محمود عباس با کارت استعفا نمایش بازی میکند
ديپلماسى ايرانى: تغییرات فلسطین و دلیل استعفای دولت موقت
در ابتدا باید این موضوع را متذکر شد که این عمل در فلسطین بیشتر یک حرکت نمایشی بهنظر میرسد که در شرایط بحرانی صورت میگیرد و به طور یقین یک حرکت جدی در راستای ایجاد تغییر دموکراتیک یا تغییر در تفکر بنیادین رییس دولت خودگران یعنی محمود عباس نیست.
اما این تغییراتی که مورد نظر محمود عباس در شرایط پیچیده و بحرانی منطقه بوده را عمدتا باید تحت تاثیر دو تحول داخلی و بیرونی فلسطین دانست. به عبارت دیگر در صحنه داخلی و دولت خودگردان طی روزهای گذشته دو تحول وجود داشته است که هریک به طور جداگانه حایز اهمیت است و قطعا تاثیرگذار بر این تغییرات اخیر بوده است. این دو تحول به شرح زیر است:
1. افشای برخی از اخباری که ویکیلیکس و شبکه الجزیره در ارتباط با فلسطین و اسرائیل داشتند و نشان دهنده این بود که هماهنگی امنیتی بسیار گستردهای بین دولت خودگردان و رژیم اشغالگر فلسطین وجود دارد. در چارچوب همین هماهنگی بحث مذاکره سازش ده ساله نیز وجود داشت، که در همین راستا هماهنگیهای بسیار بسیار بالایی در سیستم امنیتی هر دو به چشم میخورد. این هماهنگی عمدتا در این امر خلاصه میشد که یک سری از جوانان فلسطینی توسط دولت خودگردان بازداشت میشدند و یا تحویل مامورین امنیتی اسرائیل میشدند یا در زندانهای محمود عباس تحت بازجویی قرار میگرفتند که بسیاری از آنها مربوط به جنبش حماس بودند. برای خروج از این بحران که موقعیت محمودعباس را در داخل هم به شدت تکان داد، میتوان نوعی فرافکنی این بحران در این تغییرات مورد تفسیر قرار داد.
2. اختلاف داخلی خودگران بین اقای محمود عباس و محمد دهلان است. که کمتر به این امر در تحلیلها پرداخته شده است. محمد دهلان چهره امنیتی و از گذشته مرتبط با مصر و اسرائیل بوده است. محمود عباس این فرد را تحت فشار خارجی تحمل میکرد. بر اساس اسنادی که دولت خودگردان منتشر کرد، اعلام کرد که محمد دهلان هزینههای بسیاری در بین نیروهای امنیتی دولت خودگردان طرفدار محمود عباس برای یارگیری از بین این نیروها کرده است و به دنبال یک کودتای داخلی علیه محمود عباس است. تغییر این دولت میتواند به نوعی شاید برخی چهرههای نزدیک به دهلان را کنار بزند. یعنی در دوره کابینه سلام فیاضی که دوست دهلان بود، با این تغییر کنار گذاشته میشود.
اما از نظر بیرونی تحولات پیرامونی فلسطین یعنی مصر است، از تحولات ان که اسم نهضت کنارهگیری مبارک را میتوان بر آن گذاشت، نباید غافل شد. و شخص محمود عباس مهمترین حامی خود که آقای مبارک بود را از دست داد. و ضربهای که محمود عباس از رفتن مبارک خورد، شاید بر هیچکس دیگری چنین تاثیری نداشته است. گویی بحث دموکراتیزه کردن بیشتر دولت پس از تحولات مصر به نوعی در ذهن بعضیها تداعی شده که البته خیلی هم موثر نبوده است.
نکته دیگری که وجود دارد این است که محمود عباس بر انتخابات تاکید میکند و برگزاری انتخابات داخلی که حماس مخالفت کرده است و این امر هم در چنین زمانی از جانب محمود عباس اعلام شد تا ادعا کند که ما از آرمانهای دموکراتیک تبعیت میکنیم و معتقد به انتخابات هستیم تا در این شرایطی که بر خاورمیانه و مصر حاکم شده، تا حدودی از این بحران خارج شود. اما بخش عمدهای از فلسطینیها که مربوط به حماس است برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی نکردند، به همین دلیل بخش عمدهای از جامعه فلسطین در این انتخابات شرکت نخواهند داشت. در نتیجه به فرض هم اگر انتخاباتی هم صورت بگیرد از مشروعیتی برخوردار نخواهدبود.
در اینجا باید اضافه کرد که در فلسطین دو بخش وجود دارد، یک بخش به دنبال گرفتن امتیازات با مذاکره از اسرائیل هستند و بخشی هم معتقد به عدم مذاکره و مقاومت در برابر اسرائیل هستند که بر این باورند این مذکرات در طی این چند سال هیچ منفعتی برای فلسطین نداشته است و تا زمانی که این وضعیت ادامه دارد و خواسته مردم فلسطین براورده نمیشود ما شاهد است تغییرات نمایشی هستیم.
طرح امریکا برای جایگزین کردن چهرههای جدید به جای چهرههای قدیمی خاورمیانه
استراتژیکی که امریکاییها ازگذشته در منطقه شروع کردند همین طرح بوده است. بسیاری از نظریهپردازان غربی به ویژه امریکا به این جمعبندی رسیدند که رهبران قدیمی خاورمیانه به دلیل اینکه اغلب آنها با بودجه نظامی بر سر کار آمدند، نمیتوانند خواستههای امروز جوامع خود را که عمدتا آزادیخواهی است، براورده سازند. و آنچه که امروزه بیشتر در جوامع عربی تکرار میشود مبارزه با استبداد است. این نظریه پردازان معتقدند که اگر شرایطی فراهم شود که نوعی فضای باز برای مشارکت نیروهای مردمی به ویژه جوانان از طریق دنیای سایبری مثل فیس بوک به وجود بیاید دقیقا همان چیزی است که مدنظر غرب است. در نتیجه فضایی را ایجاد خواهد کرد که مانع تحقق بنیادین در این جوامع خواهد شد. بنابراین صرفا یک سری تغییرات ظاهری و شکلی را خواهد داشت که به برخی از خواستههای جوانان پاسخ خواهد داد، ولی جلوی بسیاری از ریزشهایی را که منافع امریکاییها در آنهاست را خواهد گرفت. این نظریه بیش از دو دهه است که در امریکا مطرح شده و به نظر میرسد در بسیاری از اتفاقاتی که در منطقه رخ میدهد، به دنبال این هستند تا بتوانند این طرح را عملی کنند.
نظر شما :