سقوط مصر؛ همپیمانان اسرائیل را غرق میکند
ديپلماسى ايرانى: سران نظامی اسرائیل باز بر طبل جنگ میکوبند. التهاب مصر همچنان فروکش نکرده و اسرائیل اصلیترین هیزم این آتش است. مردم مصر به خیابانها میریزند و شعار "دیکتاتور برو بیرون" را سر میدهند. اسرائیلیها اما این همه هیاهو در بیخ گوش خود را تاب ندارند. سی و دو سال است که قاهره رفیق شفیق تل آویو در معادلات منطقه است. حسین علایی فرمانده پیشین سپاه و کارشناس مسایل استراتژیک این نگرانی اسرائیل را به جا دانسته و تاکید میکند که افول مصر با غرق شدن هم پیمانهای اسرائیل در منطقه همراه خواهد بود. وی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی مهمترین بیم اسرائیل را آغاز انتفاضه در فلسطین به تبع حوادث مصر میداند:
با توجه به سخنان اخیر اشکنازی، در تحولات اخیر مصر دلیل نگرانی و ترس اسراییل از چیست؟
هر نوع تغییر نظام در مصر موجب نگرانی شدید رژیم صهیونیستی خواهد شد چرا که مهمترین همپیمانی که ظرف سی سال گذشته در منطقه خاورمیانه داشته، کشور مصر بوده و هست.
در زمان جمال عبدالناصر کشور مصر جزو کشورهای خط مقدم جبهه اسراییل بود، از زمانی که سادات سرکار امد و بعد مبارک راه سادات را ادامه داد با تلاش امریکا، مصر از یک کشور درگیر با اسراییل تبدیل به کشوری همپیمان با آن شد.
پس از انعقاد پیمان کمپ دیوید از سوی سادات هر ساله امریکا مبلغی حدود دو میلیون دلار به ارتش مصر کمک میکند تا ماموریتهایی که اسراییل برای آن تعریف میکند را انجام دهد. در طول سالهای گذشته همه شاهد این امر بودند که مصر به عنوان کشور همپیمان اسراییل در برابر قیام فلسطینیها عمل کرده است و رژیم صهیونیستی با کمک مصر بود که توانست محاصره نوار غزه را انجام دهد و در چند سال اخیر این همراهی مصر بود که جنگ در نوار غزه ادامه پیدا کرد.
چنانچه تحولات در مصر به برکناری مبارک منتهی شود و ساختار حکومتی مصر متحول گردد و جریان جدیدی در این کشور بر سر کار بیاید، طبیعتا حکومت مجبور است که به خواست مردم کشورش که عمیقا ضداسراییلی هستند توجه کند و قاعدتا نمیتواند پیمانهای گذشته با اسراییل را ادامه دهد.
به همین دلیل است که ما طی چند روز گذشته شاهد بودیم که مقامات امریکایی نیز مصاحبههایی انجام دادند و دائما بر این امر تاکید داشتند که هر حکومتی که در مصر بر سر کار بیاید باید به پیمانهای قبلی این کشور با اسراییل احترام بگذارد و انها را اجرا کند.
منظور از پیمانهای سابق ادامه همکاری دولت مصر با رژیم صهیونیستی علیه فلسطین است. به نظر میرسد که تحولات اخیر کشور مصر فضایی را ایجاد کرده که هم امریکا و هم اسراییل از احتمال سرنگونی و تحولات عمیق در مصر بسیار نگران شدند و در چنین شرایطی سخنانی از قبیل سخنان اشکنازی در رسانهها مطرح میشود.
حزبالله لبنان برای جنگ آمادگی دارد و با مصر نیز هممرز است. این امر دلیلی برای ترس اسراییل از اینکه منطقه علیه آن شود، نیست؟
به عقیده من مهمترین نتیجه تحول در مصر امکان بروز انتفاضه جدیدی در میان مردم فلسطین خواهد بود. اگر رژیم مصر سقوط کند، باید منتظر انتفاضه جدیدی در سرزمینهای فلسطین به ویژه در کرانه باختری باشیم، به گونهای که ممکن است با حرکت انتفاضه جدید سرنوشت کرانه باختری هم همانند نوار غزه شود و محمود عباس هم در پی سقوط حسنی مبارک توسط مردم از کار برکنار شود. در این منطقه نیز مانند نوار غزه کنترل مرزهای خود را در دست بگیرند. و اسراییل منتظر باشد که تانکها و نظامیان خود را از کرانه باختری عقب ببرد.
به طور مسلم این تحول عظیمی خواهد بود. باید در اینجا به این امر نیز اشاره کرد، در چنین شرایطی اسرائیل بیش از همه نگران این است که دچار چالش جدیدی در سرزمینهای اشغالی شود. بنابراین فرو ریختن دیوار مصر، فرو ریختن همپیمانان اسراییل در منطقه خواهد بود و فلسطین دچار دگرگونی جدید خواهد شد.
چرا اسراییل که تا الان بسیار محتاط عمل میکرده، تا این اندازه تغییر موضع داده است؟
به نظر میرسد که اسرائیل امروزه تمام توان خود را به کار گرفته است تا مبارک را هر چه بیشتر بر سر قدرت نگه دارد و اگر قرار شد که مبارک هم برکنار شود، نظام مصر تغییر نکند؛ ساختار و ترکیب ارتش همچنان حفظ شود و عمر سیلمان در راس قدرت قرار بگیرد.
به طوریکه ساختارها و سیستمهای زمان مبارک به کار خود ادامه دهد و فقط مبارک جای خود را به مهره جدیدی همچون عمر سلیمان یا فرد دیگری که به ظاهر مخالف مبارک و عملا همسو با اهداف امریکاست، بدهد و رژیم صهیونیستی از این نظر خیال راحتی داشته باشد.
چرا که این رژیم نگران این است که تظاهرات خیابانی و اجتماع مردم باعث شود که کنترل امور از دست مقامات مصری خارج شود و دیگر شرایط از طریق دولتمرادان کنونی قابل کنترل نباشد. اسراییل به دنبال این است که آنچه در تونس شاهد آن بودیم در مصر هم اتفاق بیفتد. همانطور که دیدم بنعلی فرار کرد ولی سیستم حکومتی وی در تونس باقی ماند. اسرائیل دوست دارد که مردم مصر هم از رفتن مبارک برای مدتی خشنود شوند ولی سیستم و نظام پیشین حاکم باشد.
همانطور که میبینیم برخی از احزاب داخل کشور مصر که به عنوان مخالف محسوب میشوند در حالی که در زمان حسنی مبارک حضور داشتند و به عنوان احزاب ممنوعه تلقی نمیشدند، امروزه در حال مذاکره با دولت مبارک هستند. معنای این مذاکره این است که به دولت فعلی مشروعیت داده، در نتیجه برای مدت طولانیتری میتواند بر مسند قدرت باشد. در حالی که تظاهر کنندگان در میدان التحریر خواستار سقوط نظام مصر هستند و شعار "نحن نرید اسقاط النظام" را سرمیدهند.
البته بعضی از احزاب شدیدا مخالف با مبارک مثل اخوانالمسلمین، مذاکره با دولت مصر را به عنوان یک مرحله گذار، به منظور انتقال مسالمت امیز قدرت پذیرفتهاند که اگر هوشمندانه عمل نمایند میتواند به اهداف معترضین در میدان التحریر کمک کند.
با توجه به اینکه ایران موشک بالستیک خود را آزمایش کرده و اشکنازی هم چنین موضعگیری داشته است، ایا میتوان همزمان شدن این دو را به هم مربوط دانست؟
به نظر من این دو خیلی به هم ارتباطی ندارد. ایران معمولا هر سال در دهه فجر در حوزههای مختلف فعالیتهای خود را به نمایش میگذارد، در حوزههای دفاعی هم هر ساله معمولا بخشی از دستاوردهای خود را در بین مردم مطرح میکند.
بنابراین به نظر میرسد که گرچه اسرائیل دشمن درجه یک ایران است، اما امروزه بیشتر درگیر مسایل داخلی فلسطین است و نگرانی اول آن فروپاشی نظام مصر است و در این شرایط مساله اصلی و نگرانی آن ایران نیست.
نظر شما :