس سازمان انرژى اتمى ايران گرفته شد و از سوى نخستوزير وقت مورد تاييد قرار گرفت. در پاسخ به درخواست آژانس درباره اسناد احتمالى مربوط به پيشنهاد 1987، ايران در 8 نوامبر 2007 نسخهاى از مکاتبات محرمانه رئيس سازمان انرژى اتمى ايران را به نخستوزير ارائه کرد که به 28 فوريه 1987 مربوط مىشد که در آن تائيد نخستوزير نيز درج شده است که به 5 مارس 1987 باز مىگردد. رئيس آژانس هستهاى ايران در مکاتبات خود اعلام کرد که فعاليتها بايد کاملاً محرمانه بماند.
ايران در پاسخ به درخواست آژانس درباره اين که آيا در اين برنامه نهاد نظامى شرکت داشته يا خير، اعلام کرد که هيچ نهادى به جز سازمان انرژى اتمى ايران در روند تصميمسازى و يا اجراى برنامه غنىسازى سانتريفيوژى دخيل نبودهاند.
11- بر اساس مصاحبهها و مقامات در دسترس ايرانى و اعضاى گروه تامين کننده قطعات، اسناد محدودى از سوى ايران ارائه شد و اطلاعات تکميلى از طريق تحقيقات مستقل آژانس به دست آمد. آژانس به اين جمع بندى رسيد که بيانيههاى ايران مطابق با ديگر اطلاعاتى است که درباره دستيابى اين کشور به فناورى سانتريفيوژ P1 در سال 1987 ارائه شده است.
تحقيق و توسعه ابتدايى
12- ايران اعلام کرد که در طول مرحله اول تحقيقات و توسعه P1 در سال 1987 الى 1993 اين کشور تنها منابع مالى و انسانى اندک و محدودى (سه محقق) بر اين پروژه گماشت. بنا به گفته ايران، تاکيد اصلى بر درک عملکرد سانتريفيوژها و سرهم کردن آنها و توليد داخلى اين قطعات بود. ايران همچنين اعلام کرد که در طول اين دوره کار تحقيق و توسعه تنها توسط سازمان انرژى اتمى و بدون حمايت دانشگاههاى و مرکز تحقيقات فيزيک PHRC انجام شد. بنا بر اعلام ايران، هيچ تماسى در طول اين دوره با شبکه تامين کننده به منظور يافتن راهکار حل مشکلات فنى که ايرانىها با آن مواجه شده بودند،گرفته نشد.
13- توضيحات ايران درباره اين مرحله تحقيق و توسعه در تضاد با يافتههاى آژانس نيست. يافتههايى که بر اساس مصاحبههاى صورت گرفته با مقامات در دسترس ايرانى و اعضاى شبکه تامين هستهاى و يا اسناد ارائه شده از سوى ايران و يا اطلاعات تکميلى کسب شده در هنگام تحقيقات آژانس به دست آمده است. به هر حال نقش دانشگاه فنى در آلودگى مواد اورانيومى بايد همچنان مورد بررسى قرار گيرد مراجعه شود به بخش A.2
14- همانگونه که پيش از اين به شوراى حکام گزارش شد(GOV/2006/15 پاراگراف 15). بيانيههايى که از سوى ايران و اعضاى مهم شبکه مذکور درباره اتفاقات و تحولات تا اواسط دهه 1990 ارائه شده در تضاد با هم بودهاند. در نشستهايى که در اکتبر 2007 برگزار شد ايران شرح وقايع مربوط به تحولات 1993 الى 1999 را در اختيار آژانس قرار داد اين امر مويد جزئيات مربوط به اين ديدارها، شرکتکنندگان و تحويل قطعات P1 از سوى اين شبکه در طول اين دوره بود.
15- ايران بار ديگر اعلام کرد که در سال 1993 اين شبکه تامين کننده، بنابر ابتکار عمل خود به يکى از شرکتهاى ايرانى تماس برقرار کرد و پيشنهاد فروش فناورى غنىسازى را ارائه کرد. اين پيشنهاد به اطلاع رئيس سازمان برنامه و بودجه ايران رسيد که يکى از اعضاى شوراى انرژى اتمى ايران نيز بود. سازمان انرژى اتمى ايران بعدها اين پيشنهاد را پيگيرى کرد (GOV/2005/67 پاراگراف 67)
16- آژانس تاکنون قادر نبوده است که بيانيه ايران را درباره اين که شبکه مذکور اولين بار اين پيشنهاد را مطرح کرد، تصديق کند. اطلاعات ارائه شده از سوى ايران درباره نشستهاى فنى و تحويل قطعات پس از سال 1993 مطابق با اطلاعاتى است که آژانس با برخى از اعضاى شبکه صورت داده است. بر اساس مصاحبه هايى که با مقامات ليبى و اعضاى شبکه شده و اطلاعاتى که از ديگر منابع به دست ان.پي.تى رسيده آژانس به اين جمع بندى رسيده است که بيشتر موارد و اقلام مرتبط با پيشنهاد 1993 در ابتدا از سوى جمهورى عربى ليبى ارائه شده بود و در حقيقت در ميان 1994 الى 1996 به ايران تحويل داده شد.
17- ايران اعلام کرد که در طول 1993 الى 1999 هنوز در توليد قطعات P1 و ساخت سانتريفيوژهاى P1مناسب و کارآمد با مشکلات فنى مواجه بوده است. ايران گفته تنها عده اندکى از منابع انسانى تا سال 1997 بر اين پروژه کار مىکردند و حدود 1998 مطالعات اضافى تئوريک و تجربى از سوى دانشگاه اميرکبير انجام شد. توضيحات ايران در اين رابطه توسط مسئولات فنى مطرح شده از سوى کارکنان سازمان انرژى اتمى با اطلاعات تکميلى در دسترس آژانس مورد تصديق قرار گرفته است.
18- ايران اعلام کرد که با موفقيت سانتريفيوژهاى P1 را در اواخر دهه 1990 آزمايش کرد و تصميم گرفته شد که تحقيقات گستردهتر در زمينه تحقيق و توسعه و در نهايت يک مرکز غنىسازى صورت گيرد. ايران اعلام کرده براى رسيدن به اين هدف مکانهايى را در هشتگرد کرج، نطنز و اصفهان قبل از تصميم براى ساخت مرکز غنىسازى نطنز مد نظر قرار داد. در طول اين مدت، فعاليتهاى مربوط به تامين مواد تشديد شد و تجهيزات خلاء بعلاوه مواد خام لازم مانند فولادهاى سخت و آلومينيوم با دوام بالا از خارج تامين شد. ايران نام، مکان و فعاليتهاى کارگاههاى دخيل در توليد داخلى قطعات سانتريفيوژى را در اختيار قرار داد که بيشتر آنها تحت مالکيت سازمانهاى صنايع نظامى بوده است (GOV/2004/11). اطلاعاتى که از سوى ايران درباره زمانبندى اين خريدها و مقدار آنها ارائه شده با يافتههاى آژانس مطابقت دارد.
A.1.3) دستيابى به فناورى سانتريفيوژى P2
19- ايران اعلام کرده که به منظور جبران کيفيت کم قطعات سانتريفيوژ P1 که از سوى اين شبکه قاچاق تامين شده بود، اين شبکه ايران در نشستى که در سال 1996 در دبى برگزار شد، نقشههاى کامل مربوط به سانتريفيوژ P2 را در اختيار قرار داد. اين توضيحات در مصاحبه اعضاى مهم شبکه مذکور با آژانس مورد تاييد قرار گرفته است.
20- ايران مجدداً تاکيد کرده که با وجود آن که نقشهها در سال 1996 به دست آن رسده است، اما تا اوايل سال 2002 هيچگونه فعاليتى بر سانتريفيوژهاى P2 انجام نداد. بنا بر اعلام مدير ارشد کنونى و پيشين سازمان انرژى اتمى ايران، اين کشور هنوز به توانايىهاى فنى و قابليتهاى خاص براى رسيدن به توانايى ساخت اين قطعات در طول اين مدت دست نيافته است.
آژانس اطلاعات موثقى در دست ندارد که نشان دهنده دستيابى عملى ايران به سانتريفيوژهاى P2 و يا قطعات آن در طول اين مدت زمانى باشد. (نشانه اوليهاى که به بتواند اين امر را مورد تاييد قرار دهد در دسترس نيست. GOV/2006/15 پاراگراف 18.)
21- در سال 2002 سازمان انرژى اتمى قراردادى با يک شرکت خصوصى براى ساخت نوع تغييريافته P2 منعقد کرد GOV/2004/11. در 5 نوامبر 2007 آژانس نسخهاى از اين قرارداد را به دست آورد که محتويات آن با مصاحبههاى اوليه با مالک شرکت مطابقت داشته است. وى هماکنون براى مصاحبه در دسترس نبوده است. اين قرارداد در مارس 2003 خاتمه يافت اما مالک شرکت اعلام کرده که وى تا ژوئن 2003 بر روى طرح خود کار مىکرده است.
22- مالک شرکت در مصاحبههاى اوليه اعلام کرده که وى قادر بوده که همه مواد خام و مقدار اندکى از اقدام را به جز روغنها، حاملها و مگنتها را از منابع داخلى تامين کند. اين توضيحات مطابق با اطلاعاتى است که هماکنون در اختيار آژانس است. مالک عنوان کرده که 150 مگنت و مشخصات P2 را به دست آورد و تلاش کرد که مگنتهاى ديگر را سازمان انرژى اتمى به دست آورد اما اين تلاش ناکام ماند. اين اظهارات نيز با اطلاعاتى که تحقيقات آژانس نشان داده مطابقت دارد. ايران تصديق کرده که پروانههاى ترکيبى سانتريفيوژ P2 در کارگاهى در سازمان صنايع دفاع ساخته شد GOV/2004/34 پاراگراف 22.
23- با توجه به فعاليتهايى که بازرسان آژانس در سال 2004 در کارگاه P2 انجام دادند و بررسى قرارداد مالک شرکت، گزارشهاى پيشرفت کار و کتابچه ها و اطلاعات در دسترس درباره اقلام درخواستى، آژانس به اين جمعبندى رسده است، توضيحات ايران درباره محتواى فعاليتهاى تحقيق و توسعه P2 ايران با يافتههاى آژانس مطابقت دارد. نمونه بردارى محيطى از مراکز تحقيق و توسعه و تجهيزات نيز نشان داده مواد هستهاى در اين آزمايشات به کار گرفته نشده است.
A.2) منشاء آلودگى
24- در 15 سپتامبر 2007، آژانس به ايران سوالات مکتوب را در ارتباط با منبع آلودگى اورانويم در دانشگاه فنى ارايه کرد و درخواست کرد اسناد مربوط و اشخاص فراهم آيد بعلاوه اين که تجهيزات و مکان مربوطه معرفى شده و نمونهبردارى لازم صورت گيرد. سوالات درباره منشاء آلودگى به مواد اورانويم در دستگاهها GOV/2006/53، ماهيت تجهيزات،کاربرد تجهيزات و نام و نقش افراد و نهادهاى دخيل از جمله مرکز PHRC بوده است. بنا بر طرح کارى، ايران بايد پاسخ به سوالات و دسترسىها لازم را تا هفتههاى آينده فراهم کند.
A.3) اسناد فلز اورانيوم
25- در 8 نوامبر 2007، آژانس نسخهاى از سند 15 صفحهاى را که نشان دهنده روند و طرز کاهش UF6به فلز اورانيوم و ريختهگرى آن به نيمکره بود، دريافت کرد. ايران تاکيد کرد که اين اسناد همزمان با اسنادى پى1 در سال 1987 دريافت شده بود. آژانس اين سند را با پاکستان به اشتراک گذاشت که کشور مبدأ محسوب مىشده است و خواستار اطلاعات بيشتر شد. ايران اعلام کرده که واحدهاى تبديل مجدد با تجهيزات ريختهگيرى که در سند يک صفحهاى 1987 ارايه شده را از اين شبکه طلب نکرده است. صرفنظر از تجهيزات تبديل UF4 به فلز اوانويوم در مرکز تحقيقات هسته اى تهران (GOV/2004/60 پاراگراف 2 و پيوست 2)، آژانس هيچ نشانهاى دال بر تبديل UF6 و فعاليتهاى ريختهگيرى در ايران مشاهده نکرده است. بايد به هر حال توجه داشت که ايران در پرسشنامهاى که مربوط به مرکز تبديل اورانيوم درباره طراحى ارايه شد (GOV/2003/75 پيوست 1 و پاراگراف 3) از ميزان اندک تبديل UF6به فلز اورانيوم خبر داده است. همانگونه که بازرسىهاى آژانس نشان داده است اين خط راهاندازى نشده است.
A.4) پلوتونيوم 210
26- در 15 سپتامبر 2007، آژانس سوالاتى به صورت مکتوب به ايران درباره فعاليتهاى ايران در زمينه پلوتونيوم ارايه کرد و درخواتس کرد که به اسناد و اشخاص مربوطه و تجهيزات مرتبط دسترسى پيدا کند. سوال موجود درباره دامنه و اهداف مطالعات مربوط به پلوتونيوم 210 بود (GOV/2004/11 پاراگراف 28)بود. همچنين اين سوال مطرح بود که آيا ايران ماده بيسموت از خارج به دست آورده و تلاش براى مطالعات تئوريک و يا تحقيق و توسعه در ايران انجام شده است يا خير. بنا بر اين طرح کارى ايران بايد پاسخ مربوطبه به سوالات و درخواست براى دسترسى به افراد را تا چند هفته آتى ارايه کند.
A.5) معدن گچين
27- در 15 سپتامبر 2007 آژانس سوالاتى را به صورت مکتوب به ارايه درباره معدن گچين ارايه کرد و درخواست کرد که به اسناد ، اشخاص و تجهيزات مربوطه دسترسى پيدا شود. سوالات درباره مالکيت منطقه معدن و آسياب آن بود و اين که چرا چنين فعاليتهاى در اين مکان انجام شده در حالى که در ديگر اماکن زيرساختهاى مناسب وجود داشته و چرا فعاليتهاى سازمان انرژى اتمى در اين معدن در سال 1993 متوقف شده بود (GOV/2005/67). ايران بر اساس طرح کارى بايد پاسخهاى به اين سوالات و درخواستهاى مربوطه را تا چند هفته ديگر ارايه کند.
A.6) مطالعات مشکوک
28- آژانس از ايران خواست تا در اسرع وقت درباره مطالعات مشکوکى که درباره تبديل دىاکسيد اورانيوم به UF4 (پروژه نمک سبز) انجام گرفته توضيح دهد، همچنين درباره آزمايش مواد بسيار انفجارى و طراحى دستگاه حمل کلاهک موشک توضيح دهد (GOV/2006/15 پاراگراف 38 الى 39). بنا بر طرح کارى، ايران بايد به اين موضوعات در چندهفته آينده پاسخ دهد. در همين حال، آژانس مشغول کار بر ترتيبات لازم براى به مشارکت گذاشتن اسنادى با ايران است که از سوى طرف ثالث درباره مطالعات مشکوک مذکور در اختيار آژانس قرار گرفته شده است.
A.7) تسهيلات مربوط به مرکز غنىسازى سوخت نطنز
29- در 17 و 18 سپتامبر 2007 تيم فنى از آژانس با مقامات ايران درباره جزئيات پيشنويس توافقات درباره دستيابى به تسهيلات جديد براى مرکز غنىسازى سوخت نطنز FEP نشستهايى برگزار کرد. مباحثات ديگرى که از 20 الي24 سپتامبر انجام شد به لازم الاجرا شدن اين تسهيلات در 30 ستپامبر 2007 منجر شد.
B) فعاليتهاى کنونى مربوط به غنىسازى اورانيوم
30-در 3 نوامبر 2007 آژانس تاييد کرد که ايران نصب 18 آبشار 164 سانتريفيوژى را در مرکز غنىسازى سوخت نطنز تکميل کرده و UF6 به اين 18 آبشار تزريق شده است. تاسيسات و تجهيزاتى در ديگر مراکز به جز مرکزى اين 18 آبشار نصب نشده است. کار بر زيرساختهاى نصب، تزريق و خروجى اين سيسم ادامه دارد.
31- از فوريه 2007، ايران حدود 1240 کيلوگرم گاز UF6را به آبشارهاى موجود در مرکز نطنز تزريق کرده است. نرخ تزريق شده پايينتر از مقدار پيشبينى شده براى تاسيساتى با اين طراحى بود. ضمن اين که ايران اعلام کرده است که به غنىسازى 8/4 درصد از اورانيوم 235 در مرکز نطنز دست يافته است. بالاترين غنىسازى اندازهگيرى شده در اين مرکز با توجه به نمونهبردارىهاى برگرفته از اجزاى آبشار و تجهيزات مربوطه که آژانس برداشته برابر با 4 درصد بوده است. حسابرسى جزئى مواد هستهاى در صورتبردارى سالانهاى انجام خواهد شد که قرار است 16 الى 19 دسامبر 2007 انجام شود. از مارس 2007، در مجموع هفت بازرسى اعلام نشده از مرکز نطنز صورت گرفت.
32- از اوت 2007 ايران به آزمايش دستگاههاى واحد سانتريفيوژى ادامه داده است. آبشار 10 و 20 و يک آبشار 164 سانتريفيوى در مرکز غنىسازى آزمايشى سوخت PFEP آزمايش شد. بين 23 ژوئيه و 22 اکتبر 2007، ايران 5 کيلو گاز UF6 به دستگاه واحد تزريق کرد و ماده هستهاى به آبشارها تزريق نشد است. از 15 الى 18 سپتامبر 2007 آژانس صورت بردارى از مرکز غنىسازى آزمايشى سوخت را انجام داد. اگر چه نتايج برخى از اين نمونهها معلوم نيست اما ارزيابى موقت آژانس تعييد کننده مقدارى بود که ايران اعلام کرده است.
33- گزارشهاى متعدد رسانه آى درباره بيانيههاى مقامات ارشد ايران در ارتباط با تحقيقا و توسعه و آزمايش سانتريفيوژهاى پى 2 مطرح شده است (GOV/2006/27 پاراگراف 14). در تماسى که آژانس در 8 نوامبر 2007 برقرار کرد ايران در اين باره نوشت که ايران بطور داوطلبانه به آژانس درباره وضعيت آزمايش مکانيکى بدون تزريق گاز UF6 از نسل جديد سانتريفيوژها گزارش داده است. ايران افزود که موافقت کرده که مبادلات اطلاعات مربوط به نسل جديد سانتريفيوژها را ارايه کند و در دسامبر 2007 با آژانس بحث خواهد شد.
C) فعاليتهاى بازفرآورى
34- آژانس بررسى خود از استفاده و ساخت سلولهاى داغ در راکتور تحقيقاتى تهران (TTR)، تاسيسات توليد راديوايزوتوپهاى مولبيدن، يد، و زنون (تاسيسات MIX) و راکتور تحقيقات اتمى ايران(IR-40) را از طريق بازرسىها و راستىآزمايى اطلاعات مربوط به طراحى ادامه داده است.
هيچ نشانهاى مبنى بر بازفراورى جارى مرتبط با فعاليتها در آن تاسيسات يافت نشد.
D) پروژههاى مربوط به راکتور آب سنگين
35-آژانس در تاريخ 11نوامبر2007 راستىآزمايى اطلاعات مربوط به طراحى را در راکتور تحقيقات اتمى ايران (IR-40) به انجام رساند و متوجه شد که ساخت تاسيسات ادامه دارد. تصاوير ماهوارهاى حاکى از اين است که مرکز آب سنگين در حال کار است.
آژانس بايد بر روى تصاوير ماهوارهاى اين مرکز تکيه کند زيرا آژانس دسترسى عادى به آن را بخاطر اجرا نشدن پروتکل الحاقى در اختيار نداشته است.
E) ديگر موضوعات مربوط به اجرا
E.1- تبديل اورانيوم
36-طى تلاش کنونى براى تبديل اورانيوم در UCF که در تاريخ 31 مارس 2007 آغاز شد، تقريبا 78 تن اورانيوم به صورت گاز UF6 تا پنجم نوامبر 2007 توليد شده است.
بدين ترتيب مقدار کلى UF6 توليد شده در مارس 2004 تقريبا 226 تن است که همه تحت نظارت و مراقبت آژانس است.
E.2- اطلاعات مربوط به طراحى
37- آژانس در تاريخ 30مارس 2007 از ايران خواست تا تصميم خود براى تعليق اجراى نسخه اصلاح شده الحاقيه بخش عمومى کد 3.1 (2007/22) را مورد تجديد نظر قرار دهد، اما هيچگونه پيشرفتى در رابطه با اين بحث مشاهده نشد.
E.3- ديگر موضوعات
38- آژانس ترتيباتى را براى راستىآزمايى و مهروموم سوخت جديد پيشبينى شده براى نيروگاه بوشهر را در تاريخ 26 نوامبر 2007 پيش از انتقال اين سوخت از فدراسيون روسيه به ايران را انجام داده است.
F- خلاصه
39- آژانس قادر است تاکيد کند انحرافى در مواد هستهاى اعلام شده در ايران وجود ندارد. ايران دسترسى به مواد هسته اى اعلام شده را براى آژانس فراهم ساخته و گزارشهاى صورتبردارى از مواد هستهاى لازم در رابطه با مواد و فعاليتهاى هستهاى را فراهم ساخته است.
ايران با فراهم کردن تسهيلات بيشتر در مرکز غنىسازى نطنز FEP موافقت کرده است. با اين وجود بايد متذکر شد که از اوايل سال 2006 آژانس اطلاعاتى را از قبل دريافت نکرده است که مطابق با پروتکل الحاقى و سياست شفاف سازى باشد.
در نتيجه اطلاعات آژانس درباره اطلاعات برنامه هستهاى ايران در حال کاهش است.
40- برخلاف تصميمات شوراى امنيت، ايران فعاليتهاى مربوط به غنى سازى اورانيوم را به حالت تعليق در نياورده است و به فعاليت مراکز PFEP و PEF ادامه داده است. ايران همچنين به ساخت راکتور تحقيقات اتمى ايران (IR-40) و راه اندازى مرکز توليد آب سنگين ادامه داده داده است.
41- دو مبحث بزرگ مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهاى ايران باقى مانده است: گذشته و حال برنامه غنىسازى سانتريفيوژى و مطالعات مشکوک.
آژانس قادر به نتيجهگيرى بوده است که پاسخهاى ارائه شده درباره برنامه هاى گذشته سانتريفيوژ P-1 و P-2 اعلام شده منطبق با يافتههاى آژانس است. با اين وجود آژانس به دنبال ادامه همکارىها خواهد بود و به تکميل راستىآزمايى اظهارات ايران ادامه خواهد داد. آژانس ظرف چند هفته اتى بر بحث آلودگى، همينطور مطالعات مشکوک و ديگر فعاليتهاى که مىتواند کاربردهاى نظامى داشته باشد، تمرکز خواهد داشت.
42- ايران دسترسى آسان به افراد مورد نظر آژانس را فراهم آورده و به پرسشها به ترتيب زمانى مشخص پاسخ داده است و شفاف سازى و افزايش درباره مباحث مطرح شده در متن طرح کارى را فراهم کرده است. با اين وجود همکارى ايران به جاى فعال بودن، انفعالى بوده است. همانگونه که قبلا اظهار شد، همکارى فعال و شفاف سازى کامل ايران براى اجراى سريع طرح کارى ضرورى است.
43- به علاوه ايران بايد به اعتمادسازى درباره دامنه و ماهيت برنامه حاضر خود ادامه دهد.
اعتماد در ماهيت صلحآميز انحصارى برنامه هستهاى ايران لازم است تا اينکه آژانس قادر باشد ضمانتهاى لازم را نه تنها درباره مواد هسته اى اعلام شده، بلکه درباره نبود مواد و فعاليتهاى هستهاى اعلام نشده در ايران فراهم آورد.
با اينکه آژانس اطلاعات قابل توجهى به غير از آنچه از طريق طرح کارى ارائه شد درباره مواد هستهاى و فعاليتهاى ممکن اعلام نشده در دست ندارد، آژانس در جايگاهى قرار ندارد که ضمانتهاى معتبر درباره نبود مواد و فعاليتهاى هستهاى در ايران بدون اجراى کامل پروتکل الحاقى ارائه دهد.
اين امر با توجه به اين که به مدت دو دهه فعاليتهاى ايران اعلامنشده باقى مانده بود و با توجه به لزوم احياى اعتماد نسبت به ماهيت منحصرا صلحآميز برنامهى هستهاى ايران، بسيار مهم است.
بنابراين مدير کل دوباره از ايران مىخواهد که پروتکل الحاقى را در کوتاهترين زمان ممکن به اجرا در آورد. مدير کل همچنين از ايران مىخواهد تا تمام اقدامات اعتمادساز لازم از سوى شوراى امنيت از جمله تعليق تمام فعاليتهاى مرتبط با غنى سازى را به اجرا در آورد.
44- مدير کل به صورت مقتضى به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.
نظر شما :