آمریکا مصری جدید برای خود ساخت؟
دیپلماسی ایرانی: ایالات متحده، متحد اصلی خود را در منطقه از دست داد. حسنی مبارک 82 ساله از قدرت کنار رفت. 32 سال طول کشید تا شمشیر دموکراسی خواهی مردم مصر از نقاب در آمد. اکنون واشنگتن ماند و سری پرسودا. واشنگتن ماند و رفیقی که از میان دستانش در خیابانهای قاهره سر خورد و رفت. واشنگتن پست سرمقاله امروز خود را به مصر دیروز و رابطهای اختصاص داده که میرود تا دستان قاهره را از دستان واشنگتن دور و دورتر کند. منافع ایالات متحده در خاورمیانه با وداع حسنی مبارک میان زمین و هوا گرفتار شده است. مبارک وداع با قدرت را نه چندان آبرومندانه به پایان رساند و این در حالی است که آمریکاییها و متحدان نگران انها در قاره سبز تاکید دارند که هنوز بازی در مصر تمام نشده و انتقال کامل قدرت انجام نگرفته است. چشم امید آمریکاییها در حال حاضر به نظامیهای مصری است. به مردانی که اکثر آنها در خاورمیانه آموزش دیدهاند. در کاخ سفید همه ادعا میکنند که به دنبال برقراری انتخابات عادلانه و آزاد هستند. اما بر همه عیان است که در دل آقای اوباما یک چیز میگذرد: انتخاباتی برگزار شود که در آن باز هم مردی در قد و قامت حسنی مبارک به عنوان شریک ایالات متحده بایستد. اوباما در سخنان خود به مناسبت وداع مبارک با قدرت هم به این موضوع اشاره کرده و گفت: این پایان انقلاب مردم مصر نیست. این وداع تازه آغاز این ماجرا است.
وداع مبارک در میان ملتهای عرب و نه الزاما دولتها هیاهویی به راه انداخت. در لبنان مخالفان وی به خیابانهای بیرون ریختند و شادی سر دادند. در رام الله و کرانه باختری هم صدای شادی مردم به گوش رسید. اما در اسرائیل سکوت بود و سکوت. تلآویو متحد اصلی خود را در منطقه از دست داد و این ریزش برای اسرائیلیها نشانه روزهای سختی است که در پیش رو دارذ. اکنون در این سرزمین همه از خود این سوال را میکنند که آیا نبود مبارک به معنای انزوای بیشتر اسرائیل در منطقه است؟ دولت باراک اوباما در حال حاضر به روزهای بعد از مبارک و البته به منطقه ای بدون حضور جدی مصر میاندیشد. استراتژیستهایی که نتوانستند با در کنار هم قرار دادن تحولات مصر در چند سال اخیر این انقلاب را پیش بینی کنند اکنون عزم خود را جزم کرده اند تا فردای مصر و منطقه را محک بزنند. انقلاب مصر که عمر موسی رهبر اتحادیه عرب و مصری الاصل آن را انقلاب سفید نامید پس از انقلاب یاسمن تونس از راه رسید. اکنون ایالات متحده نگران عربستان سعودی و اردن است.
تحلیلگران امریکایی هشدار میدهند که اوضاع اقتصادی، جمعیت جوان و ناکامیهای سیاسی در کشورهایی مانند تونس و مصر میتواند منجر به خیزشهایی شود که در آن احساسات ضد امریکایی حرف نخست را میزند. آمریکا چگونه میتواند دولتی را روی کار بیاورد که هم نظر رای دهندگان را تامین کند و هم منافع آمریکا را به چالش نکشد. معاون مشاور امنیت ملی ایالات متحده در امور استراتژیک در این خصوص میگوید: دو هفته تمام هر روز با متحدان خود در منطقه تماس گرفتیم تا به آنها اطمینان بدهیم که ایالات متحده همچنان به وعدههای خود متعهد است.
با این همه یک عضو جمهوری خواه کنگره تاکید میکند که بر اساس اسناد و اطلاعات محرمانه، دیگر متحدان آمریکا در منطقه به شدت نگران خالی کردن پشت مبارک از سوی باراک اوباما هستند. نسخه ای که برای خود هم چندان دور از انتظار نمیدانند. مصر در تمام این سالها برخواسته از جنبش ناسیونالیست سکولاری بود که عبدالناصر به راه انداخت و انور سادات هم راه ان را ادامه داده و به دستان مبارک سپرد. مبارک از 32 سال پیش تاکنون پنج رئیس جمهور آمریکا را به چشم دیده و همه را با یک گزینه روبهرو کرده است: تقلا برای دموکراسی در کشوری که قلب اسلام مدرن سیاسی است و یا تحمل همین حکومت برای حفظ تعادل در منطقه. اسرائیل هم در این فضا از گزینه دوم بهره برد. آمریکاییها در تمام این سالها راه دوم را انتخاب کرده اند. همین راه بود که امریکا را در نهایت در میدان تحریر قاهره در دو هفته گذشته متوقف کرد. هر دولتی که به جای حسنی مبارک به روی کار بیاید اخوان المسلمین را به عنوان بخشی از خود خواهد داشت. مبارک در تمام این سالها آزادیهای اجتماعی را زیر سوال برد به بهانه امنیت داخلی و اوضاع فوق العاده.
یک عضو نهاد حقوق بشر در واشنگتن در این خصوص میگوید: باراک اوباما ادعا میکند که شخص در مصر مهم نیست بلکه این حاکمیت کلان مصر است که اهمیت دارد. البته این قبیل سخن گفتن زمانی که مبارک دیگر در راس قدرت نیست بسیار آسان است. این سخنان برای تحریک افکار عمومی هم مفید خواهد بود.
سناتور جان کری رئیس کمیته سیاست خارجی سنا هم در این خصوص میگوید: هنور نمیتوان فریاد پیروزی سر داد. ارتش اختیار امور را در دست گرفته و هنوز راه بسیار است تا این نهاد نظامی اثبات کند که میتواند از عهده این انتقال قدرت برآید.
جان کری در بخشهایی از سخنان خود هم تاکید میکند انچه در مصر رخ داد در حقیقت میتواند جرقه ای برای اصلاحات در سایر کشورهای خاورمیانه باشد.
در اردن هم ملک عبدالله دولت خود را اخراج کرد تا به نوعی در مسیر اصلاحات قدم زده و البته به سرنوشت مصر و تونس گرفتار نشود. اردن میان عراق و فلسطین اشغالی گرفتار آمده و شاید به اقتضای همین گرفتار آمدن است که با امریکا و اسرائیل دست دوستی داده است.
نظر شما :